چرا مدیریت شهری در حل معضلات پایتخت ناتوان است؟
مسعود بهرامیزاده
کلان شهرهای کشور و به ویژه تهران چندین و چندسال است که دچار معضلات بزرگی هستند و هر سال نیز با توجه به انباشت و گستردگی امکانات در این شهرها و از سویی افزایش درخواست مردم شهرهای دیگر برای استفاده از این امکانات نظیر فرصتهای شغلی و... به سرعت مهاجرت به سمت شهرهای بزرگ و پایتخت رونق داده است، به طوری که این افزایش بیرویه جمعیت از طرفی و ناکار آمدی و بعضاً نوع دیدگاه مدیران شهری باعث شده که نه تنها از بار مشکلات شهرنشینی بر روی دوش شهروندان کاسته نشود بلکه روز به روز نیز شرایط زندگی برای عموم شهرنشینها سخت و سختتر شود.
وجود و بروز چنین مسائل پیچیدهای برای شهرهایی که با شتاب بسیار زیاد دچار افزایش جمعیت میشوند در ابتدا امری طبیعی است ولی بعد از مدتی که این کاستیها پابرجا میمانند، دیگر برای شهروندانی که مجبورند هر روز با آنها دست و پنجه نرم کنند تبدیل به یک معضل میشوند، بنابراین ناگفته مشخص است که بسیار لازم است کسانی مدیریت امور چنین شهری را برعهده بگیرند که از تجربه، دانش و قدرت کافی برای حل و فصل امور برخوردار باشند.
لزوم کاربلدی مدیران شهری
از جمله مسائل پیچیدهگریبانگیر پایتخت به خصوص در چند سال اخیر این است که در کنار افزایش جمعیت، معضل ترافیک و آلودگی هوا نیز گریبانگیر شده و کار به جایی رسید که طرحهای مختلف کارشناسان سیستم مدیریت شهری از جمله طرح ترافیک، طرح زوج وفرد، طرح کاهش آلودگی هوا ، آمدند و رفتند ولی نه تنها گرهای از مشکلات باز نشد، بلکه برخی از طرحهایی مانند طرح اخیر «کاهش آلودگی هوا» باعث تشدید گرههای ترافیکی دربرخی نقاط شهر نیز شد.
یکی از مشکلات شهر تهران نگاه سیاسی در ترکیب و انتخاب مدیران است به طوریکه افراد با تفکرات مخالف و هرچند توانمند، کمتر امکان ورود به عرصه مدیریتی را پیدا میکنند.
این موضوع در جریانات مربوط به انتخاب سه باره شهردار تهران در دوره مدیریت فعلی نمود بیشتری داشت.
نتیجه این نوع نگاه باقی ماندن یا افزایش مشکلات مردم در این کلانشهر است.
مدیریت کلان شهرها نیازمند ثبات است
در طول سه چهار سال اخیر و در حالیکه شورای شهر جدید بر کرسی اداره تهران نشست، به سرعت تغییر فصول، شهرداران تهران نیز یکی پس از دیگری رفتند وآمدند و آب در دل شورا تکان نخورد، در حالیکه اولی به دلیل بیماری رفت، بعد سرپرست موقت آمد، دومی ناگهان دچار قانون بازنشستگی شد و در نهایت در انتخاباتی بسیار نزدیک پیروز حناچی، سومین شهردار رسمی شورای شهر اصلاحطلبان شد.
و به نظر میرسد بازهم با این همه تغییر در مدیریت سازمان شهرداری، هنوز که هنوز است اعضای شورا به فرد ایدهآل خود برای اداره شهر نرسیدهاند.
این عدم ثبات در اداره امور اجرایی شهر خود به تنهایی برای برهم زدن نظام روزانه حاکم بر یک شهر با جمعیت متغیر بین 8 تا12 میلیون نفرکافی است، چه رسد که انتظار داشته باشیم که مدیران شهری به قدری پرانگیزه و تکاپو باشند که مثلاً هرماه یک ایستگاه مترو هم افتتاح کنند یا شبانهروز به فکر حل مشکل آلودگی هوا نیز باشند!
ناهماهنگی شورا و شهردار
از همان روزهای ابتدایی
در حالیکه شهردار جدید با اختلاف شکننده یک رای از رقیب و رئیسسابق خود (عباس آخوندی) در انتخابات شهردار تهران به پیروزی رسید و موفق شد پس از وقفهای طولانی تاییدیه حکم شهرداریش را از وزارت کشور بگیرد، از همان روزهای ابتدایی و با اولین عملکردها دچار اختلاف با اعضای شورای شهر شد به طوریکه برخی اعضای شورای شهر به دلیل آنچه که تغییر در مواضع حناچی نسبت به قبل از انتخابات نامیدند وی را تهدید به سؤال و برکناری کردند.
به عنوان نمونه حسن خلیلآبادی؛ عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران و محمدعلیخانی رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران از اعضایی بودند که حناچی را به دلیل عدم پاسخگویی تهدید به سؤال و برکناری کردند.
همچنین رئیسشورای شهر پنجم نیز در بیان اولین اختلاف نظر با شهردار جدید و نشست تخصصی مدیران شهری که تیرماه امسال انجام شد با انتقاد از تاخیرچندماهه در برگزاری این جلسه برای ایجاد هماهنگی بین مدیران شهری با شورا اظهار داشت: آغاز پروژههایی مانند زیرگذر پل گیشا توسط شهرداری در حالیکه بسیاری از پروژههای قبلی که پیشرفت بین 70 تا90درصد داشتهاند و بر زمین مانده رها شده است، کاری منطقی به نظر نمیرسد و بحث اولویتبندی باید رعایت میشد.
از همان ابتدا وقوع اختلاف نظرها میان شوراییها و شهرداری به دلیل تبعیت نکردن صددرصدی شهردار از شورا در امور اجرایی مشخص بود، هرچند که محسن هاشمی در پاسخ به سؤالی در این رابطه، اظهارداشت: وجود چنین اختلاف نظرهایی در امور اجرایی امری طبیعی است.
علیرغم انتظارات این ناهماهنگی شورا و شهرداری با مرور زمان نه تنها کاهش نیافت بلکه روزبهروز بیشتر هم شد تا جایی که هفته گذشته محسن هاشمی با اشاره به روزمرگی و کرختی حاکم در عملکرد اجرایی مدیران شهری، گفت: شهرداری تهران در بخشهای مختلف از جمله طرح جامع پسماند، تامین اتوبوس و مترو و... عملکرد ضعیفی را داشته است.
هاشمی در ادامه پا را فراتر میگذارد و با گلایه از اینکه شهرداری نسبت به برنامههای مصوب شورا بیتوجه است، تصریح کرد: شورای شهر برنامههایی را برای مدیریت شهری تصویب میکند اما مدیران شهرداری کمترین اهمیتی به این برنامهها نمیدهند و کار خود را میکنند.
رئیس شورای شهر اظهارداشت: اگر مجریان یعنی مجموعه مدیران شهری این اولویتها (اولویتهای مشخص شده از سوی شورای شهر) را قبول دارند پس باید جهت و اساس حرکت شهرداری در مسیر آن قرار بگیرد و همان روزمرگی و حرکتها و تصمیمات گذشته به اسم برنامه جدید اجرا نشود و اگر بخشی یا همه آن را قبول ندارند، دلایل خود را برای تغییر و اصلاح برنامه ارائه کنند تا ما بتوانیم به یک فهم و توافق مشترک در مورد اولویتهای شهر برسیم و اینگونه نشود که شورا سیاستگذاری خود را انجام دهد و در اجرا اتفاق دیگری بیفتد و شهرداری مسیر خود را برود.
سهم دولت در میزان ناکارآمدی شهرداریها
با توجه به این ناهماهنگیها بین سیستم تصمیمگیری شهری و سازمان اجرایی مانند شهرداری که در واقع هر کس ساز خود را میزند و به راه خود میرود طبیعی است که برای رفع مشکلاتی مانند ترافیک و آلودگی هوا نه تنها کارکارشناسی نمیشود بلکه اگر اتفاقی راهحلی هم برای معضلی مانند آلودگی هوا پیدا شود به سختی میتوان آن را به مرحله اجرا درآورد.
حال به این عدم هماهنگیها باید عدم تامین بودجه از سوی دولت را نیز اضافه کرد به صورتی که به گفته رئیسشورای شهر تهران در طول چند سالی که از عمر دولت فعلی میگذرد حتی یک اتوبوس هم به ناوگان حمل ونقل عمومی اضافه نشده است و این خود گویای نقش بسیار پررنگ دولت در عدم رفع مشکلات کلان شهرها میباشد، چرا که همانطور که بارها نوشتیم و اعلام شد راهحل کلیدی مشکلاتی مانند ترافیک و آلودگی هوا و کاهش مصرف سوخت،گسترش و نوسازی و افزایش ناوگان حمل ونقل عمومی نظیر مترو و اتوبوس میباشد.
همچنین در این رابطه و در آخرین اظهار نظر، رئیسشورای اسلامی شهر تهران در
شصت و چهارمین اجلاس مجمع مشورتی روسای شوراهای اسلامی کلان شهرها و مراکز استانها در کرمانشاه به مصوبه شورای اقتصاد در سال۹۶ و ۹۷ درخصوص تامین واگن شهری و اتوبوسها و مینی بوسهااشاره کرد و گفت: بر اساس تصمیم شورای اقتصاد قرار بود در کلان شهرها و در راستای کاهش آلودگی هوا ۱۰ میلیارد دلار در بحث تامین ۱۹ هزار اتوبوس، ۴۰ هزار مینیبوس و کامیونهای بین شهری تفاهم نامهای در حضور رئیسجمهور با حضور چهار وزیر امضا شد. وزارت نفت، وزارت صمت و وزارت راه نیز متعهد شدند نسبت به تامین تجهیزات متحرک از طریق ساخت داخل اقدام کنند. سهم تهران در این مصوبه هزار واگن شهری، سه هزار اتوبوس و پنج هزار مینی بوس است ولی این مصوبه شورای اقتصاد هم به نتیجه نرسیده است.
حال آیا با وجود ناهماهنگی در مدیریت شهری و بیتوجهی دولت به وظایف قانونی خود در قبال پایتخت، توقع رفع سریع مشکلات پایتخت، انتظاری منطقی است؟