چشمچرانی؛ خیانت چشم
علی میرزامحمد
در مطلب حاضر نویسنده با بررسی آثار و پیامدهای چشمچرانی، ارتکاب این گناه را گذرگاهی برای ورود به منجلاب انحرافات دانسته است.
***
نگاه به عنوان یک فعل طبیعی انسانی که از دریچه و ابزار چشم انجام میگیرد میتواند انسان را به اوج کمالی برساند و علم و شناخت و معرفت او را افزایش دهد یا آنکه او را در مسیر دلبستگیها به دنیا و شهوات قرار دهد و او را اسیر و بنده هواهای نفسانی سازد و هبوط و سقوط را برای وی رقم زند.
خیانت چشم در مصادیق مختلف و موارد متعددی اتفاق میافتد. چشمچرانی و نگاه دزدکی از موارد و مصادیق خیانت چشم است. شخص بهگونهای رفتار میکند که گویی به زن نامحرم نمینگرد در حالی که زیرچشمی و دزدکی او را نگاه میکند. این نگاه به سبب اینکه تبعات و پیامدهای زیانباری برای شخص دارد و استفاده نادرست از عضوی که به امانت در اختیاراو نهاده شده ، امری حرام دانسته شده است.(یوسف، آیات ۵۱ و ۵۲)
خداوند چنین نگاه دزدکی و چشمچرانی را به عنوان خیانت به خویشتن قلمداد کرده و از مردمان خواسته است تا از آن پرهیز کنند. این عمل موجبات خشم الهی را فراهم میآورد(آل عمران، آیات ۱۶۱ و ۱۶۲) و از محبت خدا دور میسازد (انفال، آیه ۵۸؛ و نیز نساء، آیه ۱۰۷) بنابراین فرصت برای کمال چشم و دستیابی به بصیرت و رویت خاص از دست میرود و خداوند ربوبیت اسمای کمالی دیگر را از او سلب میکند.
دزدان چشمی چون مخفیانه اینگونه اعمال را انجام میدهند و در حقیقت از مردم و نگاه دیگران شرم و حیا میکنند ولی نسبت به خداوند اینگونه شرم و حیا نمیورزند دشمن خداوند قلمداد میشوند و خداوند نیز آنان را رسوا میسازد و آبرویشان را میبرد.(نساء، آیات ۱۰۷ و ۱۰۸)
برای رهایی از گرفتاری به خیانت چشمی راهکارهایی در قرآن مطرح شده است که از جمله آنها میتوان به دوری از صحنههای محرکزا و فروهشتن چشم اشاره کرد. خداوند در آیه ۳۱ و ۳۲ سوره نور میفرماید: «به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند این برای آنان پاکیزهتر است. خداوند از آنچه انجام میدهند آگاه است؛ و به زنان با ایمان بگو چشمهای خودرا (از نگاه هوسآلود) فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را، جز آن مقدار که نمایان است آشکارننمایند». در این آیه بصراحت دستور داده شده که زن و مرد از نگاههای هوس آلود پرهیز کنند.
در شأن نزول آیه فوق از امام باقر(ع) نقل شده است که: جوانی از انصار در مسیر خود با زنی رو به رو شد چهره آن زن، نظر آن جوان را به خود جلب کرد و چشم خود را به او دوخت. هنگامی که زن گذشت جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه میکرد در حالی که راه خود را ادامه میداد تا اینکه وارد کوچه تنگی شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه میکرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی استخوان یا قطعه شیشهای که در دیوار بود صورتش را شکافت! هنگامی که زن گذشت (و از چشم او ناپدید شد) جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است و به لباس و سینهاش ریخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت: به خدا سوگند من خدمت پیامبر(ص) میروم و این ماجرا را بازگو میکنم، هنگامی که چشم رسول خدا(ص) به او افتاد، فرمود چه شده است؟ جوان ماجرا را نقل کرد، دراین هنگام آیه فوق نازل شد. (وسائلالشیعه، حر عاملی، ج ۱۴، ص ۱۳۹، بیروت؛ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، ص ۴۳۶)
از امیرمومنان علی(ع) نیز روایت شده که فرمود: «نعم صارِفُ الشهوات غَضُّ الابصار؛ چشمپوشی از نگاه بهترین عامل بازداری از شهوت است.»(محدی ری شهری، میزان الحکمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ج ۱، ص ۷۲)
برای کنترل نگاه حتی خوب است از نگاه به لباس زیر زنان پرهیز شود: «فإن قَدَرتْ أن لاتَنْظُر الی ثَوبِ المرأهِ التی لاتحلُّ لک فَافْعل؛ اگر توان داری به جامه زنی که برای تو حلال نیست نگاه نکنی، نگاه نکن».(منتخب میزانالحکمه، ص ۲۳۰، ح ۲۷۴۹)
توجه به زیانهای دنیوی و آخرتی خیانت چشم میتواند خود عامل بازدارنده باشد. از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: «هر کس چشم را از نگاه حرام و هوسآلود پر کند خداوند در روز قیامت آن را از آتش پر مینماید، مگر توبه کند و از راه (نادرست) باز گردد.»(میزان الحکمه ، ج ۱۰، ص ۷۷)
همچنین توجه به فوائد ترک گناه و رسیدن به کمالات، خود عامل دیگری برای ترک این گناه است. علی(ع) فرمود: «غُضّوا أبصارکم تَرَوْنَ العَجَائِب؛ چشمهای خود را فرو بندید تا عجاب (عالم معنی) را مشاهده کنید.»(منتخب میزانالحکمه، ج ۱، ص ۵۰۴، ح ۶۱۳۷) و حضرت امامصادق(ع) نیز فرمود: «من ترکها لله لا لغیره أعْقَبَهُ الله ایمانا یجد طعمه؛ کسی که نگاه به نامحرم را ترک گوید برای خدا نه غیر خدا به دنبالش خدا شیرینی ایمان را به او میچشاند».(همان، ص ۵۰۴، ح ۶۱۴۱) و قرآن هم میفرماید: «ذلک ازکی لهم؛ این نگاه نکردن پاکیزهتر است برای آنان».(نور، آیه ۳۰)
اگر شخص، خود را در محضر خدا بداند و بر این باور باشد که عالم محضر خداوند و او حتی مخفیترینها را میداند: یعلم خائنه الاعین؛ و از نگاه دزدکی آدمی نیز آگاهی دارد، در آن صورت است که رفتار خویش را تغییر میدهد و از خدا شرم و حیا کرده و از گناه در برابر دیدگان حضرت حق پرهیز میکند.
از علی(ع) سؤال شد که چگونه میتوان از حرام چشم فرو بست؟ در پاسخ فرمود: «بالخُمُودِ تَحْتَ سُلْطانِ المُطَّلعِ علی سِتْرِک؛ با اطاعت و فرمانبرداری از سلطانی که مطلع بر اعمال مخفی توست».(میزان الحکمه، همان، ج ۱۰، ص ۸۱، ح ۲۰۳۰۰ و ترجمه المیزان، ج ۱۳، ص ۶۳۲۶) از بهترین راههای چشم از حرام بستن، حاضر و ناظر دانستن ناظر آگاهی است که بر همه اعمال آشکار و نهان ما احاطه دارد و از سر ضمیر، مطلع است و هم اوست که فردای قیامت حسابرس و حاکم است.
خداوند در قرآن میفرماید: «تعلمُ خائِنَه الاَعیُن؛ خدا از خیانت چشمها آگاه است.» و در حدیثی در تفسیر آیه میخوانیم: «منظور نگاهی است که شخص، در حال نگاه وانمود کند که نگاه نمیکند، خدا از این نگاه آلوده نیز با خبر است.»(میزان الحکمه، ج ۱۰، ص ۷۶)
خداوند در ضمن آیه که فرمان به فرو بستن چشمها داده میفرماید: «إن الله خبیر بما یصنعون؛ خداوند از آنچه انجام میدهند آگاه است.» این جمله اشاره به این نکته است که خداوند از رفتار انسان
خبر دارد.
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ چشمان با ارزش را این گونه توصیف میکند: «کُلُّ عَیْنٍ باکِیَهٌ یَومَ القِیامَهِ اِلّا ثَلاًًثَهُ اَعیُنٍ: عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشیَهِ اللهِ وَ عَیْنٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَیْنٌ باتَت ساهِرَه فی سبیلِ الله»؛ همه چشمها روز قیامتگریانند جز سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید، چشمی که از نامحرم فرونهاده شود، چشمی که در راه خدا (و پاسداری از کیان اسلام) شب زنده دار باشد. (بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۵)
آزادکردن دل به فروهشتن چشم
نگاه، دریچهای به سوی گناه و سقوط است؛ چرا که دل با دیدن، گرفتار میشود و در زنجیری از گناهان میافتد که او را به ورطه نابودی و سقوط از مقام انسانیت میکشاند.
باباطاهر با توجه به تأثیرات منفی نگاه میسراید:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کنه یاد
بسازم خنجری نیشش ز پولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
البته خاستگاه این شعر طاهر در آموزههای اسلامی نهفته است، چرا که اشعار فارسی درگذشته درحقیقت برگرفته از آموزههای اسلام بوده یا تفسیر آیات قرآن است؛ چنانکه شعرهای عطار، سنایی، مولوی، حافظ و سعدی اینگونه است. امام علی(ع) راحتی دلها را در رهایی از نگاههای هیز و چشم چرانی و از طریق چشم فروهشتن میداند و میفرماید: «من غض طرفه اراح قلبه؛ هرکس چشم خود را از نامحرم فروبندد، قلبش راحت میشود. (غررالحکم، ح ۹۱۲۲)
برخی آثار نگاه حرام و چشمچرانی
انسان همواره در حال نظر کردن و نگریستن است و برای همین چشم خویش را باز نگه میدارد و سر میگرداند تا اطلاعات و دانشی از پیرامون به دست آورد و منافع خویش را تامین و از مضرات پرهیز کند. پس گردش چشمان و نگاه کردن اختیاری چشم همانند نفس کشیدن است، ولی انسان باید توجه داشته باشد که این نگاه و نظر میتواند به دیدن تبدیل شود و از حالت غیرطبیعی به اختیاری تغییر ماهیت دهد. از این رو میان نگاه نخست و نگاههای پس از آن، تفاوت حکمی و آثاری است! یعنی یک حکم حلال و جواز، به حرام تبدیل میشود و به تبع آن، آثار آن بر دل و جان و روح آدمی باقی خواهد ماند. گاه این آثار میتواند بسیار مخرب و زیانبار باشد. از این رو امام صادق(ع) نگاه دوم را خطرساز و نگاه سوم را هلاکت بار دانسته و میفرماید: اول النظره لک و الثانیه علیک ولا لک و الثالثه فیها الهلاک؛ نگاه اول (ناخودآگاه به نامحرم) برای تو جایز و حلال است؛ و نگاه دوم ممنوع است و حرام؛ و نگاه سوم، هلاکت بار است. (من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۷۴، ح۴۶۵۸)
پیامبر اکرم(ص) نیز از استمرار نگاه کردن برحذر داشته و میفرماید: ایاکم و فضول النظر فانه یبدر الهوی و یولد الغفله؛ از نگاههای اضافی بپرهیزید چرا که تخم هوس میپراکند و غفلت میآورد.(بحارالانوار، ج ۶۹ ، ص ۱۹)
پس اگر کسی خواهان راحتی دل از همه گرفتاریها و اسارت شهوات باشد، باید در نگاه، توجه خاص داشته باشد؛ چرا که نگریستن همان و دل دادن همان و گرفتاری و بدبختیها نیز همان.
خداوند در آیات ۳۰ و ۱۳ سوره نور، چشم چرانی را زمینهساز آلودگی به فحشا و فساد جنسی دانسته و به مؤمنان هشدار میدهد که مراقب نگاههای خود باشند و اجازه ندهند که به چریدن خود ادامه دهد و حرکات خیانتآمیز داشته باشد. در این آیات که حکم حرمت چشمچرانی و نگاه به نامحرمان بیان شده، به این نکته توجه میدهد که انسانها به سبب همین نگاه و چشمچرانی گرفتار زنا میشوند.
از امام صادق(ع) نقل شده که مقصود از «حفظ فروج» در هر آیهای، همان حفظ از زنا است؛ جز همین آیه که منظور، حفظ از نظر و چشم چرانی است. (تفسیر نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۸۸، ح ۹۱) ولی شکی نیست که این حرمت از چشم چرانی نیز به سبب همان گرفتار شدن انسان به زناست.
به سخن دیگر، هر چند که چشم چرانی خودش به عنوان یک فعل دارای حکم مشخصی چون حرمت است که از بیان امام صادق(ع) به دست میآید، ولی از نظر آثار نیز میبایست توجه داشت که چشم چرانی، انسان را به جاهای خطرناکتری میکشاند که زنا از نتایج آن خواهد بود. از این رو امام صادق(ع) در سخنی دیگر نگاه را بذر شهوت و فتنه میداند و نسبت به کنترل و مدیریت نگاه و چشم هشدار داده و میفرماید: ایاکم و النظره؛ فانها تزرع فی القلب الشهوه و کفی بها لصاحبها فتنه؛ از نگاه (ناپاک) بپرهیزید که چنین نگاهی تخم شهوت را در دل میکارد و همین برای فتنه و امتحان صاحب آن دل بس است. (تحف العقول، ص ۳۰۵)
این فتنهای که امام صادق(ع) از آن باز میدارد، همان گرفتار شدن به فتنه زناست که آدمی را ساقط میکند و اجازه نمیدهد تا در مسیر بالندگی و رشد گام بردارد.
رسول خدا(ص) در این باره فرموده است: «لکل عضو من ابن آدم حظ من الزنا، العین زناها النظر؛ هر عضوی از بنی آدم بهرهای از زنا دارد و زنای چشم نگاه کردن به بدن نامحرم است.» (جامع الاخبار، ص ۴۰۸، ح ۱۱۲۹، به نقل از منتخب میزان الحکمه، ج ۱، ص ۵۰۴، ح ۶۱۴۱)
از نظر آموزههای اسلام نگاه به نامحرم حتی به لباس و مو و جاهایی که از نظر شرعی جایز است مانند دست و چهره، زمانی که آدمی را به گمراهی میکشاند حرام است. با این همه، اگر این نگریستن به نامحرم، چنین تاثیری نداشته باشد باز میبایست از آن پرهیز کرد؛ زیرا تاثیرات بد وضعی خود را بجا خواهد گذاشت. از این رو از حضرت مسیح(ع) نقل شده است که فرمود: هرگز تیزنظر نباش به سوی چیزی که برایت حلال نیست؛ زیرا تا زمانی که چشمت را حفظ کنی دامنت آلوده به زنا نمیشود و اگر بتوانی به لباس زنی که برایت حلال نیست نگاه نکنی، این کار را انجام بده.» (منتخب میزان الحکمه، ص ۲۳۰، ح ۲۷۴۰)
نگاه حرام علاوه بر آثار جسمی آثار روانی نیز به دنبال دارد،. از جمله حسرت و افسوسی که بر دلها میرود. علی(ع) نسبت به نگاه کردن هشدار میدهد و میفرماید: «من اطلق طرفه کثر اسفه؛ هر کس چشم خویش را آزاد گذارد، همیشه اعصابش ناراحت بوده و به آه حسرت دائمی گرفتار میشود.» (میزان الحکمه، محمدی ری شهری، همان، ج ۱۰، ص ۷۴ و غرر الحکم، ج ۲، ح ۳۰۴)
و در جای دیگر فرمود: «من اطلق ناظره اتعب حاضره؛ هر کسی چشم را رها کند زندگی فعلی خود را به رنج و ناراحتی گرفتار کرده است.» (منتخب میزان الحکمه، ج ۱۰، ص ۵۰۴، ح ۶۱۳۱۳)
و حضرت امام صادق(ع) فرمود: «کم من نظره اورثت حسره طویله؛ چه بسیار نگاهها که حسرت طولانی و همیشگی را در پی دارد.» (همان، ج ۱۰، ص ۵۰۴، ح ۶۱۳۳)
این حسرت به دلایل مختلف ممکن است پدید آید که یکی از آنها عدم دسترسی به آنچه دیده است. وقتی انسان نتواند چیزی را به دست آورد، درحسرت آن میماند که گاه این حسرت به حسد تبدیل میشود و در شکل فعلی آن رفتار آدمی را نیز تغییر میدهد که نمونه آن قتل برادر و مانند آن است. (یوسف، آیه ۹؛ مائده، آیه ۳۰)
در حقیقت انسانی که نگاهی شهوت انگیز دارد، عقل خویش را به تباهی میدهد و نگاه، زمینهساز شهوت و شهوت موجب زوال عقل میشود. از این رو حضرت امیرمومنان علی(ع) نسبت به هرگونه شهوت برخاسته از رفتارهای نادرست از جمله چشم چرانی هشدار میدهد و میفرماید: «ذهاب العقل بین الهوی و الشهوه؛ نابودی عقل در هواپرستی و شهوت است.» (همان، ج ۱ ص ۳۶۰، ح ۴۴۲۱)
بنابراین در بیان آثار نگاه حرام و چشمچرانی میتوان به مسائلی چون ارتکاب به زنا، حسرت و نومیدی، افسردگی و ناراحتی، آسیبهای جسمی و روحی و اختلافات خانوادگی و جدایی همسران و فروپاشی بنیاد خانواده، تعرض افراد بیماردل و مانند آن اشاره کرد.
خواستههای نفسانی و مهار آن
نفس انسانی دارای حالات متعددی است. از زمانی که روح در کالبد خاکی دمیده میشود و نفس انسانی شکل میگیرد که از آن به روان یاد میشود تا زمانی که این نفس، از کالبد خارج میشود، هر دم احوالی به خود میگیرد که از جمله احوال نفس، انحراف و آلودگی به گناه و فجور و در نتیجه آن بیماری و تباهی است.
این انحراف به سبب خواستههای افراطی نفس و گرایش به تزیین و ارضای خواستههای مادی و شهوانی بیش از اندازه نیاز انسان است. اینگونه است که گرفتار بدی و شرور میشود و راه فجور و عبور از مدار عدالت و تقوا را در پیش میگیرد و تباهی را برای انسان رقم میزند.
یکی از مهمترین مباحث در انسان شناسی، شناخت این احوال نفس و مدیریت و مهار آن است؛ زیرا خوشبختی و بدبختی انسان در دوسرا به این مسئله بستگی دارد. آموزههای الهی در حقیقت برای بیان این مسائل و چگونگی مدیریت نفس است.
انسان هماره باید مواظب باشد تا مدیریت نفس در اختیار قوه عاقله باشد؛ نه قوای شهوانی و غضبانی؛ زیرا این دو، گرایش به افراط داشته و انسان را به انحراف میکشاند.
انسان برای اینکه قوه شهوانیاش تغذیه نشود، باید ابزارهایی را که موجب برانگیختگی شهوانی میشود، مدیریت و مهار کند. از آنجا که چشم و نگریستن و دیدن و بینایی، ابزارهای برانگیختگی شهوت است باید آن را محدود و مهار کرد. بر همین اساس است که در آموزههای اسلام از چشم چرانی برحذر داشته شده است؛ زیرا مهمترین عامل برانگیختگی شهوت جنسی و بلکه همه نوع شهوات است؛ چرا که انسان با دیدن تحریک و برانگیخته میشود و دل به آن چیز میسپارد و خواهان آن میشود.
بر اساس آیات قرآن علل و عواملی موجب میشود تا نابهنجاریهای اجتماعی از جمله مزاحمت زنان در جامعه ایجاد شود. از این رو از دو جنس خواسته شده تا بسترها و زمینهها و علل و عوامل ایجادی نابهنجاریها را شناسایی و از آنها پرهیز کنند.
این علل و عوامل به هر دو سویه زن و مرد مربوط میشود؛ زیرا هر دو میتوانند بستر نابهنجاری رفتاری و مزاحمتها را فراهم آورند. به عنوان نمونه پوشش نامناسب زنان و سخنان شهوت انگیز از سوی آنان و چشم چرانی، از مهمترین علل و عوامل مزاحمتها و انحرافات جنسی و شهوانی است.
مردی که چشم فروهشته دارد و به تعبیر قرآنی غض بصر میکند، تحت تاثیر زنی قرار نمیگیرد و شیطان او را وسوسه نمیکند، اما اگر چنین نباشد شیطان او را وسوسه میکند؛ زیرا به هر حال، زیبایی زنی موجب شگفتی او میشود و دلش را میلرزاند و زمینه مزاحمت ولو به نگاههای تیز و تند را فراهم میآورد و او را چشم هیز میگرداند.
هیز شدن مردان به سبب شگفت آوری زیبایی زنی یا زنانی اتفاق میافتد. البته برخی از مردان به سبب چشم چرانی مزاحمت کلامی و نگاهی و رفتاری و مانند آن را خواهند داشت. خداوند در آیه ۳۰ سوره نور میفرماید:ای پیامبر! به مردان مومن بگو: «چشمهایشان را از نگاه حرام
فرو کاهند، و دامانشان را در امور جنسی حفظ کنند. که این برای آنان پاککنندهتر و رشدآورتر است، چرا که خدا به آنچه با زیرکی انجام میدهند آگاه است.»
«چشم چرانی» و نگاه به نامحرم گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسی است.
نگاه کردن به ناموس دیگران، خواست شیطان است. چشمی که تیرهای آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب میکند، محل کمین شیطان است. شیطان از کمان چشمهای او ناموس دیگران را نشانه میگیرد. پیامبر خدا(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «النَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبلیسَ؛ نگاه به نامحرم تیر زهرآلودی از تیرهای شیطانی است». (بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۱)