kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۳۰۵۶
تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۹:۳۹
بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینه‌ها و شرایط انعقاد معاهده برجام -۸۸

نظارت بر رفتار هسته‌ای ایران؛ استثنایی و خارج از عرف




 سهراب صلاحی
 
 قانون تحریمی اخیر آمریکا علیه ایران علاوه ‌بر مغایرت با برجام، ایجاد یک چالش بزرگ اقتصادی برای ایران نیز محسوب می‌شود که نه‌تنها کورسوی انتفاع اقتصادی ایران در پسابرجام را به محاق می‌برد که حتی شرایط را از پیش از برجام نیز بسیار سخت‌تر می‌کند.
با این مراتب آمریکا به‌خصوص به جهت پایبندی ایران به برجام، فضای بین‌المللی را برای اجرای حداکثری قانون کاتسا مهیا ندید و در آبان ماه 1396 تنها به مهیا کردن زیرساخت‌های اجرایی قانون کاتسا و به‌روز کردن نهادهایی که قبلاً تحریم شده بود، اکتفا کرد و از سوی دیگر آنها بارها گفته‌اند که تحریم‌ها باعث شد که ایران پای میز مذاکره در موضوع هسته‌ای بیاید. به همین دلیل به دنبال افزایش فشار برای وادار کردن ایران جهت مذاکره در موضوع موشکی و منطقه‌ای هستند، اما اعمال این تحریم‌ها به‌نحوی‌که بتواند اثر عینی داشته باشد، نیازمند همراهی بیشتر بازیگران مختلف بین‌المللی است. بر این پایه می‌توان چنین تلقی نمود که راه‌اندازی آشوب‌های دی‌ماه 1396 ایران برای همراه کردن دیگر بازیگران بین‌المللی با آمریکا بود. بن کاردین، عضو ارشد دموکرات در کمیته روابط خارجی سنای آمریکا گفت: اعتراضات ایران فرصت وضع تحریم‌های جدید را به آمریکا می‌دهد.
در این راستا و با فشار آمریکا، جلسه شورای امنیت در پشت درهای بسته در تاریخ 16 دی 1396 پیرامون بررسی اعتراضات در ایران برگزار شد. نماینده قزاقستان به‌عنوان رئیس ‌این نشست در سخنان آغازین گفت، تظاهرات در ایران موضوع داخلی است و ارتباطی با شورای امنیت ندارد. نماینده بولیوی نیز خواستار احترام به حق حاکمیت کشورها شد. نماینده کویت نیز گفت موضوع تظاهرات در ایران موضوعی نیست که به مسائل جهانی مرتبط باشد. نماینده چین نیز گفت مسائل داخلی کشورها نباید در شورای امنیت مورد بحث قرار گیرد و بالاخره نماینده روسیه گفت، همگان می‌دانند که موضوعی که امروز در دستور کار شورای امنیت قرار گرفته است، ارتباطی با صلاحیت و وظایف محوله ندارد. بدین گونه نشست شورای امنیت درباره ایران بدون نتیجه و در واقع به‌عنوان شکستی دیپلماتیک برای آمریکا پایان ‌پذیرفت. رهبر انقلاب نیز در سخنرانی خود و در تحلیل آشوب‌های ایران از مردم ایران به خاطر دفع پاتک دشمن به‌شدت تشکر کردند و گفتند: «آمریکا منتظر ضربه ما باشد، خسارت‌های وارده بی‌جواب نمی‌ماند».
تحمیل رژیم نظارت استثنایی
ازجمله خطوط قرمزی که بارها از سوی آیت‌الله خامنه‌ای مطرح شد عدم پذیرش شیوه خاص نظارت خارج از روش متعارف آن است. ایشان در این زمینه فرمودند: «هیچ‌گونه شیوه نظارت غیرمتعارف که ایران را به یک کشور اختصاصی ازلحاظ نظارت‌ها تبدیل کند، مورد قبول نیست و نظارت‌ها باید تنها در محدوده همان نظارت‌های متعارفی که در همه دنیا انجام می‌شود اعمال شود، نه بیشتر».
اما تحمیل رژیم استثنایی بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران چنان شدید بود که وضع‌کنندگان آن از ترس اعتراض جهانی که مبادا وضع چنین مقرراتی به یک رویه تبدیل شود، برای پیشگیری از اعتراض کشورهای دیگر، در ماده 11 مقدمه توافقنامه آوردند که شرایط تحمیل‌شده در برجام بر ایران باعث ایجاد رویه برای سایر کشورها و ایجاد محدودیت در شرایط برابر برای آنها نخواهد شد. به عبارت روشن ایران تبدیل به بزرگ‌ترین استثنای تاریخ آژانس شده است که هیچ کشوری تاکنون این‌گونه تحت بازرسی و ایجاد محدودیت و واگذاری حقوق هسته‌ای خود نشده و این امر نیز نباید رویه‌ای شود که بعداً قدرت‌های هسته‌ای، کشورهای دیگر را تحت فشار قرار دهند.
با این وصف در چارچوب ساختار ویژه نظام بازرسی‌ها در برجام، آژانس می‌تواند از نقاط مختلف کشور بازدید کند و به‌رغم اظهارات مختلف که مدعی دسترسی محدود و مدیریت‌شده بازرسان به اطلاعات هستند، هیچ‌گونه محدودیت الزام‌آوری در این مسیر ازنظر الزام آژانس به پذیرفتن حقوق حاکمیتی و متقاعد‌سازی حاکمیت کشور نسبت به اصل نگرانی و نیز دامنه و حیطه بازرسی و نیز ازنظر اختیار حاکمیت در محدود کردن نقاط بازرسی، محدود کردن اطلاعات جمع‌آوری‌شده، رد یا قبول تیمی که به‌عنوان بازرس معرفی شده‌اند و... وجود ندارد. لذا برجام این اختیار را برای آژانس فراهم آورده که پایگاه‌های نظامی که هیچ، حتی از درونی‌ترین مراکز مهم و حساس امنیتی و حاکمیتی جمهوری اسلامی بازدید به عمل آورد و به بهانه این بازدیدها هر نوع اطلاعاتی که لازم داشت را برداشت نماید. با وجود این ظرفیت، اجرای سخت‌گیرانه برجام می‌تواند به بازدیدهای پرتعداد و بی‌سابقه از نقاط حساس نظامی، امنیتی و حاکمیتی ایران (به عبارتی «بازرسی‌های هر مکان و هر زمان» ) بینجامد.
اگرچه بر اساس متن، از زمان طرح نگرانی اولیه از سوی آژانس تا روز بازدید مأمورانش از مکان‌های موردنظر تنها ۲۴ روز فاصله وجود دارد، اما وقتی مسئله شکلی بحرانی‌تر به خود می‌گیرد که بدانیم برجام حتی همین فاصله زمانی کوتاه را نیز نمی‌تواند تضمین نماید چراکه قادر نیست به‌صورت مؤثری از ایجاد فشار سیاسی و اقتصادی از سوی طرف مقابل برای وادار کردن ایران به حل مسئله مورد نگرانی در زمانی بسیار کم‌تر از مهلتی که در برجام مقرر شده، جلوگیری نماید.
ازآنجاکه برای توصیه‌های این متن به آژانس در مورد حفظ حسن نیت و احترام به حق حاکمیت ایران، رازداری در حفظ اطلاعات کشور، عدم سوءاستفاده از اطلاعات جمع‌آوری‌شده و اکتفا به جمع‌آوری حداقل اطلاعات (بند ۷۴، ضمیمه ۱ برجام)، هیچ‌گونه تعهد عملی و تضمین اجرایی تأمین نشده است، دولت آمریکا می‌تواند آژانس را به‌منظور دستیابی به اطلاعات کسب‌شده‌اش از نتیجه بازدیدهای داخل ایران، تحت‌فشار بگذارد.
این تجربه بسیار منفی در رابطه با بازرسی‌ها در عراق وجود داشت. بازرسی‌های آژانس در عراق باید برای تیم ایرانی که مسئول مذاکره و انعقاد قرارداد بودند، به‌صورت کامل مدنظر می‌بود، اما متأسفانه و علی‌الظاهر توجه چندانی به این تجربه تلخ نشده است.
نظام بازرسی‌ها در عراق و با فشار آمریکا و در 3 آوریل 1991 (قطعنامه 687) بر این کشور تحمیل شد، که به تعبیر پطرس غالی، دبیرکل وقت سازمان ملل، یکی از پیچیده‌ترین، طولانی‌ترین و گسترده‌ترین قطعنامه‌های صادره در شورای امنیت تا آن زمان بود. این قطعنامه به‌خصوص ازاین‌جهت که تلاش کرد تا رفتار آینده عراق را کنترل و زمینه تهاجم و اشغال این کشور را فراهم نماید، بسیار حائز اهمیت و عبرت‌آموز است، به این دلیل که آمریکایی‌ها از طریق بازرسی‌های گسترده و حضور جاسوسان خود در بازرسان آژانس، توانمندی‌های نظامی عراق را به‌صورت گسترده تحت نظر قرار ‌داده و سرانجام در حدود سه هفته توانستند عراق را در 2003 اشغال نمایند و بیش از یک‌میلیون نفر کشته و ضربات سنگینی بر حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و انسانی عراق و به نفع رژیم صهیونیستی وارد نمایند که پیامدهای آن تا ده‌ها و بلکه صدها سال ملت عراق را رنج خواهد داد. بی‌تردید دشمن زمانی کشور مقابل را مورد حمله قرار می‌دهد که آن را از حوزه‌ای گوناگون خلع سلاح نموده و یا بازوهای بازدارنده آن را از کار ‌انداخته و امکان پیروزی برای قدرت مهاجم متصور باشد.
همچنین نظارت آژانس بین‌المللی هسته‌ای بر قطعه‌‌سازی، اقدامی فراپروتکلی است و با توجه به اینکه معیاری برای نظارت آژانس بر مسائل فراپروتکلی وجود ندارد، بنابراین و با توجه به نفوذ کامل آمریکا در این سازمان، این امر باعث می‌شود که بازرسان به‌صورت سلیقه‌ای عمل کنند و برای ساخت هر قطعه‌ای برای ایران مشکل ایجاد کنند.
بند 2-67 ذیل تکنولوژی‌های پیشرفته و حضور طولانی آژانس آورده است «ایران ترتیبات لازم را جهت حضور طولانی‌مدت آژانس، شامل صدور ویزای طولانی‌مدت به همراه تدارک فضای کاری مناسب در سایت‌های هسته‌ای و در صورت امکان، در مکان‌هایی در نزدیکی سایت‌های هسته‌ای در ایران، برای بازرسان منتخب آژانس به‌منظور کار و نگهداری تجهیزات لازم، به عمل خواهد آورد». در بند 3-67 آمده است: «ایران در طی 9 ماه از تاریخ اجرای برجام، تعداد بازرسان منتخب را به حدود 130 الی 150 نفر افزایش خواهد داد و به‌صورت کلی اجازه انتخاب بازرسان را از کشورهایی که روابط دیپلماتیک با ایران دارند، مطابق با قوانین و قواعد خود، خواهد داد». با توجه به اینکه عملکرد نادرست آژانس باعث شده که این سازمان در نزد جمهوری اسلامی فاقد اعتماد لازم باشد، سؤال این است به‌خصوص وقتی ظرفیت فعالیت‌های تولید سوخت به حدود یک‌چهارم کاهش می‌یابد و سوخت تولیدی در سطح نگهداری فقط 300 کیلو اورانیوم حفظ می‌شود و تولید سوخت 20 درصد کاملاً متوقف شده است، این تعداد بازرس با حضور طولانی‌مدت چه مأموریتی دارند؟