تجلی انقلابی به وسعت تاریخ بشریت
اربعین نماد وحدت و همبستگی امت اسلامی
ایرج نظافتی
موسم دلدادگی و عشق به سرور و سالار شهیدان «اربعین» از راه رسیده و از مدتها قبل خیل مشتاقان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به طرق مختلف راه سفر به عتبات عراق را در پیش گرفتهاند و زن و مرد و پیر و جوان و مسلمان و غیرمسلمان در راه عرض ادب به ساحت مقدس مولای بیکفن در مسیر پیادهروی نجف به کربلا قرار گرفتهاند و نماد همبستگی امت واحده را رقم زدهاند.
کربلا این سرزمین عشق و ایثار هزاران راز سر بهمهر در درون خود پنهان دارد.
اگر زائر کربلایید میدانید کربلا یعنی چه و کربلایی بودن چه مسئولیت سنگینی را بر دوش زائر قرار میدهد، چرا که گفتهاند زائر کربلا میتواند در قیامت شفاعتخواه خیلیها شود، از همین روست که وقتی توفیق حضور در آن مکان مقدس را پیدا کردید دیگر شما یک فرد عادی و معمولی نیستید بلکه باید اهل مراقبه بود و شأن زیارت کربلا را حفظ کرد و حق حضور در آن مکان مقدس را بهجا آورد.
دیگر از یک زائر کربلا هیچ خطایی پذیرفته نیست، چرا که یک زائر کربلا حق شفاعت پیدا کرده و میتواند شفیع افراد گناهکاری در روز قیامت باشد؛ زائر کرب وبلا حق شفاعت دارد/ قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله(ع)
کربلا میعادگاه عشق
حساب و کتاب کربلا با تمام نقاط عالم متفاوت است. این را به جرأت میتوان ادعا کرد، اگر توفیق حضور در آن شهر و دیار مقدس را داشتهاید قطعا بر این سخن صحه خواهید گذاشت که کربلا کعبه عشق است.
حضرت آیتالله سیدعلی قاضی طباطبایی که از سالکان الی الله و علمای بزرگ عصر خویش بوده و شاگردان بزرگی همچون علامه طباطبایی یا آیتالله بهجت را تربیت کرده است در سخنی گهربار درباره عظمت مقام سیدالشهدا(ع) میفرماید: «اکثر افرادی که موفق به نفی خواطر شده و توانستهاند ذهن و ضمیر خود را پاک و صاف نموده و از خواطر مصفا کنند و بالاخره سلطان معرفت بر آنها طلوع کرده است در یکی از این دو حال بوده است: اول در حین تلاوت قرآن مجید و دوم از راه توسل به حضرت اباعبدالله الحسین(ع). زیرا آن حضرت را برای رفع حجاب و موانع طریق نسبت به سالکین راه خدا عنایتی عظیم است.»
اگر امام حسین(ع) و یاران باوفایش نظیر علمدار کربلا قمر بنیهاشم(ع) فانی در حق شده و یا زینب کبری(س) که صحنههای کربلا را جلوگاه حق و زیبا میبیند آنجا که میگوید: «ما رأیت الا جمیلا»، توحید حاکم بر فکر و فعل این بزرگواران، بر متوسلین به این ذوات مقدس اثر گذاشته و حجابها را از چهره تمسککنندگان به ایشان برمیدارد، همانگونه که حضرت آیتالله قاضی رضوانالله تعالی علیه، اولین تجلی وحدت حقتعالی را در کنار ضریح مطهر حضرت ابوالفضل العباس(ع) و سپس کنار حرم مطهر سیدالشهدا(ع) تجربه نمودند.
یک زائر این راه به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «هدف زائران پیادهروی اربعین این است تا شاید بتوانند گوشهای از سختی و مشقتهایی که حضرت زینب (س) در آن ایام تحمل کردند را درک کنند.»
مسیر پیاده تا منزل جانان
از آن روزی که نام «جابربن عبدالله انصاری» بهعنوان اولین زائر قبر مطهر امام حسین(ع) در چهلمین روز شهادت آن حضرت در تاریخ شیعه به ثبت رسید تا به امروز، همواره محبان و شیفتگان در هر شرایط و با هر زحمت و مشقتی در ایام اربعین، خود را به آن بارگاه نورانی و ملکوتی میرسانند و در برابر آن ساحت مقدس عرض ارادت میکنند.
اما بدون شک هر فردی که زائر کربلا باشد حرفهای فراوانی برای گفتن دارد، از برکات امام حسین(ع) و حضرت قمر بنیهاشم(ع) تا عنایتها و شفاعتهایی که خواستهاند و برآورده شده است.
به قول یک زائر اربعین، این مردم مشتاق کربلا تا عنایتهایی را به چشم خود نبینند چگونه عاشقانه و با پای پیاده کیلومترها راه را طی میکنند و خطرات مختلفی را به جان میخرند تا شاید توفیق پیدا کنند در لیست زوار اربعین حسینی(ع) قرار بگیرند.
یک زائر حسینی(ع) میگوید: «برای سفر کربلا به مغازهای در کوچه برلن رفتم تا یک جفت کفش برای پیادهروی در مسیر کربلا خریداری کنم. کفشهای مختلفی را زیر و رو کردم تا بالاخره یک جفت از آن کفشها چشمم را گرفت، پوشیدم و چند قدمی داخل مغازه فروشنده با همان کفش قدم زدم، دیدم کفش بسیار مناسب و عالی است، داخل جعبه نهادم، پولش را پرداخت کردم و راهی مرز مهران شدم. در آنجا ماشینم را در یک پارکینگ پارک کردم و سپس کفشهای نو و تازهای که خریده بودم را پوشیدم و به سمت پایانه مرزی به راه افتادم.»
وی در ادامه همین بحث میگوید:«وقتی که پیاده به سمت گیتهای ایرانی و سپس عراقی حرکت میکردم و مُهر خروج از کشور و ورود به عراق را در پاسپورتم زدم متوجه شدم کفشها پایم را میگیرند، اما اهمیتی ندادم و به راهم ادامه دادم تا اینکه سوار اتوبوس به سمت کربلا شدم. در بدو ورود به شهر مجدداًً احساس کردم کفشها بدجوری پاهایم را اذیت میکنند و دست آخر کار به جایی رسید که قسمتهایی از پایم زخمی شد و هنگامی که به دوستانم در کربلا ملحق شدم دیگر لنگ لنگان راه میرفتم و گاز گرفتنهای کفش امانم را بریده بود.» این زائر کربلای معلی که با شور و اشتیاق تمام این حکایت شیرین را تعریف میکند ادامه میدهد: «یکی از دوستانم که خادم حرم مطهر امام حسین(ع) است علت لنگیدن پاهایم را پرسید، من هم ماجرای کفشها را برایش تعریف کردم و گفتم این کفشها را تازه خریدهام ولی متأسفانه بدجوری پایم را زخم کرده و آن را داخل یک نایلون قرار دادهام و میخواهم یک جفت کفش دیگر در کربلا بخرم، چون تمام پاهایم را این کفش زخم کرده است. دوستم که خادم حرم مطهر است و بارها شاهد عنایتهای متعدد و حتی شفای بسیاری از بیماران لاعلاج در حرم مطهر بوده بسیار جدی و تحکمآمیز رو به من کرد و گفت: اینجا کربلاست و کفش پاهایم را میگیرد معنا ندارد! کفش مگر میتواند پای زائر امام حسین(ع) را آسیب رساند؟ کفشهایت را نهیب بزن و بگو توفیق پیدا کردهای در زمین کربلا به زائر امام حسین(ع) خدمت کنی اما برعکس پایم را زخمی میکنی؟! همین کفشها را بپوش و به حرم امام حسین(ع) برو، اگر دیدی مجدد اذیت میکند همانجا در آستانه حرم کفشها را رها کن و با پای برهنه برگرد!»
وی ادامه میدهد: «ابتدا باور این سخن دوست خادمم بسیار سنگین و غیرممکن بود اما حرفش را گوش کردم، همان نهیب را به کفشها زدم و آن را مجدد پوشیدم و به سمت حرم مطهر به راه افتادم. هرلحظه منتظر بودم اذیتهای کفش مجدد شروع شود و دوباره زخمهای پایم ملتهب شوند اما در کمال ناباوری دیدم انگار کفش دیگری پوشیدهام! و اصلا از اذیت و آزارهای کفشی که تا دیروز امانم را بریده بود خبری نیست! حتی هنگامی که کفش به قسمتهایی که قبلاً خودش زخم کرده بود تماس برقرار میکرد انگار زخمها را نوازش میکرد! و اینجا بود که تا حرم امام حسین(ع) گریهکنان رفتم و مات و حیران بودم از اینکه خدایا اینجا کجای عالم است که حتی یک کفش هم حرفشنوی دارد و حساب میبرد!»
ریگهایی که نرم میشوند!
پیادهروی اربعین حال و هوای خاص خود را دارد اما شاید باور نکنید این پیادهروی با پای برهنه حال و هوای دیگری دارد.
چرا که در تصور اول فکر میکنید اگر با پای پیاده و بدون پوشیدن کفش راه بروید احتمالا پاهایتان توسط سنگ و کلوخها و جادههای ناهموار عراق آسیب میبیند اما برخیها تعریف میکنند که در عمل اینچنین نیست.
فردی از زوار امام حسین(ع) تعریف میکند: «برای بار چندم است که در مراسم پیادهروی اربعین توفیق حضور پیدا میکنم اما هر بار میدیدم عدهای با پای برهنه این مسیر را طی میکنند، با خود میگفتم چطور پاهایشان زخم نمیشود؟ تا اینکه در شهر کربلا به اتفاق دوستان همسفر تصمیم گرفتیم به احترام سرور و سالار شهیدان مقداری پیاده و بدون کفش حرکت کنیم، که در کمال ناباوری ملاحظه میکردیم ریگها و ناهمواریهای زمین هیچگونه آسیبی به پاهای ما وارد نمیکنند و ریگها آنچنان نرم میشوند که گویی دمپایی ابری پوشیدهایم!»
ساکنان کربلا معتقدند این معجزهها در کربلای معلی امری عادی و طبیعی است.
به قول یک خادم حرم مطهر امام حسین(ع)، اینجا کربلاست و تمام علوم عالم در برابر مولای بیکفن کم میآورند و به هم میخورند، مثلا علم پزشکی با آن همه دقتی که پیدا کرده وقتی در برابر شفای عاجل یک بیمار لاعلاج در حرمین شریفین قرار میگیرد حرفی برای گفتن ندارد!
و یا اگر بدانیم مثلا گنبد مطهر امام حسین(ع) سالهای سال بر روی ستونهایی استوار بوده که این ستونها به دلیل قدمت بالا کاملاً فرسوده و از بین رفته است و در واقع گنبد مطهر روی هوا بوده تا اینکه مهندسان ایرانی پی به این موضوع میبرند و با شیوههای خاص مهندسی به تزریق بتن در ستونها میپردازند، اینجاست که علم فیزیک معنای خود را گم میکند و یا اگر از خیلی از اسرار ناگفته کربلا باخبر باشیم هیچگاه زیارت امام حسین(ع) را ترک نخواهیم کرد و در این راه سر از پا نخواهیم شناخت و کربلا این قطعه بهشتی را در آغوش خواهیم کشید،
صلیالله علیک یا اباعبدالله(ع).