اخبار ویژه
مردم از شما مدیریت میخواهند نه قربانی، آقای روحانی!
فقدان گزارشی قابل عرضه و استفاده برای مردم در گفتوگوی روحانی با خبرنگاران موجب شد روزنامههای حامی دولت، تیتری غلطانداز را برای این سخنان انتخاب کنند.
آقای روحانی روز دوشنبه، پس از 20 ماه (بالغ بر 600 روز) دوری گزیدن از رسانههای داخلی، به جمع خبرنگاران آمد. اما مجموع اظهارات وی، فاقد گزارش ملموس از کارنامه و دستاوردهای دولت بود. به همین دلیل هم روزنامههای حامی دولت، به جای تیترکردن اظهارات اقتصادی روحانی ترجیح دادند، قسمتی مبهم و شاعرانه از سخنان وی را تیتر کنند. روحانی مجدداً با پیشکشیدن موضوع مذاکره با آمریکا گفت: «هر زمانی که بدانم ملاقاتی و جلسهای مشکل ملت ایران را حل میکند و منافع ملت ایران را تأمین میکند، در آینده هم این کار را خواهم کرد و آماده هستم برای فداکاری و ایستادگی و افتخار میکنم که برای منافع ملی و ملتم، قربانی شوم.»
روزنامههای بزککننده برجام اما با حذف موضوع سخن روحانی، به نحوی تیتر زدند که ناظر به اظهارات مجادلهبرانگیز وی درباره مباحث سیاسی داخلی باشد.
- روزنامه ایران: آمادهام برای ملتم قربانی شوم. (بدون هیچ اشارهای به بحث مذاکره و پرداختن به سوتیترهای اختلاف داخلی)
- آفتاب یزد: برای تأمین منافع مردم حاضرم قربانی شوم.
- سازندگی: شورای نگهبان نظارت کند، نه دخالت- آمادهام قربانی شوم(!)
برخی روزنامههای دیگر نیز از سخنان اختلافبرانگیز و ابهامبرانگیز روحانی در مسائل داخلی تیتر زدند.
این اظهارات مبهم و اصرار نشریات حامی بر ابهام و شبههانگیزی بیشتر، سایت جهاننیوز نوشت: آقای روحانی، بعد از نزدیک دو سال اقدام به برگزاری نشست خبری کرد. این نشست هم با سخنان جالب توجهی درخصوص گرانی قیمت ارز و سایر کالاها در کشورمان و سقوط ارزش ریال و موارد دیگر همراه شد. دومین نکتهای که آقای رئیس جمهور به آن اشاره کرد، موضوع قربانی شدن وی بود.
این برای دومین بار است که روحانی در ماههای اخیر از قربانی کردن خود برای منافع ملت صحبت کرده است.
روحانی مطرح کرد که «آمادهام که برای ملتم برای منافع ملی قربانی شوم.»
همین موضوع را پاد «پایگاه اطلاعرسانی دولت» نزدیک یک ماه پیش در صفحه توئیتری خود منعکس کرد که نگاهی به کامنتهایی که زیر این پست پایگاه دولت از سوی کاربران این شبکه اجتماعی درج شده است، نشان میدهد که چندان واکنش مثبتی به این سخنان رئیس جمهور وجود ندارد.
جهاننیوز ادامه میدهد: این سخنان ابهاماتی هم دارد. این که چه جلسهای قرار است انجام بگیرد که رئیس جمهور قرار است در آن حضور یابد و قربانی شود یکی از ابهامات این سخنان است. دولتمردان باید بهجای سخنان معماگونه، با مردم صادقانه و شفاف صحبت کنند موضوعی که همواره دولت شعار آن را داده و دولتمردان از شفافیت و محرم دانستن مردم صحبت کردهاند. اینکه با سخنانی معماگونه و ابهامانگیز مسئول اول دولت صحبت کند و سپس مردم را دچار سردرگمی کند نه برای کشور خوب است نه در اداره مشکلات و مصائبی که امروز مردم گرفتار آن هستند گشایش ایجاد میکند. در واقع بیشتر گرهای میشود در گرهها و مشکلات دیگر.
از سوی دیگر سؤال اینجاست که چرا باید روحانی خود را قربانی کند. متاسفانه مردم بعضا دچار مشکل و قربانی برخی اهمالکاریهای همین مسئولان هستند. از این جهت بیشتر از اینکه رئیس جمهور خود را قربانی کند، نیازمند مدیریت درست است تا مردم قربانی روند مشکلآفرین نشوند.
متاسفانه ابهامات زیادی در حوزههای مختلف مدیریتی وجود دارد. ابهامات سبب شده تا بسیاری از افراد در سایه همین موضوع دست به سودجویی بزنند.
اهمالکاریها در حوزههایی مانند مسکن با حمله به مسکن مهر، حوزه خودروسازی که بازار خودرو را آشفته و هر روز شاهد قیمتی برای خودرو هستیم و همچنین عدم خصوصیسازی صحیح که باعث بحران کارگری و بیکار شدن آنها میشود، نمونهای از این اهمالکاریهاست که در آن متاسفانه مردم قربانی شدهاند.
مگر آمدنیوز کدام خیانت را کرد که زنجیرهایها مرتکب نشده باشند
یک روزنامه زنجیرهای، از اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهخاطر بازداشت مدیر کانال ضدانقلابی آمدنیوز تشکر کرد.
الیاس حضرتی در ستون «نقد و نظر»(!) روزنامه اعتماد و در یادداشتی با عنوان «برادران، دستمریزاد» مینویسد: از خبري كه ديروز منتشر شد، خيليها خوشحال شدند. نه فقط دل بچه حزباللهيها و انقلابيها از به دام افتادن سردمدار «آمدنيوز» شاد شد، بلكه مردم كوچه و بازار هم از اينكه شنيدند شر مزاحمي التهابآفرين و بدخواه كشور از سرشان كم شد، احساس خرسندي كردند. مردم ايران البته مهربانند و از به مخمصه افتادن ديگران شاد نميشوند، اما متاسفانه قصه روحالله زم متفاوت از ديگران است. او به راه خطا رفت، به پند خيرخواهان اعتنا نكرد، از روزگار درس نگرفت و بر خبط و خطاهاي مستمرش بلكه بر مزاحمتهاي شرمآورش اصرار ورزيد. كاري كه آمدنيوز ميكرد، كار رسانهاي نبود، ربطي هم به مردم ايران نداشت. آمدنيوز نه تنها صداي مردم و جريانهاي سياسي را بازتاب نميداد، بلكه حتي نميتوانست منتقدان و مخالفان جمهوري اسلامي را نمايندگي كند.
از يكجايي به بعد حتي مخالفان جمهوري اسلامي سعي كردند حساب خودشان را از حساب اين سايت پر از دروغ و كينه جدا كنند. در واقع كار اصلي اين «رسانهنما» ايجاد التهاب در دل مردم، تقويت خشم و كينه آحاد جامعه نسبت به يكديگر بود. خدا را شكر خيلي زود دست آمدنيوز براي مردم رو شد و عموم مردم فريفته دروغها و مجعولات او نشدند. اين شبكه گاهي با انتشار دروغهاي راستمانند سعي ميكرد بين مردم و مسئولان شكاف ايجاد كند و اعتماد عمومي را از بين ببرد.
اصل و عظمت كار در آن بخشهاي ناپيداست كه پاسداران گمنام امام زمان توانستند، سرويسهاي اطلاعاتي اروپا و حاميان مالي- فكري آمدنيوز را بفريبند و ايشان را در دام بيندازند. از اين جهت به برادران پاسدار خسته نباشيد عرض ميكنم و از صميم قلب توفيق و سربلنديشان را آرزو ميكنم. اما در پايان بيمناسبت نيست كه اين نكته را مجدداً يادآور شوم كه خوب است علاوه بر چنين اقداماتي راه تكرار بر خطا ببنديم و اصلا امكان رشد و پروبال گرفتن رسانهنماهاي معاند را بگيريم. با اصلاح ساختاري رسانهها و همچنين اصلاح نگاه مقامات به اين مقوله و اصلاح رسانه ملي و... ميتوانيم فضايي مملو از نشاط و آزادي و همدلي بيافرينيم كه در آن امكان نفوذ و رسوخ جريان مزاحمي چون آمدنيوز منتفي شود.
باید از مدیر روزنامه اعتماد پرسید مگر باند آمدنیوز در پشت نقاب رسانه، کدام خیانت را مرتکب شدند که نشریات زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی مرتکب آن نشدهاند؟ اگر کار باند روحالله زم، تولید و انتشار شایعه، ترور شخصیت نظام، تحریک به آشوب و ایجاد ناامنی و عدم تمکین از قانون بود - که همین است - نشریات زنجیرهای از سال 76 تا به امروز و به تناسب همین ماموریت را دنبال کردهاند. آنها چه در سال 78 و چه در سال 88، آتشبیاران اصلی تحریک به فتنه و آشوب و ایجاد تردید و بیاعتمادی در اذهان عمومی بودند.
در عین حال اگر روحالله زم از کشور گریخت و علناً در خدمت سرویسهای اطلاعاتی بیگانه درآمد، همکاران متعددی در نشریات زنجیرهای و از جمله روزنامه اعتماد همین مسیر را طی کردند و هماکنون با بیبیسی، رادیو فردا و... همکاری میکنند. اگر هم آمدنیوز از برخی پروژههای بیبیسی و نظیر آن رونویسی میکرد، متاسفانه همین کار قبیح عیناً در روزنامه اعتماد هم بارها اتفاق افتاده است.
باید از پدرخواندههای مجمع روحانیون و شورای عالی اصلاحطلبان عبور کنیم
یک سایت مدعی اعتدال خواستار عبور از دیکتاتورهای شورای عالی اصلاحطلبان و پدرخواندههای مجمع روحانیون شد.
انتخاب ضمن انتشار گزارشی ویدئویی با عنوان «دیکتاتورهای خسارتساز/ چرا باید از مجمع روحانیون و شورای عالی اصلاحطلبان عبور کرد؟»، نوشت: طی هفته گذشته محمدعلی ابطحی، معاون رئیس دولت اصلاحات از دیدار میان شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان با مجمع روحانیون مبارز برای تعیین برنامههای آتی اصلاحطلبان خبر داد.
تصمیمگیری قطعی شورای عالی اصلاحات و جامعه روحانیون مبارز، برای اصلاحطلبان در شرایطی است که نقدهای جدی بر عملکرد این دو نهاد وجود دارد.
«انتخاب» بر لزوم عبور از مجمع روحانیون مبارز، شورای عالی اصلاحطلبان و پدرخواندگان تأکید کرد.
روایت یک اصلاحطلب از «تقریباً هیچ» دیگر پس از 20 ماه
مصاحبه مطبوعاتی رئیسجمهور پس از بیست ماه، چنگی به دل اصلاحطلبان هم نزد.
عبدالناصری عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان دیروز در سرمقاله روزنامه آفتاب یزد نوشت: روحانی بعد از نزدیک به دو سال، نخستین نشست خبریاش را روز گذشته برگزار کرد. در سال گذشته با توجه به مشکلاتی که کشور داشت طبیعی بود که رئیسجمهور نتواند به رسانهها پاسخگو باشد. اما امسال با توجه به مزایایی که دولت نسبت به سال گذشته پیدا کرد، تلاش کرد تا با برگزاری چنین نشستی بخواهد عملکرد دولت را در این زمینه برجسته کند.
مشاور خاتمی میافزاید: روحانی در نشست خبری تلاش کرد تا شرایط 98 را با 97 مقایسه کند و تاکیدش بر افزایش ارزش پول و بهبود اوضاع نسبت به شرایط بحرانی قبل بود. اما از این نگفت که این بهبود تاثیری در قدرت خرید مردم هم داشته است؟ او اعلام کرد که حتما ما در نیمه دوم سال جاری شرایط بسیار مطلوبتری از لحاظ اقتصادی خواهیم داشت. اما ما نمیدانیم که روحانی براساس چه مستنداتی چنین نکتهای را مطرح کرده است. به صورت کلی باید گفت که اظهارات رئیسجمهور بعد از بیست ماه از آخرین نشست خبری، خیلی تفاوتی با نشستهای قبلی نداشت. او تنها دو موضوع اختیارات رئیس جمهور و نظارت انتخاباتی و محدودیتها را مطرح کرد. این را هم باید اضافه کرد که مصاحبههای آقای روحانی در این شش سال همیشه فاقد یک ویژگی اصلی بوده است که ما در مصاحبههای حرفهای میبینیم و آن اینکه در برابر روحانی یک کارشناس چموش مسلط بر امور به دور از کنترل شدن صحبتهایش نداریم که با رئیس جمهور بحث و مناظره بکند. این مصاحبههای تشریفاتی که خبرنگاران تعیین میشوند و سوالات مشخص دارند خیلی افکار عمومی را در این شرایط اقناع نمیکند، چون مردم تمام دغدغهشان آن چیزی است که به عینه در سیاست و بر سر سفرهشان در حوزه اقتصاد میبینند.
آرمان: گزارشهای اقتصادی دولت از نگاه مردم واقعیت ندارد
روزنامه آرمان در سرمقاله خود به نقد گزارشهای اقتصادی بزک شده دولت پرداخت.
این روزنامه اصلاحطلب نوشت: دولت خود زمينه را فراهم ميکند، آن را تغيير ميدهد و بعد از آن شاخصي به عنوان بهبود درميآيد اما در سطح رفاه جامعه تغييري حاصل نميشود و مردم آثارش را در خانهها و چهره فرزندانشان حس نميکنند. درحالي که قطعا مردم بايد اثرات افزايش ارزش پول ملي را حس کنند و در لابه لاي زندگيشان شاهد رفاه بيشتري باشند.
مردمي که در دهکهاي پايين جامعه قرار دارند الان براي اينکه سرپناهي داشته باشند و واحدي را اجاره کنند، بايد بهاي بيشتري را تحت عنوان اجاره بپردازند. کجاي اين مطلب را بايد به عنوان افزايش ارزش پول ملي تلقي کرد؟ افزايش ارزش پول ملي زماني قوت خواهد گرفت که مردم آن را در جيب و کيف پول و ميزان درآمد و ميزان هزينهها درک و لمس کنند. اگر مردم اين را حس و عنوان ميکنند، قبول است در صورتي که واقعا چنين نيست. اگر عنوان ميکنيم 40 درصد ارزش پول ملي ارتقا يافته به لحاظ اين است که ارز را چه کساني تا نرخ 19هزار تومان کشاندند و چه تدبيرهايي صورت گرفت که الان تا محدوده 12هزار تومان کاهش يافته است. آن افزايش و اين کاهش را چه کسي انجام داده است؟ اگر 19هزار تومان را دستهاي نامرئي بالا بردند، بنابراين دولت چطور توانست تغييري در دستهاي نامرئي انجام دهد و حالا عنوان ميکند که ارزش پول ملي ما اين افزايش را پيدا کرده است. بنابراين ارزش پول ملي ما مصادف است با افزايش رفاه، افزايش موجودي جيب و کيف مردم ولي شاخصهايي که سراغ داريم گوياي اين بحث نيست.
عوارضي اتوبانها از زماني که دولت روحاني سر کار آمده تا الان از هزار تومان به پنجهزار تومان رسيده است و مردم براي تردد بهاي بيشتري ميپردازند. لبنيات و پنير جزو لازمه تغذيه سالم است اما شير کمتر از پنج هزار تومان پيدا نميکنيم. زماني که دولت سر کار آمد هر بطري شير چه قيمتي داشته و الان چقدر است. اگر ارزش پول ملي ما بالا رفته نتيجهاش بايد در قيمت محصولات از لبنيات و سبزيجات و صيفيجات گرفته تا نان ديده شود. زماني که دولت سر کار آمد نان چه قيمتي داشته و الان چقدر است ضمن اينکه بسياري از نانواييها هم آزادپز شدهاند.
رئيسجمهور اين موضوعات را بيان ميکند، مردم ميشنوند و به سخنان ايشان احترام ميگذارند اما در واقعيت و در محافل نميپذيرند و اين را به عنوان دولتي که بتوان بدان اعتماد کرد تلقي نميکنند. چون همه حرفها خوشايند است اما براي مردم کاري صورت نگرفته که در معيشت و هزينهشان توانسته باشد تاثير مثبتي بگذارد. اگر مردم در اسفند 97 هزينهاي بابت خانوار خودشان انجام ميدادند آيا الان در مهر 98 کمتر شده؟ باز ميبينيم که چنين بحثي وجود ندارد. بيشتر صحبتها ميتواند گنگ و خالي از اعتبار تلقي شود و جهتگيري بيانات اينچنيني توسط دولت، اعتماد مردم را به دولت کاهش ميدهد. زمينهاي که تضمينکننده تداوم فعاليتها و همکاري دولت و ملت براي پيشبرد هدفها و برنامههاست. بليت هواپيما، قطار، اتوبوس کدام يک روند کاهشي داشته که ما احساس کنيم نسبت به سال گذشته ارزش پول ملي ما کاهش پيدا کرده؟
فیتز پاتریک: ایرانیها امیدوارند ترامپ دوباره انتخاب شود(!)
مدیر یک اندیشکده آمریکایی میگوید: ایران به انتخاب مجدد ترامپ امیدوار است(!)
مارک فیتز پاتریک نوشت: مقامات ایران امیدوارند که ترامپ بار دیگر انتخاب شود. وی که مدیر انستیتو بینالمللی مطالعات استراتژیک (IISS) است، در صفحه توئیتری خود درباره دلیل این امیدواری نوشت: ترامپ از خاورمیانه خارج خواهد شد و قدرت نرم آمریکا بیشتر تنزل خواهد یافت.
وی ادامه داد: همچنین او (ترامپ)، هشدار رهبر عالی ایران مبنی بر اینکه به آمریکا نمیتوان اعتماد کرد را اثبات میکند.
فیتز پاتریک پیش از این در وزارت خارجه آمریکا فعالیت داشته است.