نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
مدیران بهجای رتق و فتق امور عکس یادگاری میگیرند
روزنامه آرمان در یادداشت صفحه اول خود نوشت: «متأسفانه بیبرنامگی در ستاد اربعین ایلام بیداد میکند... پر شدن ظرفیت پارکینگهای مهران و عدم اتخاذ تدابیر لازم، سرگردانی برخی موکبداران و نبود فضا برای استقرار کانتینر و ماشینهای سنگین خدماترسان جز بیبرنامگی و عدم اطلاع مسئولان استان ایلام از این نارساییها که بهخاطر عکس گرفتن با مسئولان ملی همه اینها به حاشیه رفته است چه چیز دیگری میتواند باشد؟»
سرویس سیاسی-
این روزنامه افزوده است: «ناهماهنگی و گناه یکدیگر را به گردن دیگران انداختن و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردن ضعف مدیریت ستاد اربعین ایلام را به تصویر کشانده است. کشته و زخمی شدن دهها نفر از هموطنانمان در جادههای مهران، ایوان و سرابله و عدم برنامهریزی قبل از اربعین برای تعریض برخی نقاط حادثهخیز هیچ توجیهی برای مدیران استان ایلام باقی نگذاشته است. استقرار تجهیزات راهسازی در پروسه ده روز مانده به اربعین عدم توان اجرایی و نابسامانی و سرگردانی مدیران استان در هماهنگیها را به تصویر کشیده است. نبود آمبولانس و ماشینهای امدادی در شرایطی که روزانه شاهد تصادفات منجر به فوت هستیم توان عملیاتی مدیران ایلام را مشخص کرد. عدم استفاده از ظرفیت بزرگ اربعین در اطلاعرسانی پتانسیلها، مناطق گردشگری و نقاط دیدنی توسط اداره کل میراث فرهنگی ایلام و عدم استقرار مترجم مسلط به زبان عربی در مهران برای جذب گردشگران عراقی و معرفی جاذبههای ایلام توان نداشته میراث فرهنگی ایلام را بیش از پیش نمایان ساخت و همچون سالهای اخیر و بهرغم بودجههای قابل توجه که هنوز یک هتل برای اقامت گردشگران نساختهاند، اینبار هم استفاده از موقعیت بینظیر اربعین را با روزمرگی به پایان میبرند.»
صدای اصلاحطلبان به رئیسجمهور رسید
روزنامه ابتکار در تیتر یک خود به گزارشی درخصوص «رویکرد انتخاباتی اصلاحطلبان» پرداخت و نوشت: «تا پیش از این سردرگم و دچار شک و تردید بودند، اما حالا در یک دور باطل قرار گرفتهاند؛ اصرار بر مذاکره با نهادی که با اصلاحطلبان زاویه فکری دارند بعید بهنظر میرسد نتیجه بدهد. مذاکره با شورای نگهبان در رابطه با رد صلاحیتها و ایجاد فضای بازتر در انتخابات پیشرو. اصلاحطلبان معتقدند این درواقع بزرگترین مانع مقابل آن در انتخابات است، با این حال رویکردهای مختلفی درباره مذاکره با شورای نگهبان در این جریان وجود دارد. برخی از اصلاحطلبان بر این باورند که باید در رابطه با نظارت استصوابی شورای نگهبان و رد صلاحیتهای این نهاد، مذاکره کرد. این درخواست از سوی اصلاحطلبان برای ایجاد فضایی بازتر و اجازه دادن به حضور همه قشرها و دیدگاهها، حتی به رئیسجمهوری هم رسید و حسن روحانی در سخنرانی هفته گذشته خود در هیئت دولت از شورای نگهبان خواست تا اجازه دهد همه سلیقهها در انتخابات حضور داشته باشند و این مردم باشند که انتخاب کنند... در مقابل این دیدگاه، برخی دیگر از اصلاحطلبان طرح مشارکت مشروط در انتخابات را راهکاری در مقابل رد صلاحیتها از سوی شورای نگهبان ارائه کردند.»
برخی معتقدند باید از اصلاحطلبنماها جدا شویم!
این روزنامه نوشت: «نگرانیها از این سردرگمی تا جایی پیش رفته است که برخی از فعالان و چهرههای اصلاحطلب معتقدند الان زمان آن است که اصلاحطلبان واقعی خود را از اصلاحطلبنماها جدا کنند و یک پالایش درونی در این رابطه صورت گیرد.»
لازم به ذکر است که در گزارش روز شنبه نیز اشاره کردیم که مدعیان اصلاحات توانستند در مقاطعی، رئیسجمهور و برخی از مدیران ارشد دولتی را همراه خود کرده و گزارههایی مانند «کمبود اختیارات»، «ضعف ساختارها» و «تغییر قانون اساسی» را از زبان آنها مطرح کنند. حالا نیز، در بر همان پاشنه میچرخد و بهنظر میرسد اتاق فکر اصلاحطلبان که از خود روحانی نیز عبور کردهاند، نسخههای رادیکالی را در کارپوشه رئیسجمهور قرار دادهاند؛ نسخههایی برای تسریع فرار از پاسخگویی و ایجاد دوقطبیهای سیاسی و رادیکالیزه کردن فضای سیاسی.
کلیدواژه «مجلس اول» برای منفعل کردن شورای نگهبان
روزنامه همدلی در یادداشتی به قلم یک محکوم امنیتی نوشت: «مجلس اول در واقع اولین سازمان و نهاد مهمیاست که در اول انقلاب ایجاد شد. مهمترین ویژگی آن این است که تنوع دیدگاهها و نظرات در آن به رسمیت شناخته میشوند. در این مجلس تمامی کسانی که در پیروزی انقلاب مشارکت داشتند، فارغ از نوع ایدئولوژی و اندیشهشان و حتی بدون توجه به اینکه تا چه حد مورد توجه افکار عمومی قرار دارند، به نوعی مشارکت داشتند.»
مجلس امروز، هیچ نقش جدی و مهمی ندارد!
نویسنده که از متحصنین مجلس ششم بوده، در ادامه آورده است: «نکته دیگر آن است زمانی که تنگنظریها و در واقع نگاههای سلیقهای و جناحی، کنار گذاشته میشود، تفکرات و نقطه نظرات مختلف امکان بروز مییابند و اتفاقاً مجلس بهعنوان صدای اصلی مردم، جایگاه اصلی، مستقل و جدی خود را بازمییابد. برعکس، امروز شاهد مجلسی بسیار کوچک و بدون تأثیر هستیم که از سیاستهای نظارتی و رد صلاحیتهای سلیقهای، ناشی شده است. مجلسی که عملاًً در مقدرات اصلی کشور، هیچ نقش جدی و مهمی ندارد»
برانداز نبودند؛ فقط اشتباه کردند!
در ادامه این مطلب آمده است: «این نگاه باعث شده که روز به روز، برخی از چهرههای سیاسی به مرور از بدنه نظام جدا شوند. در این دوره بسیاری از دیدگاهها تحت عنوان برانداز از نظام جدا شدند که البته شاید در مقاطعی هم دچار فعالیتهای اشتباهی شده بودند، یا مثلاً مخالفان دیدگاههای رسمی نظام، یا نیروهای ملی مذهبی، اصلاحطلبان و نیروهای خط امام، و به همین ترتیب تا به آنجا پیش رفته است که در حال حاضر حتی بخشهای مهم و با سابقه اصولگرایان هم تحمل نمیشوند.»
بررسی تحرکات و اقدامات اصلاحطلبان نشاندهنده این واقعیت است که آنها برای منفعل کردن شورای نگهبان بعد از یادداشتها و گزارشهایی علیه این نهاد نظارتی و طراحی گزارهای مانند «گفتوگوی ملی» به طراحی کلیدواژه «مجلس اول» پرداختهاند. این در حالی است که اتفاقاً در همان مجلس هم شورای نگهبان حضور داشته و بسیاری از عناصر ضدانقلاب رد صلاحیت شدند. ماده 3 قانون نظارت شورای نگهبان بر انتخابات مجلس شورای اسلامی مصوب 3/7/1359 شورای انقلاب (قبل از تشکیل اولین دوره مجلس شورای اسلامی) در ماده 3 خود اشعار میدارد: «هیئت مرکزی نظارت، بر تمامی مراحل انتخابات و جریانهای انتخاباتی و اقدامهای وزارت کشور که در امر انتخابات مؤثر است و هیئتهای اجرایی و انجمنهای نظارت بر انتخابات و تشخیص صلاحیت نامزدهای نمایندگی و آنچه مربوط به صحت انتخابات میشود، نظارت خواهند کرد.»
همچنین روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود، یادداشتی به قلم یکی از نمایندگان لیست امید در مجلس منتشر کرد. این نماینده مجلس در بخشی از یادداشت خود آورده: «آن روزها غربالگریهای امروز شورای نگهبان هرگز وجود نداشت، غربالگریهایی که ریشه آغاز آن به دومین دوره مجلس شورای اسلامی و نگارش قانون انتخابات در نخستین دوره مجلس بازمیگردد.»
کوشش محکوم به شکست مدعیان اصلاحات برای پالرمو
روزنامه مردمسالاری به نقل از حشمتالله فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نوشته است: «چون شورای نگهبان لایحه پالرمو را بهصورت صریح رد نکرده است و فقط ایرادهای هیئت نظارت را ابلاغ کرده است، این لایحه بعد از پایان مهلت قانونی بررسی آن در مجمع تشخیص و نظر ندادن این نهاد، عملاًً تبدیل به قانون شده است.»
وی گفته است: «این مصوبه از مرحله شورای نگهبان رد شده است و قابل برگشت به شورای نگهبان نیست. مجمع اجازه ندارد که مصوبهای را به شورای نگهبان برگرداند و مصوبات تنها از مجلس به شورای نگهبان میرود. وقتی مصوبات از شورای نگهبان گذر کردند، دیگه امکان بازگشت به شورای نگهبان نیست. الان تنها دو اتفاق میتواند بیفتد، اتفاق اول این است که این لایحه را مصوب بدانیم، چراکه شورای نگهبان آن را مستقیم رد نکرده است. اتفاق دیگری که میتواند بیفتد این است که مجمع دوباره جلسه تشکیل بدهد و برای پایان این مهلت قانونی یک توجیهی بیاورد که این کار خالی از اشکال نیست. به هرحال این دو راه وجود دارد و شاید در شرایط امروز مجمع بخواهد با یک سری اغماضهای قانونی راه دوم را انتخاب کند»
او افزوده است: «از سوی دیگر این روزها به پایان مهلت گروه ویژه اقدام مالی به ایران نزدیک میشویم و هنوز تکلیف لوایح افایتیاف کاملاًً مشخص نشده است و اقداماتی که از ما خواستهاند را انجام ندادهایم، پیشبینی میکنید گروه ویژه اقدام ملی چه تصمیمی را درباره ایران میگیرد؟ آیا ایران را وارد لیست سیاه میکنند؟»
جالب آنکه عبدالرضا هاشمزایی، نماینده اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با برنا با انتقاد از طولانی شدن روند تصویب لوایح مربوط به گروه ویژه اقدام مالی در مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان کرد که اگر این لوایح تصویب نشود دیگر تقریباً کرهزمین با ما کار نمیکند.
لازم به ذکر است فرصت یکساله مجمع تشخیص مصلحت نظام برای بررسی لایحه پالرمو (یعنی تاریخ 18/8/98) چند روزی است که به پایان رسیده؛ به عبارتی نظر شورای نگهبان مبنی بر رد این لایحه قطعی شده و مجمع تشخیص مصلحت نظام، صلاحیت اظهارنظر درخصوص این لایحه را ندارد. از این رو میتوان گفت که پیوستن به کنوانسیون پالرمو در نظام قانونگذاری جمهوری اسلامی ایران رد شده است.
تحریف گزارش کیهان توسط نماینده لیست امید
روزنامههای زنجیرهای بهطور هماهنگ در شمارگان دیروز خود به هجمه علیه روزنامه کیهان پرداختند. گرچه کیهان در شماره دیروز خود به این هجمهها پاسخ داده است اما یکی از روزنامههای زنجیرهای با ادبیاتی عجیب و غریب به تحریف گزارش کیهان پرداخته که پاسخ به آن خالی از لطف نیست.
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم یکی از نمایندگان لیست امید نوشت: «نحوه مواجهه یکی از روزنامههای منتقد دولت [کیهان] با این موضوع [رفتن خانمها به ورزشگاه آزادی] نشانهای قوی از گفتمان این اقلیت پرسر و صداست. گفتمانی که آشکارا در تقابل با وحدت و انسجام ملی است. زبانی که این روزنامه برای مخاطب خودش تعریف کرده درواقع نوعی دو قطبیسازی غیرواقعی است. صدایی است که انتظار میرود از دهان رسانههایی شنیده شود که با ایران سر تقابل دارند اما در کمال شگفتی ما در داخل کشورمان چنین صدایی را میشنویم. این صدای کسانی است که دوست ندارند جامعه ایرانی رنگ وحدت را ببیند.»
خانم پروانه سلحشوری نویسنده یادداشت مذکور مدعی شده که کیهان «دوست ندارد جامعه ایرانی رنگ وحدت ببیند»! و حیرتانگیزتر آنکه مدعی شده آنچه کیهان میگوید چیزهایی است که «انتظار میرود از دهان رسانههایی شنیده شود که با ایران سر تقابل دارند اما در کمال شگفتی ما در داخل کشورمان چنین صدایی را میشنویم.»
خانم سلحشوری که با نطقهای ساختارشکن خود قند توی دل رسانههای معاند آب میکند خوب بود پیش از این ادعا نخست سری به سایتهای همان رسانهها میزد و میدید مواضع آنها به آنچه او میگوید نزدیک است یا آنچه کیهان میگوید؟ آن رسانهها لحظهشماری میکنند تا نوبت نطق سلحشوری برسد و خوراک رسانههایی آنها را فراهم کند. ضمن آنکه انتقاد از هیاهوی کاذب از رفتن خانمها به ورزشگاه وحدتشکن است؟ این خانم نماینده با چنین دیدگاه سختگیرانهای خوب است بگوید آنچه در 88 اتفاق افتد چه میتواند باشد؟
کیهان در یادداشتی در روز گذشته نوشته بود: به اعتراف مسئولان امر تعداد زنانی که در استادیوم حضور داشتند کمتر از 4 هزار نفر بوده است. بلیتهای در نظر گرفتهشده برای زنان 4600 عدد بوده و تنها 3500 بلیت فروش رفته است. همین موضوع بهروشنی گویای میزان استقبال زنان از این نمایش سیاسی- ورزشی است... نسبت حاضران در ورزشگاه با کل زنان کشور چقدر است؟ کمتر از یکدههزارم! بله همینقدر اندک و ناچیز. عدهای میکوشند این جمع کوچک و اندک را جامعه زنان کشور جا بزنند. دغدغه و علاقه آنان را دغدغه و علاقه همه زنان کشور معرفی کنند و میکنند. چنین برخوردی جز فریبکاری است؟ و آیا آن زنان و دختران محترم، ابزار این فریب نیستند؟
این نماینده در کمال بیاخلاقی و با تحریف مواضع کیهان یادداشت خود را طوری نوشته که مخاطب گمان کند کیهان گفته است آنها که به ورزشگاه رفتند همگی افرادی بیدین بودهاند! به این سطر از گزارش دیروز کیهان دقت کنید: «چهبسا برخی از آن سه هزار و چند صد زن، به خیل اربعینیها پیوستهاند. اگر کسی به آن سه هزار و اندی خانم که به ورزشگاه رفته بودند، بگوید بازیچه و ابزار کدام طراحی و مطامع شدهاند، به آنان توهین کرده یا آنان را هوشیار کرده است؟!»