فیلمیکه تجربه تصویری پیادهروی اربعین را ایجاد میکند
گعده «راهنما» که به گفت و شنود درباره آثار مستندسازان جوان انقلابی اختصاص دارد، در آستانه فرارسیدن اربعین حسینی به فیلم مستند «راهی» درباره پیادهروی نجف تا کربلا پرداخت. در این نشست که توسط دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار در حسینیه هنر برگزار شد، مهدی شاهسواری، کارگردان این مستند، نعمتالله سعیدی، نویسنده و منتقد سینما و آرش فهیم، مجری و کارشناس به بحث پرداختند.
فیلم بدون فیلمنامه
شاهسواری در ابتدای بحث با اشاره به موضوع مستند، گفت: موضوع مستند بهصورت اتفاقی به من پیشنهاد شد و چون در موضوع پیادهروی اربعین اولین کارم بود و حتی در این حرکت عظیم نیز شرکت نکرده بودم از این پیادهروی تصور درستی در ذهنم نبود و با فیلمنامهای که نوشتم، راهی مرز مهران شدیم ولی با رسیدن به مرز مهران متوجه شدم واقعیت با چیزی که من در فیلمها مشاهده کردهام متفاوت است و یا باید برمیگشتیم و یا باید بدون در نظر گرفتن فیلمنامه وارد عرصه میشدیم. بنابراین به خدا توکل کردیم و سفر را ادامه دادیم.
فهیم در مورد مستند «راهی» گفت: در این مستند سوژه و راوی، شخص فیلمساز است و یک سیر داستانی از ابتدا تا انتهای سفر را دنبال میکند در طی مسیر با افراد و اتفاقات شگفتانگیزی مواجه میشود و از این منظر با دیگر مستندهای این عرصه متفاوت است.
دوگانه فرم و محتوا
سعیدی در ادامه صحبت فهیم گفت: در ارتباط با مستندهایی که با موضوع اربعین دیدهایم دو مشکل اساسی وجود دارد. یا کارگردانها اکثراً به سمت فرمگرایی رفته و خواستهاند باحالتی شاعرانه به این اتفاق نگاه کنند و با فرم، حرفهایی مطرح کنند مثلاً از حواشی راهپیمایی اربعین تصاویری ارائه دهند. اما طیف دوم گروهی هستند که فرم و ساختار را بهکلی رها میکنند و سراغ مسائل محتوایی این ماجرا مانند عواطف و اعتقادات افراد میروند. البته افرادی که خواستهاند به این اتفاق از منظر محتوایی نگاه کنند ضعیفترین بخش کارشان نیز محتوا بوده و همچنین طیف اول نیز که خواستهاند از منظر فرم به ماجرا نگاه کنند نقطهضعف اصلی فیلمشان فرم است. در حقیقت دوگانه فرم و محتوا غلط است بلکه دوگانه اصلی این است آیا فرم برای محتوا میباشد یا محتوا برای فرم؟ در پاسخ باید گفت فرم برای محتوا است. در مستند راهی برای کارگردان فرم، نه اولویت بوده و نه بیاهمیت بوده و تعادل بین ساختار و محتوا را حفظ کرده است.
سعیدی افزود: ما ذیل تمدنی زندگی میکنیم که غایت آن لذت است به همین دلیل اقتصاد محور قرار دارد اما نگاه دینی میگوید غایت انسان آگاهی و معرفت است و برای فهمیدن آفریده شده است. در این مستند میبینیم تمام لذتهایی که در پیادهروی اربعین وجود دارد ذیل معرفت شیعی و عاشورایی جای گرفته است.
پیوند شیعه و سنی در اربعین
شاهسواری در باب بحث فرم و محتوا گفت: اگر ما بخواهیم یک اثر بینالمللی بسازیم باید از فرم استفاده بهینه کنیم، من در بخشهایی از فیلم سعی کردهام مستند بینالمللی شود بهعنوانمثال در پایان، تصویری از پرچم کشورهای مختلف پخش میشود همچنین در بخش دیگری برادران اهل سنت برای زائران امامحسین(ع) نذری فراهم میکنند و این نشانگر پیوند بین شیعه و اهل سنت است.
ضعف رسانه در اربعین
سعیدی در مورد سکوت رسانههای غربی در قبال پیادهروی اربعین گفت: بیبیسی این حرکت را نمیخواهد پوشش دهد بلکه از آن بالاتر نمیتواند به تصویر بکشد چون این حرکت را بههیچوجه نمیفهمد بهعنوانمثال در فیلمهایهالیوودی به نحوه ثروتمند شدن افراد میپردازند ولی در اینجا فرد خانه خودش را نذر زائران میکند و این دو، قطبهای مخالف یکدیگرند. در اهمیت ماجرای اربعین باید گفت این اتفاق رخنهای عمیق در نوع تفکری است که ذیل آن زندگی میکنیم و غایت انسان را اقتصاد میداند و با مقایسه آن با بزرگترین رخدادهای دنیا به ضعف رسانهای درزمینه اربعین پی میبریم بهعنوانمثال در المپیک که بهطور مستقیم صد هزار نفر درگیر هستند، یک میلیارد نفر را پوشش رسانهای میدهند ولی در اربعین که میلیونها نفر درگیر هستند، رسانهها تنها برای صد هزار نفر کار تولید میکنند. در مثل میگویند ابلها مردا عدوی تو نیستم من، انکار توام، اربعین عدوی فرهنگ غرب و اسلام آمریکایی نیست بلکه اربعین انکار فرهنگ غرب است.
انگیزه سفر اربعین
فهیم با اشاره به تصاویری از مستند گفت: این مستند در انسان حس راهپیمایی اربعین را بهصورت مجازی ایجاد و فرد را بیشازپیش به حضور در این رخداد تشویق میکند اما با توجه به اینکه مستند با زیارت حرم حضرت عبدالعظیم شروع و بعدازآن فوراً بحث راهپیمایی اربعین مطرح میشود درصورتیکه دلیل این زیارت مشخص نیست لذا با توجه به اهمیت نحوه شروع فیلمها که بهنظرم پنجاهدرصد کار است اگر آقای شاهسواری در ابتدا، این موضوع را بیشتر باز میکرد مستند با شور و حرارت بیشتری آغاز میشد.
سعیدی در ادامه گفت: اکثر کارهای مستند اگر بتوانند در چند دقیقه اول مخاطب را جذب کنند نود درصد موفقیتشان را کسب کرده ولی اگر دقایق اولیه را از دست دهند فقط ده درصد مخاطب بالقوه خود را نگهداشتهاند از طرفی اگر مخاطب را به سه بخش خودی، خنثی و مخالف تفکیک کنیم در مقابل مخاطب خودی بحث این نیست که انگیزه برای رفتن به سفر اربعین چیست بلکه برعکس میگوید چرا تابهحال نتوانستهای بروی؟ پسازاین نظر نحوه شروع مستند صحیح بوده اما در مورد مخاطب خنثی و مخالف اینگونه نیست و اگر در بخش اول قویتر عمل میکرد و میفهماند این سفر نیاز به انگیزه ندارد بخش دوم و سوم را نیز پوشش میداد.
شاهسواری درباره هزینههای مستند گفت: دو نوع فیلمسازی وجود دارد یک اینکه طرح را به نهادی ارائه کنیم و طبق سابقه کاری به ما بودجه بدهند و دو اینکه با یک دوربین و فیلمنامه و مشورت با چند نفر اهلفن و توکل کار را شروع کنیم همانطور که ما از توکل خیلی بهره بردهایم و خیلی از فیلمهایمان را با توکل ساختهایم.
صداقت فیلمساز
سعیدی در ادامه گفت: در این مستند برخی سکانسها اضافه است و نه سکانس بلکه خود موضوع مانند موضوعیت یافتن عوامل، اضافه است و احتمالاً هدف عوامل این بوده که اگر در روند کار، سوژههای جذابی گیر نیاوردند خود پیادهروی عوامل فیلم، محور اصلی باشد اما در ادامه بهقدری سوژهها و داستانهای جذاب یافتهاند که میشد دوربین را حذف کرد و البته اکنونکه دوربین حذف نشده است یک جنبه مثبت دارد که صداقت فیلمساز را نشان میدهد.
راهپیمایی خانوادگی
فهیم در پایان بحث گفت: دو نکته کاربردی برای فیلمهای با موضوع اربعین وجود دارد یکی بحث هویت شناسی که در مستند راهی نیز تا حدودی رعایت شده است ولی موضوعی مانند خانوادگی بودن این راهپیمایی و یا چندملیتی بودن شرکتکنندگان، در مستند کمتر دیده میشود و نکته دوم نشان دادن تحول بوده و همانطور که در ژانر جادهای با طی مسیر تحولاتی رخ میدهد در این مسیر نیز وقتی فیلمساز به پایان سفر یعنی حرم میرسد باید به درک بیشتری نسبت به شروع سفر رسیده باشد و درنهایت، داستان باید این تحول را نشان دهد.