ضرورت وجدان کاری و انضباط اجتماعی در جامعه امروز- بخش نخست
بیداری وجدان کاری در سایه مطالبات مردمی
سمیه دولتی
در جامعه، که یک سازمان وسیع است، با توجه به اهمیت وجدان کاری و انضباط اجتماعی، افراد به عنوان عامل رشد و بهرهوری سازمان، میتوانند بسیار تأثیرگذار باشند. آنها به عنوان تکههای پازل با شناخت جایگاه خویش در جامعه و همکاری متقابل با رعایت وجدان کاری و انضباط اجتماعی در جهت حل مشکلات به شکل اهرمهای کلیدی عمل میکنند.
درون هر سازمان وجدان کاری از اساسیترین موضوعاتی است که عامل پیشرفت و توسعه سازمان است و بر این اساس زمینه رضایتمندی کارکنان و افراد مرتبط با سازمان مهیا میشود.
افراد در درون سازمان با وجدان کاری بالا اهداف و ارزشهای سازمان را برای خود درونی کرده و بدون درنظر گرفتن اوامر و قوانین مصوب بهطور درونی خود را مقید به عمل به وظایف و تلاش جهت رسیدن به اهداف سازمان میدانند.
در واقع همسو با اهداف و ارزشهای سازمان حرکت کرده و با سازمان احساس یکیبودن میکنند. افرادی که دارای وجدان کاری و انضباط اجتماعی بالایی هستند بسیار قابل اتکا و مسئولیتپذیرتر از دیگران هستند بهطوری که تلاش خارج از وظیفه در جهت اهداف سازمان انجام میدهند.
وجدان از دیدگاه قرآن
در قرآن کریم واژه وجدان و مشتقات آن، در معنای یافتن و دیدن، اطلاع و آگاهی و رسیدن مورد استفاده قرار گرفته است و بهعنوان نفس لوّامه (سوره قیامت، آیه 2) نیز تعبیر شده است. یعنی در صورت انجام کار زشت، نفس فرد او را سرزنش میکند و با انجام کار خوب نکوهش میکند. در اسلام به پاداش و رضایت درونی اهمیت بسیار داده میشود و معیار این پاداش رضایت خداست که در آن صورت فرد آرامش خاطر و وجدان آرام خواهد داشت. در نتیجه در قرآن آمده است؛ وجدان امری درونی است و وسیلهای که انسانها به کمک آن بر خوب و بد اعمال آگاه میشوند، که دربرگیرنده عوامل احساسی، عاطفی و شناختی است.
اسماء کربلایی دانشجوی مدیریت در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «متأسفانه به دلیل مشکلات عدیدهای که در اجتماع با آن روبهرو هستیم، کمتر شاهد توجه به وجدان کاری در بین افراد در درون برخی سازمانها میباشیم. بهگونهای که این عدم انضباط اجتماعی و وجدان کاری در کل جامعه نمود پیدا میکند و حتی در بین کسبه و مشاغل آزاد بیش از سازمانها مشهود است، چرا که عوامل نظارتی و بازدارنده افراد را ملزم به قرار گرفتن در مسیر درست اهداف سازمان قرار میدهد. اما در بین مشاغل آزاد اینگونه نیست.»
وی میافزاید: «به عنوان مثال وقتی برای خرید میوه به میادین میوه و ترهبار مراجعه میشود، محصولات غیرقابل استفاده را با محصولات قابل استفاده بهصورت درهم با قیمت ارزانتر از فروشگاههای سطح شهر عرضه میکنند. غافل از اینکه در نهایت با درنظر گرفتن بخش غیرقابل مصرف و دورریز این محصولات بهای آن نه تنها ارزانتر نیست بلکه منجر به اصراف هم خواهد شد.»
وی ادامه میدهد: «اگر چنانچه وجدان کاری حاکم باشد، قطعاً اجازه نخواهد داد افراد به خودی خود از اخلاق حرفهای و کاری خود تخطی کرده و به بهانه کسب سود بیشتر وجدان خود را زیر پا بگذارند.»
عوامل مؤثر بر وجدان کاری
عوامل بسیاری در ایجاد و تقویت وجدان کاری مؤثرند که از آن جمله میتوان به عوامل فرهنگی، اجتماعی، فردی- شخصیتی و عوامل خانوادگی و تربیتی اشاره کرد. برخی از عوامل مؤثر در وجدان کاری مانند شخصیت فرد امکان تغییر کمتری در آنها وجود دارد، اما تعدادی نیز اکتسابی هستند و قابلیت بازدارندگی دارند که از آن جمله میتوان به عواملی فرهنگی- اجتماعی اشاره کرد.
خانمی حدودا 50 ساله در حالی که از یکی از بیمارستانهای شهر تهران مرخص شده بود در خصوص وجدان کاری در مراکز درمانی، در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «وجدان کاری خود عامل الزام افراد به رعایت حقوق متقابل است. مثلا در بیمارستان، پزشک معالج در صورتی که وجدان کاری داشته باشد قطعا مسیر درمان بیمار را به نحو احسن انجام خواهد داد بدون ملاک قرار دادن مادیات و یا قرابت بیماران، و در نهایت نتیجه هرچه باشد مورد قبول خواهد بود.»
وی تصریح میکند: «علیرغم این که جای تشکر دارد از پزشکان محترمی که تمام تلاش خود را برای بهبودی بیمار انجام میدهند، عده معدودی هم هستند که متأسفانه با زیرپا گذاشتن وجدان کاری خود نهتنها برای جان بیمار خود ارزش قائل نیستند بلکه گاها شاهد هستیم که به بیمار آسیبهای جدی و جبرانناپذیری وارد میکنند.»
وی تاکید میکند: «اگر چنانچه در مقابل این مسائل که به سلامتی افراد مربوط میشود نظارت بهتری صورت گیرد، بیتردید کمتر شاهد این گونه مشکلات خواهیم بود.»
ارتباط بین وجدان کاری
و بهرهوری کارکنان
طبق تحقیقات انجام شده در خصوص بهرهوری و عوامل مؤثر بر آن، وجدان کاری یکی از مهمترین این عوامل شناخته شده است. اهمیت این مطلب زمانی آشکارتر میشود که بدانیم منابع سازمانها محدود است و روزی به پایان میرسد. اما وجدان کاری باید در بین افراد جامعه و منابع انسانی سازمان ترویج یابد تا از یک طرف وجدان کاری در افراد به صورت یک امر طبیعی یا فطری و فراگیر درآید و از طرف دیگر از امکانات موجود سازمان حداکثر استفاده را با حداقل هزینه در کوتاهترین زمان بنماید.
«پرویز سروری» نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «اساسا وجدان کاری با انضباط اجتماعی لازم و ملزوم یکدیگرند. در واقع شرط لازم و کافی هستند. نمیشود وجدان کاری داشت اما انضباط اجتماعی نداشت. وجدان کاری و انضباط اجتماعی دو عنصر جدی به وجود آمدن یک محصول مناسب هستند. یعنی وقتی این عناصر با هم ترکیب میشوند خدمت متولد میشود اما یکی از این عناصر بدون دیگری به خدمت منتهی نمیشود.»
وی در ادامه میافزاید: «وجدان کاری بدون انضباط اجتماعی ممکن است به خدمت تبدیل نشود و انضباط اجتماعی به تنهایی ممکن است به ضد خدمت تبدیل شود و یا در جهت منافع فردی قرار گیرد. اما اگر این دو در کنار هم قرار گیرند هم منافع شخصی و هم منافع اجتماعی، هر دو با هم تحقق مییابند.»
سروری در ادامه میگوید: «عوامل متعددی وجود دارد که بر وجدان کاری و انضباط اجتماعی تأثیر گذارند اما به عقیده بنده، موضوع وجدان کاری قبول تعهدات معنوی است، یعنی تعهدات معنوی است که باعث میشود وجدان کاری دوام یابد. جوهره وجدان کاری معنویت و اخلاق است. اگر نگاه و تعهدات دینی نباشد در این صورت اخلاق یک وجهه سکولار پیدا میکند و به این ترتیب وجدان در مقولههایی تحت تأثیر فشار قانون شکل میگیرد. اما وقتی وجدان کاری شالوده خود را از اخلاق و معنویات دینی بگیرد، بقا و دوام پیدا کرده و تبلورش تقدم دیگران بر خود است.»
نماینده سابق تهران در مجلس شورای اسلامی میافزاید: «از مهمترین ویژگی وجدان کاری، دینمداری و اخلاق است که به تبع آن قانونمداری و تحقق وجدان کاری، خدمت به همنوع و تقدم دیگران بر خود متجلی میشود.»
وی ادامه میدهد: «وجدان کاری یا با فشار قانون تحقق مییابد و یا با تعهدات معنوی و دین مدارانه شکل میگیرد و وقتی که این دو عنصر وجود نداشته باشد و یا نقصی داشته باشند، تأثیرگذاری آن یا خیلی کم است و یا کاملاً بیتأثیر میباشد و یا به صورت کاریکاتوری تبلور پیدا خواهدکرد. اگر وجدان کاری در یک مدار درست شکل بگیرد آن وقت طبیعتاً میتواند تأثیرگذاری بالایی داشته باشند. یعنی میشود گفت وجدان کاری وقتی که متأثر از دین مداری است، خود کنترلی دارد و فرد بدون نظارت قانون و به طور خودجوشی تعهدات را اجرایی میکند. یعنی عوامل بیرونی صرفاً تأثیرگذار نیستند و این که عوامل درونی تأثیراتشان بسیار بیشتر است.»
سروری تصریح میکند: «کسانی که نگاهی عمیق به وجدان کاری دارند متأثر از اخلاق و معنویت دینی است در خلوت و جمع به یک گونه عمل میکنند و رفتار واحد دارند یعنی به طور طبیعی همیشه عوامل درونی، عوامل بیرونی را تحت تأثیر قرار میدهد.»
وی میافزاید: «اما در وجدان کاری سکولار عوامل درونی تقریباً وجود ندارد و بیشتر این عوامل بیرونی هست که فرد را مجبور میکند در چهارچوبهای تعیین شده حرکت کند. درجامعه ما به طور طبیعی تفکر سکولار که انضباط غیر الهی از این تفکر سرچشمه میگیرد، تبلور پیدا نکرده اما میشود آن را در قالب یک شکل فولادین از اجرای قانون تلقی کرد با نگاه دینمدارانه وجدان کاری نتیجهاش این شده که ما هم یک شکل کاریکاتوری از تجلیات اخلاق و معنویات دینمداری و فرهنگ اجتماعی داریم و هم یک نگاه کاریکاتوری در بحث قانون نسبت به وجدان کاری داریم.»
سروری با بیان اینکه هیچ کدام از آنها به طور کامل انجام نمیشود، میگوید: «نتیجه این است که در هر دو مورد شکل معیوبی این دو عنصر تأثیرگذار را در وجدان کاری مشاهده میکنیم. مجموعاً میتوان گفت که ما خروجی خوبی امروز در رابطه با وجدان کاری در جامعهمان مشاهده نمیکنیم.»
وی تصریح میکند: «امروز جامعه ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند وجدان کاری است. اگر مشاهده میکنیم که فساد لجامگسیختهای جامعهمان را آزار میدهد و مردم خوبی که 40 سال پای این انقلاب هزینه دادند و هر سختی را تحمل کردند و در همه فراز و نشیبها مردانه پای انقلاب ایستادند، اما امروز به اعتماد و توقعاتشان پاسخ مثبت داده نشده. به عقیده بنده باید علتش را در وجوان کاری جستوجو کنیم چرا که ما نتوانستیم اخلاق و معنویات را در جامعه نهادینه کنیم و از طرفی هم نتوانستیم قانون را به عنوان عنصر تنظیم کننده در وجدان کاری وارد کنیم، یعنی این دو عنصر مؤثر درونی و بیرونی تحقق انتظامی پیدا نکرده و همافزایی نکردهاند.»
وی با تأکید بر اینکه نتیجه عدم انتظام این دو عنصر، برون دادههای اجتماعی است که نه به انقلاب شباهت دارد و نه با اسلام و نه با توقعاتی که مردم به طور طبیعی پس از دادن این همه هزینه برای انقلاب و نظام دادند تطابقی دارد، میافزاید: «بازگشت اعتماد عمومی و ایجاد انسجام ملی و تأثیرگذاری وجدان کاری عمومی برمیگردد به اینکه ما این دو عنصر را همافزا کنیم و جایگاه هر کدام را به طور طبیعی روشن کنیم و برای هر دوی اینها فرهنگسازی مثبتی را صورت دهیم که بتواند یک تأثیر همهجانبه و چند وجهی را در فرهنگ اجتماعی و وجدان کاری داشته باشیم.»
یک پژوهش آماری
طی یک پژوهش آماری که از افراد شاغل در شرکتهای تحت پوشش گروه صنایع فلزی و ماشینآلات صورت گرفته، مشتمل بر 14 شرکت تولیدی و خدماتی با 4257 نفر پرسنل بوده است. خلاصهای از نتیجهگیری پژوهش فوق به شرح زیر است:
از میان متغیرهای مستقل مورد بررسی، بیگانگی از کار، دارای بیشترین تأثیر بر روی وجدان کاری کارکنان میباشد. کارکنانی که نسبت به کار خود احساس بیگانگی کمتری داشتند از میزان وجدان کاری بیشتری برخوردار بودهاند. همچنین با اتخاذ سبک مشارکتی و به حداقل رساندن استفاده از سبک آمرانه در مدیریت، میتوان وجدان کاری کارکنان را افزایش داد.
از طرفی با کاهش میزان احساس نابرابری در میان کارکنان میتوان میزان وجدان کاری آنان را افزایش داد. با تأمین بیشتر عوامل انگیزه شامل عوامل ابقاء و انگیزشی و از آن میان عمدتاً عوامل ابقاء شامل حقوق و دستمزد، امنیت شغلی، رابطه شغل، معاشرت با همردیفان، ایجاد شرایط مناسب در محیط کار، تشویق از عملکرد کارکنان و... وجدان کاری را در بین کارکنان افزایش خواهد داد. با تأکید بر افزایش میزان وجدان کاری مدیران و اقدام در این خصوص، و همچنین الگو قرار دادن مدیران مذکور جهت کارکنان به افزایش میزان وجدان کاری در بین کارکنان کمک میکند.
براساس نتیجه نهایی پژوهش فوق مشخص گردید که تحت تأثیر عوامل مورد بررسی وجدان کاری کارکنان جامعه مورد بررسی در حد متوسط و پایینتر بوده است، یعنی مجموعاً (63/6 درصدحجم نمونه)