رسوایی اوکراین گیت ترامپ میرود یا میماند؟
سید محمد امین آبادی
این روزها بحث استیضاح ترامپ بار دیگر در سطح سیاسی و افکار عمومی آمریکا به شدت داغ شده و اوضاع به گونهای پیش میرود که خطر استیضاح بیش از هر زمان دیگری جدیتر شده است. دموکراتها از نخستین روز ورود ترامپ به کاخ سفید در سال 2016 به دنبال استیضاح وی بودند. اولین امید آنها نیز ادعای «دخالت روسیه در انتخابات 2016 ریاست جمهوری آمریکا به نفع ترامپ» بود. اما «رابرت مولر»، بازرس ویژه پرونده بعد از چند ماه تحقیق در نهایت نتوانست امید دموکراتها را برآورده کند و در نهایت این تحقیقات علیرغم این که با ابهام فراوان امکان روی دادن برخی تخلفات را تأیید کرد، اما ترامپ را از اتهام دستکاری نتایج تحقیقات تبرئه کرد. گذشتن ترامپ از سد تحقیقات مولر بسیاری از تحلیلگران را مطمئن کرده بود که وی با قدرت میتواند در انتخابات بعدی ریاست جمهوری شرکت کند و حتی به یک پیروزی قاطع و کمدردسر فکر کند.
«نانسی پلوسی» رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا نیز در پرتو این درک که تلاش برای استیضاح ترامپ به احتمال قریب به یقین با شکست در مجلس سنای جمهوریخواه روبرو شده و در آستانه انتخابات 2020 به نفع ترامپ تمام میشود؛ در مقابل درخواستها برای استیضاح ترامپ ایستادگی میکرد. به ویژه آن که، عزل رئیسجمهور در مجلس سنا با اکثریت ساده امکانپذیر نیست و نیازمند رأی موافق دو سوم سناتورها است. غیر از این، پلوسی و دیگر مخالفان استیضاح تا به حال معتقد بودند که با توجه به عدم حمایت بالای رأیدهندگان از استیضاح ترامپ در نظرسنجیها، انجام این اقدام برای انتخابات 2020 به ضرر آنها است. کمکم موضوع استیضاح ترامپ داشت به فراموشی سپرده میشد که پرونده موسوم به «اوکراین گیت» بار دیگر موضوع استیضاح ترامپ را بر سر زبانها انداخت و «نانسی پلوسی» نیز که تا به حال در برابر درخواست دموکراتها برای آغاز تحقیقات استیضاح مقاومت کرده بود، بامداد چهارشنبه (3 مهر) اعلام کرد بعد از دیدار با همکارانش تصمیم گرفته رسماً این تحقیقات را آغاز کند.
اوکراین گیت چیست؟
اوکراین گیت به زبان ساده به سوءاستفاده ترامپ از اختیارات نهاد ریاست جمهوری آمریکا جهت بد نام کردن «جو بایدن» رقیب انتخاباتی خود در انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا اطلاق میشود. ادعایی که اگر ثابت شود و اکثریت دو سوم سناتورها در سنای آمریکا قانع شوند که ترامپ مرتکب چنین جرمی شده، باید وی با کاخ سفید خداحافظی کند. اما ماجرای اوکراین گیت چیست؟
روز 13 سپتامبر(22 شهریور) «آدام شف» رئیس کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا، رسما پرونده «اوکراین گیت» را کلید زد. وی طی خبر بسیار مهمی اعلام کرد: «افشاگری مرموز از داخل دولت ترامپ شکایتی را تسلیم دفتر بازرسی کل جامعه اطلاعاتی آمریکا کرده، اما دولت، اجازه نمیدهد این شکایتنامه در اختیار کنگره قرار گیرد». «مایکل آتکینسون» بازرس کل جامعه اطلاعاتی آمریکا، نیز در نامهای برای «شف» نوشت: «به این نتیجه رسیدهام که شکایت مطرحشده نیازمند رسیدگی فوری است. مسئله در زمره وظایف مهم و اصلی مدیر اطلاعات ملی آمریکا در برابر مردم این کشور است، اما دولت در روند رسیدگی به پرونده مانعتراشی میکند». بعد از آن، رسانههای آمریکا آن چه را که دولت آمریکا در تلاش برای پنهان کاری محتوای این شکایت بود، فاش کردند. موضوع آن طور که رسانههای آمریکا نوشتند، به شکایت یک مأمور مخفی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) که ظاهرا برای نظارت بر عملکرد اعضای ارشد دولت در کاخ سفید گماشته شده بود، در خصوص جزئیات تماس تلفنی 25 جولای (3 مرداد) ترامپ با رئیسجمهور اوکراین مربوط میشد. فرد افشاگر مدعی شده بود که ترامپ تلاش کرده تا «زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین، را متقاعد به آغاز تحقیقات درباره پسر «جو بایدن» رقیب اصلی ترامپ در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری 2020 آمریکا کند و از این طریق شانس انتخاب مجدد خود در انتخابات را افزایش دهد.
اما جو بایدن و پسرش چه ربطی به اوکراین دارند؟ برای پاسخ به این سؤال باید به سال ۲۰۱۴ بازگشت؛ یعنی زمانی که «جو بایدن» هنوز مقام معاونت رئیسجمهور سابق آمریکا را در اختیار داشت و پسر او «هانتر بایدن»، به عضویت هیئت مدیره یک شرکت حفاری گاز طبیعی در اوکراین به نام «بوریسما» درآمده بود. شرکتی که پسر جو بایدن در سال ۲۰۱۴ در هیئت مدیره آن قرار داشت پس از چندی، تحت تحقیق و تفحص یکی از دادستانهای ارشد اوکراینی قرار گرفت. این دادستان ارشد اما از نظر چند نهاد بینالمللی نظیر بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، خود به عنوان «عاملی فاسد» دیده میشد و با فشار آنها و چند قدرت غربی از کار برکنار شد. به نوشته رسانهها، «جو بایدن» نیز برای برکناری این دادستان، به مقامهای اوکراینی زنگ زده و آنها را تحت فشار گذاشته است. بایدن گفته بود: «اگر دادستان برکنار نشود، آمریکا وام یک میلیارد دلاری خود به کیف را متوقف خواهد کرد».
آن طور که متن مکالمه ترامپ با «ولودیمیر زلنسکی» نشان میدهد، رئیسجمهور آمریکا از همتای اوکراینی خود خواسته، پرونده قضایی علیه هلدینگ «بریسما» را که «هانتر بایدن» عضو هیئت مدیره آن است، پیش ببرد. هرچند ترامپ این موضوع را رد میکند، اما ظاهرا ترامپ برای تحت فشار قرار دادن کیف، کمکهای نظامی آمریکا به اوکراین را نیز سر این موضوع تعلیق کرده و تنها زمانی با پرداخت این کمکها موافقت کرده است که زلنسکی به او اطمینان داده دادستان کل اوکراین پرونده بریسما را پیش میبرد. چنان که گفته شد، هلدینگ «بریسما» به فساد مالی متهم است و به نظر میرسد ترامپ تلاش داشته تا از طریق مفسد نشان دادن فرزند بایدن، شخص بایدن را هم بیاعتبار کرده و شانس او برای پیروزی در انتخابات را کاهش دهد. رئیسجمهور آمریکا مدعی است که اولا، عضویت «هانتر بایدن» در هیئت مدیره «بریسما»، با هدف جلب حمایت سیاسی آمریکا در دوره «باراک اوباما» رئیسجمهور وقت آمریکا صورت گرفته و ثانیا، جو بایدن از نفوذ خود استفاده کرده تا پرونده فساد این شرکت را لاپوشانی کند.
علاوه بر موضوع بایدن و پسرش، ترامپ همچنین در مکالمه با رئیسجمهور اوکراین، از وی خواسته برای دسترسی به سرور ایمیلهای حزب دموکرات به او کمک کند. سال ۲۰۱۶، زمانی که رقابتهای انتخاباتی در آمریکا داغ بود، اعلام شد که سرور مرکزی حزب دموکرات آمریکا هک شده است و ایمیلهای داخلی این حزب به سرقت رفته است. کمی بعد شرکت «کرود استرایک» که یک شرکت امنیت سایبری آمریکایی است، از سوی حزب دموکرات مأمور شد تا دریابد عامل این حمله سایبری چه کس یا گروهی بوده است. اندکی بعد این شرکت سرویس اطلاعاتی روسیه را متهم کرد. ترامپ و راستگرایان افراطی در آمریکا مدعیاند که یکی از مدیران شرکت «کرود استرایک» به نام «دیمیتری آلپروویچ» اوکراینیالاصل است و به همین دلیل، وی به دلیل خصومتی که با روسیه دارد، این کشور را عامل حمله سایبری معرفی کرده است. ترامپ همچنین ادعا میکند که حزب دموکرات از دسترسی پلیس فدرال (افبیآی) به سرور ایمیلهایش جلوگیری کرده است. در حالی که بر اساس گزارشها، نه «آلپروویچ» اوکراینی است و نه سرور حزب دموکرات در اوکراین است. با این وجود، ترامپ در مکالمه با زلنسکی، از او خواسته برای دسترسی به این سرور، به وی کمک کند.
بعد از این افشاگریها، کاخ سفید تحت فشار شدید نمایندگان کنگره و رسانههای آمریکایی، بالأخره متن گفتوگوی تلفنی رؤسای جمهور آمریکا و اوکراین را منتشر کرد. بر اساس این متن که از حالت طبقهبندی خارج شده و روی پایگاه اطلاعرسانی کاخ سفید قرار گرفته، ترامپ در مکالمه تلفنی سه مرداد خود، از زلنسکی میخواهد به پرونده فرزند جو بایدن «نگاهی» بیاندازد. با این وجود، در متن منتشر شده از سوی کاخ سفید، به کمکهای مالی آمریکا به اوکراین اشارهای نشده و ترامپ دستکم به صورت مستقیم پرداخت کمک به کیف را به پیگیری پرونده بایدن مشروط نکرده است. ترامپ البته پیش از طرح درخواست خود، به زلنسکی یادآوری میکند که آمریکا، بر خلاف اروپاییها از جمله آلمان، به اوکراین کمکهای زیادی کرده است. کاخ سفید اذعان کرده است که این متن، پیادهشده کلمه به کلمه صحبتهای ترامپ و زلنسکی نیست. علاوه بر این، در سه بخش از متن، درست در جایی که ترامپ در حال طرح درخواستش است، ادامه جمله تقطیع شده است.
افشاگری که این اطلاعات را در اختیار رسانهها قرار داده، در گزارش خود به مراجع بالادستی، گفته است که مقامهای کاخ سفید تلاش کردهاند تا صحبتهای ترامپ با زلنسکی را لاپوشانی کنند. آنها اولا، از انتشار خبر مکالمه ترامپ و زلنسکی خودداری کردهاند و ثانیا متن این گفتوگو را به نحوی طبقهبندی کردهاند که حلقه بسیار کوچکی از اعضای ارشد دولت به آن دسترسی داشته باشند. اینجاست که پای مقامهای ارشد دولت از جمله «مایک پنس» معاون، «پمپئو» وزیر خارجه و «رودی جولیانی» وکیل شخصی ترامپ، هم به ماجرا باز میشود. آنها متهمند که اقدامات غیرقانونی ترامپ را تسهیل کرده و یا دستکم از آن اطلاع داشتهاند و مانع این اقدامات نشدهاند. در اولین مرحله، نمایندگان کنگره پومپئو را برای ادای شهادت در مورد این پرونده احضار کردهاند و آن طور که «آدام شف» رئیس کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا گفته، به زودی تعداد زیادی از مقامهای دولت آمریکا به کنگره احضار میشوند. پومپئو تا کنون در مقابل درخواستها برای همکاری، مخالفت و اعلام کرده که در مقابل قلدری دموکراتها میایستند. اما به نظر میرسد این پرونده، تازه ابتدای افشاگری سازمانهای اطلاعاتی در مورد عملکرد ترامپ باشد. در همین چند روز اخیر، منابع مطلعی که خواستهاند نامشان فاش نشود، در چند پرونده دیگر، اطلاعات تازهای علیه ترامپ به رسانهها درز دادهاند. مهمترینش، این است که ظاهرا ترامپ در جریان دیدار سال ۲۰۱۷ با «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه و «سرگئی کسلیاک» سفیر وقت روسیه در واشنگتن، به آنها گفته است که «دخالت مسکو در انتخابات آمریکا برایش اهمیتی ندارد و از آن ناراحت نیست، چراکه دخالت خود آمریکا در انتخابات سایر کشورها، سابقهای طولانی دارد».منابع اطلاعاتی همچنین به رسانهها گفتهاند که مقامهای کاخ سفید متن مکالمات ترامپ با پوتین و بن سلمان را در بالاترین سطح طبقهبندی اطلاعاتی قرار داده و از دسترسی عمومی به متن این گفتوگوها جلوگیری میکنند.
چهارمین استیضاح
در تاریخ آمریکا استیضاح اتفاق نادری به شمار میرود. «آندرو جانسون» هفدهمین رئیسجمهور آمریکا، اولین رئیسجمهوری بود که برای عزلش اقدام شد. وی یک دموکرات بود که با کنگره تحت کنترل جمهوریخواهان اختلاف پیدا کرد. کنگره او را به علت برکناری وزیر جنگ به دنبال جنگ داخلی، به قانونشکنی متهم کرد. مجلس نمایندگان از او سلب اعتماد کرد؛ اما در مجلس سنا تنها با اختلاف یک رای توانست به کار خود ادامه دهد و عزل نشد. «ریچارد نیکسون» سی و هفتمین رئیسجمهور از حزب جمهوری خواه، دومین نفری است که پرونده واترگیت تلاشها برای عزلش را کلید زد؛ اما در نهایت در سال 1974 و سه سال قبل از پایان دور دوم ریاست جمهوریاش و پیش از استیضاح، مجبور به استعفا شده است. وی به دست داشتن در جاسوسی عناصر حزب جمهوریخواه از دفتر اصلی حزب دموکرات در واشنگتن متهم شد. واترگیت معروفترین رسوایی سیاسی در تاریخ آمریکاست. سومین رئیسجمهور آمریکا نیز که هدف عزل قرار گرفت، بیل کلینتون چهل و دومین رئیسجمهور آمریکا ازحزب دموکرات است که در پرونده رسوایی جنسی متهم به سوگند دروغ و قانونگریزی شد. مجلس نمایندگان در دسامبر 1998 حکم به عزلش داد، ولی در نهایت مجلس سنا او را در فوریه 1999 تبرئه کرد. براین اساس، هیچ یک از روسای جمهور آمریکا تا کنون با استیضاح برکنار نشدهاند. ترامپ چهارمین رئیسجمهور آمریکاست که شمشیر استیضاح بالای سر وی به رقص آمده و باید دید چه سرنوشتی در انتظار اوست.
رسانههای آمریکا موضوع رسوایی اوکراین گیت را با واترگیت نیکسون مقایسه میکنند. واترگیت در حقیقت بخشی از نبرد وسیعی بود که برای استفاده از اختیارات گسترده نهادهای امنیتی در داخل حکومت آمریکا در جریان بود. فضایی که مسبب اصلی آن رئیس چند ده ساله اف.بی.آی یعنی «ادگار هوور» مسبب آن بود. زمانی که به صورت اتفاقی میکروفنهای نصب شده در هتل واترگیت به عنوان ستاد اصلی دموکراتها لو رفت، نیکسون تلاش کرد که این مسئله را بخشی از یک سرپیچی آشوبگرانه در داخل دستگاههای امنیتی جلوه دهد. با این حال پیشرفت تحقیقات و انتشار گزارشهای افشاگرانه سبب شد تا در نهایت کمیته قضایی مجلس نمایندگان خواستار تحویل نوارهای ضبط شده مکالمات رئیسجمهور با زیر دستان اطلاعاتی خود شود. زمانی که نیکسون از این ماجرا طفره رفت، دادگاه عالی آمریکا حکم به تحویل نوارها داد. با پیاده شدن متن نوارها روشن شد که نیکسون به سازمان سیا دستور مداخله در تحقیقات اف.بی.آی را داده است. به این ترتیب نیکسون دید که راه نجاتی ندارد و برای رهایی از محاکمه در سنا استعفای خود را اعلام کرد. جانشین بعدی وی یعنی «جرالد فورد»، معاون اول وی نیز با استفاده از اختیارات ریاست جمهوری وی را عفو کرد.
روزنامه گاردین درباره شباهتهای استیضاح ترامپ و نیکسون مینویسد: «ریچارد نیکسون رئیسجمهور اسبق آمریکا با سوءاستفاده از قدرت سیاسی خود تلاش کرد بر رقبای خود در دور دوم برای تصاحب این سمت پیروز شده و سپس بر آن سرپوش بگذارد. دونالد ترامپ رئیسجمهور فعلی نیز تلاش کرد با کمک همتای اوکراینی خود، رقیبش در انتخابات ۲۰۲۰ را از میدان خارج کرده و برای بار دوم رئیسجمهور آمریکا شود. در یک نگاه میتوان گفت تخلف نیکسون شامل سرقتی خرابکارانه (گذاشتن شنود در کمپین انتخاباتی حزب رقیب) بود، در حالی که تخلف ترامپ یک کشور خارجی را نیز شامل میشود. اما باز هم موضوع فراتر اینها است. سوءاستفاده از قدرت توسط نیکسون پس از انتخاب مجددش بهعنوان رئیسجمهور آمریکا افشا شد. با اینکه او کلاهبرداری خطرناک بود اما در آن زمان به این نتیجه رسید که بیش از این به دموکراسی آمریکایی ضربه نزندو استعفا داد اما سوءاستفاده ترامپ از قدرت سیاسی ۱۴ ماه پیش از انتخابات سال ۲۰۲۰ افشا شد. او اکنون در برههای قرار دارد که برای پیروزی در انتخابات حاضر است دست به هر کاری بزند.»
حمایتها از استیضاح
هرچه زمان میگذرد حمایتها از استیضاح ترامپ بیشتر و بیشتر میشود. تا کنون206 تن از مجموع 435 عضو مجلس نمایندگان حمایت خود را از روند استیضاح ترامپ اعلام کردند اما در میان جمهوریخواهان تا کنون تنها یک نفر به نام «مارک آمودی» نماینده حوزه انتخابیه نوادا حمایت خود را از استیضاح اعلام کرده است. «جو والش» و «بیل ولد» دو نامزدی که از حزب جمهوریخواه برای انتخابات ۲۰۲۰ نامزد شدهاند نیز حمایت خود را از استیضاح دونالد ترامپ اعلام کردند. عدم حمایت جمهوریخواهان کنگره از فرایند استیضاح خبر خوبی برای دموکراتها به حساب نمیآید آنها امیدوارند با فشار افکار عمومی و انتشار گزارش تخلفات ترامپ جمهوریخواهان نیز قانع شوند که ادامه ریاست جمهوری ترامپ به نفع آمریکا نیست. نانسی پلوسی در این زمینه گفته است: «اگر واقعیتهای موجود مردم آمریکا را (برای استیضاح) قانع کرده، برای برخی جمهوریخواهان هم ممکن است قانعکننده باشد.»
نظرسنجیها نیز نشان میدهد که حامیان استیضاح از مخالفین آن در افکار عمومی مردم آمریکا جلو زده است. اخیرا نزدیک به ۳۰۰ مقام سابق آمریکا نیز با امضای نامهای از استیضاح «دونالد ترامپ»، حمایت کردهاند. در این نامه مقامهای سابق آمریکایی نوشتهاند: «تلاش ترامپ برای استفاده از «زلنسکی»، رئیسجمهور اوکراین در راستای منافع خودش یک «نگرانی عمده در زمینه امنیت ملی» به شمار میرود. ما تمایل نداریم درباره کلیت حقایق موجود یا اقدامات کنگره قضاوت زودهنگام کنیم. همزمان، گریزی از این واقعیت نیست که دانستههای فعلی ما به اندازه کافی جدی هست که ایجابکننده آغاز روند استیضاح باشد. به نظر میرسد رئیسجمهور ترامپ از اختیارات و منابعی که در اختیار عالیرتبهترین مقام این کشور قرار میگیرد به عنوان اهرم فشاری جهت فراخوان دخالتهای خارجی بیشتر در فرایندهای دموکراتیک ما استفاده کرده است. این، مصداق سوءاستفاده از قدرت است».
فرایند استیضاح
قانون اساسی آمریکا به کنگره این قدرت را داده است که رئیسجمهوری را به دلیل «خیانت، ارتشاء یا دیگر جرائم سنگین و تخلفات از قانون» از قدرت خلع کند. هر چند از «جرائم سنگین و تخلفات از قانون» تنها یک برداشت وجود ندارد، اما درک عمومی این است که این امر شامل زیر پا گذاشتن سوگند ریاست جمهوری و اعتماد عمومی است. روند قانونی استیضاح و برکناری رئیسجمهور شامل چند مرحله میشود؛
گام اول: گام اول استیضاح را نانسی پلوسی 3 مهرماه برداشت او از رؤسای 6 کمیته «اطلاعات»، «قضایی»، «نظارت بر دولت»، «امور خارجی»، «مالیات و منابع درآمدی» و «خدمات مالی» خواست تا به تحقیقات جاریشان سرعت بخشیده و درباره استیضاح یا عدم استیضاح ترامپ تصمیم بگیرند. در این 6 کمیته کمیته قضائی به ریاست «آدام شف» نقش ویژهای را بازی میکند و در نهایت این کمیته باید نتایج تحقیقات 5 کمیته دیگر را ارزیابی و جمعبندی کند. اگر نتایج تحقیق و تفحصها در کمیته قضایی مجلس نمایندگان به جایی برسد که این کمیته به این نتیجه برسد استیضاح قابل ارائه به مجلس نمایندگان است آنگه گام دوم استیضاح آغاز میشود.
گام دوم: نتیجه تحقیقات کمیته قضائی به مجلس نمایندگان ارائه میشود و رئیساین مجلس سپس رایگیری میکند و در صورت کسب اکثریت آراء (نصف به علاوه یک) استیضاح رئیسجمهوری قطعی میشود و ترامپ یا هیچ کس دیگری دیگر نمیتواند جلوی آن را بگیرد. به عبارت دیگر، اکنون همه چیز به نتایج تحقیق و تفحصهای جاری در کمیتههای مجلس نمایندگان بستگی دارد و اگر خروجی این تحقیقات این باشد که شواهد کافی برای استیضاح وجود ندارد، آن وقت ماجرا فیصله خواهد یافت. در مجلس نمایندگان با 435 نماینده تعداد دموکراتها (۲۳۵ نماینده) از جمهوریخواهان (۱۹۸ نماینده) بیشتر است لذا کسب اکثریت نصف بهعلاوه یک در این مجلس برای استیضاح ترامپ کار چندان مشکلی نیست اما باید به این نکته اذعان کرد که رای مجلس نمایندگان به استیضاح ترامپ به معنی برکناری وی تلقی نمیشود و همه چیز در سنا مشخص خواهد شد.
گام سوم: زمانی که اکثریت نصف بهعلاوه یک مجلس نمایندگان یک یا چند بند استیضاح را تصویب کند، روند کار به سنا منتقل میشود. در این مرحله قاضی ارشد دیوان عالی آمریکا در راس محکمهای مینشیند تا به اتهامات رئیسجمهور در دادگاهی که اعضای هیئت منصفه آن سناتورهای آمریکایی هستند، رسیدگی کند. دادستانها و دستیاران قاضی ارشد هم از میان اعضای مجلس نمایندگان انتخاب خواهند شد. همزمان تیم وکلای ترامپ هم وارد صحنه میشوند. پس از برگزاری جلسات استیضاح، ۱۰۰ سناتور مجلس سنا که در جایگاه هیئت منصفه ناظر روند استیضاح بودند وارد شور و رایگیری میشوند، اگر دو سوم آنها به برکناری رئیسجمهوری رای دهند، آن گاه درهای کاخسفید به روی ترامپ بسته خواهد شد و معاون او تا هنگام انتخابات بعدی بر صندلی ریاست جمهوری خواهد نشست. اتفاقی که تاکنون در تاریخ سیاسی آمریکا روی نداده است. جمهوریخواهان در حال حاضر ۵۳ کرسی سنا و دموکراتها ۴۷ کرسی را در اختیار دارند. برای محکوم کردن ترامپ به رای دو سوم سنا نیاز است یعنی برای موفقیت استیضاح باید ۲۰ سناتور جمهوریخواه برای رسیدن به حد نصاب دو سوم یعنی ۶۷ نماینده با آن موافقت و رای به محکومیت ترامپ بدهند. مسئلهای که تحقق آن بسیار بعید به نظر میرسد البته تا کنون.
سناریوها
سؤالی که در این میان مطرح است این است که نتیجه بازی استیضاح ترامپ، دموکراتها، جمهوریخواهان و رسانههای آمریکا در نهایت چه خواهد شد. این روند را میتوان در قالب چند سناریو پیشبینی کرد؛
استیضاح ترامپ در مجلس نمایندگان آمریکا رای میآورد اما در مجلس سنا به دلیل عدم همراهی جمهوریخواهان شکست میخورد و ترامپ همچنان رئیسجمهور باقی میماند. چشمانداز یک استیضاح ناموفق ممکن است به ضرر دموکراتها تمام شود و موضع ترامپ در ادعای بیگناهیاش را تقویت کرده و شانس او در انتخابات ۲۰۲۰ را بالا ببرد. کلینتون پس از عبور از استیضاح سال ۱۹۹۸ شاهد پیروزی حزب خود در انتخابات میاندورهای بعد بود. (سناریوی محتمل)
ترامپ پیش از آن که کار استیضاح به مجلس سنا بکشد استعفا داده و اوکراین گیت به سرنوشت واترگیت دچار شده و تاریخ یک بار دیگر تکرار میشود.(با توجه به شخصیت ترامپ این سناریو بسیار ضعیف به نظر میرسد)
ترامپ استیضاح و برکنار میشود اما وی نتیجه را نمیپذیرد. هر چند به نظر میرسد به لحاظ قانونی وی کاری نمیتواند بکند اما طرفداران سفیدپوست خودبرترپندار و نژادپرست وی ابایی از این ندارند که دست به اسلحه برده و وارد تعقیب وگریز مسلحانه شوند. (سناریویی که باید به آن فکر کرد و برخی از رسانههای بینالمللی نیز نسبت به وقوع آن هشدار دادهاند.)
نتیجهگیری
این روزها فضای سیاسی آمریکا به شدت ملتهب است. دموکراتها کمر به استیضاح ترامپ بستهاند و به گفته نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا مصمم هستند حتی اگر انتخابات 2020 را نیز از دست بدهند استیضاح ترامپ را به سرانجام برسانند. در مقابل ترامپ نیز بیکار ننشسته و طی روزهای اخیر دموکراتها را به دروغگویی، خیانت، جاسوسی، ایجاد جنگ داخلی و این اواخر«کودتا» متهم کرده است. ترامپ در توئیتر نوشت: «طبق چیزهایی که روز به روز دستگیرم میشود دارم به این نتیجه میرسم که اتفاقی که در حال رخدادن است استیضاح نیست بلکه کودتایی است با هدف ربودن قدرت مردم، رأی آنها، آزادیشان، حقشان ذیل متمم دوم قانون اساسی، مذهبشان، دیوار مرزیشان و حق اعطا شده به آنها به عنوان شهروند ایالات متحده آمریکا». با بالاگرفتن تنشها بین دموکراتها و ترامپ بر سر موضوع استیضاح این روزها کلیدواژه جنگ داخلی نیز در رسانههای بینالمللی در توصیف تحولات آمریکا بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. ترامپ اخیرا با انتشار توئیتی نه تنها دموکراتها بلکه همه مردم آمریکا را به وقوع جنگ داخلی تهدید کرده و نوشت: اگر دموکراتها موفق شوند من را برکنار کنند (که هرگز این اتفاق نمیافتد)، منجر به وقوع جنگ داخلی خواهد شد. جنگی که ملت ما را درگیر خود خواهد کرد».
در همین راستا پایگاه اینترنتی«نیوز ویک» از قول یک مورخ با ذکر شباهتهایی میان دوران جنگ داخلی در آمریکا با اوضاع کنونی این کشور نوشته است استیضاح دونالد ترامپ، آینده این کشور را بار دیگر در معرض جنگ داخلی قرار میدهد.«هدر کاکس ریچاردسون» استاد تاریخ در کالج بوستون که کارشناس تاریخ آمریکای قرن نوزدهم نیز است در مطلبی تحت عنوان «شباهت ترسناک» به بررسی شرایط فعلی آمریکا با دوران پیش از جنگ داخلی در این کشور پرداخته و نوشته است: «نفی رنگینپوستان آمریکایی آغازگر جنگ داخلی در این کشور بوده است. تحکم قدرت بردهداران در سالهای ۱۸۳۰ تا ۱۸۶۰ و همچنین ظهور جنبش محافظهکاران از سال ۱۹۵۴ تاکنون (۲۰۱۹) که به اوج خود رسیده، موضوعی ترسناک است که کاملا به یکدیگر شباهت دارد. در آن دوره، گزینههای نژادپرستها اکثریت آراء را به دست آوردند و پس از کسب مناصب بزرگ دولتی به تصویب قوانینی روی آوردند که باعث پولدار شدن ثروتمندان سفیدپوست شد». ریچاردسون تنها تفاوت اساسی میان آن دوره و اوضاع کنونی آمریکا را در سفید برترپنداری میداند. او معتقد است «در سال ۱۸۶۰ آمریکا تحت سلطه مردان سفیدپوست بود همین شرایط را برای جنگ داخلی فراهم میکرد، اما اکنون رنگینپوستان آمریکا و زنان با آرای خود در سیاست آمریکا نقشی دارند و بروز جنگ داخلی به آن شکل که در قرن ۱۹ رخ داد، ممکن نیست».
در نهایت باید منتظر بود و دید خروجی استیضاح چه خواهد بود ترامپ میماند یا میرود در هر دو صورت اما به نظر نمیرسد تفاوتی در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران داشته باشد. دموکراتها و جمهوریخواهان ممکن است در مورد موضوعات مختلف سیاست خارجی آمریکا مثل ناتو، برخورد با عربستان، روسیه و... اختلاف نظر داشته باشند اما زمانی که پای ایران در میان باشد یک اجماع نظر کلی بین دو حزب وجود دارد لذا اگر برخی منتظر نشستهاند تا ترامپ برکنار شده و سیاست خارجی آمریکا در مورد ایران دچار تحول شود زیاد امیدوار نباشند.