مجلس مسئول یا مجلس مسکوت؟
رضا صفری
در دنیای ما واژگانی وجود دارد که خیلی مظلوم هستند! هرکس برای پیداکردن آبرو و اعتبار در نزد مردم از آنها بهره میگیرد. مثلاً همه انسانها از عدالت خوششان میآید اما اگر همان تیغ عدالت را بر گردن عدهای از آنها بگذاری، همانها اولین کسی هستند که داد و فریادشان در میآید. گویی عدالت قائم به شخص آنها است نه قائم به معیار و میزان حق.نمونهاش را در اقدامات اخیر قوه قضائیه به خوبی مشاهده میکنیم. اگر قوه قضائیه با مفسدین و تضییع کنندگان اموال مردم برخود نکند، کاسبان سیاسی لب به اعتراض میگشایند که فساد کشور را فراگرفته است، اما اگر پر عدالت به کلاه آنها بنشیند و یا اعمال افراد منتسب به آنها برترازوی عدل قرار گیرد، هیاهو و جنجال به پا میکنند. مثلاً میگویند: برخورد با آنها سیاسیکاری است، این فرد پاکدست و مؤمن است، این فرد دارای سابقه انقلابی است! ذخیره نظام است و...
به همان اندازه که واژه «عدالت» مهجور و مظلوم است، واژه «شفافیت» نیز مظلوم واقع شده است. نماینده مجلس میگوید شفافیت، عضو شورای شهر میگوید شفافیت، وزیر میگوید شفافیت، کاندیدای انتخابات میگوید شفافیت، مدیر میگوید شفافیت، کارمند میگوید شفافیت و... و حال اینکه گاهی اوقات وجود بعضی از ایناشخاص، سر تا پا مصداق عملی ضد شفافیت است، اما برای چرب زبانی اینگونه سخن میگویند. خلاصه اینکه در این زمینه دو صد گفته چون نیم کردار هم نیست و یا به قول سعدی:
«گر چه سخندان و مصالح گویی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست»
طرح شفافیت آراء نمایندگان، یکی از بحث برانگیزترین موضوعات سیاسی این روزهای کشوراست. جالب اینکه عده زیادی از نمایندگان مجلس در مصاحبهها و نشستهای خود علناً از شفافیت آراء حمایت میکنند و یا در خود مجلس این طرح با امضای تعداد زیادی از آنها تقدیم هیئترئیسه میشود اما با کمال تعجب در موقع رأی گیری، یا برای بررسی آن ضرورتی نمیبینند! (دو فوریت آن را رد میکنند) و یا اینکه واقعاًً دوست ندارند رأی آنها شفاف شود و فقط تعداد کمی بر همان امضاء خود باقی میمانند. اگر همین مورد آخر را در نظر بگیریم میتوانیم به این نتیجه برسیم که عدهای هستند که قوام وجود و حضور آنها در مجلس بده بستانکاری سیاسی و از همه مهمتر روحیه دورنگی و فریب دادن مردم است. چندی پیش حمید رسائی نماینده دور قبل مجلس در کانال خود خاطرهای را دوباره یادآوری کرد که هنوز هم نمونه آن را فراوان مشاهده میکنیم:
«در روز تصویب ۲۰ دقیقهای طرح مرتبط با برجام،.... پیشنهاد رایگیری علنی دادم، اما در کمال ناباوری دوستانی از خودمان گفتند که ما هم مخالف برجام هستیم ولی بهخاطر جلب آرای مردمی که به برجام دل خوش کردهاند و انتخابات مجلس هم در پیش است، نمیخواهیم در حوزه انتخابیه متوجه مخالفت ما با برجام شوند! به همین دلیل هم طرح مرتبط با برجام، آرای اکثریت مجلس را به دست آورد و فقط حدود ۹۰ نماینده مخالف داشت. البته حالا که کثافتهای برجام علنی شده بیش از ۲۰۰ نماینده آن روز ادعای مخالفت با آن را میکنند!»
اما در اینجا بهصورت گذرا به چند مورد از سخنانی که برای مخالفت با این طرح ممکن است گفته شود، میپردازیم:
شفافیت آراء، تفتیش عقاید است!
اساساًً نمایندهای که جسارت ندارد رأی خود را اظهار کند، باید به آدرس دیگری برود. خانه ملت، خانه شخصی نیست که هر کس میتواند در جای گرم و نرم خود بنشیند و پتو بر سر خود بکشد. مهد کودک و یا شهر بازی هم نیست که هر کودکی بتواند به دلخواه خود بازی کند. به گفته مقام معظم رهبری، مجلس «ویترین نظام اسلامی» است. تمام تصمیمگیریهای نمایندگان به امور جاری مردم و مملکت مربوط است. بنابراین دخمه نیست که هر کس سر درگریبان خود کند! علاوه بر اینکه، اساساًً شفافشدن آراء، تفتیش عقاید هم نیست! مگر مردم رأی دادهاند که نمایندگان آنها هر کاری که دلشان میخواهد انجام دهند؟ یا نه باید به مصالح مردم و ملت رأی دهند؟ اگر آراء آنها برای مردم روشن نباشد، چگونه آنها میتوانند در مورد عملکرد نمایندگان قضاوت کنند؟ اتفاقاً در صورتی که آرای نمایندگان معلوم نباشد،تر و خشک با هم میسوزند و برخی از نمایندگان زحمتکش و دلسوز مردم هم در زمره نمایندگان بیعرضه قلمداد میشوند.
با اینکار نمایندگان تحت فشار قرار میگیرند و نمیتوانند آزادانه رأی دهند؟
اتفاقاً نمایندگان باید تحت فشار باشند و از سلیقه و منفعت شخصی خود بگذرند و بهخاطر مردم رأی دهند. همان موضوعی که در ابتدای کار نمایندگی در پیشگاه الهی به آن سوگند میخورند.
نمایندگان وکلای ملت هستند و این یک حق ابتدایی است که مردم بدانند نمایندگان آنها چه میزان نسبت به مسائل مختلف داخلی و خارجی، آگاهی واشراف دارند؟ آنها در قبال ورود خود به مجلس مسئول هستند نه مسکوت، یعنی باید مورد سؤال واقع شوند. زمانی مورد سؤال و بازخواست قرار میگیرند که کارهای آنها در مجلس برای مردم شفاف و روشن باشد. اگر اینگونه باشد، دیگر هر کسی سودای نمایندگی به سرش نمیزند زیرا اجازه «بزن و در رو» و پنهان کاری ندارند و علاوه بر مردم به قانون نیز باید پاسخگو باشند. یعنی اگر بر اثر تصمیم غلط آنها، خسارتی متوجه ملت و مردم گردید باید محاکمه و بازخواست شوند. زیرا با وضعیت موجود، بده بستانها با دولت و غیردولت اولویت پیدا میکند و با یک شام میتوان رأی نماینده را جابجا کرد و از همینرو نان برخی نمایندگان همیشه در روغن است و این دولت و آن دولت هم ندارد.
چرا فلان قوه و فلان نهاد شفافیت ندارد؟
عدهای از نمایندگان برای فرار از شفافیت فرار رو به جلو کرده و میگویند هر وقت فلان قوه و فلان نهاد شفافیت پیدا کرد ما هم موافق شفافیت هستیم.
ناگفته نماند که کسی مخالفت شفافیت نیست و به جز مباحث امنیتی و نظامی، هر کاری در هر نهاد و قوهای باید برای عموم مردم شفاف باشد. البته این شفافیت در هر جایی تعریف خاص خود را دارد که متناسب با جایگاه آن باید تعریف شود.
اما به فرض که هیچ نهادی شفافیت نداشته باشد، اما این دلیل نمیشود که نماینده مجلس از این استدلال استفاده کند. همان گونه که گفته شد، مجلس ویترین نظام اسلامی است. به گفته امام(ره): «مجلس یک چیزی است که در راس همه اموری که در کشور است واقع است، یعنی مجلس خوب همه چیز را خوب میکند و مجلس بد همه چیز را بد میکند»(1)
و یا در جای دیگری گفتهاند:
«مجلس است که اساس یک کشور را به صلاح میکشد، یا اساس یک کشور را رو به فساد میبرد.»(2)
آیا جایی مهمتر از مجلس سراغ داریم که امورات کشور و مردم به آن مربوط باشد؟ با نگاه به تاریخ، چه در زمان مشروطیت، چه در زمان پهلوی و چه در عهد جمهوری اسلامی، به نقش موثر مجلس در اتفاقات حیاتی و بزنگاههای کشور میتوان پی برد.
سخن پایانی اینکه، از آنجاییکه شفافیت آراء، مطالبه همه مردم است، انشاء الله در آینده به تصویب خواهد رسید. اما باید دقت داشت که عدهای از نمایندگان میخواهند طرح مذکور، در این مجلس- که بارها ناکارآمدی آن برای خاص و عام روشن شده است- رأی نیاورد و به مجلس آینده منتقل شود. زیرا آن قدر در برخی از نمایندگان ضعف وجود دارد که اگر همین چند ماه باقی مانده هم رأیهایشان علنی شود، برنامه کاسبی آنها در انتخابات آینده به هم میخورد. زیرا قرار است هر دو چراغ راهنمای آنها روشن باشد تا همیشه و در هر شرایطی بتوانند ماهیگیری کنند. بنابراین باید خواست که در همین مجلس این طرح تصویب شود تا مردم خادمین واقعی خود را بشناسند. و از ضررهای آینده پیشگیری شود.
_____________________
صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۲۰۲
همان، ج ۱۷، ص ۲۷۴