موسوی خوئینی‌ها:
دیگر دوران خاتمی تمام شده است(پاورقی)
Research@kayhan.ir
موسوى خوئينى‌ها در تاريخ 29/4/ 1388:
«قطعآ ما امروز از مراجع و علماى بزرگوار انتظار داريم همواره پيشكسوت، پيشرو و جلودار باشند».781
محمد مقدم پس از پايان جلسه شوراى مركزى مجمع روحانيون در تاريخ 11/5/ 1388:
«پيشنهاد من اين است كه يك متن ملايم ولى اعتراضى تهيه كنيم و از علما من‌جمله آقاى اردبيلى و صانعى و ديگران امضاء بگيريم. موضوع بيانيه و نامه هم مى‌تواند به خود آقاى خامنه‌اى باشد و يا نه. اگر بتوانيم دويست سيصد امضاء جمع كنيم خوب مى‌شود و مى‌شود افرادمان را تقسيم كرده و شروع به جمع‌آورى امضاء كنيم».782
تعيين وظايف كميته امور روحانيون مجمع با حضور موسوى خوئينى‌ها، انصارى و . . . در جلسه 11/12/1387
1ـ تشكيل ستاد اعزام روحانيون جمعيت تبليغ انتخاباتى
2ـ مذاكره با علماى سطح اوّل و دوم حوزه و ساير شهرستانها
3ـ ارسال نامه و تماس تلفنى با ائمه جمعه و جماعات در نقاط مختلف
كشور
4ـ ارسال بولتنها و جزوات از خدمات دولت خاتمى به حوزه‌هاى علميه و مقايسه آن با دولت نهم
5ـ تبرّى جستن از بسيارى از افراد مانند آغاجرى، شبسترى، سروش و . . . و ردّ مطالب آنها
6ـ ايراد مطالب اعتقادى در سخنرانيها
صدور بيانيه‌هاى تحريك‌آميز
موسوى خوئينى‌ها در تاريخ 16/3/ 1388:
«به نظر من بايد متنى ملايم (خطاب به رهبرى) بنويسيم و در ابتداى آن يك زيارت جامعه (كنايه) بخوانيم و از علاقه‌مندى به ايشان بنويسيم و اشاره كنيم كه كارى كه رئيس‌جمهور (سخنان احمدى‌نژاد در مناظره با موسوى) انجام داد در شأن رياست‌جمهورى كشور نيست».783
مجيد انصارى در تاريخ 28/4/ 1388:
«ما بايد در نيمه شعبان يك بيانيه بدهيم و در آن دولت را نامشروع اعلام كنيم. مباحث نمازجمعه هاشمى را نيز ذكر كنيم تا بتوانيم مردم را تحريك نماييم».784
مجيد انصارى در تاريخ 11/5/ 1388:
«بيانيه به گونه‌اى باشد كه دفاع از افراد باشد، همه اين كارها و بازداشتها و دادگاهها اعتبارى ندارد و عقايد افراد همان است كه در خارج از زندان گفته‌اند. بيانيه بايد به نحوى مطرح شود كه اعتبار ساقط شود. پيشنهاد من اين است كه با توجه به نزديك شدن به ماه رمضان، مجمع يك بيانيه جامعى تهيه كند و مواضع خودش را در آن بيانيه بياورد».785
خاتمى در تاريخ 23/3/ 1388:
«ما بايد امشب يك بيانيه بدهيم مبنى بر اين كه ما اين نتيجه را نمى‌پذيريم و پيشنهاد ابطال انتخابات را مطرح كنيم. ما ديگر نمى‌توانيم به هيچ دليلى مردم را در صحنه بياوريم. چرا ديگر از مردم بخواهيم كه رأى دهند و بايد حرفهايمان را به مردم بزنيم».786
على‌اكبر محتشمى‌پور در تاريخ 8/4/ 1388:
«مى‌بايست بيانيه جديدى داد و در آن درخواست كرد كه عاملان كشتارها چه از نيروهاى مسلح و يا لباس شخصي‌ها محاكمه شوند و يك تيم تحقيق زير نظر مراجع قم كار كارشناسى كند».787
موسوى لارى در تاريخ 28/4/ 1388:
«در انتهاى بيانيه اين‌گونه بيان شود: اى ملت شريف ايران به انتخابات مخدوش و به دولت برآمده از آن صحه نگذاريم و در اين راه گام نخست بايد پيشنهادهاى آيت‌الله هاشمى تلقى شود».788
چرا خاتمى رفت؟
موسوى خوئينى‌ها در تاريخ 20/12/ 1387:
«ما بايد بگوييم خاك عزا بر سر ماست، موسوى كانديداى ماست. من فكر نكنم آقاى خاتمى را ديگر بتوان نگه داشت».789
موسوى خوئينى‌ها در تاريخ 18/1/ 1388:
«خاتمى ديگر به درد همين مى‌خورد كه دست به عبايش بكشى، صلوات بفرستى به دورش بچرخى و زيارت كنى. ديگر دوران او به عنوان شخصيت سياسى تمام شده است و ديگر به عنوان شخصيت سياسى قابل اتكا و قابل سرمايه‌گذارى نيست».790
موسوى خوئينى‌ها در تاريخ 18/1/ 1388:
«با ماجراى كنار رفتن آقاى خاتمى و حضور موسوى ما به علت اين كه چرا خداوند اصحاب كهف را پس از زنده گردانيدنشان دوباره از دنيا برد پى برديم؛ چون خداوند مى‌دانست كه اگر آنها درون جامعه بيايند افتضاحى عجيب را به وجود مى‌آورند. حال با حضور پس از 20 سال مهندس موسوى در عرصه سياسى معلوم نيست چه اتفاقى بيفتد».791
___________________________
781 - همان. 782 -همان.
783 -تكيه‌گاه، ص 627. 784 -همان، ص 626.
785 -همان، ص 626. 786 -همان.
787 - همان. 788 -تكيه‌گاه، ص 627.
789 -همان. 790 -همان.
791 -تكيه‌گاه، ص 628.