همهجانبه بودن فرهنگ مقاومت(پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا فرهنگ مقاومت یک فرهنگ تکساحتی و محدود به عرصه نظامی و قدرت سخت است یا اینکه یک فرهنگ جامعی است که تمامی ابعاد زندگی اجتماعی ما را در برمیگیرد؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سوال به مفهوم صبر و جایگاه ایران اسلامی به عنوان الگوی فرهنگ مقاومت بر اساس عناصر اصلی فرهنگ مقاومت اشاره کردیم اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
جامعیت فرهنگ مقاومت
اسلام نظام جامع، کامل و فراگیری است که ناظر بر تمام شئون زندگی است و برای رفع نیازهای بشری پاسخها و راهحلهای لازم را دارد. دین اسلام یک روش زندگی و طرز تفکر و عمل در همه حوزهها و زمینهها است که باید از آن پیروی کرد. از منظر آموزههای وحیانی، قرآن یگانه شیوه واقعی و صحیح زندگیکردن و طرز تفکر و عمل در دین اسلام است.
برنامههای مسلمانان، قرآنی، الهی و نبوی است و جهان غرب بدون برنامههای وحیانی و تنها با طغیان و طاغوت بر ما مسلط است.
اسلامگرایی دنیا را به دو اردوگاه کاملاً مشخص تقسیم میکند: آنهایی که پیروان واقعی اسلامند و آنها که در طاغوت اسیر و پیروان طاغوتند. بنابراین اسلامگرایی گفتمانی است که تلاش میکند اسلام را در مرکز نظام سیاسی- اجتماعی خود قرار دهد و تلاش فراگیری برای پاکسازی جامعه مطابق با اصول اسلامی است. گفتمان اسلامگرایی یک طرح سیاسی و اجتماعی است که از طریق کسب قدرت سیاسی و برپایی حکومت دینی در جهت ساختن ساختارها و نهادهای اجتماعی بر مبنای گزارههای اسلامی عمل میکند. این نیروی اجتماعی خواهان کسب قدرت سیاسی برای پیادهکردن ارزشهای الهی و انسانی است، زیرا تنها از طریق دولت اسلامی است که میتوانند جنبههای مختلف زندگی اجتماعی را براساس دین تنظیم کنند و ارزشها و هنجارهای دینی را توسط دولت و از بالا پیاده کنند. بنابراین فرهنگ مقاومت تکساحتی و یکبعدی نیست، و تمامی ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه را دربر میگیرد. اینکه قرآن کریم میفرماید: «واعدوالهم مااستطعتم من قوه» (در مقابل دشمنان کافر) هرچه را که در توان دارید از انواع توانمندیها تدارک ببینید. (انفال- 60) امر عامی است خطاب به مومنین در قبال کفار و دشمنان حربی که هرچقدر در توانشان است خود را برای مقابله با آنان قوی کنند و آماده شوند.
طبیعی است که عرصه این نبرد با دشمنان فقط نظامی نیست و آنان در سایر عرصهها به نبرد با مسلمانان اقدام میکنند و ما باید آمادگیهای لازم و قدرت و توانمندی بالایی را در سایر عرصهها و ابعاد حکومتی بهدست آوریم تا بازدارندگی کافی بهدست آید و دشمنان اسلام نتوانند کوچکترین تعرضی را به جامعه مسلمانان داشته باشند. طبیعی است که اگر فرهنگ مقاومت با نگاه جامع آن در سایر ابعاد نهادینه نشود، در برابر تهاجمات دشمنان اسلام بازدارندگی ایجاد نمیکند و آنان با فشارهای تحریمی و انواع روشهای زورمدارانه جامعه اسلامی را تضعیف و به انفعال وادار میکنند. بنابراین انسانهای مقاوم و صبور با همتی والا و توانی بزرگ، با مشکلات دست و پنجه نرم میکنند و از انبوه سختیها نمیهراسند، و قلههای شرف و کرامت را با سلاح صبر و اهرم مقاومت فتح میکنند. سلاحشان صبر و مقاومت است و با مجهزبودن به این سلاح، موانع را پشتسر میگذارند و جوهر الهی خویش را در غلبه بر دشمنان برون و درون به ظهور میرسانند، و با شکیبایی در گرفتاریها مقاومت در برابر سختیها و ایستادگی در مقابل خواستههای نفسانی خود را انسانی وارسته و مهذب میسازند.
انبیای الهی و اولیای دین و بزرگان، با صبر و پایداری و شکیبایی، هم به اهداف بلند خویش رسیدند، و هم درس مقاومت به پویندگان راه حق آموختند. و نشاندادند که صبر فرزند عزم و اراده شکستناپذیر است و پدر پیروزی و با سازش و سکوت و ذلتپذیری هیچ نسبتی ندارد. قرآن کریم در مورد بیتأثیرشدن و عدم زیانرسانی تمامی ابزارها و سلاحهای دشمنان بر مسلمانان میفرماید: «وان تصبروا و تتقوا لایضرکم کیدهم شیئاً» اگر (در برابر دشمنان) استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، نقشههای (خائنانه) آنان به شما زیانی نمیرساند. (آلعمران- 120)