«فرار مغزها» از دروغ تا واقعیت!
انسان همیشه در آرزوی زندگی بهتر بوده و البته حسرت نداشتههایش همواره بر لذت داشتههایش چربیده است. بسیاری از افراد تنها در رویاهای خود آیندهای زیبا میسازند و به دلایل مختلفی از جمله ترس و روزمرگی به تقدیر خود تن میدهند؛ اما عده کثیری به امید فردای مطلوب، دل به دریای ناشناختهها میزنند و از جستوجوی نور در تاریکی نمیهراسند. یکی از پرکاربردترین راهها از دیرباز، مهاجرت بوده و انسانهایی که جبر جغرافیایی را مانعی برای رشد و پیشرفت خود میدانستند، بار سفر بسته و از زادگاههای توسعه نیافته و در حال توسعه خود به مقصد خوشآب و رنگ کشورهای توسعهیافته هجرت کردهاند.
با توجه به انفجار جمعیت بعد از جنگ جهانی دوم و ضعف اقتصادی دولتها بهویژه در کشورهای آفریقایی و آسیایی، آمار مهاجرت افزایش شدیدی یافت؛ اما گسترش تکنولوژی سبب شد مهاجران در چشم ابرقدرتها، دیگر نیروی کار غیرمتخصص نباشند که بهصرف رابطه ارباب و رعیتی، مشغول به انجام فعالیتهای سخت جسمانی میشوند؛ بلکه دولتمردان کشورهای توسعهیافته، آغوش خود را به روی تحصیلکردگان و متخصصانی باز کردند که در وطن خود عرصهای برای ظهور و بروز دانش و تخصصشان ندارند. در این بین، جوانانی که از نظر علمی در سطح بالایی قرار داشته و در آزمونهایی با جامعه آماری گسترده مانند کنکور سراسری یا المپیادهای علمی، رتبههای برتر را تصاحب کردهاند، مورد توجه اروپا و آمریکا قرار گرفته و اختصاص درآمد بالا و امکانات رفاهی بسیار مناسب، دیگر نخبگان کشورهای مختلف از جمله ایران را نیز ترغیب کرده تا آینده خود را در جایی غیر از سرزمین مادری رقم بزنند.
در سالهای گذشته بسیاری از جوانان رتبههای برتر کنکور و مدالآوران المپیادهای علمی ایران راهی کشورهای توسعه یافته شدند و نبوغ و تخصص خود را در راه پیشرفت سرزمینی دیگر هزینه کردند. به طور مثال در گزارشی که روز 17 تیرماه سال جاری منتشر شد، 10 نخبه کنکور سراسری در سالهای 86، 97، 89 و 90 از شهرهای مختلف از زندگی امروز خود سخن گفتند. رتبه 2 کنکور زبان سال 90 به کانادا مهاجرت کرده و در مقطع دکتری دانشگاه تورنتو، تحصیل خود را ادامه داده است. رتبه یک کنکور هنر همان سال هم برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد راهی آلمان شده و طراحی کامپیوتر میخواند. امثال سارا عامری و یاسمن فرازان کم نبوده و نیستند؛ اما همه رتبههای برتر کنکور مهاجرت نمیکنند و بسیاری از آمارهایی که اتفاقاً مشهور شده و حتی توسط مسئولان و متولیان آموزش عالی بازگو میشود، سندیتی ندارد.
سایت رسمی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی روز 22 مردادماه 98 صحبتهای معاون آموزشی این وزارتخانه را در قامت رئیس یازدهمین المپیاد علمی دانشجویان علوم پزشکی کشور منتشر کرد. هرچند این مطلب خیلی زود از روی سایت وزارت بهداشت حذف شد؛ اما نکته قابل تأمل، اظهار نظر از سوی مقام مسئول یکی از وزارتخانههای مهم کشور درباره موضوعی است که تکذیب شده و هیچ مرجع و استنادی ندارد. معاون آموزشی وزارت بهداشت با اشاره به اینکه کشور ایران رتبه دوم فرار مغزها در جهان را داراست، تأکید کرد: سالانه 150 تا 180 هزار متخصص تحصیلکرده از کشور مهاجرت میکنند و لازم است برنامهریزی جدی برای استفاده از این ظرفیتها در داخل کشور صورت
گیرد.
معاون آموزشی وزارت بهداشت از آماری صحبت کرده که برای نخستین بار دیماه 92 توسط وزیر وقت و استیضاح شده علوم، تحقیقات و فناوری مطرح شد و از خروج سالانه 150 هزار نفر در سال از ایران بر مبنای آمار جهانی(!) خبر داد. ارجاع صحبتهای فرجیدانا هم آمار حیرتانگیز معاون آموزشی وقت وزیر علوم، تحقیقات و فناوری بود که اعلام کرد برای آموزش یک فرد از ابتدایی تا اینکه از مقطع دکتری فارغالتحصیل شود، نزدیک به یک میلیون دلار هزینه میشود!
نکته تأسفبار اینکه مسئولان بلندپایه کشور بهویژه معاونان وزارتخانههای دانشمحوری مانند علوم و بهداشت هم مانند طیف عظیمی از مردم به شنیدهها استناد میکنند. مدیرانی که حتی تلاشی برای سنجش صحت و سقم آمارها انجام نمیدهند و به سرابِ آمارها نزدیک نمیشوند تا متوجه شوند ارقام و اعداد عجیب و غریبی که شنیدهاند، حاصل خطای دید بوده است!
طبق آمار منتشر شده از سمت مرکز آمار ملی ایران، جمعیت کشور در فاصله سالهای 1390 تا 1395 حدود یک میلیون نفر به ازای هر سال رشد داشته است. از طرفی بنا بر آماری که رئیس فراکسیون اشتغال کشور اردیبهشتماه 96 اعلام کرد، سالانه 800 هزار فارغالتحصیل دانشگاهی بیکار در کشور به جمعیت بیکاران اضافه میشوند؛ خروج 150 تا 180 هزار متخصص تحصیلکرده از کشور نیز یعنی مهاجرت حدود 20 درصد تحصیلکردگان در سال و این درحالیست که هر تحصیلکردهای لزوماً متخصص و نخبه نیست و قرار نیست به چرخه تولید علم در کشورهای غربی کمک کند.
بازخورد منفی صحبتهای معاون آموزشی وزیر بهداشت باعث شد این وزارتخانه با انتشار اطلاعیهای به تصحیح ادعای مذکور بپردازد و اعلام کند آمار درج شده درباره خروج سالانه شماری از تحصیلکردگان از کشور، مخدوش است و افرادی که برای تحصیل از کشور خارج میشوند در حین یا پس از اتمام تحصیل به کشور بازمیگردند.
در این بین، رصدخانه مهاجرت ایران وابسته به پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف به نقل از منابع آماری گالوپ و Statista گزارش داده، طبق پیمایش داخلی که سال 1395 انجام شده، میل به مهاجرت بین ایرانیان حدود 30 درصد است و بنابر آمار مقایسهپذیر جهانی گالوپ در سال 2017 ، ایران رتبه 87 را بین 157 کشور جهان دارد. همچنین نتایج پیمایش سایت Statista متوسط میل به مهاجرت دائمی در آمریکا در دوره ریاست جمهوری جرج دابیلو بوش و باراک اوباما در حدود 10درصد بوده که در دوره دونالد ترامپ، متوسط این میل به 16 درصد افزایش یافته است.
هرچند چرخه رفت و آمد تحصیلکردگان هیچگاه از حرکت باز نمیایستد و هر ساله تعدادی از جوانان تحصیلکرده و متخصص برای کار و زندگی به خارج از کشور مهاجرت میکنند؛ اما در سالهای اخیر حداقل تلاشهایی صورت گرفته تا روند حفظ و بهکارگیری نخبگان داخلی سرعت یابد و از معاونت علمی و فناوری نیز در سال 94 طرح حمایت بازگشت نخبگان را به شکل سیستماتیک کلید زد تا حداقل روی کاغذ، سازوکاری هدفمند برای بازگشت و بهرهگیری از ظرفیتهای نخبگان تحصیلکرده در خارج از کشور رقم بخورد.
در دیدار سال 96 نخبگان و استعدادهای برتر علمی، مقام معظم رهبری با تأکید بر اینکه نخبگان، نعمتهای الهی هستند و باید شکر این نعمت را بهجا آورد، فرمودند عمیقاً و قویاً نخبهباور هستند و مسئولان نیز باید باور کنند نخبه داریم و این نخبهها میتوانند سرنوشت کشور را تغییر دهند.
با وجود تأکیدات مقام معظم رهبری بر اهمیت و تأثیرگذاری نخبگان، همچنان ضعفهایی بنیادین در برنامه و عملکرد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به عنوان دو متولی اصلی علم در ایران وجود دارد که بسیاری از نخبگان و مخترعان را از ادامه فعالیت در کشور دلسرد میکند؛ اتفاقاتی مانند سرقت ایده، روند فرسایشی ثبت اختراع، دشواری فراهمسازی امکانات تحقیق و پژوهش، درآمد ناکافی حاصل از سالها علماندوزی و نبود آینده شغلی مشخص از جمله سختیهای پیش روی تحصیلکردگان و نخبگان است؛ اما بنیاد ملی نخبگان گزارش داده براساس آخرین مطالعه انجام شده در بنیاد ملی نخبگان درباره آمار مهاجرت قطعی از کشور، 2 هزار و 712 برگزیده المپیادهای دانشجویی و 35 هزار و 313 نفر از رتبههای یک تا هزار کنکور سراسری مورد تحلیل قرار گرفتهاند و میزان خروج از کشور قطعی رتبههای یک تا هزار کنکور سراسری در رشته ریاضی از حدود 60 درصد برای دانش آموختگان سالهای 90 تا 92 با روند کاهشی به حدود 38 درصد برای دانشآموختگان سالهای 95 تا 97 رسیده که به نظر میرسد این روند همچنان نیز ادامه داشته
باشد.
هرچند نهادهای علمی و پژوهشگران فعال برخلاف گذشته نسبت به آمارها حساس هستند؛ اما به نظر میرسد سندورم استنفورد هنوز ذهن بسیاری از مدیران دولتی را در تسخیر خود دارد. پروژه ایران 2040 استنفورد کیلومترها دور از جغرافیای ایران کلید خورده و سعی در ترسیم آینده ایران در ابعاد مختلف دارد؛ اما مقام معظم رهبری درباره تزریق ناامیدی از سوی جریانی با سرمنشأ خارجی و با امتداد داخلی هشدار دادند تا شاید مدیران داخلی به خود بیایند و همچون برخی نهادهای دولتی مثل سازمان برنامه و بودجه کشور به آمارهای خارجی استناد نکنند.
همچنین با وجود توجهی که در سالهای اخیر به بازار کسب و کارهای نوین، شتابندهها و شرکتهای دانشبنیان صورت گرفته؛ اما هنوز اقتصاد ایران نتوانسته خود را به تکنولوژیهای جدید وابسته کند و در نتیجه ایران فاصله زیادی با میل آمار خروج نخبگان از کشور به صفر دارد؛ اما با وجود سیاهنماییهای موجود و صحبتهای ناآگاهانه مسئولان و مدیران، مهاجرتها از ایران در سالهای اخیر کاهش داشته و با آماری که معاون علمی و فناوری رئیسجمهور 31 تیرماه سال جاری اعلام کرده در سه سال گذشته هزار و 400 نفر از 100 دانشگاه برتر به ایران برگشتهاند. البته نکتهای که باید در پروسه حفظ نخبگان داخلی و بازگشت تحصیلکردگان ساکن خارج از کشور مورد توجه قرار گیرد، فاصله گرفتن از فضای آموزشی صرف و روی آوردن به مهارتآموزی برای تربیت نیروهای متخصص است تا شاید مدیرانی مانند معاون آموزشی وزارت بهداشت نیز باور کنند سالی 150 هزار نفر از ایران خارج نشده و 150 میلیارد دلار به کشورهای غربی کمک نمیشود!