15 ماه بعد از اجرای یکطرفه برجام
شوخی تلخ! واعظی: مذاکره با اروپا جدیتر شده است
رئیس دفتر رئیسجمهور در اظهارنظری تأملبرانگیز گفته است که مذاکرات با اروپا جدیتری شده است! این قبیل اظهارات، علاوه بر مصداق شوخی تلخ! هم توهین به شعور مردم است و هم ارسال پالس به طرف مقابل برای تشدید عهدشکنی و استمرار وقتکشی.
سرویس سیاسی-
محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤالی درباره مذاکرات ایران و اروپا، در اظهارنظری تأملبرانگیز گفت: از یک ماه گذشته مذاکرات با اروپا جدیتری شده است، در جلسهای که کمیسیون مشترک برگزار کرده دکتر عراقچی حضور یافت و همچنین قرار است جلسهای در آینده برگزار شود.
واعظی افزود: در کنار این مذاکرات کشورهای مختلف از جمله کشور فرانسه که تلاشهای بیشتری در این زمینه دارد، با ما صحبت کردند برای اینکه بتوانیم به چارچوبی برسیم. مذاکرات ما با ایشان تداوم دارد و امیدواریم بتوانیم آنچه از منافع مردم و کشور در برجام تعریف شده را محقق کنیم.
همچنین روحانی در جلسه هیئت دولت در اظهارنظری قابل تأمل با بیان اینکه در جریان روند کاهش تعهدات، مذاکرات را ادامه میدهیم، گفت: اگر در پایان ۶۰ روز دوم به نتیجه نرسیدیم، حتماً مرحله سوم را آغاز خواهیم کرد و بعد از آن باز هم ۶۰ روز فرصت خواهیم داد تا به راهحل منطقی، درست و متوازن برسیم.
درباره اظهارات آقایان واعظی و روحانی، گفتنیهایی است که در ادامه به آن میپردازیم.
50 ماه گذشت!
اکنون بیش از 4 سال- قریب به 50 ماه- از امضای برجام سپری شده است. همچنین حدود 43 ماه از اجرای برجام و همچنین 15 ماه از خروج آمریکا از برجام و اجرای یک طرفه تعهدات از سوی ایران سپری شده است.
طرف اروپایی در این مدت به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکرده است. تا آنجا که در ماههای گذشته آقای ظریف صراحتا گفت که اروپا تنها حدود یک درصد تعهدات خود را انجام داده است. این یعنی طرف اروپایی به 99 درصد تعهدات خود - و به عبارتی به هیچیک از تعهدات خود- عمل نکرده است.
تروئیکای اروپایی (انگلیس،فرانسه، آلمان) چه پیش از خروج آمریکا از برجام و چه پس از آن به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکردند چه آنکه ظریف در همین رابطه اذعان کرد که هنوز نمیتوانیم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم. در همین دوره، آلمان از سوخترسانی به هواپیمای حامل ظریف امتناع کرده و فرانسه نیز ضمن اخراج غیرقانونی دیپلمات ایرانی و بلوکه کردن اموال دولت ایران، حتی از حضور غرفه داران و بازدیدکنندکان ایرانی در نمایشگاه بینالمللی مواد غذایی در این کشور نیز ممانعت ایجاد کرد.
حالا پس از قریب به 50 ماه بیعملی طرف اروپایی، رئیس دفتر رئیسجمهور در اظهارنظری تأملبرانگیز گفته است که مذاکره با اروپا جدیتر شده است! 50 ماه زمان سپری شد تا تازه مذاکره با اروپا «جدیتر» شود؟! لابد 50 ماه دیگر باید صبر کنیم تا مذاکره با اروپا، «جدیترِ جدیتر» شود!
اظهارنظر واعظی مبنی بر جدی شدن مذاکره با اروپا آن هم پس از سپری شدن 50 ماه از امضای برجام، شبیه به اظهارنظر معروف عراقچی است که گفته بود «هنوز با نقض فاحش و اساسی برجام فاصله داریم». این قبیل اظهارات هم توهین به شعور مردم است و هم ارسال پالس به طرف مقابل برای تشدید عهدشکنی و استمرار وقتکشی.
تطهیر فریبکاری فرانسه!
واعظی ضمن تمجید! از اقدامات فریبکارانه فرانسه در ماههای اخیر گفته است که مذاکرات ما با پاریس تداوم دارد و امیدواریم بتوانیم آنچه از منافع مردم و کشور در برجام تعریف شده را محقق کنیم.
فرانسه علاوه بر میزبانی از گروهک تروریستی منافقین - که 17 هزار ایرانی را مظلومانه به شهادت رسانده است- و جنایت فراموشنشدنی در تسلیح صدام به سلاح شیمیایی، صراحتا اعلام کرده است که در موضوع ایران با آمریکا دارای هدف مشترک با روشهای متفاوت است. امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه پیش از این گفته بود که هدف فرانسه و آمریکا درباره ایران مشترک است و آن عبارت است از دائمیکردن برجام و تعمیم خسارت محض توافق هستهای به دیگر مولفههای قدرت ایران.
در هفتههای گذشته ماکرون پیشنهاد فریبکارانه و توهینآمیز قرار گرفتن ۱۵ میلیارد دلار نقدینگی در اینستکس را مطرح کرده بود. پیشنهادی که هدفش نه اجرای تعهدات برجامیاروپا بلکه توقف روند اجرای کاهش تعهدات برجامی ایران با ارائه یک وعده نسیه بود.
ضربالاجل یا تضمین به اروپا؟!
آقای روحانی در اظهارنظر اخیر گفته است که «اگر در پایان ۶۰ روز دوم به نتیجه نرسیدیم، حتماً مرحله سوم را آغاز خواهیم کرد و بعد از آن باز هم ۶۰ روز فرصت خواهیم داد تا به راهحل منطقی، درست و متوازن برسیم»!
این قبیل اظهارنظرها هیچ سنخیتی با ضربالاجل برجامی ایران ندارد. فلسفه اصلی ضربالاجل، هزینهدار کردن عهدشکنی طرف مقابل و وادارکردن او به عقبنشینی و در نهایت امتیازگیری از طرف مقابل است.
اما متأسفانه موضعگیریهایی نظیر اظهارات اخیر روحانی که پیش از این بارها توسط دیگر دولتمردان نیز مطرح شده بود، بیش از آنکه به ضربالاجل ضریب بدهد، از تأثیرگذاری آن کاسته و به طرف مقابل این پالس را میدهد که دولت همچنان در پی حفظ برجام به هر قیمت است و قرار نیست در ضربالاجل برجامی ایران اتفاق خاصی رخ دهد، خیالتان راحت به عهدشکنی خود ادامه دهید!
به عبارت دیگر این قبیل اظهارات، نه تنها هیچ سنخیتی با ضربالاجل ندارد بلکه مصداق ارائه تضمین به طرفِ بدعهد مبنی بر اجرای یکطرفه تعهدات برجامی از سوی ایران است.
آقا اجازه!
دولتمردان در رویکردی تأملبرانگیز وعده جدیتر شدن مذاکره با اروپا را مطرح کردهاند. این در حالی است که مقامات ارشد دولت پیش از این، اروپا را آقا اجازه مینامیدند.
در همین رابطه روحانی در سال 92 گفته بود:«بنده معتقدم مذاکره با آمریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپاییها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند... آمریکاییها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است»!
روحانی همچنین در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» (خاطرات توافق سعدآباد)» تصریح کرده است:«اروپاییها قدرت دستدوم جهان هستند، لذا راحتتر میتوانیم با آمریکاییها به توافق برسیم».
وی همچنین در بخش دیگری از این کتاب تأکید کرده است:«یکی از مشکلات ما این بود که برخی از مسئولین کشور باور نمیکردند که اروپا بهتنهایی قادر به حل کامل مسئله نیست. ما میگفتیم توان اروپا هم در آژانس و هم در شورای امنیت محدود است و حتی برای تضمین امنیت خودش نیز محتاج آمریکا است. اروپاییها حتی نتوانستند یک هواپیمای ایرباس را بدون هماهنگی با آمریکا به ما بفروشند».
به گزارش تسنیم، روحانی در مذاکره باتروئیکای اروپایی در دولت اصلاحات تأکید داشت که اروپاییها قدرت دستدوم جهان هستند و توافق با آمریکاییها راحتتر است، یعنی دقیقاًً همان آقا اجازه بودنِ اروپا و کدخدا بودن آمریکا که در سال 92 به آن اشاره کرد.
رویکرد مذاکره مستقیم با آمریکا در دولت یازدهم و در موضوع هستهای اجرا شد. «علیاکبر صالحی» - فروردین 97- گفت: «ما در مذاکرات هستهای دولت یازدهم، با آمریکا مذاکره میکردیم نه مجموعه 1+5». تعداد دیدارهای دوطرفه «محمدجواد ظریف»، وزیر خارجه ایران و «جان کری»، وزیر خارجه وقت آمریکا در مذاکرات هستهای بهحدی زیاد بود که تعجب رسانههای خارجی را در پی داشت. مذاکره مستقیم با آمریکا تا جایی پیش رفت که پیادهروی 15دقیقهای ظریف و کری در ژنو، مکالمه تلفنی 15دقیقهای روحانی با اوباما- و مودب! و باهوش! خطاب کردن رئیسجمهور آمریکا از سوی روحانی- و دست دادن ظریف و اوباما در صحن سازمان ملل نیز به آن اضافه شد.
نکته قابل توجه اینجاست که پس از این ارتباطات ویژه، دولت اوباما در اقدامی گستاخانه و بیسابقه، سفیر ویژه و مخصوص روحانی در آمریکا را تروریست! نامید و با وجود همه تلاشها حاضر نشد برای وی ویزا صادر کند. گستاخی اوبامای دموکرات به همین جا ختم نشد. قانون محدودیت ویزا، قانون تحریمی آیسا، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران، بلوکه کردن اموال مردم ایران و...همگی در دولت اوباما به وقوع پیوست.
پس از اوبامای دموکرات، ترامپ جمهوریخواه بر سر کار آمد. او از همان روح برجامی سخن گفت که اوباما به آن اشاره کرده بود.ترامپ همان تحریم ویزایی را علیه ایران بهاجرا گذاشت که زیرساخت قانونی آن را دولت اوباما مهیا کرده بود.
دونالد ترامپ در ادامه قانون تحریمی آیسا در دولت اوباما، قانون کاتسا 2017 (مشهور به سیاهچاله تحریمها) را امضا کرد.
در نهایت ترامپ از برجام خارج شد. خروج ترامپ از برجام در حالی صورت گرفت که پیش از آن ــ بهاذعان رسانههای منطقهای ــ از اروپا برای فشار به ایران تضمین گرفته بود و از سوی دیگر، موگرینی نیز برای ماندن ایران در برجام از روحانی تضمین گرفته بود - مسئلهای که عراقچی نیز آن را تأیید کرد - و با جمعبندی این موارد، آمریکا از برجام خارج شد.
آقای روحانی در آن مقطع در اظهارنظری تأملبرانگیز گفت که مزاحم رفت و برجام را با اعضای اروپایی ادامه میدهیم! یعنی در صنعت هستهای بتن ریخته شد و حدود 5 سال زمان و سرمایههای عظیم کشور هزینه شد تا از «اروپا آقا اجازه است و بستن با کدخدا راحتتر است» برسیم به «آمریکا موجود مزاحم است و با اروپا ادامه میدهیم»! و این یعنی میخواهیم، بدون توجه به عبرتهای برجام، دوباره بهسراغ تکرار تجربه شکستخورده توافق سعدآباد برویم!
کارشناسان در واکنش به این اقدام آقای روحانی تأکید کردند که سیاستی که یک روز با اروپا مذاکره شود برای مقابله با آمریکا و روز دیگر آمریکا را بزک کنند برای اینکه مذاکره با وی را شروع کنند و برجام راه بیندازند و روز دیگر کدخدا را مزاحم تلقی کرده و مجدداً مذاکره با اروپا را در دستور قرار دهند، ناشی از یک دیپلماسی متزلزل و ضعیف است و راه به جایی نمیبرد و تضمینکننده منافع ملی نیست.
شوخی تلخ!
رهبر معظم انقلاب - اول فروردین ۹۸- در حرم مطهر رضوی فرمودند:«در قضیه برجام که قراردادی میان ایران و شش کشور بود، بعد از خروج طرف آمریکایی، اروپاییها باید در مقابل آمریکا میایستادند و ضمن پایبندی به تعهدات خود، تحریمها را برمیداشتند که تاکنون ایستادگی نکردهاند. آنها دائماً به ایران نیز توصیه میکنند که در برجام بماند ولی خودشان عملاًً از برجام خارج شدهاند، زیرا تحریمهای جدیدی را ضد ایران وضع کردند».
ایشان در ادامه با اشاره به کانال مالی میان ایران و اروپا تصریح کردند: «این کانال مالی بیشتر شبیه یک شوخی تلخ است و هیچ معنایی ندارد».
روحانی در بخشی از کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» (خاطرات توافق سعدآباد)» تأکید کرده است: «سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) و اتحادیه اروپا خواهان تطویل مذاکرات و احتمالاً عدم دستیابی به نتیجه مطلوب هستند... بسته پیشنهادی طرف اروپایی... دربردارنده مجموعهای از تقاضاهای یکجانبه و خودخواهانه و فراقانونی از ایران است که گستره آن از انکار حق حاکمیت تا واگذار کردن حقوق غیرقابل انکار خودش را دربر میگیرد... بسته پیشنهادی مذکور در زمینه تقاضاها از ایران بسیار طولانی، اما در مورد پیشنهادهای ارائه شده به ایران بهطور مضحکی کوتاه و نارسا میباشد. فقدان هرگونه تلاش برای ایجاد ظاهری متوازن، این پیشنهاد را به دستور استعماری کاپیتولاسیون شبیه میسازد».
عهدشکنی و گستاخی تروئیکای اروپایی موجب شد تا هیچ دستاوردی از توافق سعدآباد عاید مردم کشورمان نشود. در آن سال - ۸۲ الی ۸۴ - ریاست تیم مذاکرهکننده هستهای بر عهده روحانی بود و اشخاصی همچون ظریف و صالحی نیز در تیم مذاکرهکننده حضور داشتند. توافق سعدآباد، تجربهای مهم و البته پرهزینه و عبرتآموز بود، اما متأسفانه در سالهای بعد، این توافق در قالبی جدید با عنوان برجام، تکرار شد.
اروپا موظف بود تا پس از خروج آمریکا از برجام، یک قطعنامه در واکنش به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ توسط آمریکا صادر میکرد، با تحریمهای آمریکا مقابله میکرد، روابط بانکی برای تجارت با ایران را تضمین میکرد، درباره خرید نفت از ایران تعهد میداد و از مطرح کردن موضوع موشکی و منطقهای امتناع میکرد.
نقشه سهگانه ضدایرانی!
آمریکا با همراهی اروپا در پی آن است تا از طریق سهگانه «اجرای برجام به هر قیمت توسط دولت روحانی»، «مذاکرات فرسایشی ایران و اروپا» و «بنبستنمایی و ناامیدکردن مردم از بهبود وضعیت اقتصادی»، این پالس غلط را به افکار عمومیارسال کند که راهحل رفع مشکلات تن دادن به برجامهای بعدی (موشکی، منطقهای و...) است. دولت میبایست با سرعت عمل و هوشمندی وارد عمل شده و ضمن تغییر جدی در روند کاهش تعهدات برجامی، با اهتمام جدی به اقتصاد مقاومتی و رونق تولید، نقشه شوم دشمن را ناکام بگذارد. چراکه حل مشکل با التزام به اقتصاد مقاومتی و رونقبخشیدن به تولید، کاملاًً شدنی است.