اخبار ویژه
مجمع روحانیون زنده بودکه به ساحت امام(ره) جسارت کردند؟!
یک عضو مجمع روحانیون میگوید شرایط مهیا نیست و گرنه مجمع روحانیون حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
سیدمهدی امام جمارانی در مصاحبه با روزنامه اجارهای آرمان گفته است: اگر موانع نباشد مجمع هم حرفهای خود را میزند اما حرف این است که موانعی وجود دارد که نمیتوانم حرفی بزنم. من در رابطه با دولت هنوز هیچ حرفی نزده بودم و برای خودم وظیفه میدانستم یک موقعی در تایید دولت صحبت کنم. آدم یک کلمه حرف میزند و اسباب ناراحتی برخی میشود، برای همین است که ما کنار هستیم. اگر موانع برطرف شود، میبینید که مجمع زنده است، حرف میزند و حرفهای زیادی هم برای گفتن دارد.
او همچنین با اشاره به برخی انتقادها نسبت به توافق ژنو گفت چرا برخی ادبیات به کار رفته از سوی دلواپسان ناخواسته با بدخواهان یکی شده است؟
درباره این اظهارات شایسته یادآوری است که مجمع روحانیون همه حیثیت و موجودیت خود را مدیون حضرت امام(ره) و سپس رهبر معظم انقلاب است اما اگر برخی از اعضای آن در برابر 2 فتنه 78 و 88 سکوت کردند، برخی دیگر از اعضای این گروه صراحتا از آشوبطلبان جانبداری کرده و در مرکزیت فتنهانگیزی قرار گرفتند. بدین ترتیب باید از آقای امام جمارانی پرسید آن هنگام که در نشریات اصلی اصلاحطلبان به مبانی دینی تفکر حضرت امام جسارت میشد یا ادعا میکردید خمینی به موزه تاریخ خواهد رفت و آن زمان که آشوبگران اجارهای علیه حضرت امام و ولایتفقیه و سپس اسلام و امام حسین(ع) هتاکی کردند، شماها کجا بودید تا از امام و اسلام و انقلاب دفاع کنید؟ و چه چیز مانع موضعگیری شما در مقابل ضدانقلاب و جریانهای استحاله شده و منافقان جدید بود؟! اعضای مجمع اگر زنده بودند در تمام هجمههای فرهنگی و سیاسی دشمنان و گروهکها چرا به میدان نیامدند و لااقل از حیثیت خود دفاع نکردند؟ آیا این وضعیت همان تعبیر امیرمومنان علیهالسلام نیست که میفرمایند هرکس امر به معروف و نهی از منکر را ترک کند، مردهای در میان زندگان است؟! آیا برای دفاع از انقلاب و اسلام و ولایت فقیه، باید شرایط فراهم شود؟!
بررسی شگردهای بازگشت به سیاست در جلسات محفلی افراطیون
خاتمی در جلسه تعدادی از اصلاحطلبان خواستار مصادره شهید مطهری شد.
به گزارش جهان، وی در جلسهای که با حضور تعدادی از روحانیون اصلاحطلب تشکیل شده، گفته است: بخش روحانیت در جبهه اصلاحطلبی ضعیف است. طرف مقابل خیلی چیزها را دارد به نفع خود مصادره میکند؛ مثلاً شهید مطهری کاملاً به نفع آنها مصادره شده است، در حالی که ما باید همین کاری که علی مطهری میکند و هر از گاهی نقل قولهایی از شهید مطهری به نفع جریان ما منتشر میکند، ما هم باید مطالب مشابه را استخراج کنیم و این انحصار را از دست آنها خارج کنیم.
پیش از این شبکه دولتی انگلیس از علی مطهری به عنوان اصلاحطلب جدید یاد کرده بود.
یادآور میشود اندیشههای شهید مطهری منطبق با مبانی اسلام و انقلاب اسلامی است و آن شهید والامقام جان خود را بر سر دفاع از حریم اسلام و انقلاب در برابر جریانهای نفاق و التقاطی قرار داد. جریانهای التقاطی بعدها با نفوذ در میان مدعیان اصلاحطلبی، به باز تولید نفاق در قوارههای جدید پرداختند و به معارضه با انقلاب اسلامی از این طریق پرداختند.
به گزارش جهان نیوز همچنین عبدالله نوری در جلسهای گفته است: ما اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم، تقابل نظام و رهبری از اشتباهات ما بود، مدیریت موضوعات در انتخابات آینده مهم است، اصلیترین کار ما سر و صدا نکردن است.
در این جلسه خاتمی ضمن تأیید اظهارات عبدالله نوری میگوید: حتی ما نباید تقابل با شورای نگهبان داشته باشیم و باید بدون تقابل کارمان را پیش ببریم. هر کاری با شورا داریم باید از طریق دولت و وزارت کشور کار را پیش ببریم و فعلاً هم در مقابل دولت ضمن همراهی باید در مقابل اختلافات سکوت کنیم.
این گزارش همچنین حاکی است اعضای حزب منحله مشارکت در چندین جلسه، موضوع چگونگی ادامه فعالیت سیاسی و حزبی خود را مورد بررسی قرار دادهاند. دو دیدگاه متفاوت مطرح شده است یکی اینکه با پا فشاری بر مواضع و نام حزب مشارکت، برای احیای حزب منحل شده تلاش شود. نظر دوم این بوده است که با تغییراتی در کادر رهبری و شورای مرکزی و تغییر نام، با مجوز یک تشکل سیاسی جدید که ایجاد حساسیت کمتری بکند، فعالیت خود را سامان دهند. ظاهراً دیدگاه دوم تصویب شده است.
اتحاد فتنهگران و مفسدان اقتصادی در هجمه به قوه قضائیه
همزمان با هفته قوه قضائیه، برخی جریانات داخلی، بخصوص مدعیان اصلاحات با ادعاهایی همچون اتهام عدم استقلال قوه قضائیه، نارضایتی شدید مردم و مذموم دانستن مونولوگ مدیران ارشد دستگاه قضا، هجمه گستردهای را علیه این قوه ترتیب دادهاند. بعنوان نمونه در همین زمینه، یکی از روزنامههای همسو با کارگزاران، روز گذشته در سرمقاله خود مدعی شد: «مردم از عملکرد قوه قضائیه راضی نیستند، هر چند مسئولان این قوه همواره از عملکرد خود اعلام رضایت میکنند و چنان مثبت گزارش میدهند که گویی هیچ ایراد و اشکالی وجود ندارد».
اما علت این هجمهها علیه دستگاه قضا چیست؟ اولین و اصلیترین علت هجمههای اینچنینی، موضع و برخورد قاطع قوه قضائیه با مسببین و متهمین فتنه 88 بوده که شخص آیتالله آملی لاریجانی به عنوان رئیس این قوه، نقش محوری را در این میدان داشته و بدون رودربایستی و ملاحظات معمول برخی چهرههای سیاسی، طی سالهای اخیر به افشای ماهیت مزدور و مزورانه فتنهگران پرداخته است.
دومین علت هجمههای اخیر، برخورد قاطع قوه قضائیه با دانه درشتها بوده است. مصداق بارز این برخورد، روند رسیدگی به پرونده «بابک زنجانی» و حکم اعدام «مهآفرید خسروی» میباشد. نکته قابل توجه اینجاست که پس از اعدام این مفسد اقتصادی و خرسندی مردم از قاطعیت دستگاه قضاء رسانههای وابسته به طیف اصلاحطلب به روند این حکم اعتراض کردند. در همین زمینه هفتهنامه «صدا» وابسته به کارگزاران، با مذمت مبارزه با مفسدین دانهدرشت اقتصادی مینویسد:«اعدام مهآفرید خسروی، در میان فعالان اقتصادی نگرانیهای بسیاری را دامن زده است».
سومین علت این هجمه گسترده نیز برخی تغییرات در روند پیگیری پرونده «م.ه» به اتهام دست داشتن در فتنه 88 و مفاسد مالی است. این تغییرات که باعث سرعت گرفتن رسیدگی به این پرونده میشود، باعث عصبانیت برخیها شده است.
هجمههای چندجانبه علیه قوه قضائيه در حالی است که رهبرمعظم انقلاب در دیدار اخیر رئیس و مسئولان عالی دستگاه قضایی با ایشان با اشاره به مواضع بسیار خوب، متقن، مستدل و منطقی آیتالله آملی لاریجانی در مسائل گوناگون، از عملکرد ایشان و مدیران دستگاه قضا تشکر و شش اولویت اصلی را برای دوره جدید 5 ساله آیتالله آملی لاریجانی تبیین کردند.
تذکر جامعه مدرسین به دولت
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از چند تذکر محرمانه و فوقمحرمانه این تشکیلات سیاسی-مذهبی به رئیسجمهوری خبر داد.
به گزارش خبرگزاری آنا آیتالله یزدی دبیر شورای عالی حوزه علمیه قم در گفتگو با سایت حوزوی مباحثات گفت: «در این اواخر، جامعه مدرسین چند تذکر به رئیسجمهور محترم داده است. ولی من مطمئنم اگر آقای رئیسجمهور توجه نکند، همین جامعه مدرسین، همین مواردی که محرمانه و فوق محرمانه تذکر داده شده است را ممکن است رسما تذکر بدهد. روزی هم ممکن است رودرروی همدیگر قرار بگیرند. نمونههایی در دوره احمدینژاد وجود داشت و اقدامات لازم انجام گرفت.»
وی در بخش دیگری از این مصاحبه اظهار کرد: همان روحانیونی که کمک کرده بودند و برای آقای احمدینژاد از آبرویشان مایه گذاشته بودند، به او تذکر دادند ولی گوش نکرد. در حقیقت در ماههای آخر، اعتبار او به سختی آسیب دید. همان روحانی محترمی که واقعا برای روی کار آمدن آقای احمدینژاد هزینه کرده بود و شخصیت و آبرویش را صرف کرده بود، وقتی دید که حرف گوش نمیدهد، همان روحانی محترم وارد بحث شد و گفت برای من احمدینژاد ملاک نیست، دین خدا ملاک است. شنوندگان متوجه شدند که احمدینژاد تا زمانی که با مسائل دین، همراه باشد با او همراهاند.»
آمریکا میداند در عراق ایران حرف اول را میزند
«قاسم سلیمانی ژنرال بدون سایهای است که از افغانستان تا عراق و لبنان و غزه و سوریه نفوذ دارد».
صدای آمریکا ضمن انتشار این تحلیل نوشت: آنچنان که میگویند، شبحی هولناک یا سرداری مخفوف نیست؛ شبکههای اینترنتی، پر است از تصاویر و ویدئوهایی از او؛ از نوجوانی تا به امروز. نام قاسم سلیمانی، فرمانده 57 ساله نیروی قدس سپاهپاسداران ایران، امروز در بیشتر اخبار مربوط به خاورمیانه به چشم میخورد. یک هفته پیش داعش در اعلامیهای، سلیمانی و سپاهقدس را مانع تداوم پیروزیهایش خواند؛ پیش از آن، مخالفان بشار اسد در سوریه، او و نیروهایش را عامل موفقیت دمشق دانسته بودند. به نظر بسیاری از ناظران تحولات خاورمیانه، او تصمیمگیرنده اصلی درباره کشورهایی نظیر سوریه، عراق، لبنان و افغانستان است.
سرلشگر پاسدار اهل کرمان، فرماندهی سپاهی با حدود 15 هزار نیرو را به عهده دارد. سپاهقدس، که نیروی برون مرزی سپاه پاسداران ایران محسوب میشود، با فعالیتهایی نظیر کمک به چریکهای کرد برای جنگ با صدام و کمک به جنگجویان افغانستان برای مقابله با نیروهای شوروی کار خودش را آغاز کرد، اما به مرور دامنه فعالیتش به تمام منطقه خاورمیانه کشیده شد. این سپاه از سال 1997 میلادی (1376 خورشیدی) توسط رهبر ایران به قاسم سلیمانی سپرده شد.
صدای آمریکا ادامه میدهد: سلیمانی یک نظامی عالیرتبه و با سابقه در ایران است؛ وقتی مجلسی برای درگذشت مادرش برگزار میکند، چهرههایی مانند پسر رهبر ایران، اعضای کابینه دولت حاضر و دولتهای گذشته، نمایندگان مجلس و روحانیون برجسته، فرماندهان حاضر و پیشین سپاه پاسداران و نیروهای نظامی دیگر، مقامات دستگاه قضایی و حتی بعضی از دیپلماتهای خارجی در ایران، برای تسلیت گفتن به او صف میکشند، آن هم در حالی که پسر عماد مغنیه، فرمانده کشته شده حزبالله لبنان پشت سرش ایستاده است. از این رو میتوان حدس زد که دامنه نفوذ او از ایران گرفته تا لبنان و سوریه تا چه حد وسیع است. اما در واقع فعالیتهای او در عراق بود که نام قاسم سلیمانی را برای نخستینبار بر سر زبانها انداخت.
در ادامه این گزارش آمده است: اگر چه قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران سال 1997 به فرماندهی این نیرو رسید، اما نام او برای نخستینبار پس از حمله آمریکا به عراق در رسانههای غربی به میان آمد. مخالفان شیعه صدام حسین و چریکهای کرد عراق، که از زمان جنگ ایران و عراق مورد حمایت سپاه پاسداران ایران بودند، با سرنگونی صدام به عراق بازگشتند تا در سرنوشت آینده آن کشور نقش داشته باشند. در این بین سلیمانی یک وجه مشترک با این گروهها داشت؛ او هم 8 سال در جنگ ایران با عراق، با نظامیان صدام جنگیده بود. چند سال پس از سرنگونی صدام بود که به تدریج مقامهای میانی کردستان عراق و برخی مقامهای حکومت مرکزی در بغداد، از قاسم سلیمانی به عنوان تصمیمگیرنده شماره دو ایران درباره عراق پس از آیتالله علی خامنهای یاد کردند. به نوشته روزنامه «کریستین ساینس مانیتور»، سال 2008 که نیروهای عراقی از سرکوب شورش شبه نظامیان شیعه طرفدار مقتدی صدر در بصره ناتوان بودند، میانجیگری سلیمانی بود که به مقامهای عراقی کمک کرد تا آرامش را به این شهر برگردانند.
صدای آمریکا تأکید کرد: سلیمانی بار دیگر در ناآرامیهای خونین و طولانی شهرک صدر، منطقه شیعهنشین تحت نفوذ مقتدی صدر در بغداد وارد صحنه شد. سفر هیاتی از عراق به تهران منجر به برقراری یک آتشبس در شهرک صدر شد که نشان از نفود ایران در میان گروههای عراقی داشت. اکتبر 2012، در حالیکه سلیمانی به همراه چند تن از مقامهای اطلاعاتی و امنیتی ایران به دلیل دست داشتن در سرکوب مردم سوریه و طراحی ترور سفیر عربستان در آمریکا، از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا تحریم شده بود، سوژه گزارش نیویورکتایمز شد. بنابراین گزارش، ژنرال دیوید پترائوس در نامهای به رابرت گیتس وزیر دفاع وقت ایالات متحده در سال 2008 به میزان نفوذ سلیمانی در عراق اشاره کرد و نوشت: آنچه این هفته پیش از همهچیز ما را غافلگیر کرد، نفوذ ایران در عراق بود. رسانههای کرد به او لقب ژنرال بیسایه دادهاند. او با طیفی از سیاستمداران عراقی نظیر طالبانی، عادل عبدالمهدی، حکیم، ابراهیم جعفری و... در ارتباط است.
همزمان با این تحلیل علیرضا نوریزاده به رادیو فردا گفت: آمریکا میداند ایران در عراق حرف اول را میزند و تأثیر خیلی زیادی به اعتبار نفوذش دارد.
همچنین مایکل سینک پژوهشگر اندیشکده موسسه واشنگتن با بیان اینکه ایران متحد آمریکا نیست، گفت: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دشمن سرسخت آمریکا در طول حمله و اشغال عراق بوده است.
یک عضو مجمع روحانیون میگوید شرایط مهیا نیست و گرنه مجمع روحانیون حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
سیدمهدی امام جمارانی در مصاحبه با روزنامه اجارهای آرمان گفته است: اگر موانع نباشد مجمع هم حرفهای خود را میزند اما حرف این است که موانعی وجود دارد که نمیتوانم حرفی بزنم. من در رابطه با دولت هنوز هیچ حرفی نزده بودم و برای خودم وظیفه میدانستم یک موقعی در تایید دولت صحبت کنم. آدم یک کلمه حرف میزند و اسباب ناراحتی برخی میشود، برای همین است که ما کنار هستیم. اگر موانع برطرف شود، میبینید که مجمع زنده است، حرف میزند و حرفهای زیادی هم برای گفتن دارد.
او همچنین با اشاره به برخی انتقادها نسبت به توافق ژنو گفت چرا برخی ادبیات به کار رفته از سوی دلواپسان ناخواسته با بدخواهان یکی شده است؟
درباره این اظهارات شایسته یادآوری است که مجمع روحانیون همه حیثیت و موجودیت خود را مدیون حضرت امام(ره) و سپس رهبر معظم انقلاب است اما اگر برخی از اعضای آن در برابر 2 فتنه 78 و 88 سکوت کردند، برخی دیگر از اعضای این گروه صراحتا از آشوبطلبان جانبداری کرده و در مرکزیت فتنهانگیزی قرار گرفتند. بدین ترتیب باید از آقای امام جمارانی پرسید آن هنگام که در نشریات اصلی اصلاحطلبان به مبانی دینی تفکر حضرت امام جسارت میشد یا ادعا میکردید خمینی به موزه تاریخ خواهد رفت و آن زمان که آشوبگران اجارهای علیه حضرت امام و ولایتفقیه و سپس اسلام و امام حسین(ع) هتاکی کردند، شماها کجا بودید تا از امام و اسلام و انقلاب دفاع کنید؟ و چه چیز مانع موضعگیری شما در مقابل ضدانقلاب و جریانهای استحاله شده و منافقان جدید بود؟! اعضای مجمع اگر زنده بودند در تمام هجمههای فرهنگی و سیاسی دشمنان و گروهکها چرا به میدان نیامدند و لااقل از حیثیت خود دفاع نکردند؟ آیا این وضعیت همان تعبیر امیرمومنان علیهالسلام نیست که میفرمایند هرکس امر به معروف و نهی از منکر را ترک کند، مردهای در میان زندگان است؟! آیا برای دفاع از انقلاب و اسلام و ولایت فقیه، باید شرایط فراهم شود؟!
بررسی شگردهای بازگشت به سیاست در جلسات محفلی افراطیون
خاتمی در جلسه تعدادی از اصلاحطلبان خواستار مصادره شهید مطهری شد.
به گزارش جهان، وی در جلسهای که با حضور تعدادی از روحانیون اصلاحطلب تشکیل شده، گفته است: بخش روحانیت در جبهه اصلاحطلبی ضعیف است. طرف مقابل خیلی چیزها را دارد به نفع خود مصادره میکند؛ مثلاً شهید مطهری کاملاً به نفع آنها مصادره شده است، در حالی که ما باید همین کاری که علی مطهری میکند و هر از گاهی نقل قولهایی از شهید مطهری به نفع جریان ما منتشر میکند، ما هم باید مطالب مشابه را استخراج کنیم و این انحصار را از دست آنها خارج کنیم.
پیش از این شبکه دولتی انگلیس از علی مطهری به عنوان اصلاحطلب جدید یاد کرده بود.
یادآور میشود اندیشههای شهید مطهری منطبق با مبانی اسلام و انقلاب اسلامی است و آن شهید والامقام جان خود را بر سر دفاع از حریم اسلام و انقلاب در برابر جریانهای نفاق و التقاطی قرار داد. جریانهای التقاطی بعدها با نفوذ در میان مدعیان اصلاحطلبی، به باز تولید نفاق در قوارههای جدید پرداختند و به معارضه با انقلاب اسلامی از این طریق پرداختند.
به گزارش جهان نیوز همچنین عبدالله نوری در جلسهای گفته است: ما اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم، تقابل نظام و رهبری از اشتباهات ما بود، مدیریت موضوعات در انتخابات آینده مهم است، اصلیترین کار ما سر و صدا نکردن است.
در این جلسه خاتمی ضمن تأیید اظهارات عبدالله نوری میگوید: حتی ما نباید تقابل با شورای نگهبان داشته باشیم و باید بدون تقابل کارمان را پیش ببریم. هر کاری با شورا داریم باید از طریق دولت و وزارت کشور کار را پیش ببریم و فعلاً هم در مقابل دولت ضمن همراهی باید در مقابل اختلافات سکوت کنیم.
این گزارش همچنین حاکی است اعضای حزب منحله مشارکت در چندین جلسه، موضوع چگونگی ادامه فعالیت سیاسی و حزبی خود را مورد بررسی قرار دادهاند. دو دیدگاه متفاوت مطرح شده است یکی اینکه با پا فشاری بر مواضع و نام حزب مشارکت، برای احیای حزب منحل شده تلاش شود. نظر دوم این بوده است که با تغییراتی در کادر رهبری و شورای مرکزی و تغییر نام، با مجوز یک تشکل سیاسی جدید که ایجاد حساسیت کمتری بکند، فعالیت خود را سامان دهند. ظاهراً دیدگاه دوم تصویب شده است.
اتحاد فتنهگران و مفسدان اقتصادی در هجمه به قوه قضائیه
همزمان با هفته قوه قضائیه، برخی جریانات داخلی، بخصوص مدعیان اصلاحات با ادعاهایی همچون اتهام عدم استقلال قوه قضائیه، نارضایتی شدید مردم و مذموم دانستن مونولوگ مدیران ارشد دستگاه قضا، هجمه گستردهای را علیه این قوه ترتیب دادهاند. بعنوان نمونه در همین زمینه، یکی از روزنامههای همسو با کارگزاران، روز گذشته در سرمقاله خود مدعی شد: «مردم از عملکرد قوه قضائیه راضی نیستند، هر چند مسئولان این قوه همواره از عملکرد خود اعلام رضایت میکنند و چنان مثبت گزارش میدهند که گویی هیچ ایراد و اشکالی وجود ندارد».
اما علت این هجمهها علیه دستگاه قضا چیست؟ اولین و اصلیترین علت هجمههای اینچنینی، موضع و برخورد قاطع قوه قضائیه با مسببین و متهمین فتنه 88 بوده که شخص آیتالله آملی لاریجانی به عنوان رئیس این قوه، نقش محوری را در این میدان داشته و بدون رودربایستی و ملاحظات معمول برخی چهرههای سیاسی، طی سالهای اخیر به افشای ماهیت مزدور و مزورانه فتنهگران پرداخته است.
دومین علت هجمههای اخیر، برخورد قاطع قوه قضائیه با دانه درشتها بوده است. مصداق بارز این برخورد، روند رسیدگی به پرونده «بابک زنجانی» و حکم اعدام «مهآفرید خسروی» میباشد. نکته قابل توجه اینجاست که پس از اعدام این مفسد اقتصادی و خرسندی مردم از قاطعیت دستگاه قضاء رسانههای وابسته به طیف اصلاحطلب به روند این حکم اعتراض کردند. در همین زمینه هفتهنامه «صدا» وابسته به کارگزاران، با مذمت مبارزه با مفسدین دانهدرشت اقتصادی مینویسد:«اعدام مهآفرید خسروی، در میان فعالان اقتصادی نگرانیهای بسیاری را دامن زده است».
سومین علت این هجمه گسترده نیز برخی تغییرات در روند پیگیری پرونده «م.ه» به اتهام دست داشتن در فتنه 88 و مفاسد مالی است. این تغییرات که باعث سرعت گرفتن رسیدگی به این پرونده میشود، باعث عصبانیت برخیها شده است.
هجمههای چندجانبه علیه قوه قضائيه در حالی است که رهبرمعظم انقلاب در دیدار اخیر رئیس و مسئولان عالی دستگاه قضایی با ایشان با اشاره به مواضع بسیار خوب، متقن، مستدل و منطقی آیتالله آملی لاریجانی در مسائل گوناگون، از عملکرد ایشان و مدیران دستگاه قضا تشکر و شش اولویت اصلی را برای دوره جدید 5 ساله آیتالله آملی لاریجانی تبیین کردند.
تذکر جامعه مدرسین به دولت
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از چند تذکر محرمانه و فوقمحرمانه این تشکیلات سیاسی-مذهبی به رئیسجمهوری خبر داد.
به گزارش خبرگزاری آنا آیتالله یزدی دبیر شورای عالی حوزه علمیه قم در گفتگو با سایت حوزوی مباحثات گفت: «در این اواخر، جامعه مدرسین چند تذکر به رئیسجمهور محترم داده است. ولی من مطمئنم اگر آقای رئیسجمهور توجه نکند، همین جامعه مدرسین، همین مواردی که محرمانه و فوق محرمانه تذکر داده شده است را ممکن است رسما تذکر بدهد. روزی هم ممکن است رودرروی همدیگر قرار بگیرند. نمونههایی در دوره احمدینژاد وجود داشت و اقدامات لازم انجام گرفت.»
وی در بخش دیگری از این مصاحبه اظهار کرد: همان روحانیونی که کمک کرده بودند و برای آقای احمدینژاد از آبرویشان مایه گذاشته بودند، به او تذکر دادند ولی گوش نکرد. در حقیقت در ماههای آخر، اعتبار او به سختی آسیب دید. همان روحانی محترمی که واقعا برای روی کار آمدن آقای احمدینژاد هزینه کرده بود و شخصیت و آبرویش را صرف کرده بود، وقتی دید که حرف گوش نمیدهد، همان روحانی محترم وارد بحث شد و گفت برای من احمدینژاد ملاک نیست، دین خدا ملاک است. شنوندگان متوجه شدند که احمدینژاد تا زمانی که با مسائل دین، همراه باشد با او همراهاند.»
آمریکا میداند در عراق ایران حرف اول را میزند
«قاسم سلیمانی ژنرال بدون سایهای است که از افغانستان تا عراق و لبنان و غزه و سوریه نفوذ دارد».
صدای آمریکا ضمن انتشار این تحلیل نوشت: آنچنان که میگویند، شبحی هولناک یا سرداری مخفوف نیست؛ شبکههای اینترنتی، پر است از تصاویر و ویدئوهایی از او؛ از نوجوانی تا به امروز. نام قاسم سلیمانی، فرمانده 57 ساله نیروی قدس سپاهپاسداران ایران، امروز در بیشتر اخبار مربوط به خاورمیانه به چشم میخورد. یک هفته پیش داعش در اعلامیهای، سلیمانی و سپاهقدس را مانع تداوم پیروزیهایش خواند؛ پیش از آن، مخالفان بشار اسد در سوریه، او و نیروهایش را عامل موفقیت دمشق دانسته بودند. به نظر بسیاری از ناظران تحولات خاورمیانه، او تصمیمگیرنده اصلی درباره کشورهایی نظیر سوریه، عراق، لبنان و افغانستان است.
سرلشگر پاسدار اهل کرمان، فرماندهی سپاهی با حدود 15 هزار نیرو را به عهده دارد. سپاهقدس، که نیروی برون مرزی سپاه پاسداران ایران محسوب میشود، با فعالیتهایی نظیر کمک به چریکهای کرد برای جنگ با صدام و کمک به جنگجویان افغانستان برای مقابله با نیروهای شوروی کار خودش را آغاز کرد، اما به مرور دامنه فعالیتش به تمام منطقه خاورمیانه کشیده شد. این سپاه از سال 1997 میلادی (1376 خورشیدی) توسط رهبر ایران به قاسم سلیمانی سپرده شد.
صدای آمریکا ادامه میدهد: سلیمانی یک نظامی عالیرتبه و با سابقه در ایران است؛ وقتی مجلسی برای درگذشت مادرش برگزار میکند، چهرههایی مانند پسر رهبر ایران، اعضای کابینه دولت حاضر و دولتهای گذشته، نمایندگان مجلس و روحانیون برجسته، فرماندهان حاضر و پیشین سپاه پاسداران و نیروهای نظامی دیگر، مقامات دستگاه قضایی و حتی بعضی از دیپلماتهای خارجی در ایران، برای تسلیت گفتن به او صف میکشند، آن هم در حالی که پسر عماد مغنیه، فرمانده کشته شده حزبالله لبنان پشت سرش ایستاده است. از این رو میتوان حدس زد که دامنه نفوذ او از ایران گرفته تا لبنان و سوریه تا چه حد وسیع است. اما در واقع فعالیتهای او در عراق بود که نام قاسم سلیمانی را برای نخستینبار بر سر زبانها انداخت.
در ادامه این گزارش آمده است: اگر چه قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران سال 1997 به فرماندهی این نیرو رسید، اما نام او برای نخستینبار پس از حمله آمریکا به عراق در رسانههای غربی به میان آمد. مخالفان شیعه صدام حسین و چریکهای کرد عراق، که از زمان جنگ ایران و عراق مورد حمایت سپاه پاسداران ایران بودند، با سرنگونی صدام به عراق بازگشتند تا در سرنوشت آینده آن کشور نقش داشته باشند. در این بین سلیمانی یک وجه مشترک با این گروهها داشت؛ او هم 8 سال در جنگ ایران با عراق، با نظامیان صدام جنگیده بود. چند سال پس از سرنگونی صدام بود که به تدریج مقامهای میانی کردستان عراق و برخی مقامهای حکومت مرکزی در بغداد، از قاسم سلیمانی به عنوان تصمیمگیرنده شماره دو ایران درباره عراق پس از آیتالله علی خامنهای یاد کردند. به نوشته روزنامه «کریستین ساینس مانیتور»، سال 2008 که نیروهای عراقی از سرکوب شورش شبه نظامیان شیعه طرفدار مقتدی صدر در بصره ناتوان بودند، میانجیگری سلیمانی بود که به مقامهای عراقی کمک کرد تا آرامش را به این شهر برگردانند.
صدای آمریکا تأکید کرد: سلیمانی بار دیگر در ناآرامیهای خونین و طولانی شهرک صدر، منطقه شیعهنشین تحت نفوذ مقتدی صدر در بغداد وارد صحنه شد. سفر هیاتی از عراق به تهران منجر به برقراری یک آتشبس در شهرک صدر شد که نشان از نفود ایران در میان گروههای عراقی داشت. اکتبر 2012، در حالیکه سلیمانی به همراه چند تن از مقامهای اطلاعاتی و امنیتی ایران به دلیل دست داشتن در سرکوب مردم سوریه و طراحی ترور سفیر عربستان در آمریکا، از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا تحریم شده بود، سوژه گزارش نیویورکتایمز شد. بنابراین گزارش، ژنرال دیوید پترائوس در نامهای به رابرت گیتس وزیر دفاع وقت ایالات متحده در سال 2008 به میزان نفوذ سلیمانی در عراق اشاره کرد و نوشت: آنچه این هفته پیش از همهچیز ما را غافلگیر کرد، نفوذ ایران در عراق بود. رسانههای کرد به او لقب ژنرال بیسایه دادهاند. او با طیفی از سیاستمداران عراقی نظیر طالبانی، عادل عبدالمهدی، حکیم، ابراهیم جعفری و... در ارتباط است.
همزمان با این تحلیل علیرضا نوریزاده به رادیو فردا گفت: آمریکا میداند ایران در عراق حرف اول را میزند و تأثیر خیلی زیادی به اعتبار نفوذش دارد.
همچنین مایکل سینک پژوهشگر اندیشکده موسسه واشنگتن با بیان اینکه ایران متحد آمریکا نیست، گفت: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دشمن سرسخت آمریکا در طول حمله و اشغال عراق بوده است.