درباره اقدام جدید توئیتر در مسدودسازی حسابهای «ایران دیس اینفو»
رسوایی پس از رسوایی
فرزاد میرحمیدی
زندگی انسان امروز در میان امواج هر روز شبکههای اجتماعی به سطحی از سرگشتگی و استئصال رسیده است که حتی رسواییهای بزرگ را برای بقا در این فضای غیرحقیقی به جان میخرد. بار دیگر خبر رسواییهای دیگری از توییتر، نشان از نقش برجسته چنین ابزارهای چند رسانهای برای اهداف طبقهبندی شده و چند منظوره مانند ایجاد پر و پا گاندا و سرکوب همزمان فرهنگی و سیاسی دارند. (1)
هنوز یکسال از زمانی که توییتر حساب صدها کاربر ایرانی را به اتهام بات بودن و فعالیت برای جمهوری اسلامی ایران بست، نمیگذرد که باز هم خبرهایی از مسدودسازی دهها حساب کاربری دیگر در آمریکا به گوش میرسد. ولی اینبار به اتهامی معکوس!
ماجرا مربوط میشود به پروژه «ایران دیس اینفو» (Iran Disinfo) و سازمان تعاملات جهانی وابسته به وزارت خارجه آمریکا که با بودجه یک و نیم میلیون دلاری این پروژه را برای مقابله با آنچه اصطلاحا پرو پا گاندای ایران مینامند، راهاندازی کرد.
برت بروئن- مدیر اسبق سازمان تعاملات جهانی- در مورد این پروژه و دلایل راهاندازی آن میگوید: «تجربیات ما در مبارزه با پروپاگاندای القاعده باعث شده که محدوده کارمان را گسترش دهیم و به فکر برنامهای برای مقابله با روسیه، چین و ایران هم باشیم.» (2) بدین ترتیب سازمان تعاملات جهانی بودجهای 9 میلیون دلاری برای ایران اختصاص داد که پس از بودجه روسیه و بودجه گروههای تندرو در رده سوم بودجهای شورای امنیت داخلی ایالات متحده (کارفرمای پیشین سازمان) برای مقابله با فعالیتها و اطلاعات در حوزه شبکههای اجتماعی قرار میگیرد. از این مقدار (9 میلیون دلار)، یک و نیم میلیون دلار برای پروژه «ایران دیس اینفو» اختصاص یافت که با پرداخت نزدیک 300 هزار دلار به مریم معمار صادقی (مدیر موسسه توانا که پیشتر هم پولهای کلانی از دولت آمریکا برای فعالیتهای رسانهای علیه ایران دریافت کرده بود) آغاز به کار کرد. اما هنوز چندی از اجرای پروژه نگذشته بود که پروژه تعلیق شد و توییتر خبر از مسدودسازی دهها حساب جعلی داد که به صورت هدفمند از جانب «ایران دیس اینفو» به روزنامهنگاران و فعالان حقوق بشر در ایالات متحده حمله میکردند.
موضوع این بود که «ایران دیس اینفو» به کاهدان زده بود! و مدیر آن مریم معمار صادقی- که از دگمترین مخالفان جمهوری اسلامی در ایالات متحده به شمار میرود- از شوق پول بادآورده شروع به حملههای چشم و گوش بسته، حتی به شهروندان آمریکایی کرده بود و خودی و غیرخودی را با هم زده بود.
برای مثال یکی از کسانی که مورد حملههای توییتری «ایران دیس اینفو» قرار گرفته بود، تارا سپهریفر- شهرون آمریکایی و یکی از پژوهشگران سازمان حقوق بشر- است که در توییتی از مخاطبان خود خواسته بود چنانچه تحریمهای ایالات متحده موجب کمبود دارو در ایران شد است را گزارش دهند. «ایران دیس اینفو» در پاسخ به او توییت کرده بود؛ «خانم سپهریفر حامی شاخه معتدل رژیم جمهوری اسلامی است که به جای مستند کردن اطلاعات بازداشتیها در ایران، دنبال مستند کردن ادعاهای ظریف است.» (3)
حملاتی اینچنینی، به تعدادی از روزنامهنگاران- از جمله برخی روزنامهنگاران BBC- و دیگر شهروندان آمریکایی، سرانجام منجر به تعلیق پروژه از سوی سازمان تعاملات جهانی (وابسته به وزارت خارجه ایالات متحده) شد و چندی بعد توییتر خبر از مسدودسازی چندین حساب کاربری به اصطلاح جعلی مربوط به «ایران دیس اینفو» داد. یک مقام وزارت خارجه آمریکا در ارتباط با تعلیق این پروژه گفت: «مجریان این پروژه پا در حوزههای گذاشته بودند که در پروژه تعریف نشده بود.» (4) و به عبارت دیگر پایشان را بیشتر از گلیمشان در شبکههای اجتماعی دراز کردهاند. جدا از بیاخلاقیهای فردی و اجتماعی و تبدیل انسان به سوژههای ذهنی و سیاسی، واقعیت این است که شبکههای اجتماعی چنان پایشان را در زندگی انسان امروز دراز کردهاند که هر روز در میان امواج سرگشتگی و استئصال دست و پا میزنند و رسوایی پس از رسوایی به بار میآورند که گاه حتی دامن اربابان و کارفرمایان خود را هم میگیرد. یکبار فیسبوک و اخبار جعلی و بار دیگر توییتر و حسابهای جعلی!
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. پیش از این در مورد تاثیرات اخلاقی و فرهنگی شبکههای اجتماعی در جوامع امروزی گفتهایم. از جمله در روزنامه کیهان، شماره 21853، هفتم اسفند 1396، صفحه 8، «شبکههای اجتماعی و آدرسهای غلط».
2. نقل از BBC: 18 ژوئن 2019.
3. همان: 25 آپریل 2019.
4. همان 18 ژوئن 2019