راهکارهای قرآنی برای حفظ و رونق کشاورزی
علی جواهردهی
امنیت غذایی، از مهمترین دغدغههای هر موجود زنده در دنیا است؛ زیرا بقایش به آن بستگی دارد. بر همین اساس گفته شده که سعادت و خوشبختی در تامین نان و امان است که از آن به آسایش و آرامش تعبیر میشود؛ زیرا ناناشاره به اقتصاد و آسایش و جنبه مادی بشر و امان ناظر به جنبه آرامشی روان است. هر چند که در دنیا به طور کامل و جامع و ابدی، چنین آسایشی و آرامشی فراهم نخواهد شد؛ اما اگر انسان مسیر درستی را بپیماید، در همین دنیا به سطح قابل قبولی از آرامش و آسایش میرسد، به طوری که امنیت نان و امان وی تامین میشود و هیچ مشکلی برای بقای تن و روان وی ایجاد نمیشود. نویسنده در این مطلب راهکارهای قرآنی برای تامین اقتصاد کشاورزی و حفاظت و صیانت از آن را تبیین کرده است.
***
اهمیت کشاورزی
یکی از مهمترین راههای تامین اقتصاد و نان، کشاورزی در کنار دامداری و صید جانوران دریایی است. آنچه با اهمیتتر از همه است، تامین امنیت غذایی است که ضامن بقای تن انسان است؛ از این رو در آیات قرآن از اطعام برای رهایی از گرسنگی به عنوان مهمترین جنبه مادی سعادت در کنار تامین امنیت جانی برای تامین سعادت روانی سخن به میان آمده است و خدا میفرماید: الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ؛ خدایی که از گرسنگی غذایشان داد و از خوف در امنیت نگه داشت.(قریش، آیه 4)
خدا در آیات قرآن، به کشاورزی و دامداری اهمیت بسیاری داده است؛ زیرا از طریق این روشها است که امنیت غذایی برای بقای انسان فراهم میآید.
البته از نظر قرآن، آنچه که انسان انجام میدهد، کشت و کار است نه کشاورزی؛ زیرا او تنها کاری که انجام میدهد، شخمزنی و دانهپاشی و خاکپاشی و به تعبیر قرآنی «حرث» است؛ نه آنکه «بذر» را «ورز» دهد و در مقام «زارع» باشد. خدا بصراحت بیان میکند: أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ؛ آيا آنچه را كشت مى كنيد ملاحظه كردهايد؛ آيا شما آن را کشاورزی مىكنيد يا ماييم كه زراعت مىكنيم؟ اگر بخواهيم قطعا خاشاكش مىگردانيم. پس در افسوس و تعجب مىافتيد. (واقعه، آیات 63 تا 65)
واژه «حرث» به معنای شخم زدن و کشت کردن است؛ اما واژه «زرع» به معنای پرورش گیاه و تبدیل دانه و بذرهایی چون گندم و جو یا شاهی و تره و جعفری به گیاه است. از نظر قرآن، کاری که انسان انجام میدهد، همان «حرث» است نه «زرع»؛ زیرا تصرفات تکوینی در چیزی از مقام «ربوبیت» الهی است که مقام پروردگاری است و انسانهای عادی که تصرفات تکوینی ندارند، نمیتوانند تصرفات تکوینی در چیزی، داشته باشند که مربوط به حوزه ربوبیت است. از همین رو خدا انسان را کشتکار(حارث) میداند، نه زارع (کشاورز). در مسئله تولید نسل و تناسل نیز همین اتفاق میافتد؛ زیرا انسان تولیدکننده نطفه و تبدیل کردن آن به کودک نیست، بلکه این خدا است که در مقام خالقیت و ربوبیت این کار را انجام میدهد و مرد تنها «پرتابکننده منی» در رحم زن است. خدا میفرماید: ماييم كه شما را آفريدهايم، پس چرا تصديق نمىكنيد؛ آيا آنچه را كه به صورت نطفه فرو مىريزيد، ديدهايد؟؛ آيا شما آن را خلق مى كنيد يا ما آفرينندهايم؟! (واقعه، آیات 57 و ۵۹)
راهکارهای حفاظت از کشاورزی
انسانها در دنیا همواره گرفتار اقسام مصیبتها(بقره، آیه156)، آزمایشها(عنکبوت، آیات 2 و 3) و بلایا هستند، که بخشی ازآنها به شکل کیفر و مجازات گناهان است. به سخن دیگر، انسان با دو نوع مصیبت مواجه است، مصیبتهایی که ابتلا و آزمون الهی است؛ و مصیبتهایی که انسان به سبب گناهان و به عنوان کیفر و مجازات با آنها مواجه میشود.
هر دو نوع از مصیبتها میتواند نعمتی را از انسان سلب و به نقمت تبدیل کند. بنابراین ممکن است که نعمت آسایش و آرامش از انسان سلب شود و انسانها مثلا با بحرانهایی مانند سیل و زلزله و جنگ یا خشکسالی و ترسالی و مانند آنها مواجه شوند.
از نظر قرآن، کشاورزی نیز به عنوان یک بخش از زندگی مهم بشر نیز میتواند ابزاری برای کیفر یا ابتلاء باشد؛ البته این مصیبتها همواره در قالب ترسالی یا خشکسالی و سیل و امور طبیعی به کشاورزی وارد نمیشود، بلکه گاه به شکل دزدی و یا آفات گیاهی یا هجوم ملخ یا جانوری نمایان میشود؛ به عنوان نمونه قرآن میفرماید: و داود و سليمان را ياد كن هنگامى كه درباره آن كشتزار كه گوسفندان مردم شبهنگام در آن چريده(و آن را تباه کرده) بودند، داورى میکردند و ما شاهد داورى آنان بوديم. (انبیاء، آیه ۷۸)
هر آن چیزی که زینت زندگی دنیوی است میتواند به عنوان یک ابزار آزمونی و کیفری قرار گیرد که از جمله آنها زن و فرزند و مال و کشت است.(آل عمران، آیه 14)
پس احتمال اینکه کشاورزی انسان به سبب کیفر یا ابتلاء الهی آسیب ببیند وجود دارد، با این همه میتوان بهگونهای عمل کرد که آسیب کمتری به انسان وارد شود و حتی در ابتلا و آزمون سربلند شد یا کیفری را دفع و رفع کرد و حتی به جلب نعمت رسید. این امر در همه ابعاد زندگی از جمله در بخش کشاورزی امکانپذیر است. پس برای صیانت و حفاظت از نعمت کشاورزی و بهرهمندی از محصولات آن و نیز دفع آفات و بلایا میتوان از اموری سود برد که در آیات قرآن بیان شده است. از نظر قرآن این راهکارها را میتوان به دو دسته اصلی مادی و معنوی تقسیم کرد.
راهکارهای مادی برای افزایش یا صیانت از کشاورزی شامل اموری چون شخم مناسب، آبیاری(بقره، آیه 71)، سدسازی، بهبود و اصلاح خاک، صیانت از بذر و بهرهگیری از نظرات کارشناسی و مانند آنها اشاره کرد که در آیات قرآن از جمله آیات 47 تا 55 سوره یوسف و آیات سوره سباء بیان شده است.
اما راهکارهایی که مدنظر در این مقاله است، ناظر به راهکارهای معنوی است که به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود:
1- ایمان به خدا: یکی از مهمترین عوامل صیانت از کشاورزی و بهرهمندی بیشتر ایمان به خدا است؛ چنانکه خدا میفرماید: و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند، قطعا بركاتى از آسمان و زمين برايشان مىگشوديم ولى تكذيب كردند. پس به كيفر دستاوردشان گريبان آنان را گرفتيم. (مائده، آیه ۹۶) از این آیه به دست میآید که یکی از علل خشکسالی یا ترسالی شدید که موجب از میان رفتن برکت از جمله کشاورزی میشود، بیایمانی و تکذیب مردم نسبت به خدا و آموزههای وحیانی است. در حقیقت کفرگرایی و کفرگویی مردم موجب میشود تا خداوند آنها را این گونه کیفر دهد. لذا، اگر مردم بخواهند از برکات کشاورزی بهرهمند شوند میبایست اهل ایمان به خدا و آموزههای وحیانی آن باشند.(همان) ممکن است گفته شود که پس چرا کافران و غربیها از نظر بهرهمندی از برکات از جمله کشاورزی وضعیت بهتری از مسلمانان و امت اسلام دارند؛ در پاسخ باید گفت که اولا مسلمانان به آنچه میدانند و میگویند عمل نمیکنند که گناهی بزرگ است و مجازات آن را در دنیا متحمل میشوند(صف، آیات 2 و3)؛ از سوی دیگر، کافران نیز با انواع مصیبتها از جمله در کشاورزی مواجه هستند(توبه، آیه 69؛ روم، آیات 41 و 42)؛ سوم اینکه خدا برای کارهای نیک آنان پاداشی قرار داده که در همین دنیا از آن بهرهمند میشوند؛اما درآخرت بهرهای نخواهند داشت.(زخرف، آیات 32 تا 35؛ بقره، آیه 200)
2- تقوای الهی: چنانکه از آیه 96 سوره مائده به دست میآید مردم علاوه بر ایمان باید به تقوای الهی گرایش داشته باشند و بر خلاف آموزههای وحیانی عمل نکنند؛ یعنی همان طوری که به تصدیق علمی میپردازند و تکذیب نمیکنند، میبایست در حوزه عملکرد نیز به تصدیق عملی پرداخته و بر خلاف آموزههای وحیانی عمل نکنند؛ زیرا بسیاری از مشکلات در حوزههای گوناگون زندگی از جمله کشاورزی به سبب همین بیتقوایی و انجام کارهای زشت و گناه است. از همین رو در همین آیه علت از دست رفتن برکات بهخاطر دستاوردها و خلافکارهای امت بیان شده است. خدا در جایی دیگر نیز میفرماید که اگر فسادی در زمین و دریا و محیط زیست انسانی از جمله کشاورزی ایجاد شده است، به سبب بیتقوایی و عملکردهای غلط انسانهاست که بهعنوان کیفر، مبتلا به آن شدهاند؛ خدا میفرماید: به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده فساد در خشكى و دريا نمودار شده است تا سزاى بعضى از آنچه را كه كردهاند به آنان بچشاند، باشد كه بازگردند.(روم، آیه ۴۱) پس اگر در کشاورزی آفات رواج یافته یا سیلی آن را بر میدارد میبرد یا یخبندانی آن را نابود میکند یا باد سوزانی میسوزاند، همه آنها بخشی از کیفر الهی است که نصیب خلق از این طریق میشود. اما اگر انسان تقوای الهی را پیشه کند، بهطور طبیعی مورد عنایت قرار میگیرد و راهکارهایی برای برونرفت از مشکلات و همچنین رزق و روزی بیحساب نصیب او میشود و مثلا کشاورزی وی بهبود مییابد و محصولاتی میدهد که اصلا گمان نمیکرد در آن حد و اندازه از نظر کمی و کیفی این زمین این مقدار محصول خوب بدهد. خدا میفرماید: وَمَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ؛ هر کسی تقوای خدا پیشه کند خدا برایش راه برونرفت قرار میدهد و از جایی که گمان نمیکند روزی میدهد.(طلاق، آیات 2 و 3)
3- استغفار: گفتن «استغفرالله ربی و اتوب الیه» با اعتقاد میتواند نه تنها بلای آمده را رفع کند بلکه دفع بلا کرده و اجازه ندهد سیل و زلزله و ملخ و آفات دیگر از باد سرد و گرم زمین و کشت او را نابود کند و حتی موجب میشود تا باد مخالف به باد موافق تبدیل شود و او را بهرهمندتر از پیش کند. از این رو گفته شده که استغفار دفع و رفع بلا کرده و جلب منفعت میکند.
4- صدقه دادن و پرداخت حقوق مالی الهی: هرگونه انفاقات بهویژه صدقه باعث حفظ و صیانت کشاورزی از آفات و عاملی جهت جذب نعمت و افزایش آن است. ازنظر قرآن، در هر مالی حقی برای سائلان و محرومان قرار داده شده است.(معارج، آیات 24 و25؛ ذاریات، آیه 19) پس در محصولات کشاورزی نیز حقی است که باید پرداخت شود؛ عدم پرداخت آن به معنای ظلم به این دو دسته است و از مصادیق خوردن سهم دیگران است؛ پس کسی که بخواهد از بلا و آفات در کشاورزی در امان بماند میبایست از همان مال کشاورزی خویش صدقه بدهد و حقوق مالی سائل و محروم را پرداخت کند. خدا در قرآن بهصراحت بیان میکند که چگونه حتی نیت عدم پرداخت صدقه از سوی برخی از اهل اسلام و ایمان موجب شد تا خداوند محصولات باغی آنان را با بادی گرم یا سرد از میان ببرد و آن را نابود سازد. در قرآن آمده است: ما آنان را همان گونه كه باغداران را آزموديم، مورد آزمايش قرار داديم؛ آنگاه كه سوگند خوردند كه صبح برخيزند و ميوه آن باغ را حتما بچينند؛ ولى محروم و سائل را استثناء نکردند یا ما شاءالله نگفتند. پس در حالى كه آنان خوابیده بودند، بلايى از جانب پروردگارت بر آن باغ به گردش در آمد و باغ آفتزده و چیده شده گرديد و محصولات باغ از میان رفت؛ پس باغداران بامدادان يكديگر را صدا زدند كه اگر ميوه مىچينيد بامدادان به سوى كشت خويش رويد، پس به راه افتادند و آهسته به هم مى گفتند كه امروز نبايد در باغ بينوايى بر شما در آيد و صبحگاهان در حالى كه خود را بر منع بينوايان توانا مى ديدند، رفتند؛ و چون آن باغ ویرانه را ديدند گفتند: قطعا ما راه گم كردهايم و این باغ ما نیست؛ بعد دقت کردند و متوجه شدند که از محصول باغ محروم شدهاند.(قلم، آیات 17 تا ۲7) خدا در قرآن به این دسته افراد که به نوعی گرفتار بیتقوایی هستند، هشدار میدهد که از تدبیر خدا در امان نباشند، چرا که ممکن است از جایی که گمان نمیبرند، ضربه بخورند(مائده، آیات 96 تا 100) پس کسانی که میخواهند خدا را دور بزنند و مکری کنند که حقوق دیگران از سهم و قسط آنان داده نشود، خودشان از آن نعمت محروم میشوند؛ در حالی که اگر صدقه میدادند مال ایشان حفظ میشد بلکه برکت مییافت.
5- ماشاءالله گفتن: انسان هرکاری را که میخواهد انجام دهد افزون بر بسماللهالرحمنالرحیم باید با انشاءالله گفتن آن را تضمین کند، یعنی من کارم را انجام میدهم اگر مشیت الهی بخواهد به نتیجه میرسم. همچنین وقتی انسان نعمتی را دید یا خدا به او داد، با گفتن «ماشاءالله» آن را از تاثیر چشم زخم دور میسازد. پس همواره باید فعل خود را به مشیت الهی گره زد؛ زیرا این نشاندهنده اعتقاد به مالکیت خدا بر هستی از جمله فعل خودش است. در سوره کهف در داستان دو نفر باغدار که یکی باغش تخریب میشود، آمده است که آن دیگری به او گفت: وَ لَوْ لا اِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ ما شاءَاللهُ؛ چرا وقتی وارد باغ و بوستان خودت شدی «ماشاءالله» نگفتی. پس گفتن ماشاءالله موجب دفع خطر از کشاورزی و صیانت از آن میشود.
6- دعا: دعا در کنار دیگر اعمال عبادی نقش تعیینکنندهای در صیانت از محصولات کشاورزی و مانند آن دارد که در جای خود بیان شده است. انسان با دعا به توحید فعل نزدیک شده و از اینکه کسی را در این امور شریک قرار دهد رها میشود.
7- خواندن آیاتی خاص: به نظر میرسد که خواندن برخی از آیات قرآن از جمله آیات 63 تا 65 سوره واقعه در دفع بلا و رفع آن نقش اساسی دارد و میتوان ضامن محصولات کشاورزی باشد؛ زیرا این آیات به توحید فعل اشاره دارد و شخص را به این نکته توجه میدهد که همواره زراعت را از خدا بخواهد: أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ. این گونه است که دانه پرورش مییابد و همان طوری بیجان و مرده در زمین رها نمیشود و هیچ آفتی آن را نابود نمیکند مگر آنکه مشیت الهی به ابتلای شخص باشد که جزو اموری است که هیچ امری آن را دفع نمیکند.