4اقدام اساسی کشورهای مستقل برای مقابله با سلطهگری آمریکا
یکی از مهمترین چالشهای جهان امروز اقدامات یک سویه آمریکا و کنگره این کشور برای اتخاذ اقدامات و تصویب قوانینی است که جنبه فرا ملی دارد و تحریمها و تعهداتی را به سایر کشورها تحمیل میکند. این نوع قوانین و اقدامات یقینا برخلاف حقوق ملتها و دولتهای مستقل دنیاست که این روزها با اعتراض و انتقاد بسیاری از کشورها و مجامع حقوقی و بینالمللی مواجه شده است. آمریکا برای رسیدن به اهداف اقتصادی- سیاسی و استمرار سلطهگری خود در جهان ابزارهای قدرتمندی نیز در اختیار دارد که با بهرهگیری از آنها تا به امروز نظم و امنیت جهانی را به گروگان گرفته است.
بعد از جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۴، ۴۳۰ نفر از ۴۴ کشور جهان به دعوت روزولت، رئیسجمهور وقت آمریکا، در شهر برتون وودز گرد هم آمدند تا نظام پولی جدید را برای تسهیل تجارت پایه ریزی کنند، چرا که معتقد بودند در صورتی که کشورها به یکدیگر وابستگی متقابل داشته باشند، احتمال بروز جنگهای جهانی کمتر میشود. در این کنفرانس، هیئت آمریکایی پیشنهاد داد برای تبادلات مالی بینالمللی از دلار استفاده شود، اما پیشنهاد دیگری نیز توسط جان مینارد کینز، اقتصاددان مشهور انگلیسی مطرح شد.
کینز پیشنهاد داد به جای دلار آمریکا یا پوند انگلیس، یک واحد پول بینالمللی بهنام بنکر ایجاد شود که واحد پول هیچ کشوری نباشد و مبنای تجارت بینالمللی قرار گیرد. هیئت نمایندگی آمریکا برای مرتفع شدن نگرانیهای کینز در مورد انتشار دلار بدون پشتوانه، پذیرفت که طلا را پشتوانه دلار قرار دهد؛ بهگونهای که هر اونس طلا ۳۵ دلار باقی بماند. اما هزینههای سنگین جنگ ویتنام برای آمریکا باعث شد ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۱، تعهدش را با ۴۴ کشور جهان زیر پا بگذارد و اعلام کند که از این پس رابطهای میان ارزش دلار و طلا برقرار نخواهد بود. از این واقعه به نام شوک نیکسون یاد میکنند، که باعث شد تا امروزه کشور آمریکا هر مقدار که بخواهد دلار چاپ کند و امروزه هر انس طلا حدود ۱۳۰۰ دلار باشد!
امروزه دلار در ۸۵ درصد معاملات بین کشورها استفاده میشود و به همین دلیل تا بهحال منافع بسیار زیادی برای آمریکا داشته و دارد، که عبارتاند از منافع سیاسی و اقتصادی. منافع سیاسی دلار برای آمریکا این است که از آنجا که انجام معاملات به واحد پول هر کشوری مستلزم نظارت بانک مرکزی آن کشور است تا خلق پول، خارج از کنترل بانک مرکزی آن کشور صورت نگیرد؛ لذا مبادلات تجاری به دلار در سراسر جهان تحت کنترل و نظارت بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) صورت
میگیرد.
در این صورت هر بانکی که بخواهد عملیات بانکی دلاری انجام دهد باید از بانک مرکزی آمریکا مجوز بگیرد. بنابراین ایالات متحده میتواند با تصویب قوانین یک جانبه، بانکهای ذیل نظام پرداخت دلار را وادار به محدود کردن نقل و انتقالات دلاری کشورهای مخالف آمریکا و حتی مسدود کردن داراییهای دلاری این کشورها کند.
دلار اهرم آمریکا برای تسلیم کشورهای مستقل
به عبارت سادهتر دلار و سلطه این ارز بر تبادلات مالی دنیا موجب شده است آمریکا از این اهرم بهعنوان یک وسیله همچون یک گلوله برای فشار و تسلیم کشورهای مستقلی که به خواستههایش تن نمیدهند استفاده کند.
چندی پیش سرگی لاوروف؛ وزیر امورخارجه روسیه، طی مصاحبهای با شبکه تلویزیون یک این کشور گفت که آمریکا بهصورت عمدی ارزش دلار بهعنوان پول ملی خود را دستکاری میکند و از آن بهعنوان یک اهرم برای مجازات دیگر کشورها استفاده میکند.
وی ادامه داد که آمریکا برای مجازات کشورها، به سرعت دسترسی آنها به خدمات بانکی دلاری را متوقف کرده و دسترسی دیگر کشورها که با کشور مذکور ارتباط دارند را نیز به دلار مسدود میکنند.
لاوروف میگوید دهههاست که همه امیدوارند آمریکا بهعنوان منتشرکننده دلار بهعنوان ارز مرجع بینالمللی به وظایف خود در قبال آن عمل کند. اما حالا شاهد آن هستیم که آمریکا در حال دستکاری ارزش دلار براساس امیال خود است.
نمونه اخیر آن توقیف داراییهایی ونزوئلا در جریان کودتای آمریکایی علیه این کشور بود. اواخر سال گذشته کاخ سفید با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که تمامیداراییهای ونزوئلا در آمریکا در اختیار خوآن گوآیدو، عامل دستنشانده آمریکائیها در جریان کودتا علیه دولت قانونی این کشور قرار گرفته است. در این اطلاعیه تصریح شده بود کنترل ذخایر ونزوئلا در بانک مرکزی آمریکا و سایر نهادهای اقتصادی به آنچه او را «نماینده مشروع دولت ونزوئلا» نامیدند واگذار شده است.
این در حالی است که آمریکاییها طی سالهای اخیر با اعمال تحریم علیه ایران، روسیه و چین و برخی کشورهای مستقل دیگر به کمک اهرم دلار، طی سالهای اخیر لطماتی را به اقتصاد این کشورها وارد کرده و مشکلاتی متعددی را بر سر راه مراودات تجاری این کشورها بهوجود آورده است.
دلارزدایی؛ راهبردی موثر برای کشورهای مستقل
ایران، روسیه و چین بهطور کامل درک کردهاند که اتحاد و همکاری تنها وسیله برای تقویت متقابل در برابر آمریکا است و در طول دهههای اخیر روابط بین این سه کشور نیز تقویت شده است.
رویدادهایی مانند جنگ در سوریه، توطئه کودتا علیه ونزوئلا، بمباران لیبی، سرنگونی نظم دموکراتیک در اوکراین، تحریم علیه ایران و فشار مستقیم اعمال شده به پکن در دریای چین، یکپارچگی و اتحاد میان کشورهایی را که در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی اشتراکات کمی داشتند را بیشتر نموده است.
این در حالی است معرفی یوان به سبد بینالمللی صندوق بینالمللی پول، توافقنامههای جهانی بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا (AIIB) و اعتراضات چین در برابر رفتار سازمان تجارت جهانی (WTO)، همگی زنگ هشداری برای استراتژیستهای آمریکایی است تا فرسایش و ناکارآمدی دلار را ببینند.
در روسیه، بانک مرکزی تصمیم گرفته که ذخایر دلاری را کنار گذاشته و به جای آن ارزهای ملی مانند روپیه هند و یوآن چین را مورد استفاده قرار دهد.آژانسهای رتبه بندی اعتبار کمتری دارند و به ابزاری جهت دستکاری بازارها به نفع منافع خاص ایالات متحده تبدیل شدهاند.آژانسهای رتبه بندی مستقل چین و روسیه تأییدی بر استراتژی پکن و مسکو برای تضعیف نقش آمریکا در اقتصاد است.
دلار زدایی از اقتصاد جهانی به سرعت در حال انجام است. و بهطور روزافزونی کشورها توافق میکنند تا مبادلات خود بوسیله ارزهای ملی خود و بدون استفاده از دلار انجام دهند.این اقدام دو نوع منفعت برای کشورها ایجاد میکند؛ یک، کاهش نقش دلار در امور کشور و دوم، افزایش همکاری بین کشورهای متحد.
این در حالی است که نیاز به روسیه، چین و ایران برای یافتن یک سیستم اقتصادی جایگزین برای تامین عناصر حیاتی اقتصاد داخلی لازم است. سقوط بازار سهام در چین، کاهش ارزش روبل در روسیه و تحریمهای غیرقانونی اعمال شده علیه ایران نقش محوری در تمرکز ذهن مسکو، تهران و پکن برای حذف سیستم مالی فریبنده و فاسد آمریکا که منجر به بحران مالی سال ۲۰۰۸ شد، دارد.
پیمانهای پولی؛ ابزار عبور از خودکامگی آمریکا
نادیده گرفتن مشکل ناشی از مرکزیت دلار، تنها تأثیر و نقش آمریکا را در اقتصاد جهانی افزایش خواهد داد. بنابراین ضروری است تا کشورها با پیداکردن نقاط همگرایی بر علیه سلطه آمریکا اقدام کنند.
در همین راستا تا کنون بیش از ۴۰ کشور مختلف دنیا حدود ۶۰ پیمان پولی را بین خود منعقد کردهاند که چین از لحاظ تعداد این پیمانها در بالای لیست قرار دارد. در سال ۲۰۱۴ بحران اوکراین باعث ایجاد تنش میان روسیه و غرب شد. سیاستمداران آمریکایی تصور میکردند که میتوانند با استفاده از تحریم روسیه را هم مثل ایران زمینگیر کنند. اما واکنش روسیه (برخلاف ایران!) بسیار فعالانه بود. روسیه پیمانهای پولی خود با چین را توسعه داد و بزرگترین قرارداد انرژی دنیا را با مبلغی معادل ۴۰۰ میلیارد دلار با چین به امضا رساند تا تقاضا برای دلار را کاهش دهد و تحریمهای آمریکا را بیاثر کند.
اما دولت ایران، علیرغم اینکه ۴ کشور از جمله روسیه، هند، پاکستان وترکیه پیشنهادهایی را مبنی بر تجارت با پیمان پولی دوجانبه مطرح کردهاند، متأسفانه تا کنون اقدامیموثر، جدی و عملیاتی در این زمینه انجام نداده است.
مقابله حقوقی منسجم کشورهای مستقل علیه آمریکا
موضوع حائز اهمیت دیگر اقدامات یک سویه آمریکا و کنگره این کشور برای اتخاذ اقدامات وتصویب قوانینی است که جنبه فرا ملی دارد وتحریمها و تعهداتی را به سایر کشورها تحمیل میکند. آمریکا با قلدری و زیر پا گذاشتن ابتداییترین موازین حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل متحد همواره درصدد بوده تا اعمال فشار مضاعف و تعقیب اهداف و منافع نامیمون خود را ازطریق نهادهای بینالمللی خصوصا شورای امنیت پیش ببرد. این نوع قوانین و اقدامات یقینا برخلاف حقوق ملتها و دولتهای مستقل دنیاست وتسری قوانین داخلی به حقوق بینالمللی از ناحیه آمریکا موضوعی است که این روزها با اعتراض وانتقاد بسیاری از کشورها و مجامع حقوقی و بینالمللی مواجه شده است که جای بسی خوشحالی دارد.
در همین راستا، یکی از اقدامات بسیار مهم جهت تحت فشار گذاشتن دولت آمریکا، میتواند رایزنی با روسیه و چین، و دیگر کشورهای مستقل، در زمینه طرح قطعنامهای در سازمان ملل علیه تحریمهای یکجانبه آمریکا و همچنین تلاشهای این کشور برای تشکیل ائتلافهای بینالمللی علیه کشورهای هدفش باشد.
اتخاذ رویه افزایش فشار بینالمللی بر آمریکا، پیامدهای مثبت زیادی خواهد داشت.
نزدیکتر کردن کشورهایی که اگرچه در سراسر جهان وجود دارند و تعدادشان هم کم نیست، اما در حال حاضر تکتک مقابل آمریکا ایستادهاند، موجب میشود تا ائتلافی گسترده و قدرتمند علیه واشنگتن تشکیل شود.
این ائتلاف فراتر از بلوکهای شرق و غرب، و هدف مشترکش مقابله با انحصارطلبی آمریکاییها و اقدامات یکجانبه کاخ سفید علیه تمام دنیا، از آسیا گرفته تا اروپا، و آفریقا گرفته تا آمریکای لاتین، خواهد بود.
تشکیل ائتلافی فراگیر علیه انحصارطلبی آمریکا
در پی تشکیل چنین ائتلافی، خودبهخود جنبش جهانی ایجاد شده مبنی بر حذف دلار از مبادلات بینالمللی نیز تقویت خواهد شد. این جنبش که اکنون کشورهای متعددی از جمله ایران، روسیه، چین، اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی،ترکیه، ونزوئلا و عراق به آن پیوستهاند. مهمترین و قدرتمندترین اهرم آمریکا برای اِعمال تحریمهای یکجانبه اقتصادی علیه کشورهای دیگر را از واشنگتن خواهد گرفت.
تشکیل یک ائتلاف علیه آمریکا یک پیامد بسیار مهم دیگر هم به دنبال خواهد داشت: مقابله با ائتلافهایی که محور آنها آمریکاست. به اینترتیب لزوم پیوستن به آن دسته از نهادها یا توافقهای بینالمللی که محوریت آنها آمریکا و منافع نامشروع این کشور هستند، برای کشورهای دیگری از میان خواهد رفت که به دنبال استقلال و بنابراین ناگزیر از مقابله با واشنگتن هستند.
بهعنوان نمونه، اگر این ائتلاف ضدآمریکایی، نهادی مستقل را برای مقابله واقعی با «پولشویی و تأمین مالی تروریسم» تشکیل دهد، آنگاه دلیلی وجود نخواهد داشت تا کشورهایی مانند ایران به کنوانسیونهایی نظیر «کارگروه اقدام مالی» (FATF) بپیوندند که در پشت پرده بنیانگذاری آنها هدفی جز مقابله با محور مقاومت و تحمیل قوانین و خواستههای همسو با آمریکا به کشورهای مستقل و آزادیخواه جهان وجود نداشته است.