اخبار ویژه
روزانه 30 میلیون لیتر اضافه مصرف بنزین حاصل حذف کارت سوخت
حذف کارت سوخت موجب شد به مدت 3 سال، روزانه 30 میلیون لیتر بنزین بیشتر در کشور مصرف شود.
روزنامه جوان در یادداشتی خاطرنشان کرد: میانگین مصرف روزانه بنزین به 100 میلیون لیتر رسیده است؛ مصرفی که رهبر معظم انقلاب سال گذشته به آن اشاره کردند و از دولت خواستند برای کنترل مصرف برنامهریزی درستی را در دستور کار قرار دهد. افزایش مصرف بنزین که بزرگترین نتیجه حذف مکانیزمهای کنترلی و مدیریت مصرف سوخت بود از یکسو و افزایش قاچاق بنزین از سوی دیگر موجب شده است تا دولت یکبار دیگر کارت سوخت را به کار بگیرد.
کارت سوخت از دولت نهم تا دو سال نخست دولت یازدهم توانسته بود نقش مهمی در کاهش مصرف و ذخیره میلیاردها دلار برای کشور ایفا کند. اما وزارت نفت در یک حرکت سیاسی و غیرکارشناسی بهصورت عجیبی به حذف کارت سوخت رأی داد و در مقابل هر نوع راهکاری مواضع خودکامهگونهای را به نمایش میگذاشت.
وزیر نفت یکبار از کارت سوخت تمجید کرد و اندکی بعد آن را یک هزینه اضافی دانست. هزینه اضافهای که زنگنه میگفت مصرف بنزین را حدود 30 میلیون لیتر در روز افزایش داد و قاچاق سوخت را پررونقتر از گذشته کرد.
امیر وکیلزاده، مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی اخیراً رسماً اعلام کرد مهمترین هدف احیای کارت سوخت کاهش قاچاق سوخت است.
دفاعی که وکیلزاده از کارت سوخت میکند، تنها بخشی از استدلالهای منتقدان حذف کارت سوخت بود که حالا پس از سه سال از سوی یک مقام رسمی وزارت نفت اعلام میشود؛ سالهایی که با حذف کارت سوخت میلیاردها دلار به کشور آسیب وارد شد، سالهایی بود که وزارت نفت هیچ محلی به کارشناسان و نظرات آنها نمیداد و امروز بدون آنکه بخواهد اشتباه خود را بپذیرد، به مدافع بزرگ کارت سوخت تبدیل شده است. مدافعان امروز کارت سوخت، فراهمکننده بسترهای مالی جذابی برای واردکنندگان بنزین و قاچاقچیان بودهاند و به جای پاسخ دادن به اشتباهات خود، کارت سوخت را میستایند.
در این میان چهکسی مسئول خسارتهای وارد شده به کشور است؟ چهکسی و دستگاهی بابت این سوءمدیریت و سیاسیکاری خود بازخواست خواهد شد؟ از یاد نبریم تمامی استدلالهای امروز وزارت نفت برای احیای سوخت، بخشی از استدلالهای منتقدان بود که امروز از زبان مدیران وزارت نفت جاری میشود؛ این بدان معناست که مدیریت اجرایی وزارت نفت حداقل سه سال از منتقدان خود عقب است و امروز اظهاراتی را رسانهای میکنند که وقتی سه سال پیش مطرح میشد با یک پاسخ مواجه میشد: شما نمیفهمید!
لوموند: ترامپ بهترین هدیه برای ایران است
یک روزنامه فرانسوی میگوید: ترامپ هدیهای برای جمهوری اسلامی ایران است.
روزنامه لوموند از قول یک پژوهشگر مرکز مطالعات در دانشگاه جان هاپکینز نوشت: آیا فشارهای آمریکا سبب قویتر شدن سپاه پاسداران میشود؟ وقتی ایرانیها پهپاد جاسوسی (تجسسی) آمریکا را بیستم ژوئن گذشته در تنگه هرمز سرنگون کردند، واکنشها نسبت به آن بسیار گسترده و شامل نگاههای متفاوت در شبکههای اجتماعی بود. در واقع دونالد ترامپ بهترین هدیه ممکن را به جمهوری اسلامی داد.
با آنچه ترامپ انجام میدهد، مقامات جمهوری اسلامی می توانند بگویند ما به توافق پایبند بودیم و با وجود این، آنها با ما چنین میکنند.
سپاه برای دفاع از انقلاب شکل گرفت و ارتش حافظ مرزها شد. نیروهای سپاه در ابتدا با شورشیان مبارزه میکردند و به محض آغاز جنگ ایران و عراق در سال 1980، مأموریت آنها کاملاً تغییر یافت: به مرزها فرستاده شدند و طی هشت سال جنگ آنها گسترده شده، بخش زمینی و هوایی و دریایی ایجاد کردند.
به گفته او اکنون فشارهای آمریکا بر ایران به نفع سپاه پاسداران است و در واقع خط مشی این نهاد را به نماد ناسیونالیسم ایرانی تبدیل کرده تا بهتر به نسل جوان ایرانی منتقل شود.
لوموند همچنین از مراسم تشییع 175 غواص ایرانی در سال 2015 مثال میزند و مینویسد پیکر این غواصها که با دستهای بسته غرق شده بودند، در مراسمی با حضور بسیاری از مردم عادی و گروههای اجتماعی مختلف تشییع شد. تا پیش از این، چنین مراسم تشییعی برای سربازان جنگ فقط با حضور نیروهای رسمی و دولتی بود(!) اما برای نخستین بار مردم عادی با این جریان همنوا شده بودند، بسیار شگفتانگیز بود وقتی جوانانی را میدیدیم که میگفتند من هرگز وارد مسائل رژیم نمیشوم، اما اگر این سربازان کشته نمیشدند، ایران اکنون مستقل نبود.
کرباسچی: اصلاحطلبان نه کارنامه دارند نه تعریف و برنامه
دبیرکل حزب کارگزاران از بلاتکلیفی در میان اصلاحطلبان و شورای عالی منتخب به آنها خبر میدهد.
غلامحسین کرباسچی در گفتوگو با انصاف نیوز اظهار داشت: واقعیت این است که شورای عالی اصلاحطلبان برای برخی بد فهمیده شده است. برخی فکر میکنند شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان ساز و کار پیچیده و وظایف مهمی دارد. به نظر من از شروع به کار این شورا، نه ترکیبی که آنجاست و نه اعضا، مسئولین و احزاب نسبت به آن، این ایده را نداشتند که جایی است که بتواند در آن ایدهپردازی کرد. این شورا، فقط شورایی در جریان انتخابات سالهای 92، 94 و 96 بوده است.
در واقع شورای عالی اصلاحطلبان جمعی است برای هدفی بسیار محدود و مشخص، یعنی هماهنگی در زمان انتخابات برای کسانی که میخواهند در انتخابات شرکت کنند. کسی نباید توقع داشته باشد شورای عالی تمام سؤالاتی را که از اصلاحطلبان وجود دارد پاسخ بدهد؛ چنین چیزی نه برای شورایعالی تعریف شده و نه این شورا چنین قابلیتی دارد.
کرباسچی در ادامه میگوید: اصلاحطلبی تابه حال این گونه تعریف نشده است که بگوییم نو یا کهنه است. اصلاً کهنهاش چه بوده که نوی آن مطرح باشد؟ در کدام بخش وحدت نظر بین احزاب اصلاحطلب در مسائل اقتصادی، سیاسی، سیاست خارجی و داخلی وجود داشته؟ اصلاً چنین چیزی تدوین و اعلام نشده و مانیفستی داده نشده است که حال بگوییم قدیمی آن به درد نمیخورد یا بگوییم جدید آن باید این چنین باشد. اصلاحطلبی شامل شعارهایی کلی راجع به «بهبود وضعیتسیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور» است.
او ادامه میدهد: اشکال اساسی جریان اصلاحطلبی این است که مشخص نکرده قرار است چه چیزی را اصلاح کند.
اینکه حسن برود، حسین بیاید، تقی برود و نقی بیاید که اصلاحطلبی نمیشود. باید بگویند که اصلاحطلبی هدفش چیست؟ و بعد هم معلوم شود که برنامه و استراتژیاش چیست و این اهداف را به چه شکلی میخواهد در جامعه پیاده کند؟ از طریق انتخابات یا براندازی، اعتصابات، مقابله یا معامله؟ بالاخره در اینکه میخواهد اصلاحی را در امور ایجاد کند، روش کارش چیست و میخواهد تعامل کند یا جنگ؟ میخواهد بسازد یا میخواهد نسازد؟ نه اینکه در هر مرحلهای عدهای بگویند انتخابات خوب است یا بد است یا عدهای بگویند شرکت میکنیم یا شرکت نمیکنیم. بالاخره یک بار برای همیشه باید بگویند روش کارمان در جریان اصلاحطلبی چیست؟
جریان اصلاحطلبی درون خودش هم باید مدیریت و نظارتی داشته باشد. یعنی یک مجموعه که با شعار اصلاحطلبی و مجموعه نیروها در سراسر کشور روی کار میآیند، بیایند حساب پس بدهند و بگویند چه کار کردهاند؟ آیا توانستهاند این اهداف را یک سانت، دو سانت، یک اپسیلون یا یک کیلومتر جلو ببرند؟ یا نه همان سر جای اولشان در جا زدهاند. یا اینکه عملکردشان بدتر بوده است؟ این مسئله نیز باعث ناامیدی و پراکندگی میشود. وی در پایان میگوید: اصل مسئله این است که ما یک جمعبندی کنیم و تعریفی از اصلاحطلبی داشته باشیم که تا حالا نداشتهایم. برنامه کار داشته باشند و در ادامه هم اگر نتیجهای گرفتیم، نظارت و مدیریتی روی این مجموعه باشد تا مشخص شود به این برنامه و روش عمل کردهاند یا نه.
هر سه این ارکان در حال حاضر نقص دارد و در واقع اصلاً وجود ندارد. کسی نظارت ندارد بر اینکه در هر کدام از این شوراها یا مجلس که اصلاحطلبان بر سر کار آمدهاند چه اتفاقی افتاده است؟ آیا عملکرد این نهادها مثبت شده یا بدتر از قبل شده است؟ دولتی رفته و وزیری آمده است. این وزیر نتیجه کارش چه بوده؟ کسی وزیر راه شده است، پنج، شش سال بوده است و وقتی رفته شروع کرده است به انتقاد. کارش در آن پنج، شش سال چه بوده؟ چه نتیجهای داشته؟ کمی راهها را درست کرده؟ کمی تلفات و تصادفات را کم کرده؟ بالاخره اصلاحطلبی یعنی همه اینها. همهاش حرفهای سیاسی انتزاعی و ذهنی نیست. باید به مردم عملکرد و کارایی نشان بدهند.
توکلی: دولت نباید بدون برنامه و نقشه راه عمل کند
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید دولت مثل دولت فاقد برنامه و نقشه راه کار میکند.
احمد توکلی در گفتوگو با نامهنیوز، افزود: دولت امروز زحمت میکشد، تدبیر میکند، مذاکره میکند، با طرفهای خارجی دعوا میکند و هر آنچه که از دستش برمیآید انجام میدهد اما اشتباهاتی که در داخل مرتکب میشود وضع را خراب میکند. بازار ارز را میگویند ثبات پیدا کرده، حتی مدتی است که قیمتها سیر نزولی دارد اما دولت به مردم نمیگوید تصمیمش چیست؟ قیمت کنونی ارز در سه برابر قیمت قبل از بحران به تعادل رسید، آثار این اتفاق ضد تولید است و قدرت خرید مردم را به شدت کاهش داده است. در مجموع قیمت ارز ثبات پیدا کرد اما در نقطهای که قابل دفاع نیست.
وی در پاسخ این سوال که آیا دولت نقشه راه دارد؟، گفت: مثل دولتی که برنامه و نقشه راه ندارد کار میکند چون استراتژی در کار دولت مشاهده نمیشود و اقدامات مکملی را که باید انجام دهد، انجام نمیدهد. وقتی رکود شدید تورمی ایجاد میشود همه دولتها حتی کشورهای سرمایهداری به داد مردمشان میرسند. آمریکا سال 1939 در آغاز جنگ جهانی دوم اجرای کوپن غذا را تصویب کرد. افراد تحت پوشش کوپن غذا متناسب با رونق و رکود کشور کم و زیاد میشدند. الان آمریکا به افراد تحت پوشش در قالب کوپن غذا کارتهای هوشمند میدهد. در سال 2013 که اوج آثار بحران 2008 بود 47 میلیون و 636 هزار آمریکایی کوپن غذا میگرفتند.
وی درباره کوپن هم گفت: کوپن چیست که تابو شده است؟ کسانی مخالف کوپن هستند که شکمشان سیر است. 747 هزار نفر در طول سال گذشته شاغلانی بودند که بیکار شدند. زندگی شاغلان بیکار شده با جوانی که کار گیر نیاوردند خیلی تفاوت میکند، این گروه عموما هزینه خانواده، مسکن و قسط و وام دارند. برخی میگویند کوپن بد است و بازگشتش منجر به کمونیسم میشود اما من معتقدم کوپن یک تجربه عقلایی بشر است که آمریکا مهد سرمایهگذاری دنیا هم این کار را انجام میدهد.
توکلی در پاسخ این سوال که «گفته میشود بین آقای روحانی و آقای جهانگیری اختلافنظر و حتی بدبینی نسبت به یکدیگر وجود دارد، به نظر شما این مسئله روی عملکرد دولت اثر گذاشته است؟» اظهار داشت: اگر رئیس جمهور با معاون اول و یاریدهنده اول خود رابطه خوبی نداشته باشد یا بلعکس، اینکه معاونت نمیشود بلکه منازعه است و حتما اتفاق بدی است. امیدوارم چنین اختلافاتی در دولت نباشد.
وی همچنین گفت: امیدوارم دولت بماند و موفق شود. دولت باید یکسری سیاستها و برخی همکارانش را تغییر دهد، چون برخی همکاران دولت ضعیف هستند و این کاره نیستند.
دیولت: امپراتور اقیانوسها در مقابل تلافی ایران گرفتار شد
یک نشریه آلمانی با اشاره به توقیف نفتکش انگلیسی از سوی ایران تاکید کرد: انگلیس در کلافی سردرگم که خودش ساخته گرفتار شده است.
«دی ولت» نوشت: یک اتفاق برای کشوری که در گذشته بر بخش اعظم اقیانوسها فرمانروایی میکرد، بسیار غافلگیرکننده و نگرانکننده بود: پس از توقیف یک تانکر نفت بریتانیایی توسط سپاه پاسداران ایران، انگلستان متوجه شد نمیتواند در درگیری با ایران به آمریکا متکی باشد. مایک پمپئو، وزیر امورخارجه آمریکا گفت که وظیفه محافظت از کشتیهای انگلیسی در درجه اول بر عهده خود کشور انگلیس است.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، در ادامه این تحلیل آمده است: لندن با مشکلی روبهرو است: نیروی دریایی سلطنتی توانایی حفاظت از تمام کشتیهای انگلیسی در تنگه هرمز را به تنهایی ندارد. توبیاس الوود، معاون وزیر دفاع انگلیس در مصاحبهای گفت: «محافظت از تمامی کشتیهای بریتانیایی که از این مسیر عبور میکنند، غیرممکن است.» او منابع مالی ناچیز نیروی دریایی را عامل این وضعیت خواند.
به عبارت دیگر، پس از آنکه ایران یک تانکر نفتی انگلیسی را در خلیجفارس به فاصله چند مایل دریایی از کشتی جنگی انگلیسی متوقف و آن را به بندرعباس منتقل کرد، لندن متوجه شد که تقریبا هیچ گزینهای برای مقابله با ایران ندارد. بنابراین مهمترین موضوع این است که لندن راهحلی پیدا کند تا وجهه خود را حفظ کند، اما در عین حال به بحران بینالمللی کنونی در یکی از مهمترین تنگههای جهان بیش از پیش دامن نزند.
هانت، وزیر امورخارجه (سابق) انگلیس هفته گذشته تهران را با «پیامدهای جدی» در پاسخ به اینگونه رفتارها تهدید کرد. اما سپس به سرعت اعلام کرد کشورش به دنبال راهحلی دیپلماتیک است نه یک راهحل نظامی. رسانههای انگلیسی در مورد تحریمهای احتمالی یا مسدود کردن داراییهای ایران گزارش دادند. اما به گفته سید علینقی خاموشی، رئیس اتاق بازرگانی ایران و انگلیس در تهران، ایران در انگلیس اموالی ندارد که دولت این کشور بتواند آنها را ضبط کند.
نشریه آلمانی در پایان تاکید کرد: انگلیس نمیخواهد وجهه خود را در مناقشه با خطرپذیری ایران از دست بدهد.