عوامل رفتارهای غیرمتعارف جنسی
آموزههای قرآنی، بیانگر بهترین سبک زندگی مبتنی بر عقل و فطرت است؛ زیرا راهنمای بشریت به کمالاتی است که در اوج آن بندگی خدا، خدایی شدن، خلافت الهی و مظهریت در ربوبیت الهی است.
آیات قرآنی دربردارنده دو دسته از بشارت و انذار است؛ بشارت بیانگر مسیر حرکت درست رشدی و مقامات و کمالاتی است که انسان با بهرهگیری از هر یک از عوامل رشدی به دست میآورد و انذارها، هشدارهای الهی نسبت به هر یک از عوامل بازدارنده و موانعی است که آدمی را در نقص نگه داشته و اجازه فعلیت یابی تواناییها و قوای درونی را نمیدهد و موجب میشود تا گرفتار نقصی شده و از رسیدن به اهداف آفرینش باز ایستد.پس میتوان بهصراحت گفت آموزههای قرآنی دربردارنده همه عوامل سعادت یا شقاوت بشری است.
نویسنده در این نوشتار به نمونهای از رفتارهای بازدارندهای اشاره میکند که موجبات شقاوت آدمی را فراهم میآورد. در این مطلب نویسنده به رفتارهای پرخطر و غیر متعارف جنسیاشاره کرده و نگرش قرآن را درباره آن تبیین کرده است.
***
اسلام، پاسخگویی به نیازهای فطری
اسلام بر اساس آنچه که قرآن این کتاب وحیانیاشاره دارد، دین فطرت است. از این رو انسانهای مومن کسانی هستند که بر فطرت سالم خود باقیماندهاند؛ چرا که اینان به سادگی با آموزههای قرآنی و اسلامی کنار میآیند و عمل به آنها را عین سلامت، بهترین قانون، کاملترین راه و سبک زندگی بر میشمارند.
اسلام به سبب همین نگاه که بر اساس فطرت است، از این توانایی برخوردار میباشد که به همه نیازهای طبیعی و فطری بشر بیکم و کاست پاسخی مناسب و در خور توجه دهد. در اسلام حکمی را نمیتوان یافت که بر خلاف فطرت و طبیعت رشدی بشر باشد؛ چرا که همه احکام آن بر اساس مصالح و مفاسد تنظیم شده است. به این معنا که هر آنچه برای سعادت و رسیدن انسان به کمالات، مفید فایدهای باشد، به عنوان واجبات و مستحبات و هر آنچه موجب شقاوت و بقای انسان در نقص یا سقوط میشود، به عنوان محرمات و مکروهات دستهبندی شده است.
همین نگرش درست از سوی اسلام و قرآن به انسان، موجب شده که هر انسان سالمی، دین اسلام را دین آسان (سهله و سمحه) بیابد و عمل بر اساس آن را در دستور کار زندگی خویش قرار دهد.
اصولا انسانها، هر آنچه را مخالف فطرت و طبیعت سالم و خواستههای به حق باشد، به سرعت طرد میکنند حتی اگر تحت فشارهای بیرونی ناچار به پذیرش آن به عنوان سنت اجتماعی و یا قانون جامعه باشند.
عقلانیت و مطابقت با فطرت و طبیعت سالم، از عوامل رشدی اسلام در جوامع بشری بویژه میان خردمندان و تحصیلکردگان است؛ هر چند که رفتارهای نادرست و خلاف منطق برخی مسلمانان، خود به عنوان یک عمل بازدارنده موجب شده تاکنون دین اسلام جهانی نشود و به عنوان سبک زندگی در میان همه بشریت مقبولیت پیدا نکند.
اما هر خردمندی با نگاهی به آموزههای وحیانی اسلام در مییابد که اسلام به سبب پاسخ گویی به همه نیازهای مادی، معنوی، دنیوی و اخروی بشر بر اساس عقل و منطق سلیم میتواند به عنوان بهترین و کاملترین سبک زندگی معرفی شود.
پاسخهای مناسب به نیازهای جنسی
یکی از نیازهای طبیعی بشر، نیازهای جنسی است. هر انسانی به طور طبیعی در شرایطی به بلوغ جنسی میرسد و میبایست به شکل طبیعی و مناسب به آن پاسخ مناسبی دهد. در آموزههای قرآنی، ازدواج به عنوان یک اصل اساسی نه تنها برای انسانها بلکه برای همه موجودات بیان شده است. بنابراین، اگر نظام هستی بر پایه عدالت شکل گرفته و بر محور و مدار آن میگردد و هر گونه ظلم و ستمی را بر نمیتابد، بر نظام زوجیت نیز بناگذاری شده است.(طه، آیه ۵۳؛ نبا، آیه ۸؛ حج، آیه ۵)
در آیات قرآن درباره انسان به گونهایاشاره شده که بیهمسر نمیتواند به حقیقت و مفهوم واقعی زندگیاش دست یابد؛ زیرا رسیدن به بسیاری از کمالات و فعلیتیابی آن در گرو همراهی همسر است؛ از جمله مهمترین کلیدواژههای سعادت و بنیاد آن یعنی آرامش و آسایش در گرو همسر و زوج است. از این رو خداوند در آیاتی به این نکتهاشاره میکند که همسری از نفس شما آفریده است(نحل، آیه ۷۲؛ روم، آیه ۲۱؛ فاطر، آیه ۱۱؛ شوری، آیه ۱۱) تا این گونه انسان به آرامش(روم، آیه ۲۱) و آسایش(نور، آیه ۳۲) برسد.
در حقیقت سعادت یعنی آرامش و آسایش در گرو همسر و زوجی است که انسان اختیار میکند. حضرت آدم(ع) پس از خلافت در کنار همسرش در بهشت به آرامش و آسایش میرسد.(بقره، آیه ۳۵) بخشی از این آرامش به سبب پاسخگویی به نیازهای جنسی به دست میآید.
بنابراین، هر گونه حرکتی بر خلاف جریان آفرینش و قوانین آن به معنای حرکتی بر خلاف فطرت و طبیعت است. خداوند در پاسخ به کسانی که از شرایط پیامبری ترک همسری دانسته اند، میفرماید که پیامبران را دارای همسر و فرزند قرار دادیم.(رعد، آیه ۳۸) بنابراین هر گونه ترک رفتارهای طبیعی حتی اگر به قصد رضایت خداوندی باشد، امری بر خلاف آموزههای قرآنی است. براین اساس خداوند رهبانیت و ترک زندگی مشترک را از سوی برخی مسیحیان و کشیشان نمیپسندد (حدید، آیه ۲۷)
افراط و تفریط در رفتارهای جنسی
اسلام بر اصول عدالت و اعتدال پایهگذاری شده است و از مومنان خواسته شده تا بر اساس آن زندگی خود را سامان دهند؛ چرا که عدالت نمادی مهم از تقوای الهی است؛ (مائده، آیه ۸؛ انعام، آیه ۱۵۲) از این رو خداوند از هر گونه رفتارهای افراطی و تفریطی به شدت پرهیز میدهد.(کهف، آیه ۲۸)
از جمله رفتارهای تفریطی، ترک زناشویی و تشکیل خانواده است. برخی به قصد زهدورزی و پارسایی، راه مسیحیان را در پیش گرفته و به سمت رهبانیت میروند. این گونه رفتارها در آیات و روایات، رفتاری نادرست دانسته شده است؛ زیرا فرصت دستیابی به بسیاری از کمالات را از شخص میگیرد.
در سیر تکاملی انسان به سوی خدا، ازدواج نه تنها مانع نیست، بلکه میتواند به انسان کمک کند؛ یعنی ازدواج در این سیر در تعارض عشق به خداوند نیست. ازدواج هرگز به معنای وابسته شدن به عشقی همتراز با عشق الهی نیست، بلکه در مسیر رسیدن به عشق و حب خداوندی قرار دارد. ازدواج مهمترین ابزاری است که انسان میتواند با آن نه تنها به آرامش و آسایش برسد بلکه رضایت خداوند را نیز به دست آورد.
امام باقر(ع) از قول پیامبر (ص) نقل میکند که آن حضرت(ص) فرمود: در اسلام هیچ بنایی نزد خداوند محبوبتر از ازدواج نیست.(عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۳، نشر آل البیت (ع))
در روایت دیگری از حضرت صادق(ع) روایت شده که حضرت امیر المؤمنین (ع) فرمود: ازدواج کنید زیرا رسول خدا (ص) فرمود: کسی که دوست دارد از سنت و روش من پیروی کند، پس همانا ازدواج و همسر اختیار نمودن از سنت و روش من است.(همان،ص ۱۵)
مسئله ازدواج در اسلام آنقدر مورد توجه و اهمیت قرار داده شده است که انجام آن در بعضی از روایات مساوی با احراز نیمی از دین است. با ازدواج ، شخص نیمی از دین خود را تحصیل کرده است، (همان، ص ۱۷) همچنین درباره نقش بسیار مهم ازدواج در رسیدن انسان به کمال در روایات آمده است: قَالَ (ع): رَکْعَتَانِ یُصَلِّیهِمَا الْمُتَزَوِّجُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ رَکْعَهًًْ یُصَلِّیهَا غَیْرُ مُتَزَوِّجٍ؛ دو رکعت نماز انسانی که ازدواج کرده برتر از هفتاد رکعت نماز شخص مجرد است.(وسائلالشیعه، ج۲۰ ، ص ۲۰)
اثر ازدواج حتی در آسایش مادی و دنیوی نیز بروز میکند، چنانکه خداوند این مطلب را در آیه ۳۲ سوره نور تصریح کرده و پیامبر (ص) نیز میفرماید: ازدواج کنید زیرا رزق شما بیشتر میشود.(وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۹)
پیامبر(ص) ترک ازدواج را امری مذموم و ناپسند دانسته و فرموده است: أَکْثَرُ أَهْلِ النّارِ الْعُزّابُ؛ اکثر اهل آتش در قیامت آنانى هستند که از ازدواج و تشکیل خانواده امتناع کردند.(ازدواج در اسلام، ص ۲۶. به نقل از نظام خانواده در اسلام شیخ حسین انصاریان ص ۶5)
و نیز آن حضرت فرمود: شِرارُ مَوْتاکُمُ الْعُزّابُ بدترین اموات شما عزبها(مجردها) هستند. (بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰ ـ ۲۲۱.)
آن حضرت همچنین فرمود: لَوْ خَرَجَ الْعُزّابُ مِنْ مَوْتاکُمْ إِلِى الدُّنْیا لَتَزَوَّجُوا؛ اگر آنان که عزب مردند به دنیا برگردند، حتماً ازدواج خواهند کرد. (ازدواج در اسلام، ص ۲۷. به نقل از نظام خانواده در اسلام شیخ حسین انصاریان ص ۶۶)
رفتارهای جنسی غیر متعارف
همچنانکه گفته شد اسلام دین فطرت و طبیعت و عقل است و به همه نیازهای انسانی پاسخی مناسب و در خوری داده است؛ زیرا همه آنچه در طبیعت و فطرت بشر نهاده شده،عاملی برای رشد و دستیابی انسان به کمال است و عدم پاسخگویی یا پاسخگویی غیر مناسب به معنای از دست دادن کمالی یا تمامیت در کمالی است. بنابراین، اگر انسانی میخواهد انسان کاملی شود و به تمامیت هر کمالی نیز دست یابد، میبایست از همه ابزارهای موجود در خود بهره گیرد و با عمل تعدیلی و مبتنی بر عدالت، زمینه متاله شدن و رسیدن به کمالات مطلق را فراهم آورد.
با این همه برخی به سرکوب فطرت و طبیعت و غرایز خود اقدام میکنند. این افراد همانند کسانی هستند که عقل خویش را دفن کنند. از سوی دیگر برخی رفتارهای افراطی را در پیش میگیرند و بیش از اندازه و حدود مورد نیاز به خواستههای طبیعت و غرایز خود پاسخ میدهند و این گونه فرصت پاسخگویی به دیگر نیازهای طبیعی و فطری و عقلی را از دست میدهند.
از جمله رفتارهای افراطی میتوان به رفتارهای جنسی چون لواط و مساحقهاشاره کرد که در اصطلاحات امروزی از آن به همجنسگرایی یا همجنس بازی یاد میکنند. مساحقه رفتار غیر متعارفی است که از سوی دو زن انجام میگیرد و لواط همان رفتار جنسی غیر متعارف میان مردان است.(فرهنگ فارسی، ج ۳، ص ۳۶۳۸)
خداوند بااشاره به آثار منفی این گونه رفتارهای جنسی به انسانها هشدار میدهد که از آن پرهیز کنند، زیرا عاملی مهم در دوری انسان از تقرب به خدا و خدایی شدن و عدم رسیدن به کمالات انسانی است.
از آیات قرآن به دست میآید که این رفتارجنسی غیر متعارف، سبب فسق و خروج انسان از طاعت الهی میشود.(انبیاء ، آیه ۷۴ و عنکبوت، آیات ۲۸ تا ۳۴) همچنین موجب میشود تا انسان از دایره عدالت بیرون رفته و ظالم و ستمکار شود.(هود، آیات ۷۷ تا ۸۳؛ عنکبوت، آیات ۲۸ تا ۳۱)
مرتکبین این عمل شنیع، به عنوان مسرف، زیاده خواه، متجاوز و متعدی معرفی شدهاند.(اعراف، آیات ۸۰ و ۸۱؛ مومنون، آیات ۵ تا ۷؛ معارج، آیات ۳۰ و ۳۱)
این افراد از مصادیق انسانهای فاسد و مفسد میباشند(عنکبوت، آیات ۲۸ تا ۳۱) زیرا با این کار خویش موجب میشوند تا نسل بشریت قطع شود و تولید نسل میان انسان ادامه نیابد.(همان) هم چنین انسانی که گرفتار رفتار جنسی غیر متعارف میشود. در نهایت از نظر شخصیتی نیز از تعادل و اعتدال بیرون میرود و در زمره انسانهای بیشخصیت قرار میگیرد و رفتارهایش موجب میشود تا رسوا و بیآبرو گردد و در جامعه از شخصیت سالم اجتماعی بیبهره شود.(هود، آیات ۷۷ و ۷۸؛ حجر، آیات ۵۸ تا ۶۹)
این عمل به سبب آنکه خروج از تعادل میباشد، مانع جدی بر سر راه تکامل و رشد شخص خواهد بود. از این رو در نهایت دچار هلاکت میگردد و دوزخ به عنوان میعادگاه انسانهای غیر کامل ،مکانی برای اقامت ابدی آنان خواهد بود.(هود، آیات ۷۷ تا ۸۳)
به سبب همین آثار و کارکردهای زیانباری که برای لواط و مساحقه گفته شده میتوان دریافت که چرا اسلام عمل لواط را حرام دانسته و آن را بسیار زشت و قبیح شمرده است(نساء، آیات ۱۵ و ۱۶؛ اعراف، آیات ۸ تا ۸۴) زیرا این رفتار نادرست جنسی موجب میشود تا انسان از مسیر رشدی خود باز ایستد و از آنجایی که هر عامل یا مانعی که در مسیر هدف آفرینش قرار گیرد، به عنوان مفسده شناخته و تحریم میشود، حکم تحریم و حرمت آن صادر شده است.
به سبب آنکه این رفتار تاثیرات فرافردی دارد و منحصر به حوزه فردی نیست و اجتماع بشری نیز متاثر از این رفتار خواهد بود، به عنوان عمل مجرمانه و رفتاری ضد هنجاری و ارزشی شناخته شده و افزون بر حکم اخلاقی رذیلت،(انبیاء، آیه ۷۴) حکم قانونی عمل مجرمانه بر آن بار شده است و هر کسی این عمل را مرتکب شود به عنوان مجرم شناخته و مجازات میشود. این مجازات از تعزیر و هشتاد ضربه تازیانه تا حکم اعدام بر مجرمان ثابت میشود.(نساء، آیات ۱۵ و ۱۶؛ المیزان،ج ۴، ص ۲۵۰؛ مجمع البیان، ج ۳ و ۴، ص ۳۵)
خداوند در آیات ۳۱ تا ۳۴ سوره ذاریات و ۵۷ تا ۵۹ سوره حجر بصراحت عمل لواط را عمل مجرمانه دانسته و قوم لوط را به عنوان قوم مجرم معرفی میکند. قوم لوط به سبب همین گناه و جرم، با بارانی از سنگهای آسمانی کیفر و عذاب میشوند و به هلاکت میرسند.(حجر، آیات ۶۷ تا ۷۹)
عوامل و زمینههای
رفتارهای جنسی نادرست
این گونه رفتارهای جنسی نامتعارف در انسانها به اسباب و عللی رخ میدهد؛ زیرا انسان به طور طبیعی و فطری گرایشی به این گونه رفتارها ندارد؛ از این روست که اکثریت مردم به چنین اموری گرایش نداشته و آن را زشت و ناپسند میدانند.
بنابراین میبایست در گرایش برخی به سوی این رفتارهای نابهنجار، زشت و ناپسند، به علل و عوامل بیرونی توجه یافت. قرآن خود به تحلیل و تبیین علل و عواملی که موجب گرایش به این زشتکاری میشود، پرداخته و آنها را در آیاتی بیان کرده است.
1- جهل
از نظر قرآن ریشه بسیاری از رفتارهای پرخطر، زشت و نابهنجار جهل و نادانی مردمان است. جهل معانی چندی دارد که از آن جمله هر آن چیزی است که به خلاف حلم و عقل باشد. انسانها به طور طبیعی دارای عقل هستند و آن را به کار میگیرند. عقل نیز به طور طبیعی گرایش به خیر و کمالات داشته و از هر آن چیزی که سد راه شناخت و عمل به خیر و کمال باشد، پرهیز میکنند؛ اما کسانی که عقل خویش را دفن کرده و آن را به کار نمیگیرند، دچار رفتارهای ضد کمالی میشوند که از آنان به نابخردان، جاهلان و سفیهان یاد میشود.
سیر طبیعی حرکت جوهری انسان، بهرهگیری از خرد و خردورزی است. این گونه است که در یک فرآیندی انسانها به رشد میرسند و عنوان رشید بر آنان اطلاق میشود. اما کسانی که بر خلاف جریان طبیعی حرکت میکنند و اجازه بلوغ و فعلیت یابی خرد و عقل را نمیدهند، انسانهای غیر رشید میباشند. خداوند در آیات ۷۷ و ۷۸ سوره هود بیان میکند که قوم لوط، انسانهای غیر رشیدی بودند. از این رو حضرت لوط(ع) در جستوجوی مردی رشید در میان قوم میباشد. در این ملتی که باشگاه منکرات راه انداخته و به هم جنسگرایی، شکل قانونی داده بودند، حتی یک انسان رشید و خردمندی یافت نمیشد تا به مخالفت با این رفتار ضد هنجاری آنان بپردازد.
2- شهوت پرستی
عامل دیگری که موجب همجنسگرایی میشود و افراط در این حوزه را سبب میگردد، شهوت پرستی است. شهوتپرستی مانند دنیاپرستی به معنای هدف قرار دادن شهوت در زندگی است. به اینکه یک امر طبیعی و ابزاری به عنوان یک هدف جایگزین اهداف واقعی مانند خدایی شدن و کمالیابی شود. اگر انسان ابزاری را هدف قرار دهد، در حقیقت گمراه است. به هر حال شهوت پرستی به معنای جایگزین سازی ابزار به جای هدف از مهمترین عوامل سقوط انسان و رفتارهای نامتعارف جنسی است که خداوند در آیات ۸۰ و ۸۱ سوره اعراف به آن توجه میدهد. شهوت پرستی زمانی رخ میدهد که انسان در پاسخگویی به یک نیاز طبیعی راه افراط و اسراف را در پیش گیرد(ذاریات، آیه ۳۴) در این صورت است که پاسخگویی در حد افراطی به آن موجب میشود که انسان از طرق عادیاشباع نشود و در جستوجوی راهی برای ارضای بیشتر و بهتر بر آید. همین عدم ارضای از طرق عادی موجب میشود تا راههای نامتعارفی را جست و جو کند. چنین شخصی مانند کسی است که هر چه بیشتر از آب شور مینوشد، به جای رفع عطش، تشنگی بیشتری به دست آورد.
3- رفاه طلبی افراطی
رفاه طلبی و سرمستی از دیگر عوامل گرایش به رفتارهای جنسی غیرمتعارف است. اصولا افراطگرایی و اسراف موجب میشود تا انسان به جای رفتارهای هنجاری به رفتارهای نابهنجار رو آورد، زیرا رفتارهای هنجاری او را ارضاء واشباع نمیسازد.(حجر، آیات ۶۱ تا ۷۲)
4- تجاوز از حدود و قوانین طبیعی
تجاوز از حدود و قوانین طبیعی و هنجاری از دیگر عوامل همجنسگرایی میباشد. خداوند در آیاتی از جمله ۸۰ و ۸۱ سوره اعراف و ۱۶۰ تا ۱۶۶ سوره شعراء، تجاوزگری از حدود را زمینهساز ارتکاب لواط و دیگر رفتارهای جنسی غیر متعارف برمیشمارد. بنابراین هشدار میدهد که از این گونه رفتار پرهیز کند تا در دام تباهی وهلاکت نیفتد.
راهکارهای کنترل
رفتارهای جنسی نامتعارف
1- ایمان به خدا
خداوند به انسانها هشدار میدهد برای آنکه در دام رفتارهای جنسی نامتعارف و مجرمانه گرفتار نشوند، به خدا ایمان آورده و برای هستی و آفرینش، حکمت و هدفی والا را بشناسند و بدان سو با راهنمایی آموزههای وحیانی و پیامبران حرکت کنند. بنابراین، کسانی که در مسیر حقیقت آفرینش حرکت میکنند هرگز گرفتار رفتارهای نابهنجار و مجرمانهای چون لواط و مساحقه نمیشوند و از این گونه رفتارها پرهیز میکنند.(شعراء، آیات ۱۶۰ تا ۱۷۴)
2- تقوای عقلانی
همچنین میبایست به تقوای عقلانی که بر اساس فطرت و طبیعت بشر است، توجه خاص داشت؛ زیرا تقوای فطری و طبیعی موجب میشود تا انسان از هر گونه گرایش به این گونه رفتارهای زشت و پلید پرهیز کند؛ چرا که طبیعت فطری بشر از این گونه رفتارها پرهیز دارد و آن را ناپسند میشمارد و از آناشمئزاز دارد. مهمترین مانع در سر راه بسیاری از رفتارهای نابهنجار و زشت را میبایست در تقوای بشر جست.(حجر، آیات ۶۱ تا ۶۹)
3- تقویت قوه عاقله
در همین چارچوب میبایست به عقل رشید و مبتنی بر آموزش و پرورش فطری و طبیعی به عنوان مهمترین مانع در سر راه این گونه گرایشها و رفتارهااشاره کرد. ما پیش از این به این نکتهاشاره کردیم و گفتیم که از آیات ۷۷ و ۷۸ سوره هود به دست میآید که انسان عاقل و رشیدی که بر اساس فطرت و طبیعت سالم رشد کرده و به بلوغ رسیده است، به طور طبیعی گرایشی جز به راههای طبیعی ارضای خواستههای غریزی ندارد و نسبت به هر گونه رفتارهای نامتعارف جنسی واکنش منفی نشان میدهد و از آن بیزاری میجوید.
به هر حال، انسانهایی که دارای شخصیت سالم و عقل ، فطرت و قلب سلیم هستند، از هر گونه رفتارهای غیر متعارف جنسی پرهیز میکنند و تنها بر اساس روشهای طبیعی و قانونی به پاسخگویی نسبت به نیازهای جنسی خود اقدام میکنند.