اخبار ویژه
خسارت 43 میلیارد دلاری را چرا از اروپا مطالبه نمیکنید؟!
ایران در هر مذاکرهای با اروپا باید خسارتهای 14 ماه اخیر را پیگیری کند. ایران از تعلل اروپا، با زیان 43 میلیارد دلاری مواجه شده است.
روزنامه فرهیختگان ضمن انتشار این ارزیابی خاطرنشان کرد: روزی که توافق هستهای به امضا رسید و در روزهای بعد از آن -تا قبل از اجرای برجام- یک گزاره بیش از همه توسط حامیان دولت تکرار و بازتکرار میشد و آن عبارت بود از مبلغ خسارت ایران از هر روز تاخیر در اجرای برجام. بر این اساس در فضایی که بهنظر میرسید برخی نیروهای نزدیک به دولت، افکارعمومی را با بازار حراجی اشتباه گرفته بودند، در رقابتی تاملبرانگیز هرکس سعی میکرد رقم بالاتری را بهعنوان خسارت وارده به ایران از اجرا نشدن برجام اعلام کند. یکی از خسارت 100 تا 150 میلیون دلاری میگفت، دیگری با آب و تاب تیتر میزد خسارت تاخیر اجرای برجام روزانه 400 میلیارد تومان، آن یکی میگفت نمایندگان باید بدانند که 100 میلیون دلار ضرر در روز یعنی چه و... .
درست در روزهایی که مجلس سرگرم سبک و سنگین کردن بندهای توافق بود، سیروس ناصری، عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای و همکار روحانی در سالهای ابتدایی دهه 80 مدعی شد روزانه ١٠٠ تا ١٥٠ میلیون دلار هزینه تاخیر در اجرای برجام میشود. او در گفتوگویی که کمتر از سهماه بعد از امضای برجام با روزنامه «اعتماد» داشت، حتی پا را فراتر هم گذاشت و تصریح کرد هر روز تاخیر در اجرای برجام میلیاردها دلار سود عاید کشورهایی میکند که بهخاطر عملکرد آنها در منطقه، شهید میدهیم. عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای برای ادعای خود استدلال هم میآورد. به گفته او، «ما حدود ٦ تا هفتمیلیارد دلار فقط برای پولهای انباشتهشده هزینه میدهیم. در طول سالهای ٨٦ تا ٩٢ حدود ٨٠٠ میلیارد دلار ورودی و به همین میزان خروجی داشتیم. با اعمال هزینه پول و هزینه گران خرید کالا به میزان ٢٠ تا ٢٥ درصد، میشود ١٠٠ تا ١٥٠ میلیون دلار در روز.» ناصری در ادامه چرتکهانداختنهایش این را هم گفت که با احتساب ٢٢ تا ٢٣ روز تاخیر در اجرای برجام ٢٠٠٠ تا ٢٥٠٠ میلیون دلار بابت تاخیر اجرای برجام ضرر به کشور وارد میشود.
خسارت 100 میلیون دلاری در روز، از سوی اکبر ترکان مشاور ارشد رئیسجمهور هم مطرح شد. ترکان با انتقاد از سؤالات نمایندگان از تیم مذاکرهکننده بابت ابعاد توافق حاصله هشدار داد که نمایندگان باید متوجه باشند «هر روز تاخیر در اجرای موافقتنامه وین 100 میلیون دلار به ایران ضربه وارد میکند.»
در همان ایام نهاوندیان، رئیس دفتر رئیسجمهور هم در کمیسیون بررسی برجام از رقمی جدید پرده برداشت و با بیان اینکه هزینه مبادلهای که بر اقتصاد ما تحمیل شد در یک محاسبه سرانگشتی حداقل 15 درصد در واردات و صادرات بوده، گفت هزینه مبادله تجارت، سالانه حداقل 15میلیارد دلار میشود و این یعنی تحمیل 130 میلیارد تومان هزینه در روز بر ملت ایران.
مسعود پزشکیان نایبرئیس مجلس اما پا را از همه اینها فراتر گذاشت و بعدها از رقمی رونمایی کرد که ماشینحساب هم در آن میماند. نایبرئیس مجلس دو سال بعد از اجرای توافق هستهای و در شرایطی که عیار آن برای همه روشن شده بود با بیان اینکه تصویب برجام جلوی ضرر و زیانهای بسیار زیادی را به کشور گرفت، تصریح کرد: «قبل از برجام هر روز از بابت تحریمها 1000 میلیارد تومان متضرر میشدیم.»
برجام حالا بیش از یکسال است که از تک و تا افتاده. به بیان دقیقتر، بهدنبال خروج آمریکا از توافق هستهای در 18 اردیبهشت ۹۷ و سکوت آمیخته به انفعال و حتی همراهی اروپا با آن در ماههای بعد، جمهوری اسلامی ایران صرفا با یک توافق کاغذی مواجه است؛ توافقی که گویا قرار است بهطور نانوشته صرفا مبتنیبر تعهدات یکطرف استوار باشد. این یک سال و اندی بلاتکلیفی برجام بهطور طبیعی همان هزینههایی را بهدنبال داشته که روزی نزدیکان دولت از آن سخن میگفتند؛ بر این اساس اگر بنا را بر رقم اعلامشده از سوی اکبر ترکان، مشاور ارشد رئیسجمهور -روزانه 100 میلیون دلار- بگذاریم به نتایج جالبی خواهیم رسید. از روز خروج آمریکا از برجام، درست 429 روز میگذرد و اگر گفتههای ترکان که آن روزها مبنای استدلال بسیاری از سیاسیون در دفاع از برجام قرار میگرفت صحت داشته باشد، کشور تا امروز 42 میلیارد و 900 میلیون دلار خسارتدیده است.
دولت برای ثبت روز «عبرت» در تقویم ملی پیشقدم شود
محافل رسانهای معتقدند رئیسجمهور باید در تغییر نام روز اعلام توافق برجام پیشقدم شود.
جهاننیوز در اینباره نوشت: با تلاشهای دولت روحانی و شخص رئیسجمهور، سال 95 بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی با نامگذاری 23 تیر، روز تصویب برجام، با عنوان روز «گفتوگو و تعامل سازنده با دنیا» موافقت کرد.
روزی که دولت، آن را در تقویم رسمی کشور ثبت کرد تا برجام، بهعنوان بزرگترین دستاورد این دولت، در تاریخ کشور ثبت شود و سند افتخاری باشد بر پرونده بهاصطلاح ژنرالهای دیپلماسی کشور!
اما باید تا دیر نشده نام این روز را به نام «روز عبرت» یا «روز پشیمانی از اعتماد به کدخدا» تغییر داد. همانطور که پیش از تصویب برجام هم مشخص بود و متأسفانه مسئولان مدعی فهم زبان دنیا در دولت به آن باور نداشتند، از حسنظن و اعتماد به کدخدا و همراهان اروپایی آن چیزی عاید ملت مسلمان و انقلابی ایران نشد و این سادهاندیشی مسئولان، در نهایت باعث تحمیل هزینههای سنگین به کشور و هدررفت عمر مردم شد و صرفاً تجربیات قدیمی ملت ایران در اعتماد به دشمن به روزتر گردید.
البته که باید یادآور شد ملت ایران همیشه اهل صلح و تعامل سازنده با دنیا بوده است اما اینکه سالروز انعقاد یک قرارداد پرخسارت (برجام) برای ملت ایران که طرف مقابل حتی کمترین تعهداتش را هم انجام نداده و «تقریباً هیچ» عاید ایران شده بهعنوان «روز تعامل سازنده با دنیا» نام بگیرد، یک توهین به ملت بزرگ و مقاوم ایران است. باید هوشیار بود از رهگذر این تعاملخواهی ملت ایران، کوتاهی از منافع ملی و توهین به آنها برداشت نشود همانند روزگاری که مسئولان دولت اصلاحات برای «گفتوگوی تمدنها» تلاش یکطرفه داشتند و از سوی دیگر «محور شرارت» لقب گرفتند. و همان سال هم به سال نبرد تمدنها و حمله به افغانستان تبدیل شد.
همچنین لازم به ذکر است 23 تیرماه یادآور حضور حماسی مردم در سال 78 است که آن حضور پرشور همچون آبی بر آتش فتنه کوی دانشگاه ریخته شد و میتوان در عناوین این روز، واقعه مهم آن مقطع را نیز یادآور شد.
شامورتیبازی دنبالهدار مقامات اروپایی در قبال ایران
مسئول -بازنشسته- سیاست خارجی اتحادیه اروپا میگوید اروپا از پیشنهاد کنفرانس رفع تنش میان ایران و آمریکا استقبال میکند.
فدریکا موگرینی که به عراق سفر کرده بود، گفت اتحادیه اروپا به طور کامل از پیشنهاد برگزاری یک کنفرانس منطقهای برای رفع تنش میان ایران و آمریکا استقبال میکند. موگرینی گفت عراق متحد هر دو طرف مناقشه، یعنی ایران و آمریکاست و میتواند نقش مهمی در نزدیک کردن دیدگاههای دو طرف تنش بازی کند. او افزود، با مقامهای عراق درباره نیاز به کاهش تنشها و بازکردن کانالهای گفتوگو، مذاکره کرده است.
به گزارش دویچه وله اتحادیه اروپا و عراق اخیراً تلاش مشترکی را برای برقراری آرامش در منطقه خلیج فارس آغاز کردهاند.در همین حال، لودریان وزیر خارجه فرانسه گفت: افزایش تنشها میتواند موجب اتفاقات بدی شود. ایران با اقدام اخیر خود مبنی بر کاهش تعهدات برجامی، یک نگرانی عمده ایجاد کرده است. این یک واکنش بد در برابر تصمیم بد آمریکا برای خروج از برجام بود.
اظهارات دو مقام اروپایی نشان میدهد که آنها اصلاً نمیخواهند به روی نامبارک خود بیاورند که اختلاف سر چیست و مسئولیت خود آنها در این میان کدام است؟ مذاکرات فراوان در حد اشباع، پیش از توافق هستهای میان آمریکا و ایران و کشورهای اروپایی انجام شده و طرفین به توافقی رسیدهاند که از سوی آمریکا زیرپا گذاشته شده و اروپاییها نیز با سکوت و عهدشکنی خود، با آمریکاییها همراهی کردهاند. با این اوصاف، کنفرانس رفع تنش خاصیتی ندارد و اروپا به جای چنین پیشنهادهایی، باید حداقل تعهدات ضد تحریمی خود را به انجام رساند تا ایران روند کاهش تعهدات و خروج از برجام را ادامه ندهد. درباره سخنان وزیر خارجه فرانسه نیز باید گفت اکنون محل اعتراض ایران، اروپا و دولتهایی مانند فرانسه هستند و نه آمریکا که تکلیف خود را با عهدشکنی و اعلام خروج از برجام یکسره کرده است. اروپا یا در برجام میماند که باید هزینههایش را بپردازد و یا این که به تعهداتش عمل نمیکند- که نمیکند - و بنابراین باید شرمسار باشد، نه اینکه بگوید عهدشکن و طرف خسارتدیده، هر دو کار بدی کردهاند.
بگیر و نگیر عوارض شیر درازگوش در رفتار رئیس اتاق فکر فتنه
وزیر فراری دولت اصلاحات که سالهاست به عنوان کارشناس سیاسی بیبیسی فارسی فعالیت کرده و خصوصا در ایام فتنه 88 پرتحرک بود، با انتشار توئیتی اذعان کرد که بهدلیل خط مشی بیبیسی پیرامون هدفگیری تمامیت ارضی و وحدت سرزمینی ایران، دیگر در برنامههای این شبکه حضور نخواهد یافت.
مهاجرانی نوشت: «برخی دوستان و نیز کامنتگزاران پرسیدهاند، وقتی BBC فارسی درباره تمامیت ارضی و وحدت سرزمینی ایران، از واژگان و ادبیات تجزیهطلبان تروریست استفاده میکند آیا موجه است که من در برنامههای BBC بهعنوان مهمان شرکت کنم؟! نقد و اشکال وارد است، دیگر در هیچ برنامه BBC شرکت نخواهم کرد.»
به گزارش جهاننیوز هرچند این اظهارات بعد از سالها خوشخدمتی و همراهی جدی با این شبکه علیه جمهوری اسلامی و ملت ایران کاملا مضحک به نظر میرسد اما اگر این توئیت را در کنار گزارش چندی پیش خبرگزاری ایرنا که با محوریت عباس عبدی، تئوریسین اصلاحطلبان نوشته شده بود، بگذاریم به نکته جالبی خواهیم رسید. در گزارش عجیب ارگان رسانهای دولت، تلاش شده بود تا چهره افرادی نظیر مهاجرانی و بهنود و حتی اکبر گنجی تطهیر شود و راه برای بازگشت آنان فراهم شود.
یادآور میشود هنگام اوجگیری فتنه سبز در سال88، مهاجرانی با راهاندازی گروهی که شامل سروش، کدیور، عبدالعلی بازرگان و اکبر گنجی هم میشد، مدعی ریاست اتاق فکر جنبش سبز در خارج از کشور شد. این نکته نیز سزاوار یادآوری است که مهاجرانی زمانی در دوره اصلاحات مدعی شد ورودش به سیاست به خاطر نوشیدن شیر درازگوش در کودکی بوده و از سیاست خداحافظی میکند. او مدتی در لندن اقامت داشت و داد و ستدها و مراوداتی با رژیم سعودی داشت تا جایی که برای پسر خود از وزارت خارجه عربستان بورسیه گرفت و خود به عضویت مرکزیت سعودی گفتوگوی ادیان در وین درآمد.
برجام را بد نوشتند و بدتر اجرا کردند
ارسال پیغام خزانه خالی، عدم دریافت ضمانت اجرا از غرب، تعهدات نامتوازن، اعتماد به آمریکا و عدول از خطوط قرمز، بزرگترین نقاط ضعف دولت در زمینه دستیابی به توافق با غرب بود و همینها موجب شد برجام به خسارت محض تبدیل شود.
روزنامه فرهیختگان در اینباره در چهارمین سالگرد اعلام توافق نوشت: شاید یکی از مهمتریناشکالات برجام را بتوان رفتارهای دولت در ماههای پیش از انعقاد توافق هستهای دانست؛ رفتارهایی که دشمن را به دست بالا گرفتن در پای میز مذاکره تشویق کرد و جمهوری اسلامی ایران را در موضع ضعف قرار داد. پیغام خزانه خالی را باید نقطهعطف این رویکرد دانست. روحانی بدون توجه به آثار چنین سخنانی از سوی رئیس دولت درست دو روز مانده به آغاز مذاکرات ایران و 1+5 در دانشگاه تهران و در جمع دانشجویان از تحتفشار بودن دولت گفت و در نطق خود در جلسه رای اعتماد به وزرا هم تاکید کرد: «یکوقتی میگفتیم خزانه خالی تحویل گرفتیم؛ بعد دیدیم صندوقهای ما هم علاوهبر خزانه خالی بود!» اینها البته نه اولینباری بود که رئیسجمهور چنین سخن میگفت و نه آخرین بارش. روحانی یکبار دیگر هم در سفر به آمریکا در فرودگاه جاناف کندی همین ادعاها را بر زبان آورد. هرچه بود طرح چنین موضوعی اگرچه از اساس دروغ بود و رئیس وقت بانک مرکزی توضیح داد منظور رئیسجمهور از خزانه خالی، «بهحداقل رسیدن منابع» بوده و وزیر وقت اقتصاد هم گفت: منظور روحانی درواقع خزانه درآمدهای عمومی دولت است -که البته این خزانه هم خالی نبود و در روز تحویل دولت در آن بیش از ۱۲۸۰ میلیارد تومان پول وجود داشت- اما همین ادعاها در ماههای بعد برای تیم مذاکرهکننده حسابی گران تمام شد. ایراد بزرگ دیگر که بیشتر به نفرات اصلی تیم مذاکرهکننده و حتی شخص رئیسجمهور وارد است و نباید بهسادگی از کنار آن گذشت مربوط به نوع اظهارنظرها درباره نتیجه مذاکرات و خروجی برجام است. در جریان مذاکرات هستهای و سپس در زمانی که این توافق به امضای طرفین رسید، بهصورت مداوم و حداکثری تعریفهایی از نتایج برجام میشد که هم غلو بود و هم غیرواقعی.
20 فروردین 94 حسن روحانی وعده داد که «هیچ توافقی امضا نمیشود مگر با لغو تمام تحریمها در همان روز» و بعدازظهر روز سهشنبه، ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ در گفتوگوی زنده تلویزیونی در سالن اجلاس سران اظهار داشت: «امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم تمام تحریمها حتی تحریمهای موشکی، تسلیحاتی واشاعهای بهصورتی که در قطعنامه بوده لغو میشود. تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حملونقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی بهطور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق.» این عبارات و دیگر توصیفات غیرواقعی چون «لغو بالمره تحریمها» یا «ترک برداشتن ساختمان تحریم» همگی در کنار هشدارهای مکرری است که نزدیکان دولت از سیروس ناصری و اکبر ترکان تا مسعود پزشکیان میدادند و میگفتند که خسارت عدم اجرای برجام روزانه چند صدمیلیون دلار است. از سوی دیگر در برجام تعهدات ایران بسیار روشن ، صریح و اجرای آنها قابل قضاوت و راستیآزمایی پیشبینی شده بود، اما این موضوع بههیچوجه متقابل نیست و عمدهتعهدات سایر طرفها در متن توافق کلی، مبهم و قابل تفسیر تعبیه شدهاند. مضاف بر آنکه اصل تناظر در انجام تعهدات دو طرف رعایت نشد و هرگونه اقدام واقعی از سوی 1+5 در زمینه تعلیق تحریمها به انجام تعهدات ایران و راستیآزمایی آن از سوی آژانس موکول شد. این رویه که براساس اعتماد به آژانس تعبیهشده، ریسک بسیار بالایی برای ایران بهدنبال دارد، اما گوش کسی به این هشدارها بدهکار نبود و دولتیها بیش از هرچیز به یکسرهکردن کار فکر میکردند. یکی دیگر از ایرادات بزرگ، مربوط به اجرای تعهدات طرفین بود. برجام تا زمانی که تعهدات دقیق و صریح ایران اجرائی نشد، به نقطه صفر اجرا نرسید. اما تعهدات غرب ضمانت اجرا نداشت و روی کاغذ ماند. ایراد بعدی، ایمان و اعتماد به امضای کری و وعدههای اروپا بود. بعدها کسانی چون جهانگیری و واعظی گفتند که پیشبینی نمیکردند آمریکا از برجام خارج شود. رهبر انقلاب اجرای توافق هستهای را مشروط به شروطی کردند که خطوط قرمز برجام نام گرفتند؛ شروطی ازجمله گرفتن تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرفهای مقابل در عمل به تعهداتشان در ازای اقدامهای ایران، توقف تمامی تعهدات درصورت وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای، معامله اورانیوم غنیشده موجود در برابر کیک زرد صرفا به شرط انعقاد قراردادی مطمئن همراه با تضمینهای کافی و تبادل تدریجی، ساماندهی تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف بهگونهای که در پایان دوره هشتساله هیچ کمبود فناوری برای ایجاد غنیسازی مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد و... که البته بسیاری از آنها رعایت نشد.