kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۴۹۴۴
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۲۰:۰۱
نگاهی به نقش مساجد در جریان انقلاب اسلامی-۴۳

آیت‌الله طالقانی، احیاگر مسجد هدایت




اين مكان در ابتدا و لااقل تا قبل از سال 1320 ش مسجد نبوده بلكه تكيه خاندان هدايت بوده و در سال‏هاى دورتر از آن به همين عنوان بهره‏بردارى مى‏گرديد. البته برخى اوقات نيز در آن نماز جماعت منعقد بود و همانند مسجد مورد استفاده واقع مى‏شد. این مکان اصولاً به عنوان تكيه خاندان هدايت شهرت داشته و چنان كه ملاحظه نموديد حتى در سال 1340 خاندان هدايت از آن به عنوان تكيه (نه مسجد) در عريضه تقديمى به ديوان كل كشور و دادستان كل كشور ياد مى‏كنند و قديمى‏ترين قبر شناخته شده در آن مربوط به رضا قلى‏خان هدايت ملقب به لله‏باشى است و مى‏دانيم كه مسلمانان و بالاخص شيعيان رسم براين دارند كه در جاهايى دفن شوند كه در آن ذكر و نام خداوند متعال و معصومين عليهم‏السلام برده مى‏شود و دفن رضا قلى‏خان در سال 1250 ش در اين مكان چه علتى مى‏تواند داشته باشد جز اين كه اين مكان، جاى سوگوارى در ايام محرم و صفر و ايامى نظير آن بوده است و به همين جهت بازماندگان رضاقلى‏خان در آن زمان اين مكان را براى دفن او و افراد ديگر از اين خانواده مناسب ديده‏اند.
بنابراين به نظر ما اين مكان در سال‏هاى قبل از 1250ش تكيه خاندان هدايت بوده و سابقه مسجد بودن نداشته است و سابقه عنوان يافتن مسجد براى آن به سال 1327 يا چند سالى قبل از آن برمى‏گردد و احياء واقعى آن با استقرار آيت‏اللّه‏ طالقانى در سال 1327 آغاز مى‏گردد. آقاى ابراهيم كريمخانى اولين خادم مسجد هدايت در اين باره مى‏گويد:
«تاريخ دقيق آمدن به مسجد را به خاطر ندارم. شايد بين سال‏هاى 27 ـ 28 بود. آقاى حاج حبيب‏اللّه‏ مبل‏ساز كه يكى از متدينين بود و بيشتر امور مسجد به دست وى انجام مى‏گرفت ـ بعد از سيدحسين گيلانى ـ با آشنايى قبلى كه با آقای آيت‏الله طالقانى داشت از ايشان خواهش كرد كه به اين‏جا بيايد و هفته‏اى يك مرتبه تفسير قرآن بگويد و ايشان هم دعوت وى را قبول كرد و اينجا آمد و اين مسجد به احترام آقا رونق و صفا به خود گرفت.»
آقاى اسماعيل كريمخانى فرزند او نيز مى‏گويد:
«پس از اين كه پدرم در مسجد به عنوان نگهبان مقدارى از اموال موجود در آن استقرار يافت، ما در سال 1327 از روستاى نرجه رامن تاكستان به همراه مادر و خواهرانم به تهران مهاجرت كرديم و در كنار پدرمان در مسجد مانديم. پدرم براى حاضرين در مسجد با سماور ذغالى چاى تهيه مى‏كرد و ما به مردم چايى مى‏داديم و من به اتفاق حاج ايوب حشمتى كه خياط بود مسئول آبدارخانه بوديم. حاج حبيب‏اللّه‏ افشار پول جمع مى‏كرد براى راه‏اندازى مسجد و آقاى سعيدى و آقاى فتحى كارهاى برقى مسجد را انجام مى‏دادند و نصب بلندگو و چراغ و غيره را به‏عهده داشتند.
در سال 1330 مرحوم شهيد طهماسبى و مرحوم شهيد واحدى از فداييان اسلام به مسجد مى‏آمدند و سر كوچه اذان مى‏دادند...
آيت‏اللّه‏ طالقانى براى مردم مستضعف حواله ذغال تهيه مى‏كرد و براى مصرف سوخت زمستانى به آنها مى‏داد. از سال 1339 مسجد تكاپوى جمعيت را نمى‏داد. آقاى طالقانى پيشنهاد داد كه مسجد را بازسازى كنيم، لذا هيئت امنايى با شركت:
1ـ اصغر سعادت خياط در كوچه وفايى 2ـ حاج جواد على‏اللّه‏ سبزى‏فروش روبروى مسجد 3ـ سيدابراهيم موسوى حسينى خياط پيراهن‏دوز 4ـ حاج احمد صادق خياط 5ـ حاج على‏اكبر حقيقت خشكبار فروش نبش پاساژ گوشت 6ـ حاج حسينعلى روائى صاحب مغازه لبنياتى ايران 7ـ حاج حسين سبزى‏فروش و مدتى نيز حاج جلال زمرديان ساعت‏فروش جنب پاساژ گوهر تشكيل شد. از آقاى مهندس سالور مديرعامل شركت سيمان فارس حواله مى‏گرفتيم و سيمان مى‏آورديم و تيرآهن آنجا را حاج آقاى كرمانيان و حاج آقاى اخوان ـ كه شهيد محمد بخارايى شاگرد او بود ـ كمك كردند. پايين مسجد آب‏انبار بود از آب‏انبار به دو بشكه آب مى‏كشيديم و چند تا شير گذاشته بوديم تا مردم وضو بگيرند ولى جاى خوبى براى اين كار نداشتيم. قبل از شروع ساخت مسجد آقاى طالقانى به همراه چند نفر ديگر رفتند پيش على‏خان هدايت كه نماينده شيراز در مجلس بود در خيابان ثريا (سميه فعلى) جلسه‏اى تشكيل دادند و بالاخره رضايت داد كه مسجد را توسعه دهند و در سال 40 مسجد به طور كامل تخريب شد و فقط يك قسمت را باقى گذاشتند كه بتوان نماز جماعت برقرار كرد و خلاصه شروع به ساخت مسجد كردند. در موقع پى‏ريزى آقاى طالقانى مى‏آمد و به بتن‏ها آب مى‏داد و مرحوم مهندس بازرگان نيز بيل دست مى‏گرفت و كمك مى‏كرد. افراد فعال مسجد زياد بودند ولى از آن جمع حاج جواد على‏اللّه‏، حاج احمد صادق، حاج احمد ابريشمچى، موسى ابريشمچى، مهندس جهانگير مهدمينا، مهندس عباس تاج، حاج حسين هاشمى كه وسط دو نماز مسئله مى‏گفت و در چهارراه منوچهرى فعلى خياط بود، مرحوم حسن شمشيرى، طوفانيان كه مغازه پيراهن‏دوزى داشت، خيلى كمك مى‏كردند... دايى بنده به نام حبيب محمدحسينى از سال 40 به مسجد آمد و به پدرم كمك مى‏كرد و بعد از فوت پدرم در سال 1372، دائيم خادم مسجد شد و هنوز هم در آن مسجد خادم است...»
مسجد هدايت
پايگاه مبارزه مردمى انقلاب
آيت‏اللّه‏ طالقانى جهت احياى تفكر دينى، روشنگرى و بيدارى جامعه به كمك تجربياتى كه از بزرگان حوزه علميه به دست آورده بود به طور مخفيانه در خانه‏ها جلسات قرآن را احيا نمود و زمينه را براى برپايى جلسات بزرگ‌تر و آشكارتر
به وجود آورد.