kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۴۴۱۱
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۸ - ۱۹:۱۹

شمـال کشـور چشمی پر از خنده ؛ چشمی نمناک از ‌اشک



سیدابوالحسن موسوی طباطبایی
    منطقه شمالی کشور، نوار باریکی در نقشه است که مجموعه‌ای از زیباترین پدیده‌های طبیعت را گرد هم آورده. ترکیبی شگفت از کوه و جنگل و جلگه و دریا در این سرزمین خیال انگیز دست در دست هم داده تا هوش از سر زیباپسندان برباید.
    در پیچاپیچ جاده‌های نفس گیر کوهستان که چون تونلی سبز در اعماق جنگل‌های انبوه راه می‌گشایند، پس از پیمودن مسیری ناگهان در ارتفاعات، پا به درون ابرها می‌گذاری و وارد جاده‌ای مه‌آلود می‌شوی با درختانی که در کناره راه از ژرفای دره‌های سهمگین و سرسبز قد برافراشته‌اند. هوای تار و کاهش دید در دل طبیعت باطراوت که خالی از خوف هم نیست، منظره‌ای رؤیایی را به تصویر می‌کشد. پس از سپری شدن مه، بر فراز ابرها آسمانی نیلگون و هوایی به غایت لطیف تو را مسحور این تضاد شگفت می‌سازد. ابرهای دست نایافتنی که پیوسته بالای سرت در حرکت بودند، اینک به زیر پا، توده‌هایی سپید با تصاویری بدیع هستند که چشم‌انداز دشتی پر از برف را تداعی می‌کنند. خورشید صمیمی‌تر و پرفروغ‌تر این محفل آسمانی را روشن می‌کند و تو خود را به ملکوت نزدیک‌تر می‌یابی!
   در جلگه نیز پهنه بی‎کران شالیزارها به مخملی سبز می‌ماند که از دامنه کوه تا افقی دور گسترده شده. صبحگاهان که خورشید از افق چشم می‌گشاید، خوشه‌های بازیگوش با نسیم دل انگیز بهار می‌رقصند، بر هم فرو می‌غلتند، موج می‌زنند و عطر خوش برنج را در فضا می‌پراکنند. باغ‌های چای نیز بر فراز تپه‌های بلند، جلوه‌ای دیگر از تنوع مناظر است که چشمان تو را سخاوتمندانه از شکوهِ بدیع‌ترین زیبایی‌ها لبریز می‌کند.
    اما دلربایی دریا متفاوت است. در گستره این آبی بیقرار و موج‌های وهم انگیزی که با خیز و چرخش نا آرام خود سرود شورانگیز حیات می‌خوانند، عظمتی مهیب از نظام آفرینش نهفته است و تو بر ساحل امن ایستاده و از نسیم روحبخش آن دل و جان را سیراب می‌کنی.
وجود مشکلات مزمن
 در کنار مناطق زیبا
   شهرهای متصل، تراکم جمعیت و تنوع مشاغل، شور و نشاطی بی‌مانند در شمال کشور ایجاد کرده و حیات با همه ابعاد آن در این منطقه جاری است. مردم گیلان و مازندران و گلستان سخت کوش، پرتلاش و مقاومند. ویژگی‌های منحصر به فرد طبیعی مانند بارش‌های زیاد و رطوبت بالای هوا زندگی را از شکل ساده و طبیعی خارج ساخته و با نوعی مبارزه با طبیعت همراه نموده است.
در مورد گیلان که نگارنده اطلاع بیشتری از وضعیت آن دارد از طرفی خدمات اندک دولت‌ها در این استان و بی‌برنامگی مسئولان در عمران شهرهای آن، گاه این منطقه را تا مرزهای محرومیت پیش می‌برد. معضلاتی چون فقدان زیر ساخت‌های شهری، کمبود آب آشامیدنی سالم و شبکه فاضلاب، آسفالت نبودن کوچه‌ها و خیابان‌ها (یا کیفیت بسیار پایین آسفالت)، تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی، تجاوز به حریم دریا، ساخت و سازهای غیر مجاز، از بین رفتن بخش عظیمی از جنگل‌ها، آسیب‌های جدی به بافت روستایی، شکارهای بی‌رویه، به خطر افتادن موجودیت تالاب‌ها، معضل زباله‌های شهری و نخاله‌های ساختمانی، آلودگی محیط زیست، اعتیاد، درصد بالای بیکاری، بزه کاری، موج ویلا سازی، در خطر نابودی قرار گرفتن بخش‌هایی از زراعت برنج و صنعت چای به علت عدم حمایت دولت از آنها، از بین رفتن درصدی مهم از مشاغلی مانند پرورش کرم ابریشم و دامداری محلی، مکانیزه نشدن کشاورزی و بسیاری دیگر از این قبیل، موضوعات حیاتی هستند که سال هاست‌گریبان مردم صبور شمال کشور را رها نمی‌کنند. دولت‌ها در گذشته و حال، پیوسته از خدماتی که در این مناطق ارائه شده گفته‌اند اما حجم عظیم کارهای بر زمین مانده گویی فراموش شده و از خاطرها رفته است. آری! زیبایی شمال کشور در شاهکارهای طبیعت آن است وگرنه مسئولان در این منطقه کمتر شاهکاری برای ارائه کردن دارند.
     آسیب‌های مهمان‌پذیری
بیش از ظرفیت
استان‌های شمالی هر سال پذیرای میلیون‌ها نفر از سراسر کشور بلکه از نقاط مختلف جهان هستند. با تعطیلاتی یکی دو روزه، جاده‌ها و محورهای مواصلاتی به شمال مسدود شده و سیل جمعیت به سوی این نقطه سرازیر می‌شود. مسافرت بیش از حد ظرفیت، آسیب‌هایی برای شمال کشور دارد که به گوشه‌ای از آن‌اشاره می‌کنیم:
۱. از آنجا که مسافرت‌ها معمولا به قصد تفریح و طبیعت گردی است، متأسفانه در هجوم مسافران، طبیعت بیشترین صدمات را می‌بیند. قطع درختان و شاخه‌های آنها، آسیب جدی به گونه‌های جنگلی و پوشش گیاهی، برافروختن آتش که گاه به آتش سوزی جنگل‌ها منجر می‌شود و آلودگی آب‌های رودخانه و دریا از خسارت‌های قابل ذکر به طبیعت است.
۲. هزاران تن زباله‌ای که در سواحل دریا و رودخانه، کنار جاده‌ها و جای جای طبیعت شمال ریخته می‌شود معضلی است که حل آن وقت و هزینه زیادی از کشور را به خود اختصاص می‌دهد. وجود زباله منافی فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی ملت ما است که علاوه‌بر زشت کردن چهره طبیعت، گاه زدودن آن را ناممکن می‌نماید.
۳. ازدحام جمعیت در تعطیلات، زندگی مردم شمال را مختل می‌کند به گونه‌ای که خیابان‌ها از حجم سنگین خودرو مسدود شده و عبور و مرور متوقف می‌شود. مغازه‌ها، فروشگاه‌ها و خصوصا نانوایی‌ها به علت صف طویل جمعیت شرایط را برای مردم دشوار و گاه غیر قابل تحمل می‌کند. این وضعیت که پیوسته در هر تعطیلی در شهرهای شمالی به وضوح مشهود است باعث می‌شود بسیاری از مردم بومی در ایام ازدحام، ترجیح دهند از خانه‌های خود بیرون نیایند و به نوعی خود را محبوس کنند.
۴. یکی از آسیب‌های جدی در ایام تعطیلات، منکرات و رفتارهای ناهنجار فراوانی است که توسط عده‌ای از مسافران ساختارشکن صورت می‌گیرد. پوشش‌های غیر متعارف مردان از جمله شلوارهای کوتاه و زیرپوش‌های رکابی، سگ‌گردانی، بدحجابی شدید و گاه بی‌حجابی زنان از صحنه‌های رایجی است که در کوچه و خیابان قابل مشاهده است. اما در کناره جاده‌ها و راه‌های روستایی و مناطق ییلاقی وضعیت وخیم‌تر است که قلم را از شرح آن باز می‌داریم.
   دیار پاک میرزا کوچک جنگلی و سرزمین هشت هزار شهید و دو هزار جانباز کجا و محمل گناه و منکر بودن این سرزمین کجا؟! هر چند نمی‌توان همه منکرات را به مسافران نسبت داد اما مسلما آمار رفتارهای منافی دین و اخلاق در تعطیلات بسیار بالا است. متأسفانه آنچه که شرایط را دشوارتر می‌کند، وجود نمایندگان مجلس و مسئولان در دستگاه‌ها است که انگیزه‌ای در مبارزه با منکرات ندارند و گاه حتی با دامن زدن و ایجاد بستر باعث می‌شوند هر سال از منکرات بیشتری قبح زدایی شود. این وضعیت، آمران به معروف را در غربت و اقلیت قرار می‌دهد و فریضه عظیم امر به معروف را به بوته نسیان می‌سپرد.
   باز هم منتظر عملکرد مسئولان بمانیم؟