نگاهی به نقش مساجد در جریان انقلاب اسلامی-35
گروهها و کانونهای سیاسی از دل نهضت جوانه میزنند
تشکیل کانونها، گروهها و دستههای سیاسی و مذهبی در مساجد
جای هیچگونه تردیدی نیست که پویایی مساجد کشور پس از حرکت امام حمینی (ره) بوده است، به دنبال این تحول فکری عظیم بود که به تدریج بسیاری از فعالین سیاسی، خصوصاً جوانان تحصیل کرده در کنار روحانیون انقلابی وارد میدان شده و عملاً به فعالیت سیاسی پرداختند. این شور و هیجان را میتوان در گروهها، انجمنها و نوع فعالیتهایی که در مساجد استان قزوین انجام میگرفت به خوبی مشاهده کرد. برخی از مهمترین انجمنهای فعال در مساجد استان قزوین که در نوع خود در کشور کمنظیر بودند به شرح زیر میباشند:
انجمن سرگل
انجمن سرگل از قدیمیترین انجمنهای استان قزوین است که به دلیل حساسیت اعضای آن، اسناد کافی راجع به فعالیتهای آن در دست نمیباشد. به علت اینکه محل اصلی فعالیت این انجمن، مسجد سرگل بود، لذا به همین نام نیز معروف شده است.
براساس معدود اسناد موجود انجمن فوق کاملاً مذهبی بوده و اعضای آن نیز مقید به شرعیات بودهاند. عمده فعالیت این انجمن براساس اسناد ساواک زندهنگهداشتن یاد امام خمینی(ره) در میان مردم، بررسی آراء و عقاید ایشان و نقد سیاستهای رژیم پهلوی بوده است. در سندی در این مورد آمده است:
«در تاریخ 13/8/48[13] پس از پایان جلسه انجمن سرگل که در مسجد سرگل تشکیل گردیده بود کاظم شکوهی (ساعتساز) و حسن ناصری(کارمند اداره کشاورزی) و حاج حجتالله بخشی کتاب رسالهای به نام چهار رساله را که فتوای عدهای از علما از جمله میلانی، مرعشی ـ خمینی و خوانساری در آن چاپ شده، با آقای میرزا محمد شریعت مهدوی ارائه نموده و خصوصی اظهار میکردند در توضیحالمسائل از کتاب مذکور استفاده نموده و بهخصوص در روی نظریات خمینی تکیه نماید. ... »
مجمع ادبی جوانان
شهرستان قزوین
این مجمع همانگونه که از نام آن برمیآید، یک انجمن ادبی بود که به وسیلهی تعدادی از جوانان قزوین در مساجد مختلف تشکیل جلسه میداد. در مورد تاریخ تشکیل این انجمن اطلاع دقیقی در اسناد نیامده است، اما از آنجایی که در اولین سند ضبط شده ساواک در تاریخ 31/2/1350 تلویحاً اشارهای به سابقهی آن شده است، لذا میتوان نتیجه گرفت که این انجمن در حدود سال 1349 بهوجود آمده است. در حاشیه یکی از اسناد ساواک آمده است:
«در جلسات فوق[مجمع ادبی جوانان شهرستان قزوین] مدتی است که تشکیل گردیده و چون مطالب قابل ملاحظهای در آن عنوان نمیشود گزارشی در این باره تقدیم نگردیده است، دستور داده شد از این به بعد بهطور مرتب مراقبت به عمل آید...»
این اظهارنظر چند نکته را به خوبی روشن میکند، نخست آنکه این انجمن در ابتدای فعالیت خود مشی کاملاً ادبی داشته و به همین دلیل حساسیت ساواک را برنمیانگیخته است. براساس اسناد ساواک به تدریج محور صحبتها و گفتههای مطرح شده در این انجمن تغییر یافته و از مسائل ادبی به موضوعات مذهبی، سیاسی و اجتماعی کشیده شده است، لذا ساواک تصمیم میگیرد که فعالیتهای این انجمن را زیرنظر بگیرد. حذف شدن لفظ «ادبی» مجمع در اسناد ساواک و اضافه شدن «اسلامی» به جای آن از تغییر ماهیت انجمن فوق حکایت دارد. در سندی در این مورد آمده است:
«نام صحیح آن مجمع علمی و اسلامی جوانان قزوین میباشد ...»
خواه این تغییر نام از سوی اعضای انجمن صورت گرفته باشد یا ساواک آن را اینگونه ضبط کرده باشد، میتوان تغییر مشی این انجمن را براساس اسناد مشاهده کرد. از موضوعاتی که در این جلسات مطرح میشد، باید به مسائل روز کشور و منطقه و حتی جهان اشاره کرد، که همین از سیاسی بودن آن حکایت میکند، بهطور مثال درسند مورخه 28/4/1350 آمده است:
« ... ابتدا آیاتی از کلامالله مجید تلاوت شد، سپس شخصی به نام نصری درباره مسئله فلسطین صحبت و گفت استعمارگران در میان مسلمانان دولت یهود را تشکیل دادند تا با اجحاف به برادران ما و غصب زمینهای آنها و بهجود آوردن آوارگان فلسطینی خود را به جامعه معرفی و برای فرار از این همه ظلم مسلمانان را متهم میکنند و میکشند و زجر میدهند ...»
باید توجه داشت این گفتهها در زمانی مطرح میشوند که روابط رژیم پهلوی و دولت غاصب اسرائیل در بهترین وضعیت خود بوده و رژیم میکوشید تا هرگونه مخالفتی با رژیم صهیونیستی را خاموش کند. پرداختن به مسئله فلسطین به خوبی شجاعت و احساس مسئولیت دینی اعضای انجمن فوق را نشان میدهد.
از دیگر فعالیتهای این انجمن دعوت از شخصیتهای مذهبی و سیاسی مهم کشور برای ایراد سخنرانی در مساجد استان بود. بهطور نمونه در سندی در این مورد آمده است:
«در هفته گذشته از واعظی به نام هاشمی رفسنجانی جهت سخنرانی در این شهرستان دعوت کرده بودند که چون وی در شب اول سخنرانی خود مطالب خلاف مصالحی را عنوان کرد از ادامه منبرش در قزوین جلوگیری گردید...»
در مورد اعضای این انجمن آنگونه که از اسناد مستفاد میشود، باید گفت که بیشتر اعضای آن را جوانان تحصیل کرده با گرایشهای مذهبی تشکیل می دادند. از مهمترین این افراد میتوان به «قدرتالله چگینی» اشاره کرد که بارها در سخنرانیهایش ضمن انتقاد از رژیم به مسائل مذهبی نیز میپرداخت. از دیگر اعضای این انجمن باید به آقایان «حسین افشاری» دانشجوی رشته علوم دانشگاه تهران، «احمد نصری» دانشجوی رشته ریاضی دانشگاه تهران و «احمد سفری» اشاره کرد. در یکی از اسناد ساواک راجع به هدف تشکیل این انجمن آمده است:
«شناختن و شناساندن اصول و معتقدات دینی».