ضرورت اعمال قانون برای یک لیگ محترم (نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
در صحنه ورزشی کشور با رشتههای مطرح و جذاب و پرطرفداری مثل فوتبال با جریانات و دیدگاههای مختلفی روبهرو هستیم که در یک نگاه کلی میتوان آنها را از حیث «هدف» به دو دسته تقسیمبندی کرد. اگر بخواهیم مشخصات کلی و آنچه که صف این دو گروه را از یکدیگر جدا میکند و حتی آنها را مقابل هم قرار میدهد بازگو نمائیم، به زبان ساده و خلاصه این میشود: دیدگاه و جریانی که ورزش را در خدمت منافع ملی و برآوردن انتظارات مردم میخواهد و برای این هدف خواهان فراهمآمدن ابزار لازم مثل ایجاد سازمان و ساختار کارآمد، مدیریت جهادی و لایق بهکارگیری اصول و ارزشهای کارآمد مثل شایستهسالاری، قانونمداری و... خلاصه ایجاد تشکیلاتی سر و سامان یافته در ورزش هستند که هر کس به حق، سرجای خودش نشسته و هر چیزی منظم، برجای خود قرار گرفته است.
جریان بعدی، اما، جریانی است که ورزش را جز برای تامین منافع شخصی و اهداف باندی و جناحی نمیخواهد، و برای تحقق این هدف به لطائفالحیل از
سر و سامان یافتن آن جلوگیری میکند، به بینظمیها و آشفتگیها و هنجارشکنی و روابط ناسالم و مناسبات قانونشکنانه آن دامن میزند، با سلاح و ابزار مختلفی که به ویژه در رسانهها دارد، در مقابل هر فرد و ارگان و تشکیلاتی که قصد نظم و نسق بخشیدن به ورزش در رشتههایی مثل فوتبال دارند، به شدت و با همه توان مقاومت و ایستادگی میکند، و مدیرانی که برای اصلاح ورزش میخواهند اصولی و متعهدانه کار کنند، و زشتیها و پلشتیها و مفاسد را از چهره ورزش بزدایند، بمباران تبلیغاتی میکند، او را مسخره میکند، افکار عمومی را علیه او تهییج و تحریک میکند و...
در یک ارزیابی کلی باید متاسفانه به این نکته اعتراف کرد که تا حالا هم این گروه دوم، به دلایل مختلف از جمله وادادگی و همدستی بعضی از مدیران ارشد حوزه و فرهنگ و رسانه، جدی نگرفتن کارکردهای چندگانه ورزش از سوی سیاستگزاران و برنامهریزان کلان مملکت و... بالاخره غفلت و عدم انسجام و اتحاد گروه اول، در راه سر و شکل دادن ورزش آنگونه که دلخواه و مطلوب اوست، بهتر و دقیقتر و منسجمتر عمل کرده است و با نفوذ در جایگاههای مختلف ورزش مانع از سر و سامان گرفتن ورزش در رشتههایی مثل فوتبال شده است.
حاصل عملکرد این جریان هم که طی بیست سال اخیر، با حمایت بیامان رسانههای تاثیرگذار فراگیری مثل تلویزیون، در صحنه ورزش میدانداری کرده و با تفرقهاندازی و نفرتپراکنی و جنجالآفرینی و حاشیهسازی و هنجارشکنی و مدیر سوزی و... آرامش و راحتی را از ورزش گرفته و فضای آن را- به ویژه در فوتبال- به فضایی پر از شک و شبهه و سوء تفاهم و بداخلاقی و حرمت شکنی و... تبدیل کرده است، این شده که حالا از زبان رئیسمحترم فدراسیون فوتبال میشنویم که «شاید لیگ فصل آینده (98-99) برگزار نشود!» و استدلال ایشان هم مثل استدلال خیلی از کارشناسان منطقی هم هست، وقتی از لیگ، تیمها و تماشاگران و فوتبال، لذت مشروع نبرد، بداخلاقی و فرهنگسوزی در آن سکه رایج باشد و فقط مشتی فرصتطلب و چسبیده و از قبل هیاهوی به راه افتاده به اسم لیگ و فوتبال و... به منافع نامشروع برسد و... نبودش بهتر از بودش است!
هفته گذشته سازمان لیگ اطلاعیهای درخصوص برگزاری مسابقات باشگاهی صادر کرد. این اطلاعیه بعد از نشست هیئترئیسه سازمان لیگ فوتبال ایران با حضور مهدی تاج تهیه و در رسانهها منتشر شد. اطلاعیهای در سه بند که با مطالعه آن مشخص میشود هدف آن ایجاد فضای سالم و ایمن و محترمانه در ورزشگاهها برای برگزاری منظم و استاندارد لیگ است.
علاقمندان به ورزش و فوتبال حتماً از کم و کیف این اطلاعیه و محتویات آن آگاه هستند، ما نیز هفته گذشته در همین صفحه آن را آوردیم و اینجا قصد پرداختن به جزئیات را نداریم، فقط باید به این نکته اشاره کرد که آنچه در این اطلاعیه آمده و قرار است با همکاری دستگاههای ذیربط اجرایی هم بشود، چیزیست که تقریباً در همه کشورهای دنیا اجرا میشود و در بعضی از کشورهای صاحب فوتبال بیش از 60، 70 سال است که مفاد آن رعایت هم میشود!
اینکه چرا در فوتبال ما این اصول بدیهی اجرا نشده است، دلیل اصلی آن را باید در آنچه که در آغاز مطلب آمد، جستوجو کرد، منافع گروهی فرصتطلب و زیادهخواه که مانع نظم و نسق و سامان یافتن کار و بار فوتبال بوده، مانع اصلی این اتفاق است!
متأسفانه فوتبال ما و تماشاگران کم توقع آن از این بابت سالهاست در رنج و عذاب روحی و فیزیکی هستند، چنانکه اتفاقاتی که همین دو سه هفته پیش در مسابقات پایانی لیگ و فینال جام حذفی افتاد، سخت جسم و جان طرفداران فوتبال را آزار داد و... از سوی دیگر اخیراً در صحبت مسئولان فوتبال و شخص رئیسفدراسیون فوتبال میشنویم که قرار است «پیوستی» به قرارداد تک تک بازیکنان حاضر در لیگ الصاق شود که در آن رعایت نکات اخلاقی و انضباطی از نحوه رفتار و کردار آنان در زمین؛ داور، بازیکن حریف و... گرفته تا دیگر مسائل تأکید شده است و...
به گمان ما اگر مسئولان فوتبال ما به محتویات همین دو مورد یعنی اطلاعیه سازمان لیگ و پیوست قرارداد بازیکنان با جدیت و قاطعیت عمل کنند، به درصد عمدهای از مشکلات اخلاقی و نابههنجاریهایی که در فضای فوتبال، ورزشگاهها، رسانههای ورزشی و... خاطر علاقمندان واقعی به فوتبال را آزار میدهد، پایان میدهد. ضمن اینکه اگر موارد دیگری مثل تعیین صلاحیت مدیران باشگاهها، اصلاح ساز و کار کمیتههای انضباطی و اخلاقی و... عملاً در دستور کار فدراسیون قرار گیرد، حتماً و بدون تردید وضعیت آزاردهنده فوتبال و فضای غیراخلاقی حاکم بر آن بهبود خواهد یافت و حداقل خیلی بهتر از وضعیت فعلی میشود.
سخن را با اشاره به این نکته کوتاه کنیم که برای عملی شدن این اقدامات اصلاحی، همه کسانی که در این باره مسئولیتی برعهدهدارند، باید صادقانه و خادمانه گام به میدان بگذارند و حامی و یاور فدراسیون فوتبال باشند، آنها باید قبل از آنکه به فکر خود و جایگاه خود آن هم با رفتارهای به اصطلاح عوامفریبانه- پوپولیستی- باشند، باید به فکر منافع ملی و ورزش مملکت باشند، مثلاً استانداران، نمایندگان مجلس شهرها و استانهایی در لیگ برتر نماینده دارند، به جای اینکه مسئولان فوتبال را تحت فشار قرار دهند تا به خاطر تیم شهر و استان آنها از قوانین تخطی کنند، در اجرای آن کوتاه بیایند، استانداردها را نادیده بگیرند، تلاش کنند و به مقامات و مراجع دولتی و اجرایی فشار بیاورند که وضعیت تیمها و مدیریت تیمها و شرایط و امکانات ورزشگاههایشان استاندارد شود و...