kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۲۹۵۶
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۱۳

توجیه سازش با تحریف قرآن



علی قربان نژاد
لازمه تشبیه دو چیز به هم، یافتن همانندی در کل یا دست‌کم در بخشی از جزییات آنها است. حال اگر برای بیان مقصود خود به واقعه‌ای تاریخی ‌اشاره کنیم وجود این همگونگی‌ها دست‌کم در بخشی از آن واقعه که محور همانندی هست نیاز قطعی و لازم است.
ما با متن هنری برخوردی تاویل‌گرایانه (هرمنوتیک) داریم. به نظر می‌رسد مواجهه با متن‌های تاریخی نباید با تاویل‌پذیری همراه باشد، اما واقعیت این است که وجود خوانش‌های متعددی که از وقایع تاریخی ارائه می‌شود گویای آن است که «واقعه تاریخی» نیز بالقوه استعداد تاویل‌پذیری دارد؛ چنان‌که در کنار خیل عظیمی که از حماسه کربلا درس مقاومت و ایستادگی در برابر ظالم می‌گیرند و عده‌ای درس مذاکره گرفتند.
همین تاویل‌های گوناگون است که سبب می‌شود برای موضوعات کاملا متفاوت از یک واقعه تاریخی به عنوان الگو یاد شود، الگویی که با واقعه اکنون همانندی دارد. الگو از آن جهت ذکر شد که هرگاه در این رویکرد به واقعه‌ای با محوریت انبیا و امامان معصوم (ع) ‌اشاره می‌شود، مقصود بیان فصل‌الخطابی است از سیره شخصی که با وحی در ارتباط است.
در اینجا اما نکته مهم آن است که تطبیق تا چه اندازه با دقت در همانندی صورت گرفته است؟ برای نمونه به سرمقاله روزنامه شرق (دوشنبه 21خرداد) می‌توان ‌اشاره کرد. البته نمونه‌های فراوانی نشان دهنده آن است که طیف اصلاح‌طلب تا چه اندازه در خوانش واقعه تاریخی و به تبع آن انطباقش با رویدادی در اکنون دچار خطا شده و در مواجهه با رویدادهای اکنون به راهکاری برخاسته از انطباقی ناهمانند و ‌اشتباه رهنمون گشته است.
روزنامه شرق در میان نوشتاری که به دیدار وزیرخارجه آلمان با وزیرخارجه کشورمان اختصاص داشت ضمن آنکه به بیان ناراحتی خود از موضع‌گیری قاطع آقای ظریف در برابر لفاظی مقام آلمانی پرداخته در تکاپوی تئوریزه کردن و ارائه حجت برای تفکر خود به واقعه‌ای تاریخی ‌اشاره کرده و نوشته بود: «گفت‌وگو حتی با فرعون با «قول لین»، تجربه‌ای است که خداوند از پیامبر خود خواسته است. نشست خبری روز گذشته وزرای خارجه ایران و آلمان، به نظر نگارنده همراه با این ظرافت‌ها از سوی طرف ایرانی نبود[!]»
نخستین پرسش و البته اصلی‌ترین پرسش پس از شنیدن این انطباق آن است که آیا دو سوی این انطباق ویژگی‌های حداقلی را برای همانندی دارند؟
1- حضرت موسی(ع) برای ارشاد فرعون به کاخ او رهسپار شد. او برای مذاکره نمی‌رفت. آن هم مذاکره‌ای که به تبع مذاکرات پیش از این و سپس بدعهدی غربی‌ها پدیدار شده است. مذاکرات دوجانبه اکنون کشورمان با غرب و اخیرا با آلمان به سبب عدم پایبندی غرب به اجرای تعهداتش شکل گرفته و اگر غربی‌ها به تعهداتشان عمل کرده بودند این مذاکرات اصلاً شکل نمی‌گرفت.
بر این اساس کشورمان در جایگاه طلبکار قرار دارد و اگر در دیپلماسی با اندک ‌اشتباهی در کلام و رفتار از جایگاه طلبکاری عدول کنیم آنها نیز قطعا در جایگاه بدهکاری قرار نمی‌گیرند.
2- موضوع حضرت موسی(ع) هدایت و ارشاد فرعون زمانه خودش بود. او به دربار شخصی متکبر می‌رفت که ادعای خدایی داشت و هدفش بازگرداندن فرعون به فطرت و پذیرش دین و حدود الهی و پرهیز از ظلم و ستم به بندگان خدا بود.
ارشاد و هدایت وقتی محقق می‌شود که دل متحول گردد و یکی از لوازم تحول دل سخن نرم است. خداوند نیز در مقام «رب» به پیامبرش یادآوری می‌کند که برای اثرگذاری بر دل «قول لین» (گفتار نرم) لازم است.
اما این سوی انطباق روزنامه شرق موضوع اثرگذاری بر دل نیست، بلکه ما با اتحادی از فریبکاران روبرو هستیم. اروپا و آمریکا در درون و دل خود به خوبی می‌دانند که به تعهداتشان عمل نکرده‌اند چنانکه وزیرخارجه آلمان در جملاتی توهین‌آمیز و جسورانه گفت اگر یک طرف قراردادی به تعهداتش عمل نکرد این دلیل نمی‌شود که طرف مقابل نیز از تعهداتش عدول کند!
3- حضرت موسی(ع) به کاخ فرعون می‌رفت که اعتقادی به خداوند یکتا نداشت و به تبع آن، مقام پیامبری برای حضرت موسی(ع) قایل نبود. او در نظر فرعون همان کودکی بود که از نیل گرفته بودند و در کاخ او به جوانی رسیده بود. در نهایت او در چشم فرعون به عنوان نماینده قوم بنی اسرائیل بود. قومی که در زمان حضرت یوسف(ع) با عزت و احترام به مصر آمد و چند نسل پس از آن (در زمانه حضرت موسی) به چشم غریبه‌هایی‌ مزاحم به آنان نگریسته می‌شد و مورد ظلم و ستم فرعون و کاهنان معبد و صاحبان قدرت و ثروت در مصر واقع می‌شدند.
اما آقای ظریف اکنون وزیرخارجه کشور جمهوری اسلامی ایران است. کشوری که دست‌کم در هزار سال اخیر هیچ‌گاه در چنین جایگاهی از قدرت و اثرگذاری نبوده چنان‌که اکنون یکی از خواسته‌های نظام سلطه کاستن از «عمق استراتژیک» ایران است. در دوره مذاکرات هسته‌ای یکی از رسانه‌های عربی‌زبان در فضای مجازی نوشته بود همین که اکنون پنج قدرت بزرگ جهانی از ایران درخواست کرده‌اند که به میز مذاکره بیاید نشانه قدرت و نفوذ بالای ایران است.