حساسیتهای کاذب «ارمنی بادمجان»
گاهی... حساسیتهای کاذب در جامعه به وجود میآورند. یعنی مردم درباره اموری حساسیت نشان میدهند که دلیلی ندارد. یکی از آقایان نقل میکردند که در یکی از شهرستانها مردی از کسبه که خیلی مقدس بود، خدا به او فرزندی نداده بود، جز یک پسر، آن پسر برایش خیلی عزیز بود، طبعاً لوس و ننر و حاکم بر پدر و مادر بار آمده بود. این پسر کمکم جوانی برومند شد. جوانی، فراغت، پولداری، لوسی و ننری دست به دست هم داده بود و او را جوانی هرزه بار آورده بود. پدر بیچاره خیلی ناراحت بود و بچه به سخنانش گوش نمیداد، و از طرفی چون یگانه فرزند پدر بود، پدر حاضر نمیشد طردش کند، میسوخت و میساخت.
کار هرزگی فرزند به جایی رسید که کمکم در خانه پدر که هیچ وقت جز مجالس مذهبی (مجلسی) تشکیل نمی شد بساط مشروب پهن میکرد. تدریجاً زنان هرجایی را میآورد، پدر بیچاره دندان به جگر میگذاشت و چیزی نمیگفت. در آن اوقات تازه «گوجهفرنگی» به ایران آمده بود. عدهای علیه این گوجه ملعون فرنگی! تبلیغ میکردند. به عنوان این که فرنگی است و از فرنگ آمده حرام است، و مردم هم نمیخوردند، و تدریجاً مردم آن شهر حساسیت شدیدی درباره گوجهفرنگی پیدا کرده بودند، و از هر حرامی در نظرشان حرامتر بود.
در آن شهر به این گوجه «ارمنی بادمجان» میگفتند. این لقب از لقب «گوجهفرنگی» حادتر و تندتر بود، زیرا کلمه گوجهفرنگی فقط وطن این گوجه را مشخص میکرد، ولی کلمه «ارمنی بادمجان» مذهب و دین آن را هم معین کرد! قهراً در آن شهر تعصب و حساسیت مردم علیه این تازهوارد بیشتر شد.
روزی به آن حاجی که پسرش هرزه و لاابالی شده بود و خودش خون دل میخورد و خاموش بود. اهل خانه خبر دادند که امروز آقا پسر کار تازهای کرده است، یک دستمال «ارمنی بادمجان» با خود به خانه آورده است.
پدر وقتی که این خبر را شنید، دیگر تاب و توان را از دست داد، پسر را صدا زد و گفت: پسر شراب خوردی صبر کردم، دنبال فحشا رفتی صبر کردم، قمار کردی صبر کردم، خانهام را مرکز شراب و فحشا کردی صبر کردم، حالا کار را به جایی رساندهای که «ارمنی بادمجان» به خانه من آوردهای، این دیگر برای من قابل تحمل نیست. دیگر من از تو پسر گذشتم باید از خانه من به هر گوری که میخواهی بروی.
این نمونهای بود از حساسیتهایی که در مورد هیچ و پوچ و یا در مورد امور جزیی پیدا میشود، صد برابر حساسیتی است که در مورد امور اساسی پیدا میشود، کار حساسیت به جایی میرسد که تحمل «ارمنی بادمجان» از تحمل شراب و قمار و فحشا دشوارتر میشود.!(1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- نقل و نقل، سیدمحمد سعید مدنی به نقل از انسان و سرنوشت استاد شهید مطهری، ص 170