ضرورت بررسی طرح زیست شبانه در کلانشهرها
ستیز با طبیعت شب در خیابانهای پایتخت
گروه گزارش
شبانههایمان دیگر مهمان سکوت خوشآیند نیستند، فاصله بین روز روشن و رختِ دلآویز «شب» دیگر هیچ چیزی نیست جز رنگ آسمان، وگرنه در زمین، «روایت» صورت دیگری دارد.
پس از انتخابات شوراهای شهر و روستا در خرداد 1396 دگرگونیهای مهم ساختاری در فضای شهری شکل گرفت. در این میان «تهران»، «مشهد»، «اصفهان»، «شیراز» و دیگر کلان شهرهای کشور دچار عارضهای شدند که اساساً یکی از نشانههای ظهور «جامعه مدرن» تلقی میشد. «زیست شبانه/ حیات شبانه» یا «nightlife»
زیست شبانه گرچه دارای موافقان و مخالفان فراوانی است اما استدلال دو طرف قابل تامل است.
موافقان معتقدند وجود زیست شبانه پویا و سرزنده در مراکز شهری یکی از ویژگیهای بارز شهرهای موفق دنیاست، گسترش عرصه حیات شبانه و فعالیتهای غالب آن مزایا و عایدیهای اقتصادی فراوانی را برای شهرهای مختلف به وجود آورده است.
اما واقعیت این است که زیست شبانه با زندگی شرقنشینان و واضحاً مسلمانان میانه خوبی ندارد، اما تصمیمات کلانِ مدیران شهری باعث آن شده که «ریختشناسی» شهرها دچار یک اپیدمی فراگیر شوند.
موضوع شب زندهداری کلانشهرها و پایتخت سالهاست مورد بحث و جدل کارشناسان و مسئولان شهری در شهرداریها و شورای شهر است، اما در سالهای قبل به جز موارد محدود در ماه مبارک رمضان این موضوع کمتر دیده شد ولی اینک زیست شبانه با مجوز شوراهای شهر در حال نهادینه شدن در کلانشهرهاست.
گزارش امروز کیهان را به بررسی این موضوع اخنصاص دادهایم.
زیست شبانه در کلانشهرها
چگونه شروع شد؟
درست زمستان سال گذشته «شورای شهر تهران»، شهرداری را موظف کرد تا طرح زیست شبانه (حیات شبانه) را در سه نقطه پایتخت به شکل پایلوت استارت بزند.
در این باره «بهاره آروین» عضو شورای شهر تهران اعلام کرد: «شهرداری در یک برنامه کوتاه مدت به صورت پایلوت از ابتدای اردبیهشت ماه که مصادف با اعیاد شعبانیه است در یک مهلت سه ماهه در برخی محورها از ساعت ۲۴ تا ۳ بامداد زیست شبانه را اجرایی کند تا نقاط ضعف و قوت آن مشخص شود».
ریشه این قبیل تصمیمات به بند «چ» ماده94 برنامه 5 ساله دوم شهرداری برمیگردد. جایی که شهرداری باید برنامه جامع و عملیاتی «منظر شبانه» را آماده کند، اما موضوع «منظر» بیشتر در حوزه معماری قرار میگیرد تا فعالیتهای عمومی. این کار از سال95 تا انتهای 96 ادامه داشت و در اردیبهشت امسال، شهرداری این برنامه را در کمیته شهرسازی شورا ارائه کرد. در این میان شورای شهریها مدعیاند که آنها با این تصمیم به واحدهای کسب و کار، رونق و «طرح ترافیک روز» را به شب منتقل میکنند اما در کنار این مزایا، معایب فراوانی هم دارد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
شبی که دیگر مایه آرامش نیست!
«زیست شبانه / حیات شبانه» را به زبان خودمانی میتوان همان «دوردور قانونمند شده» تلقی کرد.
مخالفان این طرح معتقدند بهانههایی چون رونق کسب و کار برای زیست شبانه از آنجا کمی فُکاهی به نظر میرسد که نه تنها دولت بلکه شورای شهر کلانشهری چون تهران نتوانسته اسباب این رونق را در سالیان متوالی و در روز روشن فراهم نماید، حال با دستاویز شدن به زیست شبانه سعی برآن دارند تا الگویی برگرفته از «کلابگردی» و «کافهنشینیهای غربی» را که عموماً خاستگاهی هنجارشکنانه و قانونگریزانه دارند در پوسته جامعه ترویج نمایند و «شب» این نماد آرامش خاطر که در آموزههای دین مبین اسلام به جایگاه و اهمیت آن اشاره شده را زیر سؤال ببرند.
قرآن کریم درخصوص جایگاه و منزلت «شبانگاه» میفرماید: «وَجَعَلَ اللَّیلَ سَکنًا؛ و [اوست که] شب را مایه آرامش قرار داد». (انعام: 96). «تهجد» و شب زندهداری به قصد عبادت و نزدیک شدن به مقام عبودیت اگرچه سفارش شده اسلام بوده، اما مقایسه شب زندهداری در سلوک و رؤیت شهری بیآرامش برای شهروندان قابل مقایسه با یکدیگر نیست.
نگاه «تجملگرایانه و اشرافی» که عموماً توسط تفکرات لیبرالیسمی در سالهای پس از اتمام جنگ تحمیلی و با روی کارآمدن دولتهای سازندگی و اصلاحات نهادینه شد و امروز شاهد ثمرههای آن هستیم باعث آن شده است که اقشار متوسط جامعه به واسطه عقب نماندن از کاروانِ تجملطلبانِ شمال شهری [قشر بالادستی] رفتاری مشابه را انجام دهند. به همین دلیل است که در تهران، «خیابان سی تیر» که از منظر جغرافیایی در نقاط متمایل به جنوب شهری محسوب میشود، امروز تصویری شبیه گذشته و حالِ خیابانهای اندرزگو، ایران زمین و غیره داشته است. البته در گامهای بعدی این طرح، مکانهایی چون میدان تجریش، میدان آزادی، میدان انقلاب اسلامی و میدان شهرری (حرم حضرت عبدالعظیم حسنی) در دستور کار قرار دارند.
بنگاهداری یا شهرداری؟!
گزارشگر روزنامه کیهان در یکی از شبهای شلوغ خیابان سی تیر به میان مردم رفته و با چندی از حاضران در ضیافت شبانه این خیابان گفتوگو کرده است.
«حسن» یکی از غرفهدارانی است که در این میتینگ شبانه نحوه اخذ امتیاز کار در خیابانهای مورد نظر ِ این طرح را عموماً با زد و بند و لابی در شهرداری دانسته و معترف است که خود او نیز به همین شکل امروز غرفهای به واسطه پسرخالهاش که دست بر قضا از مدیران شهرداری ناحیه است در اختیار دارد؛ نه او بلکه دیگر غرفهداری که فروشنده تنقلات است و خود را محمدرضا معرفی میکند، حضورش را نه به واسطه مزایده بلکه به دلیل حضور یک «آشنا» میداند که در شهرداری تهران فعال است.
شلوغی بیحد خیابان و نیز ترافیک سنگینی که از نزدیکی پایانه اتوبوسرانی فیاض بخش آغاز شده بود تا میدان امام خمینی(ره) امتداد دارد.
رفت و آمد با مشقت انجام میشود و گروههایی که تازه به این جمع ملحق میشوند به ناچار خودروهای خود را در خیابان خیام، اطراف پارک شهر و یا در پایانه اتوبوسرانی پارک میکنند.
البته به دلیل بافت اداری- تجاری این منطقه کمتر میتوانستیم نارضایتی خاصی از همسایهها مشاهده کنیم، زیرا اساساً واحدهای مشرف به خیابان سیتیر در شبها خالی از سکنه هستند اما این دقیقاً نقطه عکس دیگر مناطقی است که با ایجاد آلودگی صوتی آرامش را از همسایگان سلب میکنند.
یکی از شرکتکنندگان در میتینگ شبانه خیابان سی تیر که فرزاد نام دارد به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید که او و خانواده عموماً عادت به شبگردی نداشته و وجود بستری که به فعال بودن آن در این وقت شب مطمئن باشند، باعث شده که نه تنها او بلکه همسر و فرزندان کوچکش نسبت به حضور در این محل دچار عادت شوند و به قولی این کار به کار هر شب آنها بدل شده است، عادتی که تا حدود ساعت 3 بامداد در حال رخ دادن است.
«زهرا نژاد بهرام» عضو هیئترئیسه شورای شهر تهران در یکی از مصاحبههای خود میگوید: «یکی از دستاوردهای گسترش زیست شبانه، حل مشکل فضاهای بیدفاع شهری است و همچنین توسعه زیست شبانه موجب ارتقای امنیت و نشاط اجتماعی میشود.»
امنیتی که عضو شورای شهر تهران از آن سخن میگوید موافقان و مخالفان فراوانی دارد. اصولاً خاستگاه «امنیت شهری» در فضاهایی رخ داده که امکان هرگونه سوءاستفاده در آن وجود نداشته باشد. اما شاهد آن هستیم که طرح زیست شبانه با به مخاطره انداختن امنیت روانی، جامعه را به واسطه وجود نقاط بحرانیِ شبانه که اغلب بسیار شلوغ هستند دچار استرس میکند، این امر جزء مصادیق «امنیتزایی» یا «ارتقای امنیت شهری» تلقی نمیشود.
کارشناسان شهری معتقدند شهرداری تهران و دیگر کلانشهرها با وجود مشکلات بزرگی چون آلودگی هوا، ترافیک، ناهماهنگی درخصوص مدیریت طرح ترافیک، کاهش کمی و کیفی مسکنسازی، سرانه فضای سبز، سرعت کند ساخت خطوط مترو، تعویض ناوگان شهری و غیره، تهران و دیگر کلانشهرها را به مثابه یک «بنگاه اقتصادی» دیدهاند که علاوه بر اجرای نسخههای غربگرایانه درخصوص سبک زندگی، سعی داشته تا درآمدهای کلانی را در این راه کسب نمایند.
به طور مثال شورای شهر تهران پس از وقتکشی درخصوص انتخاب شهردار، سیاسی بازی در روزهای حساس و رسیدن به سومین نام به عنوان شهردار منتخب در طول دو سال، حال تمرکز خود را از ارائه راهکارهای شهری به حواشی معطوف ساخته است. سند این ادعا سخنان محمد سالاری، رئیسکمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران است که میگوید: «یکی از رویکردهای اولویت دار شهر تهران موضوع نهادینه کردن حیات و زیست شبانه در برخی از فضاها و محلات شهر تهران است، به همین دلیل در فرایند تصویب برنامه پنج ساله سوم شهر تهران یکی از سرفصلهای مهم و مواد برنامه پنج ساله به موضوع حیات شبانه اختصاص پیدا کرد. این برنامه علاوهبر اینکه در شورای شهر تهران مصوب شد به تصویب هیئت تطبیق فرمانداری تهران نیز رسید».
از جوانان انگلیسی یاد بگیرید!
یک کارشناس سیاسی به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: « کارتل رسانهای کشور خودمان در یک سال اخیر با انتشار گزارشها، یادداشتها و پوشش وسیع خبری تصمیمات شورا درخصوص طرح زیست شبانه، نشان دادهاند که گویا درخصوص تغییر سبک زندگی ایرانی- اسلامی با هم در رقابت هستند.»
سازمان زیباسازی شهر تهران سال گذشته (چهارشنبه، 20 تیر 1397) در پایگاه اطلاعرسانی خود مطلبی را منتشر میکند که در بخشی از آن آمده است: «از دهه 1960 شاهد شکلگیری خردهفرهنگهای جوانان در اروپا، به ویژه در انگلستان هستیم که این تحول نیز به نوبه خود به رونق زیست شبانه به معنای غربی آن کمک کرد. شکلگیری اقتصاد شبانه (با توجه به رواج استفاده از میکدهها و بارها و کلوپها، مکانهای عرضه محصولات موسیقایی و...) باعث رونق اقتصاد شهری شد و مفهوم مرکز شهر (City center) به عنوان محل تمرکز و تجمع زنجیرهای از فعالیتهای تفریحی مجدداً مورد توجه قرار گرفت. میدانیم که در جوامع غربی، مرکز شهر زنجیرهای کامل را تشکیل میدهد که در کنار یکدیگر زیست شبانه را میسازند.
نگاه معطوف به غرب در شهرداری کلان شهرها به خصوص پایتخت، همان مسئله اصلی بوده که باعث شده امروز اولویتها جابهجا شود و در نهایتنمایی پوشالی را از مسئله توسعه خدمات شهری شاهد باشیم.
این کارشناس سیاسی تاکید میکند: «در نظر گرفتن اولویتهای مختص به جامعه ایرانی که عموماً بر پایه فرهنگ دینی بوده و مقایسه کردن جوانان کشور با مثلاً جوانان انگلیسی در دهه 60 میلادی اگر کم خردی نباشد نوعی ساده انگاری است. فساد گسترده جامعه غربی و تهی شدن از اخلاق و معنویت، ثمره همان طرحهایی است که سیاستمداران لیبرال به جهت فروش بیشتر محصولات مجاز و غیر مجاز خود در زیست شبانه در نظر گرفته بودند.»
بر اساس آنچه رد پای آن در چنین طرحهایی به روشنی قابل مشاهده است، طرفداران لیبرالیسم عاریتی اکنون علاقهمند به اجرایی نمودن «حیات غربی» در ایران اسلامی شدهاند، کافیاست برای پیگیری این مدعا کلمه «Nightlife» را در موتورهای جستوجو تایپ کنیم تا به عمقِ مخرب این پدیده بیشتر پی ببریم.