kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۲۰۴۸
تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۱۹

میانجی‌گری برای هیچ! (یادداشت میهمان)


 
  با جواب دادن مقاومت و عقب‌نشینی آشکار رئیس‌جمهور آمریکا از مواضع تهدیدزای خود، ترامپ کشورهای مختلف را واسطه قرار داد تا از قدرت محور مقاومت در امان بماند. اوج تلاش‌های آمریکا و جریان منفعل داخلی برای میانجی‌گری میان ایران و آمریکا سفر ظریف و ترامپ به توکیو به فاصله چند روز از یکدیگر و اکنون سفر نخست‌وزیر ژاپن و وزیر خارجه آلمان بعد از دیدار با پمپئو و ترامپ به تهران است. در این خصوص چند نکته مهم:
۱- باید به این سؤال پاسخ داده شود که میانجی‌گری برای چیست؟ برای جلوگیری از جنگ و یا برای مذاکره؟! اولا اگر هدف جلوگیری از جنگ است که باید گفت این میانجی‌گری‌ها و پیغام فرستاندن آمریکایی‌ها نشان می‌دهد ملت ایران ترس از تهدیدات آمریکا را پشت سر گذاشته و قدرت بازدارندگی و تهاجمی محور مقاومت، ترامپ را مجبور به حذف گزینه نظامی از روی میز کرد و آمریکایی‌ها رسماً و با ده‌ها واسطه اعلام کردند«ما قصد جنگ با ایران را نداریم» و تحلیلگران غربی نیز اذعان کردند که «ترامپ جرات جنگ با ایران را ندارد». لذا بحث میانجی‌گری برای جلوگیری از جنگ مطرح نیست و بحث جنگ منتفی است. ثانیا اگر هدف از میانجی‌گری مذاکره است که باید گفت اولا گفته می‌شود نخست‌وزیر ژاپن در سفر به تهران فرمولی را ارائه می‌کند که بعد از اجرای آن هیچ یک از طرفین نتوانند آن را نقض کنند! حال سؤال این است وقتی فرمول برجام که بعد از ۱۶سال مذاکرات گوناگون با امضاء پنج کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل، به راحتی یک آب خوردن از سوی آمریکا نقض می‌شود، چه تضمینی وجود دارد که فرمول ژاپن بدون داشتن پشتوانه قوی بین‌المللی و سابقه حضور جدی در صحنه‌های جهانی بتواند مشکل‌گشا باشد؟! ثانیا بعد از موضع رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه «نه جنگ و نه مذاکره»، تکلیف هرگونه مذاکره با آمریکا بخصوص با دولت فعلی این کشور مشخص است و هیچ مقامی در جمهوری اسلامی از رئیس‌جمهور محترم تا وزیر و دیپلمات‌های وزارت خارجه اجازه چنین مذاکره‌ای از سوی ملت ایران را ندارند. ثالثا قرآن‌کریم نیز از یک‌سو تکلیف هرگونه سازش و مذاکره و بستن قرارداد و پیمان با دشمنان را روشن کرده و ما را برحذر داشته، چنان که تجربه برجام نیز پیش روی ماست و از سوی دیگر بر ما تکلیف کرده که از دشمن نترسیم و مقاومت کنیم. لذا همه مسئولان و گروه‌های سیاسی در تبعیت از رهبری همصدا هستند و دنیا می‌داند حرف ملت ایران همان است که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «نه جنگ و نه مذاکره». رابعا اگر آمریکا نگران تهدیدات ایران است باید دست از تهدید بردارد تا از تهدیدهای ایران در امان بماند. قطعا موضع نظام جمهوری اسلامی تهدید در مقابل تهدید و پاسخ قاطع در مقابل هرگونه اقدام نابخردانه و احمقانه دشمن است و اگر یک ضربه بزنند، ده ضربه خواهند خورد. خامسا آمریکا برای مذاکره با ایران اول باید در اولین اقدام تمام تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی خود علیه ملت ایران را لغو کند دوم از دخالت در امور داخلی و همچنین در سیاست دفاعی و قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی پرهیز کند. سوم دست از نقش مخرب خود در منطقه به ویژه در حمایت از اسرائیل و آل‌سعود بردارد و به حضور غیرقانونی و سلطه‌گرانه خود در سوریه و عراق و دیگر کشورهای منطقه خاتمه دهد. چهارم رفتار خود را در مقابل کشورهای اسلامی و ملت‌های ستم‌دیده تغییر دهد.پنجم در یک جمله آمریکا باید با تغییر کامل رفتار خود به قول حضرت امام(ره)، آدم و به یک کشور عادی تبدیل شود.
۲- چرا پیشنهاد ترامپ برای مذاکره و میانجی‌گری برخی کشورها فریبکارانه است و رهبر معظم انقلاب تاکید کردند «ملت ایران فریب آن را نخواهد خورد و قدرت دفاعی و برنامه موشکی خود را تعطیل نمی‌کند»؟ به هزاران دلیل، از جمله اینکه اولا ترامپ حتی نتوانست ۴۸ ساعت باطن خباثت‌آلود و سیاست فریبکارانه خود را مخفی نگه دارد. ترامپ بعد از پیشنهاد مذاکره بدون پیش‌شرط در ژاپن، در حاشیه مراسم جنگ جهانی دوم در فرانسه و قبل از دیدار با مکرون بار دیگر ملت و کشور ایران را یک ملت و کشور تروریستی خواند او خود اذعان کرده ‌آمریکا تروریست‌های داعش را به وجود آورده، به ملت ایران توهین و ادعا کرد ایران سردمدار بلامنازع تروریسم است! لذا همین سخن ترامپ دلیل واضح و آشکار فریبکارانه بودن پیشنهاد مذاکره اوست. ثانیا هرچند آمریکا خواستار مذاکره بدون پیش‌شرط شده است، اما با پاسخ به این سؤال که آمریکایی‌ها می‌خواهند در‌باره چه موضوعاتی با ایران مذاکره کنند؟ فریبکاری آنها آشکارتر خواهد شد. در پاسخ به این سؤال باید گفت قطعا در‌باره همان شروط ۱۲‌گانه‌ای که غیرقابل مذاکره و قبلا به عنوان پیش‌شرط مذاکره مطرح کرده بودند، می‌خواهند مذاکره کنند! ثالثا باید هوشیار بود حالا که ترامپ مجبور به عقب‌نشینی در برابر ایران شده است، هدف کوتاه‌مدت او آزادی جاسوسان زندانی در ایران و هدف میان‌مدت او نوعی مذاکره برای بهره‌برداری در انتخابات ۲۰۲۰ است و هدف بلندمدت وی تغییر تاکتیکی برای تحقق اهداف راهبردی واشنگتن است که به گفته باراک اوباما رئیس‌جمهور دموکرات پیشین آمریکا «‌می‌توانیم با مذاکره و توافق با نظام فعلی ایران، این نظام را تغییر دهیم»! و این همان سخن ترامپ جمهوری‌خواه است که در ژاپن گفت «می‌تواند با رهبران و نظام فعلی ایران به توافق برسد.» رابعا ماموریت اصلی وزیر خارجه آلمان چانه‌زنی برای آزادی جاسوسان آمریکایی و غربی و ترغیب ایران به ماندن در برجام علیرغم بدعهدی آمریکا و اروپایی‌ها در عمل به تعهداتشان در برجام، و ماموریت شینزو آبه ترغیب ایران به دست برداشتن از قدرت دفاعی و نقش منطقه‌ای خود است. آنچه که خبرگزاری‌های ژاپنی به نقل از منابع دیپلماتیک این کشور عنوان کردند آبه قصد دارد درخواست مذاکره بدون هیچ پیش‌شرط با آمریکا و موافقت آمریکا با توافق نفت در برابر کالا و موافقت ایران با آزادی جاسوسان آمریکایی را به عنوان حسن نیت مطرح کند. این رسانه‌ها ادعا کردند آبه تضمین‌های لازم را از واشنگتن دریافت کرده است.
۳- ژاپن نمی‌تواند نقش مثبت و موفقیت‌آمیزی بازی کند و پیشاپیش باید ماموریت شینزو آبه را شکست‌خورده تلقی کرد، چون اولا ژاپن اگر می‌خواهد نقش او در منطقه موفقیت‌آمیز باشد باید در اولین گام تحریم‌های آمریکا را نادیده بگیرد و خرید نفت از ایران را به سقف اوایل دهه شصت که حدود ۶۰ درصد واردات نفت خود و یا حداقل به سقف قبل از تشدید تحریم‌ها که ده درصد کل واردات نفت خود بود، افزایش دهد و به میدان گازی آزادگان که با تشدید تحریم‌های آمریکا آنجا را ترک کرده بود، برگردد تا نقش بی‌طرفی خود را به‌عنوان یک میانجی‌گر صادق به اثبات برساند. ثانیا میانجی‌گری ژاپن یک امر بی‌سابقه و عجیبی است چرا که توکیو هیچ‌گاه یک میانجی مستقل نبوده و متحد اصلی آمریکا و مجری سیاست‌های کاخ سفید است. حال چگونه می‌تواند نقش یک میانجی بی‌طرف را ایفا کند؟ ثالثا انتخاب ژاپن برای میانجی‌گری نیز به نظر می‌رسد که حساب‌شده باشد و در قالب همان ادعای خام و جاهلانه است که گفته بودند «دنیای آینده دنیای گفتمان است، نه دنیای موشک»! ژاپن این ماموریت را برعهده گرفته تا همان سخن جریان غربگرا را القا کند که ژاپن بدون داشتن قدرت نظامی و نقش بین‌المللی و منطقه‌ای توانسته با رابطه با آمریکا پیشرفت کند! رابعا شینزو آبه در یک داستان دیپلماتیک تصور می‌کند با سفر به تهران می‌تواند ضمن دعوت از آقای روحانی برای شرکت در نشست گروه بیست در پایان ماه ژوئن در اوزاکای ژاپن، در باره برگزاری دیدار وی با ترامپ رایزنی کند. خامسا ژاپن از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون نقش بسیار اندکی در مسائل جهانی ایفا کرده و از بیش از چهار دهه قبل این نخستین نخست‌وزیر ژاپن است که به تهران سفر می‌کند. در سال۶۰ در اوایل جنگ تحمیلی نیز پدر شینزو آبه به عنوان نخست‌وزیر ژاپن برای میانجیگری بین ایران و عراق به تهران آمد اما به دلیل مستقل عمل نکردن با شکست مواجه شد.
۴- هرچند برخی در داخل کشور با بازی در میدانِ فضاسازی آمریکا ادعا می‌کنند برای هرگونه مذاکره با آمریکا در چارچوب احترام متقابل آماده‌اند، اما این جریان منفعل باید بدانند که آمریکایی‌های گاوچران با چنین ادبیاتی آشنا نیستند و در قاموس آنها کلماتی مثل احترام وجود ندارد و تنها واژه تسلیم بی‌قید و شرط و فوری و باج‌خواهانه را بلدند!
۵- عقب‌نشینی پمپئو و ترامپ از شروط دوازده‌گانه خود و میانجی فرستادن به ایران از یک‌سو در حقیقت نخستین اعترافشان به تسلیم در برابر ملت ایران و قدرت و منطق جمهوری اسلامی است و از سوی دیگر نشان از وجود مشکلات فراوان در سیاست خارجی واشنگتن دارد که رهبر معظم انقلاب چند بار به آنها‌ اشاره داشتند.
۶- علیرغم زمینه‌سازی‌های کشورهای اروپایی و برخی کشورهای عربی از جمله عمان و کویت و همچنین فضاسازی‌های رسانه‌ای- سیاسی غربی‌ها، سفر نخست‌وزیر ژاپن نمی‌تواند اهداف ترامپ را محقق کند و قطعا شیزو آبه در دیدار با مقامات عالی‌رتبه نظام این پیام را برای انتقال به ترامپ دریافت خواهد کرد که ملت ایران با دولت خبیث و بدعهد آمریکا «نه جنگ می‌کند و نه مذاکره»! و ایران همچنان«انقلابی» عمل خواهد کرد و هیچ‌گاه به«کشور عادی» مورد نظر آمریکا تبدیل نخواهد شد، و اگر جنگی هم چه اقتصادی و چه نظامی در کار باشد ملت ایران پشت سر رهبر معظم انقلاب قدرت دفاع از خود را دارند و اگر قصد مذاکره را نیز داشته باشند قطعا شهامت و توانایی آن را دارند و نیاز به میانجی‌گری ندارند.

دکتر محمدحسین محترم