معامله یا نامعادله قرن؟ (نگاه)
علی اکبری
نشست اقتصادی بحرین قرار است اولین فاز اجرای طرح موسوم به «معامله قرن» باشد که به ابتکار آمریکا در منامه برگزار خواهد شد. این نشست در روزهای 25 و 26 ژوئن (4 و 5 تیرماه) در منامه بحرین برگزار خواهد شد و طی آن وزیران اقتصاد به همراه سران شرکتهای تجاری منطقهای و بینالمللی حضور خواهند داشت. همزمان با اعلام این برنامه، برخی کشورها و دولتها به صراحت اعلام کردند که در این نشست شرکت نخواهند کرد. روسیه و چین از جمله این دولتها هستند. فلسطینیان نیز این نشست را خیانت به آرمان فلسطین دانسته و بر محکومیت این نشست تأکید نمودهاند؛ اما نکته قابل توجه و تأملی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که در حال حاضر و در آستانه برگزاری اجلاس منامه، سرزمینهای اشغالی با یک بحران عمیق سیاسی درگیر است. برای اولین بار در تاریخ این رژیم جعلی، رهبر حزب پیروز در انتخابات اسرائیل نتوانست دولت تشکیل دهد. صهیونیستها حدود دو ماه قبل، انتخابات پیش از موعد برگزار کردند و نتانیاهو به عنوان رهبر حزب پیروز، مأمور تشکیل کابینه شده بود ولی اختلافات شدید میان احزاب راستگرا مانع از آن شد که نتانیاهو بتواند کابینه ائتلافی تازهای تشکیل دهد و بر همین اساس کنست رأی به برگزاری انتخابات مجدد در سرزمینهای اشغالی داد. بر اساس مصوبه مجلس رژیم صهیونیستی که با ۷۴ رأی مثبت در برابر ۴۵ رأی منفی تصویب شد، انتخابات جدید قرار است روز ۱۷ سپتامبر (۲۶ شهریور) برگزار شود.
با توجه به این موضوع، برگزاری اجلاس منامه نیز با ابهام فراوان روبرو است چرا که مشخص نیست دولت آیندهای که در سرزمینهای اشغالی بر سرکار خواهد آمد، چقدر با این موضوع و نظرات نتانیاهو به عنوان یکی از همراهان این پروژه با آمریکا، موافق باشد؟ نباید فراموش کرد یکی از دلایل عدم امکان تشکیل دولت ائتلافی صهیونیستی، شخص نتانیاهو و فساد اخلاقی و مالی او و همسرش است. با این وصف بسیار بعید است که نتانیاهو در انتخابات آینده، بتواند موفقیتی کسب نماید. برگزاری تظاهرات اعتراضی اخیر علیه نخستوزیر صهیونیستی در داخل سرزمینهای اشغالی که برخی از رسانهها، عدد هشتاد هزار تظاهرکننده را برای آن اعلام کردهاند، ناتوانی در کسب موفقیت در جبهه نظامی و شکست خفتبار این رژیم در تهاجم اخیر به نوار غزه از جمله مسائلی است که میتوان در خصوص عدم اقبال جامعه صهیونیستی به نتانیاهو در انتخابات آتی مورد توجه قرار داد. اگر آمریکاییها اصرار بر برگزاری اجلاس منامه در تاریخ مقرر داشته باشند، طرح معامله قرن از ابتدا بر روی آب نوشته شده است و لااقل میتوان به صراحت اعلام داشت که جز یک نمایش مضحک و تکراری، هیچ دستاورد دیگری نخواهد داشت و اگر قرار بر تعویق این اجلاس تا زمان انتخابات آتی صهیونیستی باشد، یعنی حداقل تا چهار ماه آینده هیچ تغییر وضعیتی در این خصوص انجام نخواهد شد و این مسئله نیز باخت دیگری برای طرف آمریکایی است.
وضعیت موجود انتخاب بد و بدتر برای آمریکا است. همان آمریکایی که تصور میکرد با تکیه بر گاوهای شیرده منطقه و دولت ضعیف صهیونیستی میتواند آرمان فلسطین را به نابودی بکشاند. توهمی که گذشت زمان ثابت کرد نه این دولت و نه دیگر دولتها در آینده آمریکا توانایی چنین اقدامی را نخواهند داشت. داماد ترامپ بسیار خامتر از آن است که بتواند چنین پروژه مهمی را به سرانجام برساند. سابقه پیمانهایی از قبیل کمپ دیوید و اسلو که به ظاهر مستحکمتر و با دخالت افرادی که به اذعان صاحبنظران در مقایسه با این جوان خام و تازه به دوران رسیده، بسیار قویتر و پختهتر بودند نشان داد تصور این که بتوان فلسطین را فروخت و یا واگذار کرد، تصوری خام و خواب آشفتهای است که هیچگاه تعبیر نخواهد شد. فلسطین پاره تن اسلام است و مقاومت مجاهدان راه خدا و خونهای پاکی که برای آزادی قبله اول مسلمین بر زمین ریخته شده است، این سرزمین را به صاحبان واقعی آن بازخواهد گرداند. معامله واقعی این است. معاملهای که بهای آن نه دلارهای نفتی سعودی بلکه مقاومت مجاهدان و ضمانت آن نه وعدههای شیطانی آمریکا این شیطان بزرگ بلکه وعده الهی بر نصرت حتمی و امداد غیبی و نتیجه آن نه واگذاری و فروش فلسطین بلکه نابودی رژیم جعلی و کودککش صهیونیستی و آزادی فلسطین و بازگشت این قبله نخستین مسلمین به صاحبان اصلی آن خواهد بود.