بسیج اساتید در بیانیهای تاکید کرد
انفعال جریان شبه علمی لیبرال در برابر تکاپوهای دستگاه فکری فقاهت
در پی برگزاری جلسات و گفتوگوهای راهبردی و روشنگرانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی با استادان و دانشجویان دانشگاهها، بسیج اساتید کشور با انتشار تحلیلی مبسوط و راهبردی ضمن معرفی صفآرایی مختصات دو دستگاه و پارادایم فکری؛ «فقاهتِ حکیمانه» و «روشنفکری- تکنوکراسی لیبرال»، مهمترین دغدغههای جنبش استادی کشور را برای دستیابی به دانشگاه اجتماعی و تمدنگرا در معماری ایران فردا را مورد ارزیابی قرار داد.
در بخشی از این بیانیه تحلیلی آمده است: تقریر محلّ نزاع علم و شبه علم در یکصد سال اخیر ایران و جابهجایی دو پارادایم از چنان اهمیتی برخوردار است که بدون توجه به آن، جنبش استادی-تحوّلی علم عقیم خواهد ماند؛ از این رو بازسازی صحنه سده اخیر علم بومی و غیربومی را با نقبی به سالهای نخستین دهه هفتاد بحث آغاز میکنیم: زیست بوم علوم انسانی دانشگاه تهران را در سالهای 70-71 به عنوان طرحی نمادین از فضای گفتمانی زمانه در نظر بگیرید؛ جنبشی دانشجویی- بسیجی در وسط یک مبارزه تمام عیار بود؛ آنها پیشتر کارآمدی و پیشتازی دین و فقاهت و ولایت فقیه را در دفاع مقدس به چشم دیده بودند، اما خیلی زود با زنجیرهای از اخبار و جلسات حلقههای شبهروشنفکری تهران و زنجیرهای از نشریات مربوط به مباحث توسعه و سیاست و برخی از اساتید مدعی این حلقهها مواجهه یافتند.
در ادامه این بیانیه تحلیلی آورده شده است: ابطال منطق تضاد دین و سیاستگذاری عمومی؛ پایان دادن به دعوا و تضاد ساختگی «دین» و «خطمشیگذاری» و «سیاستگذاری عمومی» از دیگر پیامدهای عینی منبعث از تمهیدات دستگاه فکری فقاهتِ حکیمانه برای تولید وضعیت تحوّلی در جنبشِ استادیِ ایرانِ کنونی است؛ گفته میشد: اداره عمومی و حکمرانی با دین سازگاری ندارد! امّا امروز آن دستگاه فکری که از موضع دینی و با تکیه بر فقاهت حکیمانه به تولید اسناد و نقشههای بالادستی پیشرفت اصرار میورزد همانا فقاهت حکیمانه است؛ تلاش در تدوین الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی، تنظیم سند چشمانداز پیشرفت، تولید سیاستهای کلی در حوزههای مختلف، تدوین نقشه جامع علم و فناوری، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سیاستهای دفاعی و زیست محیطی و... از جمله این خطمشیگذاریهاست. جریان شبهعلمیِ روشنفکری لیبرال در برابر این وضعیت آنقدر منفعل شده که تکاپوهای دستگاه فکری فقاهت حکیمانه را حرکت در مسیر عرفیگرایی و سکولارشدگی ارزیابی مینماید غافل از اینکه این تکاپوهای فکری جزوی روشمند از جریان تفکر اجتهادی اصولی در این روششناسی است.
اساتید بسیجی کشور در این بیاینه ابراز کردند: خاتمه دادن به ادعای جمع ناشدگی هویت ملّی با اسلام و ولایت فقیه از دیگر ثمرات پارادایم فقاهت حکیمانه بوده است؛ اگرچه حداقل از زمان مرحوم میرزای شیرازی که اعتلای ملّت بر پایه شریعت مقابل خارجیها در نهضت تنباکو رقم خورد و نیز از تکاپوهای آیتالله مدرس و آیتالله کاشانی برای مجد ایران که بگذریم، مجاهدت امام خمینی(ره) در بسیاری از موضوعات مرتبط با اعتلای ایران از جمله موضوع کاپیتولاسیون از موضع رهبری فقهی، نسبت مستقیمی با اعزاز و تحکیم هویت ایران اسلامی مقابل بیگانگان دارد.
در بخش دیگری از این بیانیه تحلیلی شریح شده است: به راستی ابرمعضله پیشرفت ایران چیست؟ وقتی به برخی رسالههای سیاسی-اجتماعی نظیر؛ نوشدارو و یا دوای درد ایرانیان از میرزا حسن خان انصاری و کثیری دیگر از وطنخواهان در مشروطه نگاه میکنیم درمییابیم که یک مسئله و درد تاریخی درباره الگوی پیشرفت ایران در یکصد سال اخیر مطرح بوده و است؛ نگاهی به گزارهها و تحقیق میدانی از گزارههای رساله سیاسی گفته شده و دیگر رسایل از وضع علم و مهارت و کاردانی در سده گذشته به این امر بدیهی دلالت میکند که باید در این باره به شناسایی یک ابرمعضله و گمشده در این زیستبوم رسید؛ گویا حکمرانی و خطمشی حاصله از پارادایم شبهعلم و شبهمدرن برخاسته از روشنفکری و تکنوکراسی لیبرال در اداره امور اجرایی و علمی کشور که متفاوت با زیستبوم ما بود، معضله بنیادین این سامان است.