ارزشهای بیارزش
در دنیا انسان اموری را ارزشی میداند که در قیامت روشن میشود که اینها امور بیارزشی هستند که نمیتوانند او را به بینیازی برسانند؛ در حالی که در دنیا با وجود آن چیزها احساس بینیازی میکرد و زمینه طغیانش را فراهم میآورد.
خدا در قرآن میفرماید: کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى؛ حقا که انسان سرکشى مى کند همین که احساس بینیازی کند. (علق، آیات 6 و 7)
آنچه موجب میشود تا شخص احساس فقر هویتی و ذاتی خویش را فراموش کند (فاطر، آیه 15) و احساس غنا و بینیازی نماید، اموری چون ثروت و قدرت است. این گونه است که قارون و فرعون با چنین احساس بینیازی دست به طغیان میزنند.
برخی از مسلمانان مانند اهل کتاب بر این باورند که ثروت نقش ارزشی و تعیینکنندهای دارد، از این رو همانند تفکر ابلیسی، برتری و خیر بودن خودشان در ثروت انبوه خویش دانسته و میگویند: وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَهًًْ مِنَ الْمَالِ؛ و ما از او به شاهی بر حقتریم و به او وسعتی از مال داده نشده است.(بقره، آیه 247)
از نظر این گروه از مردم، ملاک «احقیت» و حقانیت ،اموری چون علم و ایمان و تقوا نیست(همان)، بلکه ملاک حقانیت همان مال و ثروت و وسعت در آن است. بر همین اساس، کرامت خویش را در مال و ثروت میدانند(فجر، آیه 15)، نه در تقوای الهی.(حجرات، آیه 13)
اما از دیدگاه قرآن، اموری چون ایمان وتقوای الهی ملاک سنجش است و این ارزش واقعی انسان را تشکیل میدهد؛ این مطلب شاید در دنیا برای خیلیها آشکار نشود، اما در قیامت این گونه است؛ چنانکه وقتی نامه اعمال کافران به دست آنان داده میشود میگویند: مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیَهْ ؛ آنچه برای من است مرا سودى نبخشید.(الحاقه، آیه 28)
باید توجه داشت که واژه «ما لیه» ترکیبی از «ما» موصوله با «لی» است که «هاء» در آخر «لیه» به همانند سلطانیه «هاء» سکته نامیده میشود و معنایی ندارد.
در این عبارت آمده است که هر چیزی که از آن من است به عنوان دستاوردهای دنیوی، در آخرت مرا بینیاز نمیسازد؛ زیرا آنچه را که ارزشی میدانستم که از جمله آنها قدرت و ثروت و مال و منال بود ، در آخرت امری بیارزشی است که نمیتواند موجب بینیازی من شود.
واژه «مالیه» به معنای «مالی» یعنی «مال من» نیست، بلکه «ما» موصوله است که مال و ثروت یکی از چیزهایی است که انسان گمان میکند که ارزشی بود و او را غنی میسازد در حالی که چنین نیست.
به سخن دیگر، «ما لِی» هم مال را شامل میشود و هم سایر شئون از قدرت و جلال و شکوه و امثال آنها که در قیامت معلوم میشود امور بیارزشی بودند که انسان را بینیاز نمیسازند و نجاتبخش او نیستند؛ یعنی آن کسی که گمان کرده بود با داشتن ملک مصر(زخرف، آیه 53) از خدا و ایمان و تقوای الهی بینیاز است، معلوم میشود که فقیر و نیازمند است و آن کس که گمان میکرد مال و ثروتش او را جاودان میکند : یَحْسَبُ اَنَّ مالَهُ اَخْلَدَهُ(همزه، آیه 3)، معلوم میشود که مالش موجب هلاکت اوست.