kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۱۴۹۸
تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۰:۰۳

درباره دولت جوان و حزب‌اللهی

احد شیرزاد
در واکنش به این سخن پرمغز رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان که «شما جوانان، زمینه روی کار آمدن دولت جوان و حزب‌اللهی را فراهم کنید»، جریان مصداق‌یابی در فضای مجازی راه افتاده است. هرکسی درصدد اثبات این است که مصداق دولت جوان و حزب‌اللهی گزینه‌ای است که او معرفی می‌کند.
 اگرچه تعیین مصداق، جذابیت‌های خود را دارد و اقتضای فضای مجازی است، اما معتقدم همین می‌تواند سرآغازی بر به انحراف کشیدن مطالبه رهبر انقلاب باشد. چرا که اولاً اکنون موعد انتخابات ریاست‌جمهوری نیست؛ ثانیاً مصداق‌یابی درست، نیازمند برداشتن گام‌هایی است که فعلاً طی نشده‌اند. این گام‌ها، همان زمینه‌سازی مدنظر رهبر انقلاب است.
 نحوه مواجهه صحیح با مطالبه رهبر انقلاب چیست و چگونه می‌توان زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان حزب‌اللهی فراهم کرد؟
برای رسیدن به این هدف باید دو گام برداشت. نخست اینکه اهمیت سخن رهبری را فهم کنیم و کارکرد آن را دریابیم. در این باره باید گفت که اهمیت سخن آقا، در بشارتی است که به جریان انقلابی داده می‌شود. این بشارت از دو جنبه است: نخست اینکه خط بطلانی می‌کشد بر هر فکر و سخنی که داشته‌های جریان انقلاب را هیچ می‌انگارد و تصور می‌کند که قحط‌الرجالی در جریان انقلاب درگرفته و نباید به‌دنبال دولتی مطلوب در این جریان بود. وقتی رهبری می‌گویند زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزب‌اللهی فراهم کنید، یعنی چنین دولتی به‌طور بالقوه وجود دارد. بنابراین کارکرد نخست بشارت آقا برای جریان انقلابی، امیدآفرینی است.
کارکرد دوم این بشارت، خروج جریان انقلابی از سردرگمی و احیاناً سطحی‌نگری است. برخی‌ها وقتی سخن از انتخابات می‌شود، به تک‌بُعدی‌نگری روی می‌آورند و نسخه‌های ناقص می‌پیچند. مثلاً در پاسخ به این سؤال که برای انتخابات ۱۴۰۰ باید چکار کرد و راه‌کار مناسب کدام است، می‌گویند باید کسی را پیدا کنیم که در مناظره بتواند مچ حریف را بخواباند و بتواند با اظهارات خود، در افکار عمومی موج ایجاد کند؛ یا اینکه گزینه مطلوب را کسی می‌دانند که از لحاظ رای‌آوری توان مقابله با رقیب را داشته باشد. بدیهی است که برخی از این ملاحظات در جای خود بی‌راه نیست؛ امّا چون پاسخ کاملی به نیاز ما نمی‌دهند، غلبه آن بر فضای کلی جریان انقلاب، نوعی انحراف محسوب می‌شود. در چنین فضایی، رهبر انقلاب راهبرد دولت جوان و حزب‌اللهی را به وسط می‌کشند و تکلیف را روشن می‌کنند. زین پس، برای جریان انقلابی آن چیزی که در ارتباط با انتخابات محل بحث و تبادل‌نظر قرار می‌گیرد حول محور دولت جوان و حزب‌اللهی خواهد بود و هر گفتمان دیگری رنگ می‌بازد.حال که اهمیت راهبرد کلیدی رهبر انقلاب مشخص شد، باید به این سؤال پاسخ داد که جریان انقلابی به جای تعیین مصداق در مرحله کنونی، چه اقدامی در دو سال باقی‌مانده تا ۱۴۰۰ باید انجام دهد؟مهم‌ترین گام جریان انقلابی در زمان باقی‌مانده تا انتخابات، ایجاد «وحدت گفتمانی» حول مفهوم دولت جوان و حزب‌اللهی است. اگرچه شاید چالش زیادی حول مفهوم «جوان» وجود نداشته باشد، امّا با توجه به اینکه در دل مفهوم «حزب‌اللهی» کلیدواژه‌هایی از قبیل کارآمدی، برنامه‌محوری، خدمت و... نهفته است، در جریان انقلاب هنوز یک هم‌داستانی و وحدت گفتمانی حول این مفاهیم شکل نگرفته است؛ کما اینکه همواره و در شب انتخابات، چالش بر سر این مفاهیم بالا می‌گیرد.
بنابراین نقشه راه جریان انقلاب تا ۱۴۰۰ باید ایجاد جنبش فکری حول چیستی مفهوم دولت جوان و حزب‌اللهی باشد. شاید برخی از مهم‌ترین سرفصل‌هایی که می‌توان در این دوره فکری مورد تبادل‌نظر قرار گیرد را بتوان اینگونه شمرد:
۱- نسبتِ مفاهیمی چون تقوا و خصایصی نظیر ساده‌زیستی، دوری از‌‌اشرافیت، دوری از تنش و جنجال‌آفرینی، پاکدستی و فسادستیزی با مفهوم «کارآمدی» چیست؟ آیا کارآمدی صرفاً به ‌معنای داشتن تخصص و تجربه است یا خصایصی که ذکر شد نیز در شکل دادن کارآمدی دخیل هستند؟ آیا می‌توان فرد یا دولتی را متصور شد که ویژگی‌های فوق را نداشته باشد اما در عین حال کارآمد باشد؟
۲- چنانچه نتوان گزینه‌ای جامع‌الشرایط را کشف کرد و ناچار به چشم‌پوشی از برخی معیارها باشیم، معیارهای قابل اغماض کدام‌اند؟ خلأ کدام یک از معیارها را می‌توان به طرق مختلف پر کرد و کدام معیارها به هیچ وجه قابل چشم‌پوشی نیست؟
 ۳- بازتعریف جایگاه رئیس‌جمهور و نسبت آن با ایده تمدن نوین اسلامی و نیز بیانیه گام دوم و اسناد راهبردی نظیر الگوی پنجاه ساله
۴- بازخوانی دقیق علل ناکامی جریان انقلابی در مقاطعی که قدرت را در دست داشته و نیز استخراج نقاطی که محل آسیب قرار گرفته‌اند.
۵- نسبتِ تاکتیک‌های انتخاباتی و روش‌های کسب رای با گفتمان انقلاب. آیا گفتمان انقلابی باید روش‌های مختص به خود را برای تبلیغات استخراج کند یا شیوه جلب رای در همه جا یکسان است و ربطی به گفتمان خاصی ندارد؟ این گفت‌وگو هم باید در راس جریان انقلابی و بین شیوخ آن شکل گیرد و هم بین بدنه و نیز بین بدنه و راس. پس از این گفت‌وگو و حصول وحدت گفتمانی نسبی حول مسائلی که گفته شد، آنگاه زمان عرضه آن به آحاد جامعه است. سپس می‌توان به تعیین مصداق برای دولت جوان و حزب‌اللهی پرداخت. آیا در چنین شرایطی، تعیین مصداق سریع‌تر، کم‌هزینه‌تر و با چالش کم‌تری روبه‌رو نخواهد بود؟