انتقاد دانشگاهیان از تعطیلی شورایعالی انقلاب فرهنگی
چراغ «انقلاب فرهنگی» را خاموش نکنید!
جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی که به طور مداوم هر دو هفته یکبار برگزار میشد، حالا نزدیک به پنج ماه است که برگزار نشده و این مسئله صدای اعتراض دانشگاهیان را درآورده است چرا که به اعتقاد کارشناسان، عدم برگزاری جلسات چنین نهاد فرهنگی مهمی میتواند تبعات بسیاری برای علم، آموزش و فرهنگ کشور داشته باشد؛ حال آنکه به فرموده مقام معظم رهبری در حال حاضر بحث پیشرفت علمی و فرهنگی بسیار برای کشور ما اهمیت دارد.
بسیج اساتید طی بیانیهای اعتراض خود را به توقف اجرای وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کردند.
در متن کامل این بیانیه خطاب به رئیس دولت دوازدهم آمده است:
«آقای رئیسجمهور! چندی پیش جمعی از استادان بسیجی با حضور در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی به نمایندگی از جامعه استادی کشور درباره موضوعات، نظام مسائل و معضلات حوزههای فرهنگ، علم و فناوری با حجتالاسلام والمسلمین دکتر عاملی دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی به گفتگو پرداختند؛ از جمله محورهای گفتگو؛ گلایه از حضرتعالی برای کم رنگ کردن جایگاه قرارگاهی شورای عالی انقلاب فرهنگی در کشور بوده است؛ مع الاسف باتوجه به تداوم وضع گفته شده بر آن شدیم تا در این نامه رسماً و در پیشگاه ملت و دانشگاهیان ملاحظات خود را تقدیم نمائیم.
پس از انتشار اخبار تلخ تصمیمِ شما مبنی بر عدمحضور در شورای عالی انقلاب فرهنگی که ازسوی دفتر حضرتعالی نیز تکذیب نشد، اینک بر آن هستیم که از باب توصیه مؤمنانه و مشفقانه، نکاتی چند را با شما در میان بگذاریم. این حقیقت، جای انکار ندارد که سیاستهای فرهنگی دولت شما از آغاز تاکنون، آنطور که باید تدارکگر جهتگیری فرهنگی گفتمان اصیل انقلاب اسلامی نبوده و جنابعالی ترجیح دادید که برخلاف گفتهها و رویههای خود در گذشته، تلقی نادرست خود از آزادی و تکثر و فرهنگ و سیاست فرهنگی و نسبت فرهنگیِ ما با تجدد و غرب را رسمیت بخشید؛ چنانکه این منطق نه فقط در عرصه فضای مجازی، مشهود و نمایان است، بلکه وضع علومانسانی، سینما، مطبوعات، شعر، ادبیّات، حجاب و مجامع و محافل مورد حمایت دولت یازدهم و دوازدهم، و گزندهتر از همه، سند آموزشی دوهزاروسی، بهروشنی گویای آن است. بدیهیست که با چنین جهتگیری و سیاست نادرست و مایل بهگریز از شورای عالیانقلابفرهنگی بهمثابه «مانعِ بازدارنده» مواجهه نموده که نتیجه قهری آن سست یا بیاثر شدن این قرارگاه مهم کشور در حوزه فرهنگ، علم و فناوری است.
حضرتعالی با وجود آنکه رئیسجمهور هستید و باید بیش از همه، پایبند به قانون باشید، اولاً، تاآنجاکه ممکن بوده است، جلسات شورا را تشکیل ندادید تا گویا از الزامهای قانونی مصوّبات آن دور بوده و صورت مسئله پاک شود؛ ثانیاً، به بهانههای مختلف، مصوبات این شورا را اجرا نکرده و قانون را معطل و معوق، به خود وانهادید؛ ثالثاً، اکنون نیز با این توجیه که دو تن از اعضای شورا [دکتر رحیم پور ازغدی و مهندس ضرغامی]، منتقد و مخالف سیاستهای فرهنگی و بعضاً قانونشکنیهای موجود بوده و زبان به اعتراض میگشایند، حضور خود در این شورا را ملغی فرمودهاید؛ بهحق، جای بسی تأسّف و حزن است که رئیس محترم دولت، با اینکه بخش عمده اهرمهای قدرت را در ساختار حاکمیّت، در اختیار خویش دارد و زمان و عنان بسیاری از امور، در دست اوست، از سعهصدر و آزاد اندیشی فاصله یافته که به بهانه حضور دو منتقد صریح اللهجه در جلسه درونی و بسته شورای عالی انقلاب فرهنگی، اصل جلسات قرارگاه مرکزی فرهنگ، علم و فناوری به تعطیلی کشیده شده و امر فرهنگی را که اصیل، کانونی و حساس است، به حال خویش رها شود. جامعه بسیج استادان کشور هرگز خرسند نیست که این اقدام شما، که نشانه تنگنظری و عدمبردباری سیاسی است، در تاریخ ثبت شود و از شأن و منزلت شما به عنوان منتخب گرامی ملّت بکاهد. ازاین رو غرض از نگاشتن این سطور نیز آن نیست که شما را به حضور مجدد در این شورا فرا بخوانیم، بلکه مقصود این است که شما کمی هم درباره تناقضها و تضادهای فکری و منشی درنگ کنید و به یاد آورید که در تبلیغات پرحجم و رنگانگ انتخاباتی چه گفتید و تا چه اندازه بر طبل آزادی و تکثر و تحمل مخالف کوفتید و امروز که قدرت در دستان شماست، با منتقدان فرهنگی خویش که جز گفتن و استدلالکردن و نقادی، هیچ ابزاری در اختیار ندارند، چه میکنید؟! فارغ از برخی القائات، لطفاً تأمّل فرمایید که در آینده، این قبیل خطاهای توجیهناپذیر چه پاسخی خواهد داشت؟! اگر قرار است شورای عالیانقلاب فرهنگی، محلّ تضارب آراء و عقول شخصیتهای حقیقی و حقوقی نباشد و همگان، تابع و تسلیم و مطیع رئیسجمهور باشند و یا شما از موضعِ آمرانه با آنها سخن بگویید، جز آن است که خواسته یا ناخواسته یکهسالاری و استبداد، تثبیت و رایج خواهد شد؟!
بسیج استادان کشور که به دفعات دست همکاری و مودّت را به سوی کارگزاران دولت در سطوح ملّی و استانی دراز کرده و در یاری و همکاری با دولت محترم از هیچ کوششی فروگذار نخواهد کرد، در این موضوع مهم نیز حضرتعالی را به بازاندیشی جدی، بنیادی و مستقل، دعوت مینماید و از شما تقاضا دارد تا بهواسطۀ اصرارهای مکرّر بر قانونشکنی، اعتبار و حیثیّت منزلت ریاستجمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران، مخدوش نشود و اجازه ندهید بیاعتنایی به قرارگاه فرهنگ، علم و فناوری در حافظۀ ملی به نام شما ثبت شود!»
افزون بر این، تنی چند از اساتید برجسته دانشگاهی به رئیسدولت دوازدهم و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی در انتقاد از عدم تشکیل جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی نامه نوشتند.
در این بیانیه اعتراضی نیز آمده است:
«انقلاب اسلامی ایران هم اکنون در ابتدای ورود به دهه پنجم خود قرار دارد و ملت قهرمان ایران در ابتدای گام دوم از انقلاب شکوهمند اسلامی خود با ابراز بیسابقه دشمنیهای کینه توزانه نظام سلطه و استکبار جهانی مواجه شده است به گونهای که امروز علیرغم تمام تلاشها، مجاهدتها، پیگیریها و برنامه ریزیهای انجام شده و با وجود پیشرفتهای چشمگیر، شاهد بروز مشکلات متعدد در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و صنعتی است.
شرایط کنونی کشور ایجاب میکند که دولت و دستگاههای اجرایی با تکیه بر قدرت و توان همه جانبه و بیکران داخلی بخصوص با کمک ظرفیتهای مهم علمی و فرهنگی کشور در جهت مقابله با تهاجم گسترده و بیمنطق دشمنان اسلام وارد میدان شده و با انسجام و برنامهریزی در جهت مقابله با این هجوم بیسابقه حرکت کند.
پیمودن مقتدرانه گام دوم انقلاب با برنامه ریزی علمی برای حل معضلات فراروی کشور جز از طریق اعمال مدیریت کلان بر مجامع علمی و فرهنگی کشور در راستای استفاده از ظرفیتهای اساتید، پژوهشگران و دانشگاهیان قابل حصول نیست.
آنچه که امروز اتفاق افتاده کم توجهی مسئولین امر به جایگاه رفیع شورای عالی انقلاب فرهنگی است که میتواند به عنوان قرارگاه علم و فرهنگ کشور عمل کرده و تمام ظرفیتهای فکری و علمی و فرهنگی را برای حل مشکلات پیش رو منسجم کند.
در حال حاضر بیش از چهار ماه از آخرین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی میگذرد و تشکیل جلسات آن به تعویق افتاده است؛ لذا درخواست ما اعضای هیئت علمی دانشگاهها از رئیسجمهور این است که هر چه سریعتر و بدون در نظر گرفتن مسائل حاشیهای شروع به تشکیل منظم و هدفمند جلسات شورا کند و با توجه به ثقل مسئولیت شورای عالی انقلاب فرهنگی و شرایط جدید حاکم شده بر کشور، تحولی جدی در عملکرد شورا ایجاد کند تا این مجموعه حیاتی سیاستگذار از وضعیت راکد و منفعل کنونی به مجموعهای پویاتر و مؤثرتر تبدیل شود.»
با این همه باید منتظر ماند و دید که آیا گوش شنوایی برای شنیدن انتقادات بحق اهالی فرهنگ، اساتید و دانشگاهیان در قبال عدم تشکیل درازمدت جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی وجود دارد؛ یا چراغ مهمترین نهاد فرهنگی کشور، اندک اندک رو به خاموشی خواهد گرایید؟!