نگاهی به نقش مساجد در جریان انقلاب اسلامی
سنگهای حرم امام حسین(ع) به مسجد ارک منتقل شد
بعد از تحويل گرفتن مسجد توسط آقاي رضا شاهپوري و حجتالاسلام فلسفي مسئله ساخت مسجد مطرح بود. براي اين كار مرحوم حاج محمد حسين كاشاني پيشقدم شد. حاج محمد حسين مرد محترمي بود و علاوهبر پرداخت حقوقي شرعي خود در كار خير نيز پيشقدم بود.مرحوم حجتالاسلام فلسفي نيز به همين نكته در خاطرات خوداشاره نموده است.حاج جواد كاشاني فرزند مرحوم حاج محمد حسين در اينباره ميگويد:
«در قضيۀ مسجد ارك زماني كه تصميم گرفته شد بازسازي شود، براي كمك به پدرم مراجعه كردند و ايشان يك چك نوشتند، بدون آنكه مبلغ آن را تعيين كنند، وقتي از طرف اطرافيان در اينباره مورد پرسش قرار گرفت، در جواب گفت: «من براي كمك به اهل بيت عينك نميزنم.» ظاهراً منظور اين بود كه پدرم هنگامي كه چيزي مينوشت از عينك استفاده ميكرد، ولي در اين مورد از عينك استفاده نكرده بود.»
به هر حال با تلاش و كوشش آيتالله بروجردي، حجتالاسلام فلسفي، حاج رضا شاهپوري و كمك عدهاي از افراد نيكوكار همچون مرحوم حاج محمد حسين، مسجد ارك دوباره توسط آقاي لرزاده از معماران برجسته و مشهور بازسازي شد و مسجدي فعال گرديد.يكي از موضوعاتي كه هرچه بيشتر به شكوه و عظمت مسجد ميافزايد، سنگهاي مرمريني است كه در ديوارههاي داخلي مسجد به كار رفته است، آقاي حبيبالله عطايي در وصف اين سنگها ميگويد:
«آقاي كاشاني [محمد حسين] خدمات فراواني را براي حرم امام حسين (ع) انجام ميدادند، منجمله عدهاي از او درخواست فرستادن سنگ مرمر درجۀ يك از ايران به عراق ميكنند. آقاي كاشاني هم مبادرت به اين كار ميكند. از بين اين سنگها مقداري را كنار ميزنند و با آقاي كاشاني در اينباره تماس ميگيرند و ايشان از آنها ميخواهد كه سنگها را پس بفرستند و سنگهاي فرستاده شده را براي به كارگيري در مسجد ارك در نظر ميگيرد. لذا سنگهايي كه در مسجد ارك استعمال شده است از حرم حضرت امام حسين (ع) انتقال پيدا كرده است.»
البته حجتالاسلام فلسفي با مقداري تفاوت در مورد سنگهاي مرمر به كار رفته در ديوارههاي داخلي مسجد ميگويد:
«... سنگهاي مرمرهاي اطراف شبستان مسجد ارك را پدر او [حاج محمد حسين كاشاني] براي حرم امام حسين (ع) تهيه كرده بود، اما چون بيش از حد احتياج بود براي اين مسجد مصرف شد.»
مسجد ارك بعد از تلاشهاي انجام شده روز سوم خرداد 1331 شمسي افتتاح گرديد. اين روز مصادف بود با شب اول ماه مبارك رمضان سال 1371 قمري و كشور در بحبوحه التهاب و شور و هيجان پس از ملي شدن صنعت نفت و در زمان نخستوزيري دكتر مصدق و تدارك سفر وی و هيئت همراه به ديوان بينالمللي لاهه بود.
حجتالاسلام فلسفي در اينباره ميگويد:
«بالاخره ساختمان مسجد ارك كه با پافشاري مرحوم آيتالله بروجردي شروع گرديد، چند سالي طول كشيد تا ساخته شد.قرار شده بود كه يك شب قبل از شروع ماه رمضان سال 1331 شمسي افتتاح شود لذا جمعيت زيادي حضور پيدا كرده بودند. آن زمان بحبوحه ملي شدن نفت بود. دكتر مصدق هم براي دفاع از حق ايران در مسئله نفت قرار بود به ديوان بينالمللي لاهه برود. من رفتم منبر و جريان تاريخي مسجد را شرح دادم و گفتم اين مسجد با اقدامات آيتالله بروجردي ساخته شده و در اختيار مردم است. در آخر هم كه دعا كردم. اسم دكتر مصدق و اسم آيتالله كاشاني را نبردم. فقط سربسته گفتم: خدايا كساني كه به نفع كشور و ملت ايران و به نفع اسلام هرگونه فعاليتي دارند، آنها را مؤيد و منصور بدار، كه اين باعث ناراحتي سخت طرفداران مصدق و آيتالله كاشاني گرديد.»
بعد از افتتاح مسجد ارك و اقبال مردم به آن مشكل راه نداشتن مسجد به خيابان بيشتر نمود پيدا ميكرد. حجتالاسلام فلسفي و حاج رضا شاهپوري مجدداً در اين زمينه فعاليت خود را شروع نمودند تا قسمتي از عرصه ساختمان وزارت صنايع و معادن را به مسجد ملحق سازند تا اين مشكل نيز مرتفع گردد. حجتالاسلام فلسفي موضوع را با وزير كشور وقت دكتر منوچهر اقبال مطرح مينمايد. و در يكي از سخنرانيهاي خود در مسجد شاه (مسجد امام خميني) كه نخستوزير وقت نيز حضور داشته مجدداً اين مطلب را بيان ميكند. از طرف ديگر سندي موجود است كه نماينده مجلس سنا به نام رضا رفيع مشهور به قائم مقام الملك نامهاي به وزارت اقتصاد ملي نوشته و خواستار واگذاري بخشي از زمين ياد شده براي احداث سر در مسجد گرديده و مساحت آن را نيز حدود بيش از دويست متر ذكر نموده است.
حجتالاسلام فلسفي در اين مورد ميگويد:
«... ولي بعد متوجه شديم كه مسجد به خيابان راه ندارد، لذا با دكتر اقبال كه در آن زمان وزير كشور بود، موضوع را مطرح كردم. قرار شد در اين مورد تصميم بگيرند. بالاخره هيئت دولت موافقت كرد كه مسجد به خيابان راه پيدا كند و درب آن به خيابان باز شود.
آقاي حاج حبيبالله عطايي نيز در مصاحبه خود با مركز اسناد انقلاب اسلامي در اينباره ميگويد:
«... تصميم گرفتند كه مسجد را وسعت دهند. جلوي مسجد زميني بود كه در اختيار ادارۀ دادگستري [وزارت صنايع و معادن] قرار داشت. اين عده تلاش فراوان كردند كه اين را تصرف كنند و به مسجد ملحق نمايند. اما مساعي آنان بينتيجه ماند. نااميد نشدند و نزد آيتالله بروجردي رفتند و ايشان نيز توصيه كردند كه به آقاي فلسفي مراجعه كنند، پس از مراجعه به آقاي فلسفي، ايشان قول داد كه پيگيري لازم را به عمل آورد. در مجلس ختمي كه به نام يكي از افراد بزرگ بازار در مسجد شاه برگزار شده بود، آقاي فلسفي شروع به سخنراني كرد. در اين مجلس نخستوزير وقت هم حضور داشت. آقاي فلسفي از اين موقعيت استفاده كرد و از ايشان تقاضا نمود كه چون مسجد كوچك است و با توجه به موقعيت مسجد، ايشان اقداماتي فراهم آورند تا آن قطعۀ زمين به مسجد اهدا شود تا با كمك آن حياط و صحن مسجد وسعت داده شود. ايشان هم قول لازم را دادند و زمين به مسجد اهدا شد و آقايان شروع به ساختن مسجد كردند...»