میدان جنگ جای آزمون و خطا نیست !
ابراهیم کارخانهای - نماینده دورههای هفتم و نهم مجلس شورای اسلامی
در حالی که آمریکا تمامی اهرمهای اقتصادی و سیاسی خود را علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته است، لیکن جمهوری اسلامی ایران تاکنون از بخش اعظم توانمندیها و ظرفیتهای داخلی در جهت مقابله با آمریکا و رفع مشکلات اقتصادی استفاده نکرده است. موضوعی که چشم طمع دشمن بیشتر به آن دوخته شده است تا تحریمهای خارجی. بر این اساس در حالی که آمریکا در ایستگاه آخر مقابله با جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، ایران قدرتمند اسلامی هنوز در استفاده از امکانات علیه آمریکا در آغاز راه است. یقینا با به میدان آمدن ظرفیتهای بالقوه و رفع تحریمهای اقتصادی داخلی ناشی از سوء مدیریت و عدم استفاده صحیح از توانمندیهای داخلی، چشم طمع آمریکا در چنگاندازی اقتصادی به جمهوری اسلامی ایران برای همیشه کور خواهد شد و این نکتهای است که مقام معظم رهبری بارها تحت عنوان قدرت بازدارندگی بر آن تاکید فرمودهاند. در ذیل به طور مختصر به این مهم پرداخته میشود:
۱- بدون شک بخش اعظم گرانیهای موجود هیچ ارتباطی به تحریم اقتصادی دشمن ندارد بلکه ناشی از سوء مدیریت و ناکارآمدی دستگاههای اجرایی در حل مشکلات کشور است. بررسیهای دقیق کارشناسی اقتصادی نشان داده است که تنها ۲۰ درصد مشکلات اقتصادی کشور ناشی از «تحریم اقتصادی خارجی» و ۸۰ درصد آنرا ناشی از «تحریم اقتصادی داخل» است که به دلیل عدم استفاده صحیح از توانمندیهای داخلی و به ویژه سوء مدیریت بر کشور تحمیل میگردد! بر این اساس به جای تکیه بر رفع تحریمهای خارجی مسئولان امر میبایست بر رفع تحریمهای داخلی از جمله موانع رونق تولید در عرصههای صنعت، کشاورزی و امور بانکی و ...تکیه کنند. بر این اساس فشار ۲۰ درصدی ناشی از تحریم خارجی بر بدنه اقتصاد کشور تاءثیر چندانی نخواهد داشت، لیکن اگر انواع ویروسهای داخلی با ایجاد عفونت در بخشهای مختلف موجبات ناتوانی اقتصاد را فراهم سازند در آن صورت فشار ۲۰ درصدی ناشی از تحریم اقتصادی خارجی قادر خواهد بود مشکلات جدی بر پیکر اقتصاد کشور وارد سازد و بر همین اساس چشم طمع دشمن به تحریمهای داخلی دوخته شده است.
۲- حال سؤال این است در حالی که چشم امید دشمن به تحریم اقتصادی داخلی است؛ چرا برنامه هدفمندی در این رابطه طراحی و عملیاتی نمیشود و کسی پاسخگو نیست؟ چرا تمامی هم و غم مسئولان بر روی فشار ۲۰ درصدی خارجی متمرکزاست!؟ چرا با تشکیل تیمهای قوی کارشناسی در اقدامی بسیجی با بهرهگیری از توانمندی نیروهای جوان، دانا و توانا که نسل دیروز آنان، مشکل جنگ تحمیلی را حل کردند و نسل امروز قادر خواهند بود با همکاری پیشکسوتان این عرصه، مشکل جنگ تحمیلی اقتصادی را حل کنند اقدامی اساسی صورت نمیگیرد!؟ چرا در حساسترین وزارتخانهها قویترین نیروها و کارآمدترین نظارتها بکار گرفته نمیشود!؟ چرا گوش شنوایی برای شنیدن و بها دادن به طرحها و برنامههای جوانان نخبه و صاحب نظران دلسوز در درون کشور وجود ندارد!؟ آیا سزاوار است ملتی که در طول ۴۰ ساله گذشته در جهت پاسداری از انقلاب اسلامی از بذل خون عزیزترین فرزندان خود دریغ نکرده است به علت ناتوانی و سوء مدیریت در رفع مشکلاتی که کلید حل آنها در داخل کشور است در تنگنا قرار گیرد!
۳- اکنون زمان آن فرارسیده است در پی اتمام حجتی قاطع مدیرانی که قادر نیستند مشکلاتی را که در دستگاههای تحت مدیریت خود وجود دارد حل کنند با کنارهگیری از مسئولیت، جای خود را به نیروهایی پرتوانی بدهند که با ارائه برنامه عملیاتی قوی، متعهد میگردند در سریعترین زمان ممکن مشکلات ناشی از سوء مدیریت و عدم استفاده صحیح از توانمندیهای موجود را حل کنند. مدیران مستعفی هرگز تصور نکنند که با کنارهگیری از مسئولیت به حیثیت و جایگاه آنها در جامعه لطمه وارد میگردد؛ بلکه بر عکس به علت شجاعت و ترجیح مصالح نظام بر منافع فردی، جایگاه آنها در نزد ملت ایران ارتقاء خواهد یافت و کسانی که با توجه به اتمام حجت در مسئولیت خود باقی میمانند میبایست متعهد گردند قاطعانه و در سریعترین زمان ممکن نسبت به رفع موانع و مشکلات موجود در حوزه مدیریتی خود اقدام کنند و در صورت عدم توانایی در رفع مشکلات عزل و به عنوان بیکفایت و ضربه زننده بر اعتماد ملی به مردم معرفی شوند. این شیوه برخورد قاطعانه موجب میگردد از این پس نیروهای ناتوان و ناکارآمد، داوطلب مسئولیتهای سنگین نشوند و تنها نیروهایی به میدان مدیریت کشور جرأت ورود پیدا کنند که از توانمندی لازم برای حل مشکلات کشور برخوردار باشند. باید دیوار مدیریتی کشور را بالا برد تا هر بیکفایتی قادر نباشد به راحتی از آن بالا برود و بر دامنه مشکلات مردم بیفزاید!
۴- شکی نیست که «میدان جنگ جای آزمون و خطا نیست» اکنون وقت آن است که قویترین فرد هر دستگاه اجرایی در راس آن دستگاه قرار گیرد. این اقدام دقیقا در نقطه مقابل استراتژی دشمن است که تلاش میکند مدیران ضعیف و ناکارآمد بر نیروهای قوی و کارآمد مسلط گردند. در طول ۴۰ سال گذشته، هر بخشی که قویترین نیروها در راس کار قرار گرفته موجبات پیشرفت، اقتدار و افتخار کشور فراهم گردیده است و برعکس، بخشهایی که نیروهای ضعیف در مصدر آن قرار گرفتهاند چشم طمع دشمن به آنجا دوخته شده است. فلذا کلید اصلی رفع مشکلات کشور را میبایست باانتخاب قویترین نیروها در راس دستگاههای اجرایی کشور جستجو کرد تنها در این صورت است که با شکوفایی توانمندیها، تمامی ظرفیتهای بالقوه کشور در چرخه پیشرفت کشور و در مسیر رفاه جامعه قرار میگیرد.
۵- شورای عالی هماهنگی اقتصاد مقاومتی به عنوان «اطاق تصمیمات اضطراری نظام اسلامی» میبایست به منظور رفع تحریم اقتصادی داخلی ۸۰ درصدی، توجه به این مهم را در راس برنامههای خود قرار داده و با به میدان آوردن قویترین نیروهای نخبه، جوان و صاحب نظر از تشکلهای مختلف هیئتهای اندیشه ورز در قالب تشکیل کارگروهای تخصصی جهادی در قلب دستگاههای اجرایی که مورد تاکید مقام معظم رهبری است موجبات رفع مشکلات اساسی کشور را فراهم سازند و در صورت لزوم دستگاهها از توانمندی شورای عالی هماهنگی اقتصاد مقاومتی برای رفع موانعی که در حیطه اختیارات آنها نمیباشد استفاده کنند
چنین اقدامی روحی انقلابی و نفسی تازه بر کالبد مدیریتی کشور خواهد دمید و با ورود نیروهای توانمند و جوان و با برنامه عملیاتی جهادی، تمامی امیدهای دشمن نقش بر آب خواهد شد و گام دوم انقلاب با قدرت آغاز خواهد گردید.
۶- الزام مدیران ارشد دستگاههای اجرایی به عزم راسخ و قاطع برای حل مشکلات مردم با راهکار رفع تحریمهای اقتصادی داخلی و یا واگذاری مسئولیت به فرد واجد شرایط، کلید واژه اصلی این حرکت اصلاحی و انقلابی است که میبایست زیر نظر رئیس هر قوه قاطعانه پیگیری گردد در غیر این صورت رفع مشکلات اساسی کشور هرگز با خواهش، توصیه، دستور و هشدار حل نخواهد شد و خسارات ناشی از ادامه کار مدیران ضعیف و ناتوان در حل مشکلات کشور متوجه کسانی خواهد بود که فرصت ادامه فعالیت خسارت بار را برای آنان فراهم ساختهاند!