نكاتي درباره رسانه ملي
پژمان كريمي
رسانه ملي همواره در طول ٤٠ سال اخير هدف حملات ضد انقلاب داخلي و دولت‌هاي استكباري بوده است.
دليل اين حملات نيز روشن است:
١- رسانه ملي، متعلق به حاكميت و نظام اسلامي است.
٢ - از دستاوردهاي انقلاب اسلامي، ساختار جمهوري اسلامي دفاع مي كند.
٣- از قانون اساسي سخن مي گويد.
٤- پاسداشت تماميت ارضي كشور را يك فضيلت مي داند.
٥- تلاش دارد به عنوان مروج آموزه‌ها و معرفت دين الهي اسلام عمل كند.
٦- حفظ وحدت ملي را رسالتي بزرگ مي داند.
از اين رو طبيعي است كه صدا و سيماي جمهوري اسلامي هدف كينه و خصومت دشمنان داخلي و خارجي دين اسلام و انقلاب و نظام اسلامي و كشور ومردم ايران قرار گيرد.
دشمنان در جهت عناد و تقابل با صدا و سيما، دو محور اساسي را پي گرفتند:
نخست :خنثي كردن مواد تبليغي اخلاقي و سياسي با ترويج دروغ و تهمت و تحريف با اتكا به بلوك رسانه اي استكباري،
دوم: برنامه سازي با تكيه بر تمنيات نفساني مخاطب.
حركت بر بستر اين دو محور، با اين اميد و هدف است كه رسانه ملي در نظر مخاطب به دور از قابليت اعتماد و بدون جذابيت جلوه كند و چنين ريزش مخاطب محقق شود و فضا براي مهندسي افكار عمومي براي رسانه هاي معاند به شكل گسترده فراهم گردد.
دشمنان يك روز رسانه ملي را «ميلي» معرفي مي كنند چون - به تعبيري- مطابق ميل دشمن رفتار نمي كند. يك روز، بهره از يك لهجه در يك سريال و فيلم را توهين به بخشي از مردم ايران معرفي مي كنند. يك روز بدون سند، از سانسور واقعيت در آينه صدا و سيما سخن مي‌گويند. يك روز بيان واقعيت را تحريف و توهين معرفي مي نمايند و...!
در قبال اين حملات و مواضع معاندانه چه بايد كرد؟
چه شيوه اي بايد پي گرفت تا دشمن در رسيدن به اهداف منحوس خود از راه باز بماند؟
صداو سيما مجموعه اي بزرگ است كه در دو صورت مي تواند در قامت ابرقدرت رسانه اي ظاهر شود.
بنابه نظرسنجي هاي مختلف و رسمي و معتبر و از جمله مركز نظر سنجي صدا و سيما، اين مجموعه از حداكثر مخاطب بهره مند است و مخاطبان داخلي ترجيح مي دهند كه بيشترين وقت خود را صرف بهره از برنامه هاي صداو سيما سازند و به اخبار اين مجموعه اعتماد دارند.
حضور و مشاركت حداكثري در ميدان انتخابات و... يكي از تجليات تهييج رسانه اي است كه مويد سرمايه بزرگ مخاطب است. اين سرمايه به رسانه ملي اعتماد به نفس و مجال عمل و زمينه بقا داده است. با بهره از هنرمندان برتر و حفظ جذابيت در برنامه سازي با اتكا به برنامه‌ريزي علمي و بر پايه نقشه راه بايد سرمايه كلان مخاطب حفظ شود. سرمايه‌اي كه رسانه هاي بيگانه و معاند از آن بي بهره‌اند!
دوم: جذب و حفظ و افزايش قدرت علمي عناصر حزب‌اللهي!با اين اتفاق سربازان و افسران فرهنگي متعهد، تنها رسانه شنيداري و ديداري نظام را قدرت مي دهند و محصولات آن را محتواي اسلامي مي بخشند.
سوم: صدا و سيما بايد از اين پس در قبال افشاي چهره هاي معاند داخلي بي رو دربايستي عمل كند. تعارف را كنار بگذارد. بايد به تحليل موضع‌گيري هاي رسانه اي دشمن، به هنگام و پر شدت ظاهر شود. رسانه ملي بايد حكم رسانه افشاگر و حرفه‌اي را پيدا كند.
ساير رسانه هاي داخلي با نقد برنامه هاي صدا و سيما بايد راهگشا و هميار رسانه ملي شوند. بيش از پيش و كاملا انقلابي!