kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۰۳۴۲
تاریخ انتشار : ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۵
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

چاره‌ای جز فریب مردم در انتخابات نداشتیم!

اصلی‌ترین شکل فرافکنی در 4سال نخست ارجاع به دولت قبل بود و اکنون در 4سال دوم گویا اصلی‌ترین شیوه فرافکنی «عدم اختیارات» است! مهم‌ترین سؤالی که در برابر این فرافکنی پیش می‌آمد این بود که اگر راست می‌گویید با وجود این اختیارات چرا در انتخابات نامزد شدید و چرا این همه وعده و وعید به مردم دادید؟ اما تازه‌ترین پاسخ این طیف جالب توجه است: چاره‌ای جز فریب مردم با وعده و وعید نداشتیم.



 سرویس سیاسی-

روزنامه آفتاب یزد تیتر یک خود را به مراسم افطاری روحانی با فعالان سیاسی اختصاص داده و نوشته است: «گلایه از حدود اختیارات پس از 6 سال».
اینکه گفته می‌شود طیف موسوم به اصلاح‌طلب اصلی‌ترین متهم وضع موجود است و باید پاسخگو باشد دقیقا به همین علت است که این طیف بستر و زمینه را برای توجیه وضع موجود و عدم پاسخگویی دولتمردان فراهم می‌کند. در همین راستا روزنامه زنجیره‌ای مدعی اصلاحات در گزارش خود ادعای مضحکی را مطرح کرده و نوشته است: «نه تنها حسن روحانی بلکه همه دولت‌ها در ایران از 40 درصد اختیار برخوردارند»
این روزنامه در ادامه پریشان گویی خود به لزوم ماله‌کشي عملکرد ضعيف روحانی توسط رسانه‌های مدعی اصلاحات تأکید کرده و در گفت‌وگو با یکی از محکومین فتنه 88 نوشته است: «مردم نمی‌دانستند که روحانی 40 درصد بیشتر اختیار ندارد اما جامعه ‌مطبوعاتی کشور باید درباره موانع و مشکلات و مواضع و توانایی‌های دولت روشنگری کند.»
وعده‌های روحانی برای کسب رأی بود!
محکوم فتنه 88 در این مصاحبه گفته: «تصور می‌رود که روحانی در رقابت‌های انتخاباتی چاره‌ای جز ارائه شعارهای فراتر از اختیاراتش نداشت... مردم به سمت و سویی در سال 96 حرکت می‌کردند که گویا همگی انتظار شنیدن شعارهای ساختارشکنانه از سوی کاندیدای ریاست جمهوری داشتند.»
در این مطلب آمده است: «همخوانی وعده‌ها با سطح اختیارات رئیس‌جمهوری عملا در کشور ممکن نیست[!] زیرا در تبلیغات ریاست جمهوری تنها رئیس‌جمهور در کارزار انتخابات سخن نمی‌گوید بلکه ستادهای انتخاباتی و برنامه سازان او شعارهایی را مطرح می‌کنند تا رأی اعتماد عمومی را کسب کنند»
توجه کنید که طیف موسوم به اصلاح‌طلب چگونه برای توجیه گرانی‌های اخیر بسترسازی می‌کند آن هم با دروغگویی. در سطرهای بالا گفته‌اند که فقط رئیس‌جمهور سخن نمی‌گوید بلکه ستاد انتخاباتی و برنامه سازان او شعارهایی را مطرح می‌کنند. این جملات اگر به این معنا باشد که برخی وعده‌ها از جانب ستاد منتشر می‌شود دروغ گویی محض است چرا که سخنرانی‌های انتخاباتی که توسط هر نامزد ایراد شده موجود است.
اگر هم به معنای پخت و پز این وعده‌ها در ستادها و سپس انتقال به نامزد انتخابات شود هم سخنی به غایت توهین آمیز است که یعنی آن نامزد از نزد خود درک و فهمی از مسائل و حدود اختیارات ندارد و هرچه به او بگویند او پشت تریبون می‌گوید.
از کجا معلوم که اکنون هم در حال فریب مردم نیستید؟
شایان ذکر است مدعیان اصلاحات مدتی است برای فرار از پاسخگویی به پریشان‌گویی روی آورده و سعی می‌کنند مشکلات را به گردن دیگری بیندازند. طرح مسائلی مانند «بدشانسی» روحانی با سیل و زلزله، «دست‌های پنهان»، «اختیارات کم» و... تنها برای فرار از پاسخگویی و ماله‌کشي عملکرد ضعيف روحانی بوده است. همه اینها در حالی است که دولت یازدهم بیشترین حدود اختیارات را در میان دولت‌ها داشته است. آنها با همین اختیارات بسیار در مذاکرات هسته‌ای این نتیجه را به بار آوردند.
آیا عدم توجه به افسارگسیختگی قیمت‌ها، عدم نظارت در مورد گران فروشی و عدم توجه در مورد اقدامات مدیران و... به نبود اختیارات برمی‌گردد. در پاسخ روزنامه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب و افرادی نظیر همین فرد مورد مصاحبه باید گفت از کجا معلوم که هم اکنون هم در حال فریب دادن مردم نباشید؟!
پیشنهاد طنازانه آقای تئوریسین!
عباس عبدی دیروز در روزنامه اعتماد پیشنهاد کرد ایران و آمریکا در توییتر با هم مذاکره کنند!
وی‌اشاره کرده که ترامپ اهل گفت وگو نیست و اهل نمایش است و نوشته: «با این حال در رابطه با ایران از یک جهت در موضع برتر قرار گرفته است و آن اینکه در سخن اظهار آمادگی برای گفتوگو می‌کند، گو اینکه منظورش از گفت وگو، گفتن او و شنیدن دیگران است ولی مردم لزوما چنین برداشتی ندارند. از این رو باید برای خارج کردن او از این موضع، پیشنهادی جدی ارایه کرد، در این باره ایده زیر را پیشنهاد می‌کنم. برای خلع سلاح ترامپ، ایران پیشنهاد کند که نیازی به گفتوگوی رو در رو در اتاقهای بسته نیست، توییتر بهترین وسیله است. پایه گفتوگو را همین آخرین جمله ترامپ قرار دهند. طرف ایرانی می‌تواند رئیس‌جمهور باشد. گفت وگو در فضای عمومی شکل بگیرد.»
آقای تئوریسین معلوم نیست پس از چند ساعت تفکر و غور در اعماق علوم سیاسی و اصول دیپلماتیک، شهریارانه از در به در آمده و پیشنهاد مذاکره در توئیتر داده تا مگر آمریکایی‌ها را با همین راضی کنند و... چند روز قبل مدیر سابق الجزیره در یک توئیت متذکر شده بود که هدف دولت ترامپ این است که با مذاکره یک پیوست به برجام اضافه کند به گونه‌ای که برجام دستاورد ترامپ محسوب شود و نه دستاورد اوباما و اگر چنین باشد قطع به یقین آنها مواردی دیگر را به تعهدات ایران می‌افزایند و این دور باطل ادامه می‌یابد یعنی هر دولتی که در آمریکا سرکار بیاید هوس می‌کند که با زدن زیر میز برای خود دستاورد بسازد. آقای تئوریسین باید توجه کند که هدف آمریکایی‌ها این است و چندی توئیت بازی با آنها هدفشان را از سر آنها خارج نمی‌کند.
مشکلات از تحریم نیست از سوءمدیریت است
روزنامه آرمان امروز، تیتر یک خود را به گفت‌وگو با حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه الزهرا اختصاص داده و نوشته است: «مشکل اصلی کشور فساد است نه تحریم»
راغفر گفته است: «ما جامعه را به‌شدت وابسته کرده‌ایم. میزان واردات کشور در سال 1384 یعنی در آغاز دولت نهم حدود 16 میلیارد دلار بود که این رقم در سال 1390 به رقم 90 میلیارد دلار رسید. بخش اعظم این کالاها نیز کالاهای غیرضروری است که توسط اقشار مرفه جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرد.»
وی بیان کرده: «اگر رئیس‌مجلس و رئیس‌جمهور نمی‌توانند با این مسائل برخورد کنند پس چه کسی باید این کار را انجام بدهد؟ به‌نظر میرسد وضعیت به شکلی نیست که دولت و مجلس بتوانند خود را از مشکلات کنونی کشور مبرا نشان بدهند بلکه خود نیز در به وجودآمدن این وضعیت نقش داشته‌اند. دولت دوازدهم از دیماه گذشته تاکنون آمار ارائه نمی‌کند.... نقش دولت در شکل‌گیری مشکلات کنونی کشور غیرقابل انکار است. قرار نیست دولت بلندگو به‌ دست بگیرد و مقصران را معرفی کند بلکه دولت باید وضعیت اقتصادی کشور را آسیب‌شناسی کند و برای مشکلات مردم راه‌حل پیدا کند... نمونه بارز این تصمیمات‌اشتباه تلاش برای افزایش نرخ بنزین بود که با واکنش‌های اجتماعی مواجه شد. زمزمه‌هایی نیز وجود دارد که شهرداری تهران در تابستان ورود وسایل نقلیه به طرح ترافیک و طرح زوج و فرد را پولی کند.»
بعد از خروج آمریکا از برجام (اردیبهشت 97) گرانی و تورم در خودرو و مسکن و کالاهای ضروری سر به فلک گذاشت این بهانه‌ای شد برای عده‌ای تا این مشکلات را مشکلاتی به تبع برجام بنامند و در ادامه مدعی شوند باید برای حل آنها مذاکره کنیم!
بدیهی است اکنون که دم خروس بیرون زده است، رسانه‌های مدعی اصلاحات هم نمی‌توانند از کنار آن بگذرند و مشکلات را به تحریم گره بزنند. البته ذکر این نکته ضروری است که خود همین رسانه‌ها و مدعیان اصلاحات باید پاسخگوی حمایت‌های خود از دولت باشند.
وفاق ملی از نظر اصلاحاتی‌ها: دلجویی از فتنه‌گران
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت: «برگزاری نشست صمیمانه رئیس‌جمهور با فعالان سیاسی در زمانی که تحریمها و فشار اقتصادی ـ سیاسی دولت آمریکا در حال به حداکثر رسیدن است، می‌تواند نشانه‌ای از کلید زدن پروژه وفاق و آشتی ملی باشد که تحلیلگران منطقی در حوزه سیاسی بسیار به آن پرداخته‌اند».
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت:«دلجویی از آسیب دیدگان ناشی از ‌اشتباهات و در راس آنها رفع حصر «میرحسین موسوی»، «مهدی کروبی» و «زهرا کاظمی (رهنورد)» می‌تواند نقطه شروعی برای این رخداد مبارک که همان آشتی و وفاق ملی است، باشد».
مطرح کردن مسئله رفع حصر و تقلای مدعیان اصلاحات برای تبرئه سران فتنه در حالی است که در ماجرای خیانت نابخشودنی فتنه ۸۸، سران فتنه با دامن زدن به دروغ تقلب در انتخابات، تحریک به آشوبی کردند که سرویس‌های جاسوسی آمریکا و اسرائیل و انگلیس سالها برای آن تدارک دیده بودند و انتظارش را می‌کشیدند.. این جماعت در سال 88 با خیانت به مردم ایران، گرای تحریم‌های فلج‌کننده را به دشمن دادند. فتنه‌گران حیثیت و اعتبار جمهوری اسلامی را مورد هتک حرمت قرار دادند و خیانت بزرگی را مرتکب شدند که در طول تاریخ انقلاب اسلامی بی‌سابقه بود. چنین خیانتی در حکم بغی و محاربه است و مجازات آن روشن است؛ در عین حال سران فتنه صرفنظر از اینکه نظام برای خیانت آنها چه مجازاتی را در نظر بگیرد، موظفند از نظام و مردم عذر تقصیر بخواهند.
ناراحتی اصلاح‌طلبان از نحوه دعوت به مراسم افطاری
روزنامه آرمان دیروز در گزارشی به حاشیه‌های مراسم افطاری رئیس‌جمهور با فعالان سیاسی پرداخته و نوشته است: «معمولا دعوت به مراسم افطار رئیس‌جمهور چند روز قبل از روز برگزاری صورت می‌گیرد تا مهمانان درباره آنچه قرار است با روحانی در میان بگذارند به مشورت و جمع‌بندی برسند اما ظاهرا امسال چنین نبود که سبب انتقادهایی شد. یعنی دعوت [آنهم پیامکی] در ساعات کمی مانده به زمان افطار صورت گرفت و مهمانان سیاسی بدون آمادگی به این مراسم رفتند.»
همچنین آفتاب یزد هم در گزارشی به این مسئله پرداخته و نوشته است: «برخی چهره‌ها معتقدند آداب دعوت از میهمان حتی در مراسم‌های خانوادگی افطاری بین اقوام و فامیل نیز رسمی‌تر است و اگر هم همراه با کارت دعوت نیست 2 ساعت قبل از افطاری و یا یک پیامک هم صورت نمی‌گیرد»