رفقای دیروز، چرا امروز یکدیگر را خراب میکنند؟! (نکته ورزشی)
آنچه این روزها در کشتی و درباره انتخابات ریاست فدراسیون کشتی از سوی برخی افرادی که به قول منصور برزگر «سابقهشان در کشتی مشخص و عیان است» ملاحظه و مشاهده میشود، ضمن اینکه در شأن ورزش پهلوانی مثل کشتی نیست، اما متاسفانه موضوع تازه و بیسابقه نیست و سالهاست رسیدن به پست و مقام و رئیسشدن و پشت میز مدیریت تکیه زدن، فکر و ذکر و هدف خیلی از ماها شده است که حاضریم برای رسیدن به آن، به شیوه پیشنهادی نیکولو ماکیا ولی، فیلسوف ایتالیایی، دست به هر عمل و رفتاری بزنیم بدون در نظر گرفتن شأن و شئون شخصی رعایت اصول انسانی، از هر وسیلهای برای بالا بردن خود و زمین زدن دیگران استفاده کنیم.
سرویس ورزشی-
متاسفانه این آفت و بلا در عرصههای مختلف - نه فقط در ورزش و نه فقط در کشتی - که تقریبا هر جایی که پای «ریاست» و «رئیسشدن» و «انتخابات» و «رای» و «مجمع» و«صندوق» و... این طور حرفها در میان باشد، به جان جامعه افتاده است، این در حالی است که بزرگان ، آگاهان و آنها که به «خدا» معتقد و از «آخرت» خود بیمناک هستند، همواره از زیر بار مسئولیت رفتن و امانت بزرگ امور مردم را برعهده گرفتن، اکراه داشته و به زحمت و اصرار فراوان دیگران و صرفا برای ادای تکلیف و رضایت خدا و خدمت به مردم مسئولیت را گردن میگرفتند، آنان از عمق مفهوم و معنای این سخن مولای متقیان علی(ع) هم آگاه و به آن واقفند که فرمود: «و ان عملک لیس لک بطعمه و لکنه فی عنقک امانه» یعنی مسئولیت و ریاست، به منزله طعمهای نیست که بخواهی از آن به نفع خود از مواهب آن استفاده کنی، بلکه ریاست «امانتی» است به گردن خود تو که باید در قبال آن در دنیا و آخرت، در پیشگاه خدا و خلق پاسخگو باشی (مضمون معنا.)
باری، واقعیت امر این است که میبینیم و نمیتوانیم منکرش شویم. روزی در این مملکت شهید بزرگوار بهشتی میگفت: «ما شیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت»، اما امروز میبینیم و خیلیجاها ثابت شده است که عکس این ماجرا دارد اتفاق میافتد و برخلاف آن روزها و سالهای اولیه انقلاب و دفاع مقدس که «شیفتگان خدمت» در وسط معرکههای هول و مردافکن قرار داشتند و با نثار خون خویش شیفتگی خود را به خدمت و بیزاری خود را از قدرتهای پوشالی و پستهای زودگذر، ثابت میکردند، حالا خیلی وقتها و خیلیجاها این تشنگان پست و مقام رئیسو ریاست و... هستند که جولان میدهند و به مسئولیت مثل «طعمه» نگاه میکنند و فقط و فقط به فکر بستن بار خود و خانواده خود و باند و حزب سیاسی خود و... هستند، بدون اینکه به مسئولیت و امانتی که در قبال جامعه و خدمت به مردم دارند، حتی فکر کنند و...!
بگذریم صحبت از انتخابات کشتی بود. انتخاباتی که امیدواریم با همت مسئولان ذیربط هر چه زودتر برگزار شود تا هر چه زودتر بساط این حرکات در رفتار زشت و بیظرفیتیها آزاردهنده از سوی کسانی که ظرفیت مدیر شدن را در خود دیده و پا به عرصه رقابت گذاشتهاند! جمع شود.
البته رقابت و فعالیت انتخاباتی و معرفی برنامهها و ایدههای کاندیداها و... تا آنجا که در مسیر «اعتدال» باشد و «توهین به دیگر رقبا» نباشد و... امری مباح و بلکه لازم است، اما آنچه که این روزها در کشتی از سوی بعضی افرادی که نامزد ریاست بر این رشته فدراسیون که بیش از دیگران باید بر آن حال و هوای پهلوانی و اخلاقی حاکم باشد، هستند، سر میزند، بیشتر جنبه «نفی دیگران» دارد تا اثبات خویشتن!، حالت خراب کردن و تحقیر دیگرانی را دارد که روزی و روزگاری نه چندان دور با یکدیگر رفیق و هم تیم بودند و با پوشیدن دوبنده تیم ملی، برای ایران عزیز و مردم بزرگوار آن افتخار آفرینی میکردند و...
برای همین هم هست که صدای اعتراض بزرگان چون منصور برزگر و محمد بنا و... از این بداخلاقیها و حرمتشکنیها و ناپهلوانیها و... بلند شده است، به طوری که منصورخان برزگر میگوید «متاسفانه برخی افراد که سابقهشان هم در کشتی مشخص و عیان است برای مطرح کردن خودشان به دیگران توهین میکنند و عزت و حریم کشتی را خدشهدار میسازند، ما باید از مولا علی(ع)و... تبعیت کنیم و رهرو او باشیم... اما متاسفانه میبینیم برای رسیدن به چیزهایی که هیچ ارزشی هم ندارد، به جان هم میافتند و حرمتشکنی میکنند...
باز استاد برزگر در جای دیگر حرفهایش میگوید: «...متاسفانه عدهای از افراد برای اینکه دیده شوند، دیگران را خراب میکنند که این کار خیلی زشت و زننده است. چرا نمیآیید همدیگر را بزرگ کنید و به هم احترام بگذارید، هرکس رای آورد رئیسمیشود،... هرکس شایستگی بیشتری دارد ریاست فدراسیون را در دست بگیرد و به فکر کار کردن برای این رشته باشد، نه مسائل دیگر.»
و اجازه بدهید در ادامه چند جمله هم از محمد بنا که به حق او را «معمار کشتی فرنگی ایران» لقب دادهاند، در این باره بیاوریم و کلام را ختم کنیم؛ بنا میگوید: «... چقدر خوب است که تمام بزرگان کشتی آرام و بدون دغدغه حرفهایشان را روز مجمع بزنند... چرا الان باید مردم را در صفحات مجازی درگیر چنین مسائلی کنید؟...» و در پایان هم چنین، حرفهایش را به عنوان یک بزرگتر جمع میکند. «خواهش میکنم بس کنید. کشتی قداست دارد. شما بزرگان کشتی هستید و من کوچکتر از آن هستم که بخواهم شما را نصیحت کنم، اما دل آدم به درد میآید. به هم احترام بگذارید. بالاخره روز انتخابات یک نفر انتخاب میشود و همه ما وظیفه داریم به آن یک نفر کمک کنیم...»
ما هم به سهم خود امیدواریم این افرادی که برای ریاست کشتی رقابت میکنند، بیش از هر چیز شأن و منزلت خود را حفظ کنند و از رفتار سخیف و بچگانه که جدا مایه تاسف است دست بردارند و در یک رقابت سالم شرکت کنند و سرانجام هم هر کسی رای بیشتر آورد، همگی به یاری او و در واقع کمک کشتی بیایند و... حرف آخر هم اینکه متأسفانه همانطور که در آغاز مطلب گفته شد، جنگ برای ریاست و دست زدن به هر حربه و وسیلهای برای تصاحب جایگاه قدرت، آفتی است که در اکثر جاها دیده میشود که حالا به ورزش کشتی و قهرمانان دیروز آنکه جملگی متواضع و سربزیر و بیادعا بودند، سرایت کرده است، شروع آن هم بدون تعارف از عرصهها و در صحنههای سیاسی کشور شروع شد و... خلاصه این آشی است که برخی از بازیگران سیاسی از چند سال پیش برای جامعه پختهاند و حالا اثرات زیانبار و ضدفرهنگی آن را همگی داریم با تمام وجود احساس میکنیم و... البته زجر میکشیم.