نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
حرکت دولت برای خروج از انفعال مدعیان اصلاحات را دلواپس کرد!
روزنامه آرمان امروز در چندین یادداشت و گزارش به تصمیم اخیر جمهوری اسلامی در قبال برجام پرداخته و در تیتر یک خود با عنوان «برجام در اغما» نوشته: «این برجام است که در اغما به سر میبرد و اگر هرچه سریعتر تصمیم عاجلی گرفته نشود از دست خواهد رفت.»
سرویس سیاسی-
این روزنامه مدعی اصلاحات در مطلب دیگری نوشته است: «نباید با زبان تهدید صحبت کرد و اینکه از بندهای برجام خارج میشویم نوعی تهدید محسوب میشود. اگر آن روی سکه را نگاه کنیم ترامپ، بولتون، پمپئو، نتانیاهو و... درصددند که به هر نحوی ایران را مجبور به خروج از برجام کنند؛ حال مسئولان کشورمان نباید با برخی اظهارات این شرایط را برای آنها فراهم و در زمین آنها بازی کنند.»
بر همین اساس در یادداشت دیگری با عنوان «خروج از برجام به نفع ایران نیست» نوشت: «[نباید] در شرایط کنونی دست به اقداماتی همچون خروج از برجام و یا NPT بزنیم. به نظر میرسد اگر تهران دست به چنین اقداماتی بزند، طرف مقابل به هدفش که همانا خروج ایران از برجام بوده خواهد رسید. در این صورت ایران متهم به خروج از برجام میشود و درنتیجه آن، فشارها بیشتر شده و اجماع بینالمللی علیه تهران شکل میگیرد.»
همچنین در مطلب دیگری با عنوان «خروج از برجام نباید از ما شروع شود» آمده است: «برخی معتقد هستند ما نباید شروعکننده باشیم و اصلاً هدف و تلاش آنها ترغیب ایران به خروج از برجام یا نهایتاً خروج از انپیتی است. دراینباره من معتقدم این کار با توجه به انزوایی که میتواند در انتظار ایران باشد، به صلاح نیست. ظاهراً مسئولان هم به این نتیجه رسیدند که به صلاح نیست.»
یا در مطلب دیگری نوشته: «اگر ایران از برجام خارج شود تنها چیزی که برایش به همراه خواهد داشت سهولت اجماع جهانی و بینالمللی توسط ایالاتمتحده آمریکا و شخص ترامپ برعلیه ایران خواهد بود.»
به نظر میرسد که باید یادآور شویم برجام از روز اول در اغما بود و درواقع در اردیبهشتماه سال پیش (خروج آمریکا از آن) فروپاشید و جان باخت و حالا پس از گذشت یک سال از «هیچ» شدن، بوی گند مُرده آن بیرون زده است!
جالب توجه آنکه بیانیه روز چهارشنبه جمهوری اسلامی در قبال بدعهدی آمریکا و اروپاییان، بهجای آنکه طرف مقابل را نگران و هراسان کند باعث دلواپسی و نگرانی مدعیان اصلاحات شده است. شیپورچیهای ترامپ که همچنان سودای پیروزی در انتخابات مجلس آینده را در سر دارند برای اینکه تشت رسواییشان از بام نیفتد و حرف منتقدان برجام بر کرسی ننشیند، همچنان بر بزککردن برجام و ماندن در آن اصرار دارند.
چارهای جز مذاکره با دولت نامتعارف آمریکا نداریم!
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت: «یک سال از خروج غیردیپلماتیک و خارج از عرف بینالمللی دولت نامتعارف دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از برجام سپری شد. جمهوری اسلامی در این مدت ضمن پایبندی بر تمامی مفاد این توافقنامه که قطعنامه سازمان ملل را نیز در تائید دارد، تلاش کرد تا با طرفهای اروپایی، این توافق را حفظ کند. در این بازه زمانی نهتنها طرفهای اروپایی، نتوانستند گام مفیدی در غیاب همپیمان استراتژیک خود بردارند بلکه آمریکا نیز بر تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی نسبت به جمهوری اسلامی پای فشرد و حل این مناقشه را دشوارتر از پیش کرد.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «شکی نیست که تنها راه برونرفت از این بحران، دیپلماسی آنهم بهصورت بیواسطه است و جمهوری اسلامی باز هم میتواند در روند گفتوگوهای دیپلماتیک، از آب کره بگیرد و تنها راه، گفتوگوهای مستقیم با دولت آمریکا است. به گفته برخی تحلیلگران گفتوگوی جمهوری اسلامی با دولت ترامپ، عایدی دندانگیری نخواهد داشت اما آیا راه دیگری برای حل این مناقشه وجود دارد؟.»
این روزنامه زنجیرهای تأکید کرده است که دولت ترامپ یک دولت نامتعارف است و مذاکره با آن نیز عایدی دندانگیری نخواهد داشت، اما درعینحال مدعی شده است که شرایط کشور بحرانی است و چارهای جز مذاکره با آمریکا نداریم!
طیف مدعی اصلاحات با سیاهنمایی، بحرانی جلوه دادن وضعیت کشور، مبهمسازی آینده و بنبستنمایی حل مسائل و مشکلات موجود، اینگونه القاء میکند که تنها راه برونرفت از وضع موجود، مذاکره با آمریکاست. این رویکرد مغایر با منافع ملی در حالی است که تجربه عبرتآموز و مهم برجام در مقابل دیدگان ماست. در آن برهه دولت و جریان اصلاحطلب مدعی بودند که اگر توافق هستهای امضا شود، تمامی تحریمها یکباره لغو شده و تمامی مشکلات کشور نیز رفع خواهد شد. اما درنهایت علیرغم بتنریزی در صنعت هستهای، ارزش پول ملی کشورمان بهشدت کاهش یافته و سفره مردم کوچک شد. بنابراین راهحل اصلی خروج از وضع موجود، اجرای دقیق اقتصاد مقاومتی و تلاش برای رونق تولید است.
بازی دوگانه اروپا با ایران
روزنامه سازندگی در مطلبی نوشت: «امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه تلاش دارد تا هم خود را متحد واشنگتن قلمداد کند و درعینحال در قامت حامی برجام همصدا با همتایان اروپاییاش تعهداتی را برای حراست از برجام و منافع تهران مطرح کرده است که بخشی از آن قرار بود بهواسطه سازوکار ملی موسوم به «SPV» محقق شود که بعدها زمینهساز ایجاد شرکتی موسوم به اینستکس شد، موسسهای که قرار بود فارغ از فشارهای ایالاتمتحده روند تعاملات تجاری ـ مالی ایران و اروپا را هموار کند. اما در عمل شاهد فعالیت منفعل این شرکت و بازیگران اروپایی بودیم. از همین رو میتوان از عبارت «بازی دوگانه اروپا با ایران» استفاده کرد.»
هرمیداس باوند در ادامه نوشت: «وزیر امور خارجه فرانسه نیز بسان همتایان آلمانی و بریتانیاییاش بارها مسئله موشکی ایران را مطرح کرده، درصورتیکه مسئله موشکی ایران کاملاً جنبه داخلی دارد و هر کشوری برای دفاع از تمامیت ارضی خود باید به چنین تجهیزاتی مجهز شود، از همین رو مذاکره درباره آن در هیچ شرایطی موضوعیت ندارد. علاوهبر این فرانسه در نحوه محکومیت واشنگتن برای تبعیت نکردن از قطعنامه 2231 بسان همتایانش بسیار منفعل عمل کرد که این خود نشانی واضح از بازی دوگانه این کشور دارد.»
قابل ذکر آنکه بررسی رفتار اروپاییها نشان میدهد که آنان همواره یار غار آمریکاییها و مصداق این ضربالمثل بودهاند که «سگ زرد برادر شغال است». شاهد مثال آنکه عقبنشینیها در دولت اصلاحات باعث شد که با سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان مذاکره کنند و به این نتیجه برسند که برای دفع خطر از سوی شورای امنیت، فعالیتهای UCF اصفهان را متوقف کنند. همین رویکرد و روند انفعالی تا چند سال ادامه پیدا کرد تا جایی که اروپاییها را به حدی از گستاخی رساند که بگویند شما اصلاً احتیاج به فناوری هستهای ندارید و باید مانند لیبی هر چه دارید تحویل بدهید!
حالا نیز در مسئله برجام به اروپاییها که حتی از ایجاد یک کانال مالی هم عاجز هستند و هرازگاهی یکی به نعل میزنند و یکی به میخ، نمیشود اعتماد کرد بهعلاوه آنکه اکنون هویدا شده است آنچه هواداران و سینهچاکان برجام در آیینه دیدید، منتقدان برجام در خشت خام دیده بودند!
ضربه «حناچی» به اصلاحطلبان و «افکار عمومی»
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «ضربه حناچی به اصلاحطلبان؟» نوشت: «در ماجرای سیلهای روزهای نخست سال ۹۸ یکی از چهرهها و مسئولینی که به کمکاری شهره شد، استاندار گلستان بود. کسی که در اوج بحران استان در سیل، غیرقابلدسترس بود و بعداً معلوم شد که در خارج از کشور به سر میبرد. از همان زمان سید مناف هاشمی، استاندار گلستان به نماد بیتدبیری مسئولین تشبیه شد. نبود استاندار در سیل گلستان شخصاً باعث شد تا جهانگیری معاون اول رئیسجمهور نقش استاندار را بازی کند. جلسه اضطراری گذاشته و به دلیل فشارهای زیاد افکار عمومی سید مناف هاشمی را عزل کند تا شاید برکناری او اندکی از جو مردمی علیه مسئولین کاسته شود».
در ادامه مطلب آمده است: «اما اکنون خبر میرسد سید مناف هاشمی در حکمی بهعنوان مشاور شهردار تهران منصوب شد…بیتردید این انتصاب آنهم با اشاره حناچی به سوابق و تجارب هاشمی، مطمئناً نهفقط به شهرداری بلکه به بدنه اصلاحطلبان هم ضربه خواهد زد.به نظر میآید این انتصاب پیروز حناچی، پرحاشیهترین اقدام شهردار تهران تاکنون بوده است. حناچی چهرهای است که بعد از چند شهردار پرحاشیه تهران با درنمایه اصلاحطلبی، سرانجام توانسته بود شهرداری را در این زمینه به ثبات برساند. حالآنکه خود با این انتصاب، خود را وارد حواشی کرده است».
شایان ذکر است که باندبازی، عوامفریبی و حواشی انتصابها در دولت روحانی و همچنین جریانات مدعی اصلاحات، چیز عجیبوغریبی نبوده و مسئلهای مسبوق به سابق است. جالب آنکه در دوره شهرداری قبلی نیز انتصابهای محمدعلی نجفی، شهردار اسبق تهران (و مشاور کنونی امور اقتصادی رئیسجمهور) در دو هفته اول آغاز به کارش، باعث انتقاد و اعتراض اصلاحطلبان شده بود. بهطور مثال، انتصاب پورسیدآقایی (مدیر مستعفی راهآهن به دلیل حادثه تلخ قطار مشهد- تبریز و فوت 48 نفر از هموطنان) بهعنوان معاون حملونقل شهرداری سابق تهران یا انتصاب سمیع الله حسینی مکارم، سیاستمدار اصلاحطلب (که نامش در ماجرای املاک نجومی شهرت یافته بود) حواشی و انتقادات بسیاری را برانگیخته بود. مروری به عزل و نصبهای فرمالیته و عوامفریبانه اصلاحطلبان در دولت و شهرداری، گواه بر این ادعاست که مدعیان اصلاحات هرگز به مطالبات افکار عمومی وقعی نگذاشته و عزل و نصبها فقط برای فضاسازی رسانهای و سیاسیکاری بوده و چیزی جز جابهجایی مدیران ناکارآمد از این پُست به آن پُست نبوده و نیست!