آمریکا در یمن به دنبال چیست؟
چهار انگیزه ترامپ برای تداوم جنگ
محمدرضا مرادی
جنگ یمن در 50 ماه گذشته تبدیل به یکی از بزرگترین تراژدیهای قرن شده است. نکته جالب این است که با وجود کشته شدن دهها هزار نفر(طبق آمار سازمان ملل) و فشار افکار عمومی جهان برای پایان دادن به این جنگ، آمریکا همچنان خواستار تداوم آن است.«مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا، اخیرا از تداوم حملات ائتلاف متجاوز سعودی در یمن حمایت کرد و مدعی شد که این مسئله به امنیت آمریکا مرتبط است. «دونالد ترامپ» نیز، 28 فروردین ماه مصوبه کنگره که خواستار قطع حمایت نظامی این کشور از ائتلاف تحت رهبری سعودی در جنگ علیه یمن بود را وتو کرد. این قطعنامه، ۲۳ اسفند سال گذشته با ۵۴ رأی موافق و ۴۶ رأی مخالف در مجلس سنا و ۱۵ فروردین سال جاری، با ۲۴۷ رأی در برابر ۱۷۵ رأی در مجلس نمایندگان به تصویب رسید. کاخ سفید قبلاً تهدید کرده بود ترامپ این مصوبه را وتو خواهد کرد. آمریکا از زمان آغاز جنگ علیه یمن با ارائه کمکهای اطلاعاتی و فروش تسلیحات به عربستان و امارات از ائتلاف متجاوز به یمن حمایت کرده و در شعلهور ماندن آتش جنگ در این کشور فقیر عربی نقش عمدهای ایفا کرده است. ترامپ در بیانیهای، قطعنامه مصوبشده در کنگره را «تلاشی خطرناک و غیرضروری» برای تضعیف اختیارات او به موجب قانون اساسی خوانده است. رئیسجمهور آمریکا در این بیانیه اذعان کرده دولت این کشور از زمان آغاز این جنگ در سال ۲۰۱۵، با تبادل اطلاعات، پشتیبانی لجستیک و سوخترسانی در حین پرواز از برخی کشورهای عضو ائتلاف سعودی «حمایت محدود» کرده است. در همین ارتباط، «برنی سندرز» نماینده ایالت ورمونت در مجلس نمایندگان آمریکا، دونالد ترامپ، رئیسجمهور این کشور را به دلیل وتوی قطعنامه کنگره درخصوص قطع حمایت واشنگتن از ائتلاف متجاورز سعودی در جنگ یمن مورد انتقاد قرار داد. سندرز اعلام کرد: «مردم یمن شدیدا به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند تا بمب. من ناامید شدم، اما تعجب نکردم که ترامپ قطعنامه دو حزبی را برای پایان دادن به مداخله در جنگ وحشتناک یمن رد کرد.» در نهایت نیز سنای آمریکا به دنبال بیاثر کردن وتوی ترامپ برآمد ولی در رایگیری خود، نتوانست آرای کافی برای مقابله با وتوی ترامپ به دست آورد. اما چرا دونالد ترامپ همچنان به دنبال حمایت از عربستان در جنگ یمن بوده و تداوم این جنگ چرا برای وی مهم است؟
نقشآفرینی آمریکا
حمله عربستان و امارات به یمن بر خلاف ادعاهای مقامات آمریکایی با چراغ سبز و حمایت کامل واشنگتن آغاز شد و اگر این پشتوانه و حمایت نظامی، امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک آمریکا نبود، ائتلاف سعودی به این جنگ کشیده نمیشد و آن را هم چهار سال با کشتار و قتل عام وحشیانه غیرنظامیان وتخریب زیرساختهای یمن ادامه نمیداد. چرا که اساسا عربستان و امارات توانایی اداره کردن چنین جنگی را ندارند. حمایتهای سیاسی و نظامی آمریکا از عربستان و آمریکا ،محوری و مهم است به گونهای که شمار زیادی از کارشناسان غربی معتقدند عربستان در صورت قطع همکاری حمایت آمریکا حتی برای یک هفته ، جنگ یمن را متوقف خواهد کرد. رابرت جردان سفیر پیشین آمریکا در عربستان نیز حمایت آمریکا را برای توان نظامی آمریکا حیاتی دانست. جردان در گفت وگو با پایگاه «میدل ایست آی» اظهار داشت، دولت آمریکا اگر فقط لوازم یدکی جنگندههای اف 15 را متوقف کند،حملات هوایی عربستان و امارات طی دو هفته متوقف خواهد شد و تعطیلی آن، ریاض و ابوظبی را پای میز مذاکره و پایان جنگ یمن خواهد برد.
با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، حجم حمایتهای واشنگتن از ائتلاف سعودی بسیار بیشتر شده است. بر اساس گزارش منتشر شده از سوی نیویورک تایمز، آمریکا در ماه نخست ریاست جمهوری ترامپ عملیاتهای هوایی متعددی را به بهانه مقابله با القاعده در یمن به اجرا گذاشت که حجم آن از تمامی حملات سال 2016 میلادی بیشتر بود. این موضوع به این معناست که ترامپ برای نشان دادن حسن نیت خود به کشورهای عربی بهویژه عربستان به شدت بر دخالت آمریکا در کشور یمن ﺗﺄکید دارد و از هر اقدامی برای حمایت از نیروهای وفادار به منصور هادی، رئیسجمهور مستعفی یمن و ضدیت با انصارالله یمن بهره میگیرد. در واقع آمریکا با فروش انواع سلاحها به عربستان و امارات و حمایتهای اطلاعاتی و نظامی دیگر نقش مهمی در تداوم بحران یمن داشته است.
آمار 50 ماه جنایت
حمایتهای آمریکا از ائتلاف سعودی باعث تشدید جنایات در یمن شده است. ائتلاف سعودی در طول چهار سال گذشته بیش از 250 هزار حمله هوایی علیه یمن انجام داده و بیش از نیم میلیون موشک، بمب وخمپاره به سمت یمن شلیک کرده که شش هزار از این بمبها، خوشهای بوده است؛ همچنین دستکم 2951 عدد از این بمبها، بمب نوری و 3721 عدد از آنها بمب صوتی بودهاند. نتیجه این حملات وحشیانه شهادت بیش از 60 هزار یمنی بوده است. روزنامه گاردین در گزارشی اعلام کرده، 14 میلیون یمنی در معرض گرسنگی و قحطی هستند و هر هفته 10 هزار مورد جدید ابتلا به وبا گزارش میشود. همچنین بر اساس برآورد گروه «کودکان را نجات دهید»، بالغ بر 85 هزار کودک زیر پنج سال بر اثر گرسنگی جان خود را از دست دادهاند که معادل روزانه 77 کودک از سال 2015 است.
علاوهبر این بنابر گزارش شبکه خبری اسکاینیوز، در دو بیمارستان مربوط به پزشکان بدون مرز، در شهرهای «تعز» و «عبس» در فاصله سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ شمار کودکانی که مردهاند، 1018 نفر اعلام شده است و این در شرایطی است که خطر مرگ مادران این کودکان را هم تهدید میکند. جنگ یمن شرایطی را ایجاد کرده است که امکان مرگ هزاران نوزاد دیگر هم وجود دارد. مادران این نوزادان تلاش میکنند تا فرزندان خود را به دیگر بیمارستانها برسانند و یا اینکه تولد نوزادان در خانهها امکان برخورداری مادر و کودک از کمکهای موردنیاز را دشوار میکند. از جمله دلایلی که سازمان پزشکان بدون مرز اعلام کرده که باعث مرگ کودکان میشود شامل موارد زیر است: بسته شدن مسیرها و یا ایستهای بازرسی که باعث میشود تا درد زایمان مادران طولانی شود، در مناطق خط مقدم جنگ، مسیرها به بیمارستانها مسدود است و افزایش بهای سوخت ناشی از بسته شدن مسیرها، امکان دسترسی مردم به بیمارستان را دشوار کرده است. کارولاین دوکارمه رئیسپزشکان بدون مرز در شهر صنعا در این مورد به شبکه خبری اسکاینیوز گفته که فقط نوزادان از دست نرفتهاند بلکه مادران هم در جریان زایمان جان باختهاند.
البته اخیرا سازمان ملل آمار جدیدی از تلفات جنگ یمن منتشر کرده است. سازمان ملل، اعلام کرده که تجاوز به یمن توسط ائتلاف عربی به سرکردگی عربستان تا پایان سال جاری میلادی بیش از 233 هزار قربانی برجای خواهد گذاشت. پایگاه خبری «میدل ایست آی» با انتشار این گزارش نوشته، طبق آمار جدید سازمان ملل تا پایان سال 2019 میلادی کشتههای جنگ در یمن حدود 102 هزار نفر خواهد شد که در مقایسه با آمارهای پیشین تلفات بیشتری را نشان میدهد. همچنین گزارش منتسب به سازمان ملل که توسط دانشگاه «دنور» آمریکا گردآوری شده، نشان میدهد که یمنیها بر اثر عوامل دیگری مانند گرسنگی، بیماری، فقدان کلینیکهای درمانی و دیگر زیرساختهای ناشی از جنگ، جان خود را از دست میدهند. بر اساس این گزارش 68 صفحهای با عنوان «ارزیابی آثار جنگ بر توسعه یمن»، آمار تلفات مردم یمن بر اثر عوامل ناشی از جنگ، تا پایان سال 2019 به 131 هزار نفر خواهد رسید. مجموع تلفات جنگ در یمن با احتساب این دو آمار، 233 هزار نفر معادل یک درصد از جمعیت 30 میلیون نفری یمن میشود. پژوهشگران اعلام کردهاند که میزان خسارت اقتصادی این جنگ 5 ساله برای یمن تا پایان امسال 89 میلیارد دلار خواهد بود.
ترامپ به دنبال چیست؟
اما سؤال مهم این است که ترامپ با وجود تشدید اعتراضات جهانی نسبت به ادامه جنگ یمن و گسترش تبعات آن چرا همچنان از تداوم این جنگ حمایت کرده و مصوبه کنگره در مورد پایان حمایتها از ائتلاف سعودی در جنگ یمن را وتو کرده است.
فروش سلاح
یکی از دلایل بیثباتی کنونی در غرب آسیا به فعالیتها و سیاستهای لابیهای اسلحه در جهان و به ویژه آمریکا بر میگردد. سیاستمداران آمریکایی به مدد تبلیغات گسترده سیاست ایران هراسی و هلال شیعی در منطقه و ادعاهای بیپایه همچون تهدید هستهای و نفوذ رو به رشد ایران در منطقه، بازار فروش سلاح را بیش از پیش داغ کردهاند. به عبارتی دیگر منطقه جنوب غرب آسیا به ویژه خلیجفارس به بازاری برای فروش سلاحهای غربی تبدیل شد. عربستان ، بر اساس ارزیابی «مؤسسۀ بینالمللی تحقیقات صلحِ استکهلم»، در پنج سال گذشته نخستین واردکننده تسلیحات در جهان بوده است و میزان خرید این کشور در این زمینه، در فاصلۀ سالهای ٢٠١٤ تا ٢٠١٨ به نسبت مدت مشابه پیش از آن، به میزان ١٩٢ درصد افزایش یافته است. عربستان در این مدت همچنین نخستین مشتری آمریکا در این زمینه بوده و ٢٢ درصد کل صادرات سلاح آمریکا را خریده است. در همین دوره، آمریکا صادرات تسلیحاتی خود را ٢٩ درصد افزایش داده و در کلِ صادرات تسلیحات در جهان از٣٠ درصد به ٣٦ درصد رسانده است. بیش از نیمی از سلاحهای صادر شده از آمریکا یعنی ۵٢ درصد، به خاورمیانه و کشورهای حاشیۀ خلیجفارس ارسال شده است. مهمترین علت افزایش صادرات سلاح، تشدید درگیری و جنگ در نقاط مختلف جهان است و اروپا و آمریکا بیشترین سود را از این رونق میبرند. در واقع زمانی بازار فروش سلاح هموار است که جنگ و ناامنی وجود داشته باشد. در واقع ترامپ سعی دارد تا با تداوم جنگ یمن سلاحهای بیشتری به عربستان و امارات بفروشد.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند واشنگتن از جنگ یمن منافع مالی زیادی به جیب میزند از این رو واشنگتن بر ادامه آن و حمایت سیاسی و اقتصادی از عربستان و امارات اصرار دارد به گونهای که دو کشور قراردادهای تسلیحاتی به ارزش میلیاردها دلار منعقد کردهاند کما اینکه دو دولت، صدها میلیون دلار به افراد و شرکتهای واشنگتن و بسیاری از پایتختهای تاثیرگذار رشوه و هدیه پرداخت میکنند. از سوی دیگر، دونالد ترامپ پیروزی خود را تاحدودی مدیون جناح تندرو و لابیهای اسلحه در آمریکا میداند. به همین دلیل وی باید منافع این لابیها را در سیاستهای خود لحاظ کند. در همین راستا شاهزادههای جاه طلب عربی بهترین گزینه برای این مقصود ترامپ هستند. بن سلمان تنها در یک مورد یک قرارداد خرید سلاح از آمریکا به ارزش 110 میلیارد دلار امضا کرد. در واقع «سیاستِ اول آمریکای» ترامپ باعث شده است تا وی فروش سلاح را به عنوان یکی از مهمترین منابع درآمدی و کاهش نرخ بیکاری در آمریکا محسوب کند. پایان یافتن جنگ یمن و قطع حمایتهای آمریکا از ائتلاف سعودی نیز به معنای کاهش فروش سلاح به کشورهای عربی خواهد بود که ترامپ با این مسئله کاملا مخالف است.
بازی با معامله قرن
ترامپ یکی دیگر از وجوه سیاست منطقهای خود را حل و فصل مسئله فلسطین به سود اسرائیل معرفی کرده است. در این مسیر وی در قالب معامله قرن سفارت آمریکا را از تلآویو به بیت المقدس منتقل کرد. این امر بسیار حساس بوده و موجی از واکنشها علیه آمریکا به راه انداخت. اما حمایتهای پنهانی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان و محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی از این طرح باعث هموار شدن مسیر اجرای این طرح شده است. در واقع بن سلمان در مصاحبه با نشریه آتلانتیک به صراحت از حق اسرائیل برای داشتن سرزمین دفاع کرده است. این مسئله برای دونالد ترامپ بسیار مهم است چرا که شاهزادههای عربی به ندرت جرات اظهار نظر در این مورد را دارند. اما بنسلمان با حمایت از معامله قرن نشان داده که بهترین گزینه ترامپ در مسئله فلسطین است. در شرایط کنونی نیز ترامپ نمیخواهد با پایان دادن به حمایتهای خود از عربستان در جنگ یمن معامله قرن را با چالش مواجه کند.
تامین امنیت اسرائیل
یمن یکی از مهمترین کشورها در استراتژیهای سیاست خارجی اسرائیل به شمار میرود. علت این مسئله نیز به جایگاه استراتژیک یمن بر میگردد. یمن یکی از کشورهای مشرف بر دریای سرخ و تنگه استراتژیک باب المندب است. اسرائیل حیات اقتصادی خود را وابسته به دریای سرخ میبیند و تنها راه ارتباطی این رژیم با دنیای خارج نیز بندر ایلات و دریای سرخ است. از این رو این بازیگر سعی کرده است با کشورهای مشرف بر دریای سرخ ارتباط خود را گسترش دهد. شرق آفریقا و به ویژه سه کشور اریتره، جیبوتی و اتیوپی به دلیلاشراف بر خلیج عدن و تنگه باب المندب مهمترین کشورهای مورد نظر اسرائیل هستند. در طی چندین دهه اسرائیل موفق به گسترش نفوذ خود در حوزههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی در شرق آفریقا شده است. اما یمن همواره به عنوان یک دغدغه برای اسرائیل به شمار رفته است. چرا که مسلمان بودن و زیدی بودن مردم شمال یمن همواره این تهدید را برای اسرائیل ایجاد کرده که تنگه باب المندب میتواند روزی در اختیار نیروهای انقلابی و حتی نزدیک به محور مقاومت در یمن قرار بگیرد. در صورت ممانعت یمن از خروج کشتیهای اسرائیلی به سمت شرق آسیا، اسرائیل عملا در بن بست تجاری قرار میگیرد. با شروع انقلابهای عربی و پیروزی انصارالله در عرصه سیاسی و نظامی، تلآویو به شدت دچار هراس شده است. چرا که انصارالله یمن قطعا اجازه سوءاستفاده ارتش اسرائیل را در دریای سرخ و تنگه باب المندب نخواهد داد و این با استراتژی سنتی رژیم صهیونیستی در تضاد است. به همین دلیل اسرائیل تلاش کرده تا با کمک به ائتلاف سعودی، زمینه را برای شکست انقلابیون یمن فراهم کند. ائتلاف سعودی در چهار سال گذشته موفق به شکست دادن انصارالله نشدهاند و ترامپ به خوبی میداند که در صورت پایان حمایت از ائتلاف سعودی انصارالله به سرعت موفق به شکست متجاوزان خواهد بود و این مسئله امنیت اسرائیل را به خطر خواهد انداخت. به همین دلیل ترامپ سعی دارد با تداوم حمایتها از عربستان و امارات زمینه را برای شکست انصارالله فراهم کند. البته این مسئله بسیار بعید است محقق شود و نتیجه چهار سال جنگ نشان دهنده این است که متجاوزان باید با پیروزی در یمن خداحافظی کنند.
نیاز به دلار برای انتخابات 2020
ترامپ به شدت برای انتخابات 2020 هم به کمکهای مالی و هم کمک لابیهای مختلف نیاز دارد. پایین آمدن محبوبیت ترامپ باعث شده است تا دموکراتها شانس خود را برای پیروزی بسیار بالا ببینند. از این رو ترامپ از یک طرف سعی دارد تا با کمک به نتانیاهو در انتخابات پارلمانی حمایت کامل لابی آیپک در آمریکا را کسب کند و از سوی دیگر با حمایت از ائتلاف سعودی دلارهای عربستان و امارات را برای کمپینهای انتخاباتی خود جذب کند. البته این مسئله در گذشته نیز تکرار شده است. برخی از کارشناسان معتقدند که کمکهای بن سلمان به ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ باعث شده است تا وی به عنوان گزینه مورد اعتماد دونالد ترامپ برای پادشاهی عربستان مطرح باشد. ترامپ از دهه 1990 روابط تجاری نزدیکی با سعودیها داشته است و از زمانی که رئیسجمهور شده است، عربستان نقش اصلی را در سیاست خارجی ترامپ داشته است. جرد کوشنر، داماد و مشاور ترامپ، به ویژه روابط نزدیکی با محمد بن سلمان به وجود آورد و شخصا تلاش کرد او را به عنوان شریک قابل اعتماد آمریکا در منطقه نشان دهد. شماری از سناتورهای دموکرات نیز در نامهای به رئیسجمهور آمریکا از او خواستند اطلاعات کامل روابط مالی خانوادهاش با عربستان را اعلام کند. این اعضای دموکرات سنا از جمله ریچارد دوربان و الیزابت وارن خواستار دسترسی به همه اسناد مربوط به سرمایهگذاریهای عربستان و اعضای خاندان آلسعود و شهروندان عربستانی در شرکت ترامپ در 10 سال اخیر شدند. در واقع حمایتهای ترامپ از جنگ یمن میتواند با هدف جذب دلارهای سعودی برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری 2020 باشد.
نتیجه
ترامپ از یک طرف با تشکیل کابینه جنگی سعی دارد تا با تشدید درگیریها در مناطق مختلف زمینه را برای فروش سلاح بیشتر به کشورهای عربی فراهم کند و از سوی دیگر تشدید درگیریها در جهان اسلام به معنای تامین امنیت بیشتر رژیم صهیونیستی خواهد بود. ترامپ به خوبی میداند که قطع حمایتهای آمریکا از عربستان در جنگ یمن به معنای پیروزی انقلابیون و انصارالله خواهد بود. این مسئله نیز با سیاستهای منطقهای ترامپ همخوانی ندارد. ترامپ برای جذب دلارهای سعودی و عربی به تداوم جنگ یمن نیاز دارد. در ماجرای قتل خاشقجی که سازمان سیا و کنگره آمریکا، محمد بن سلمان را مقصر و عامل اصلی معرفی کردند. ترامپ به صراحت اعلام کرد که به هیچ عنوان تجارت و منافع آمریکا با عربستان را به خاطر یک قتل به خطر نخواهد انداخت و همچنان از بن سلمان با وجود قاتل بودنش حمایت خواهد کرد. در واقع جنگ یمن و موافقت ترامپ با تداوم آن با وجود آنکه همه سازمانهای بینالمللی اعلام کردهاند که این جنگ بزرگترین تراژدی یک قرن اخیر است نشان دهنده این است که آمریکا تنها به دنبال دوشیدن کشورهای عربی بوده و حقوق بشر و جان غیر نظامیان یمنی برای این کشور محلی از اعراب ندارد.