kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۹۷۶
تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۵۶

مال وثروت را فدای خود کن (کیمیای اخلاق)

قالَ الحُسَينُُ بنُ عَلِيٍّ (ع): مالُكَ اِن لَم يَكُن لَكَ كُنتَ لَهُ مُنفِقاً فَلا تُنفِقهُ بَعدَكَ فَيَكُن ذخيرَهً لِغَيرِكَ وَ تَكُونُ اَنتَ المُطالَبَ بِهِ، اَلمَأخُوذَ بِحِسابِهِ اِعلَم اَنَّكَ لاتَبقي لَهُ وَ لايَبقي عَلَيكَ فَكُلهُ قَبلَ اَن يَاكُلَكَ[1]
 حضرت امام حسین علیه السلام فرمودند:مال و اموال تو اگر براي تو و به نفع تو نباشد، بايد آن را انفاق كني؛ چون آن اموال را بعد از مرگ خودت نمي­‌تواني انفاق كني و براي ديگران مي‌­شود؛ در نتيجه در رابطه با آن مال و آن كسي كه آن مال را براي او گذاشته اي از تو حساب مي­‌كشند و مطالبه مي­‌كنند. بدان كه تو به خاطر اموالت نمي­‌ماني و اموال تو هم براي تو نمي­‌ماند، پس قبل از آنكه مال تو، تو را بخورد تو آن را بخور.
شرح حدیث: اگر مال انسان به نفع انسان نباشد، بايد آن را از خودش جدا كند؛ يعني انفاق كند. اگر نفع و سود، جنبه مالي داشته باشد، بهره­‌گيري از امور مادي لازم است مانند خوراك، پوشاك، مسكن و... كه تمام اينها ابزاري است براي رسيدن انسان به خداوند. اما اگر نمي تواني بهره و سود واقعي ببري يعني بعد از مرگ تو و در مسير برزخ و قيامت برايت كارسازي ندارد، انفاق كن. آن هم در راه خداوند، زيرا ذخيره مي شود براي تو و اگراين كاررا نكردي، ذخيره مي شود براي بعد از تو و ديگر از اختيارت خارج مي شود. وارثان و ديگران از آن بهره مي برند ولي تو درباره­ آن مسئول هستي و مورد سؤال قرار مي‌­گيري كه مال را از كجا آوردي؟ چه مقدار آورده اي؟ در چه راهي خرج كردي؟ و براي چه كساني گذاشتي؟
ممكن است به خاطر آن مال تو را عذاب كنند و لي ورثه تو را به خاطر خرج درست و انفاق همان مال به بهشت ببرند و تو پشيمان ترين افراد خواهي بود. اگر انسان مي داند ورثه او نااهل بوده و ممكن است مالي را كه براي او به ارث گذاشته است در راه غيرالهي و ناصواب خرج كند بداند كه حساب آن مال را از او خواهند كشيد.
 حالا چه بايد كرد؟ مال را فداي خودت بكن، قبل از آنكه تو فداي آن شوي. آن امور مادي كه در دنيا بهره­‌اي از آن ندارم بايد فداي من شود نه من فداي او بشوم. منظور اين نيست كه انسان مال نداشته باشد، بلكه نحوه بهره گيري مهم است كه مال را فداي ايمان، اعتقاد و... خود بكن.
* پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شیخ مجتبی تهرانی(ره)
_____________
[1]بحار الانوار، جلد 75 ، صفحه 128