تفاوت اهل و نا اهل در ورزش (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
کشتی ایران در دورشته آزاد و فرنگی، با قاطعیت به مقام قهرمانی قاره آسیا رسید و دل مردم ایران به ویژه دوستداران ورزش ایران را شاد کرد. قهرمانی کشتی ایران در قاره بزرگ پیام تبریک رهبر معظم انقلاب و بسیاری از مسئولان طراز اول مملکت را به دنبال داشت که این در جای خود نشان از اهمیت ورزش و افتخارآفرینیهای آن در صحنههای بینالمللی، در نظام جمهوری اسلامی ایران دارد.
افتخارآفرینی ورزش اصیل و ریشهدار کشتی و هنرنمایی جوانان برومند و مستعد و قهرمان این رشته، در حالی چهره بست که این روزها به خاطر بروز برخی حوادث ناخوشایند و رفتارهای هنجارشکنانه در بعضی از مسابقات حساس و پرتماشاگر لیگ فوتبال، آزرده و چرکین است و باز قهرمانی کشتیگیران توانمند ایرانی در قاره آسیا در زمانی رخ میدهد که چندی قبل از آن فوتبال ایران با هیاهوی فراوان و پشتوانه حمایتی از سوی مسئولان و پوشش سنگین رسانهای و مربیان گرانقیمت خارجی و... در مصاف با حریفان آسیایی، باز هم در مرحلهای حساس کم آورد و با شکستی سنگین (3-0) مقابل ژاپن بدون دستیابی به مقامی درخور شان سابقه و پیشینه فوتبال ایران، از دور مسابقات کنار رفت و نتوانست به حسرت 42 ساله هواداران خود -کسب جام ملتهای آسیا- پایان دهد.
این حرف ما البته به معنای نادیده گرفتن ارزشهای جوانان فوتبالیست کشورمان نیست و قصد نداریم با این شیوه لیاقت جوانان کشتیگیر را به رخ دیگران بکشیم و... اتفاقا منظورمان از طرح کامیابی کشتی و ناکامی فوتبال در قاره آسیا، این است که بگوئیم جوانان ایرانی نه فقط در کشتی، بلکه در بسیاری از رشتههای مطرح مثل فوتبال، والیبال، بسکتبال، وزنهبرداری، رزمی و ... دارای استعداد و توان بالقوه برای بزرگی کردن و افتخار آفرینی هستند و این ادعایی گزاف و حرفی از سر احساسات نیست، بلکه واقعیتی است غیرقابل انکار که بارها در میادین مختلف درستی آن به اثبات رسیده است.
اما اینکه چرا موفقیتها در بعضی رشتهها حالت و صورت «روند» و «روال» را دارد، و تقریبا همیشه و در هر جا اتفاق میافتد، اما برای برخی دیگر حالت «جرقه» و «اتفاق» دارد و برای بعضی دیگر مثل فوتبال، اغلب «کم» اتفاق میافتد و علاقهمندان به این رشته سالهاست در آرزوی صعود به المپیک یا قهرمانی در جام ملتهای آسیا و یا قهرمانی در جام باشگاههای آسیا و ... هستند و ...؟ سؤالی است که پاسخ آن را باید با ورود به فضای هر کدام از این رشتهها و شناخت روابط و مناسبات و شرایط و حال و هوا و بالاخره نحوه مدیریت آنها، پیدا کرده مثلا تحقیق کرد، چرا کشتی با اینکه ماههاست به وسیله «سرپرست» اداره میشود و از مدیریت رسمی و ریاست تثبیت شده برخوردار نیست، و چرا کشتی که از مربیان گران قیمت و اردوهای خارجی و آن چنانی محروم است و چرا کشتی که- حداقل به اندازه فوتبال- مورد توجه رسانهها قرار ندارد و عکس ورزشکاران کشتیگیر- حتی قهرمانان و مدالآوران آن-هرگز-یا خیلی کم- زینتبخش صفحات اول و جلد نشریات ورزشی نمیشوند و... در مسابقات قهرمانی آسیا به سکوی اول تکیه میزند، اما فوتبال با این همه توجه و حمایت مسئولان ورزشی و حتی غیرورزشی و پوشش رسانهای و... نمیتواند انتظارات بحق را برآورده و افتخارات گذشته خود را تجدید کند و در مصاف با حریفانی که روزگاری، بازنده سنتی آن بودند، سربلند و پیروز ظاهر شود؟
تأکید میکنیم با یک بررسی دقیق و تحقیق، متوجه خواهیم شد، دلیل اصلی این اتفاق و این دوگانگی، فضا و فرهنگ مناسباتی است که به حال و هوای این رشتهها حاکم است. هر چقدر در کشتی کار دست کاردان است. از نامداران و کاربلدان آن استفاده میشود، آدمهای خوشنام و چهرههای اصیل دور و بر آن هستند، در رشتههای دیگر مثل فوتبال چنین نیست و حتی عکس آن اتفاق میافتد!
در بسیاری از مراکز حساس فوتبال، نا اهلان میدانداری میکنند، بسیاری از صندلیهای مدیریتی فوتبال را در سطوح مختلف ملی و باشگاهی، افراداشتباه آمده و غیرمتخصص اشغال کردهاند و در فوتبال باندهای دلالی و مداخلهگر و منفعتجو، خیلیجاها، به عنوان مشاور و صاحب رسانه و تریبون، خط و ربط تعیین میکنند و آن مدیراناشتباه آمدهاشاره شده، هم به دلیل عدم آشنایی و شناخت لازم از محیط فوتبال و خود فوتبال و... هم خط و ربط آنها را میخوانند و به آن عمل میکنند و...!
و از این گونه تضادها و تفاوتها در شرایط و فضای حاکم به رشتههای موفق و ناموفق ورزش ایران فراوان پیدا میشود. تأکید میکنیم جوانان عزیز و برومند ما که- به تعبیر زیبا و پرمغز رهبر انقلاب- «مدالهای واقعی» ورزش ما هستند در رشتههای مختلف از کشتی گرفته تا فوتبال، از والیبال گرفته تا رزمی و... صاحب توان بالقوه و استعدادهای نهفته فراوان هستند، و در این باره مثل و مانند یکدیگرند، اما آنچه باعث توفیق و عدم توفیق رشتههای مختلف ورزشی میشود، نحوه مدیریت و فرهنگ حاکم بر این رشتههاست. آنجا که کار دست «اهل» است، موفقیت و افتخار هم در پی آن میآید، و آنجا که «نااهلان» و «عوضی آمدهها» جولان میدهند، بطور طبیعی استعدادها هدر میرود و سرمایهها نفله میشود و... توقعات برآورده نمیشود و...