جنبش دانشجویی و نقشآفرینی مطلوب
دوران دانشجویی در زندگی هر فردی لبریز از تجربههای ارزشمند و تاثیرگذار است که این تجربهها ذیل چهارچوبهایی در محیط دانشگاه تعریف و سازماندهی میشود و بارزترین نمود آن تشکلهای دانشجویی و دانشگاهی است. تشکلهای دانشجویی یکی از گروهها یا نهادهای مهم و حائز اهمیتی است که بدون درک کافی از کارکردهای آن نمیتوان پی به فعالیت و اثرگذاری تشکلهای دانشجویی برد.
در حالی که برخی از صاحبنظران و کارشناسان اجتماعی اعتقاد دارند جریان دانشجویی در یک دهه گذشته در معرض خطر انفعال به دلیل رعایت نکردن برخی نکات هستند، برخی از فعالان دانشجویی چنین باوری ندارند.
در این گزارش سعی شده است تا عواملی که باعث میشود تشکلهای دانشجویی و دانشگاهی با رعایت کردن و انجام ندادن آنها خلأ و فاصله میان قشر دانشجویی و جامعه را بپوشانند، نام برده شود.
کارکرد صرفاً سیاسی ممنوع!
فضای امروز کشور به نحوی است که بخشی از هر فعالیتی چه دانشجویی و چه غیردانشگاهی ناخودآگاه رنگ و بوی سیاسی به خود می گیرد، البته جریان دانشجویی باید بداند برای حفظ پایگاه و بدنه اجتماعی باید در تمامی حوزهها فعالیت و مطالبهگری کنند و اگر به سیاسیبازی صرف بپردازند کمکم اعتماد مردمی خود را از دست میدهند.
پس باید علاوه بر فعالیتهای سیاسی، کارکردهای متعدد در حوزههای گوناگون علمی، فرهنگی، اجتماعی و... نیز داشته باشند که اگر غیر از این باشد کارکرد جریان دانشجویی تبدیل به کژکارکرد میشود.
فاصلهگرفتن از مردم، آفت فعالیت دانشجویی!
جامعه دانشگاهی باید به این نکته ظریف دقت کند، به اسم اینکه جامعه نخبگانی یا رهبران فکری هستند نباید خود را از جامعه و مردم جدا بداند؛ چراکه این فاصله گام نخست برای جدایی و عدم اعتماد مردم به جریان دانشجویی است و این عدم باور اجتماعی در زمانهای حساس نظیر انتخابات و تصمیمگیریهای مدنی که نیازمند مشارکت مردمی است، نمود بیشتری پیدا میکند.
عدم استقلال و مطالبهگری!
بیتردید نقش تشکلهای دانشجویی در پیشبرد اهداف انقلاب و کشور در عرصه داخلی و بینالمللی را نمیتوان نادیده گرفت؛ زیرا جنبش دانشجویی از پتانسیل بالایی در زمینههای مختلف نظیر نیروی جوانی، خوش فکری، بدنه اجتماعی، مشارکت استادان و... برخوردار هستند.
فعالان دانشجویی در قالب تشکلهای دانشجویی باید استقلال فکری خود را در موضعگیریها، مطالبهگریها و برگزاری برنامههای دانشگاهی حفظ کنند و مراقب باشند که تبدیل به پیاده نظام، تریبون احزاب سیاسی و بسط افکار و اندیشههای سیاسیون نشوند.
یکی از مهمترین راهها برای تقوت استقلال نهاد دانشگاه، مستقل و فراجناحی، فعالیت کردن تشکلهای دانشجویی است. علاوه بر حفظ این استقلال، جریان دانشجویی باید سردمدار مطالبهگری و پیگیری مشکلات و خواستههای مردم از مسئولین نظام و دولت در تمام زمینهها باشد. اگر این مطالبهگری به درستی صورت نگیرد در طولانیمدت باعث ایجاد فاصله بین جامعه و دانشجویان میشود.
فاصله گرفتن دانشجویان از ماهیت خود!
ماهیت و هویت جریان دانشجویی در مرحله نخست به استقلال و در مرحله بعدی به روحیه مطالبهگری و پرسشگری این قشر جامعه وابسته است.
از سوی دیگر نقش پررنگ تفکر دانشجویی در جامعه بر کسی پوشیده نیست، غفلت دانشجو موجب غفلت جامعه می شود، پس اگر جریان دانشجویی اصل خود را فراموش کند و فقط به کارنامهسازی و رزومهسازی بپردازد، از مطالبهگری درست باز میماند.
در پایان میتوان نگاشت؛ جریان دانشجویی باید تصمیمساز و مبدأ تحولات مثبت در جامعه باشد، هم راستایی مطالبات جنبشهای دانشجویی با مشکلات جامعه رمز موفقیت دانشجویان است؛ چراکه جنبش دانشجویی به عنوان نمایندگان مردم باید بتواند مشکلات مردم را بیان کند، زبان گویای جامعه باشد و خود را درگیر بازیهای سیاسی نکند.
به نقل از ایسکانیوز؛ تشکل های دانشجویی با رعایت کردن نبایدهایی که اعتماد عموم جامعه را به این نخبگان کمرنگ و محدود میکنند و بایدهایی که منجر به همگرایی جامعه و دانشجویان برای حل مشکلات مردم و بهبود وضعیت کشور میشود، می توانند به ذات حقیقی خود که همان عدالتخواهی و گفتمانسازی ایرانی اسلامی است، برسند.
ناگفته نماند که در این مسیر پر از فراز و نشیب جریان دانشجویی نیازمند همیاری و همکاری مسئولان دانشگاهی و وزارتخانههای علوم و بهداشت برای هموار کردن مسیر هستند.