احیاء جایگاه معلم ، ضرورتی اجتناب ناپذیر در مسیر رشد و تعالی جامعه
احمدرضا هدایتی
بیشک نقش و جایگاه معلم در جامعه، نقش و جایگاه بیبدیلی است که میتواند سرنوشت جوامع را بهطور کامل متحول و سمت و سوی حرکت انسانها را در مسیر رشد و تعالی مادی و معنوی و نیز پیشرفت و توسعه همهجانبه هدایت نماید، همچنانکه پیامبران الهی با تعلیم و تربیت آحاد مردم، چنین نقشی را بر عهده داشتند.به بهانه ایام شهادت استاد شهید علامه مرتضی مطهری و روز معلم نگاهی میکنیم به اهمیت توجه به جایگاه معلمان در کلام رهبر انقلاب.
معلّمی شغل انبیا است
امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در رابطه با جایگاه معلمان میفرمایند: «نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست. انبیا هم معلم بشر هستند. نقش بسیار حساس و مهمی است و مسئولیت بسیار زیاد دارد.»
رهیر معظم انقلاب نیز در تداوم راه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی یادآوری میکنند؛ «خُب امام (رضواناللهعلیه) فرمودند «معلّمی شغل انبیا است»؛ این فقط یک شعار دلخوشکن نیست؛ این یک حقیقت قرآنی است: وَ یُعَـلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَهًْ؛ از جمله خصوصیّات پیامبران، تعلیم است. یعنی شما دارید راهی را حرکت میکنید که برترین انسانهای تاریخ بشریّت، آن راه را رفتهاند و برای آن مقصود و برای آن پیمایش، مبعوث شدهاند؛ یعنی پیغمبران. تأثیر بینظیر، نقش بینظیر تعلیم و تربیت عمومی در پیشرفت کشور، در سعادت کشور یک مسئله فوقالعاده مهمّی است. به نظر ما این جزو واضحات است، جزو بدیهیّات است -اگرچه بعضی متأسفانه این امر بدیهی را درست درک نمیکنند- که آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت عمومی، زیرساخت اصلیِ سعادت یک ملّت و پیشرفت یک کشور و در جمهوری اسلامی، حرکت به سمت آرمانها است.» (19/2/97)
البته بدیهی است همان گونه که رهبر معظم انقلاب نیز متذکر شدهاند، دستیابی به این جایگاه و موفقیت در این زمینه مستلزم وجود مربیان و مدیران مؤمن و آراسته به فضائل اخلاق اسلامی، عامل به عمل صالح، تعالیجو و تحولآفرین، انقلابی، آیندهنگر، عاقل، متعهد، امین، بصیر، حقشناس و دینباور و در واقع پیرو سیره انبیاء و اولیاء الهی است.
راز موفقیت انبیاء در هدایت نسل بشر را نیز باید در برخورداری آنها از مؤلفههایی مانند؛ خودشناسی و خداشناسی، خودسازی و عملگرایی، ایمان و تقوا، بصیرت و آگاهی، راستگویی و صداقت، مهربانی و نرمخویی، صبر و شکیبایی، علم و دانش و امثال آن جستوجو نمود.
درست به همین دلیل است که از نگاه اسلام، ارزش قلم علما و دانشمندان از ارزش خون شهدا برتر دانسته شده است و باز به همین دلیل است که ارج نهادن بر نقش و جایگاه اساتید و معلمان (بهعنوان بخشی از جامعه علما و دانشمندان)، میتواند متضمن سعادت دنیوی و اُخروی مردم و صحت و سلامت مادی و معنوی آن جامعه باشد.
جامعه باید قدردان معلمان باشد
این همه تأکید بر ضرورت حفظ شأن و جایگاه معلم در اسلام، بیانگر اهمیت و تأثیرگذاری نتیجه کار معلمان در رشد و تعالی جامعه در ابعاد مختلف مادی و معنوی است و درست به همین دلیل است که حضرت امام(ره) و امام خامنهای نیز همواره بر این موضوع اصرار و مردم و مسئولان را از ایجاد شرایطی که به تخریب شأن و منزلت و جایگاه والای معلمی منجر شود، بر حذر داشتهاند.
رهبر معظم انقلاب در این رابطه میفرمایند؛ «گزارشهایی که به من میرسد نشان میدهد که یک جریانی در کشور سعی میکند آموزشوپرورش را از چشمها بیندازد؛ ارزش آموزشوپرورش را و اعتماد به آموزشوپرورش را در دلها از بین ببرد؛ مقاصدی دارند. این [جریان] از بیرون هم هدایت میشود. حالا بعضیها لجشان میگیرد؛ تا ما میگوییم دستهای خارجی، میگویند شما مدام به خارجیها حمله میکنید! نه، ما ضعفهای خودمان را میبینیم؛ اگر ما قوی باشیم، آن خارجی هیچ غلطی نمیتواند بکند، امّا او از همین ضعفهای ما است که دارد استفاده میکند، برنامهریزی میکند، نقشه میکشد، نفوذ میکند؛ راههای مستقیم را کج میکند، معوج میکند.» 19/2/97
ایشان برای جلوگیری از بروز چنین وضعیتی، اینگونه توصیه میکنند؛ «منزلت معلّم، جایگاه معلّم، آنجوری که این حقیر به آن اعتقاد دارم و آن را حس میکنم و لمس میکنم، در جامعه جا نیفتاده. باید جا بیفتد در ذهن جامعه که معلّم یک مرجع است، معلّم یک شخصیّت والا است، معلّمی یک کار مقدّس است؛ این را با کار هنری، با نوشتن کتاب، با ساختن فیلم، با ساختن شعر، با انواع و اقسام شیوههای تأثیرگذاری، بایستی برنامهریزی کرد و انجام داد؛ تا حالا این کارها نشده است.» (19/2/97)
جایگاهی که خود معلمان باید قدر بدانند
البته ایشان معتقدند که خود معلمان نیز میتوانند در حفظ این جایگاه نقش داشته باشند و طبیعی است که این نقشآفرینی مستلزم برخورداری متولیان تعلیم و تربیت کشور از صفات اخلاقی و رفتاری مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی و اجتماعی و عمل توأم با علم و آگاهی و همچنین اخلاص و تعهد است.
رهبر معظم انقلاب در این رابطه ضمن یادآوری این نکته که «هزینه در امر آموزش و پرورش، نوعی سرمایهگذاری است»، خاطرنشان میکنند؛ «خود جامعه معلّم، ارج و قرب و قدر این جایگاه را، این شغل را بداند... و بعد، جامعه قدر معلّم را بداند و احترام و تکریم برای معلّم قائل بشود؛ و سپس مسئولان، این اهمّیّت را درک کنند. بنده بارها گفتهام، آموزشوپرورش و هزینه کردن برای معلّم، سرمایهگذاری است! برای معلّم هزینه کنند.»(17/2/96)
معلم یک مرجع است
وقتی جایگاه معلم با نقش و رسالت پیامبران مورد مقایسه قرار میگیرد، بنابراین؛ معلم میتواند یک مرجع باشد و رجوع به معلمان نیز میتواند ابعاد مختلفی را شامل شود، یعنی یک معلم واجدشرایط که از مؤلفهها و شاخصههای اسلامی و دینی کافی نیز برخوردار است، نهتنها میتواند به عنوان یک مرجع علمی مورد استناد و اتکاء قرار گیرد، بلکه در مسائل دینی و حتی مشورت و قضاوت هم میتواند به یک مرجع مطلع، امین و مطمئن برای پاسخگویی به سؤالات مردم تبدیل شود.
شاید به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب از معلم به عنوان یک مرجع نام میبرند و میفرمایند؛ «باید جا بیفتد در ذهن جامعه که معلّم یک مرجع است، معلّم یک شخصیّت والا است، معلّمی یک کار مقدّس است؛ این را با کار هنری، با نوشتن کتاب، با ساختن فیلم، با ساختن شعر، با انواع و اقسام شیوههای تأثیرگذاری، بایستی برنامهریزی کرد و انجام داد؛ تا حالا این کارها نشده است. یکی از کارهای اساسیای که باید هم در خودِ محیطِ آموزش و پرورش، هم در محیطهای مربوط دیگر -در محیطهای فرهنگی، در صداوسیما و جاهای دیگر- حتماً دنبال بشود، این مسئله است؛ یعنی معلوم بشود که معلّمی چه جایگاهی دارد و تکریم معلّم تحقّق پیدا کند؛ در کتاب درسی باید بیاید، در داستان باید بیاید، در رماننویسی باید بیاید.» 19/2/97
آموزش و پرورش یک کار بنیادی
و فرصتی استثنایی
رهبر فرزانه انقلاب، نظام آموزشی مطلوب را راز موفقیت کشور برای ایجاد یک جامعه برخوردار و پیشرفته در ابعاد مختلف مادی و معنوی معرفی نموده و میفرمایند: «اگركشورى بخواهد به عزت مادى، به سعادت معنوى، به سيطره سياسى، به پيشروى علمى، به آبادانى زندگى دنيا، به هر آرزوئى، بخواهد دست پيدا كند، بايد به آموزش و پرورش به عنوان يك كار بنيادى، مقدماتىِ لازم بپردازد.» (3/5/86)
ایشان معتقدند تعلیم و تربیت جوانان یک فرصت استثنایی و به عبارت دیگر یک مسئولیت سنگین است که بر دوش معلمان و وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته است، فرصتی که میتواند سرنوشت آینده کشور را در مسیر رشد و تعالی یا خدای ناخواسته در جهت اضمحلال و انحطاط رغم بزند.
امام خامنهای در این رابطه در یکی از سخنرانیهایشان خاطرنشان میکنند که؛ «خب، آموزش و پرورش یک فرصتی در اختیار دارد که هیچ دستگاه دیگری این فرصت را ندارد؛ این فرصت عبارت است از آن 12 سال؛ این 12سالی که کودکان ما، نوجوانان ما در دوره دبستان و دبیرستان طی میکنند؛ در اختیار آموزش و پرورش است؛ در اختیار هیچ دستگاه دیگری یکچنین فرصت گرانبهایی وجود ندارد؛ این فرصت، بهترین فرصت برای انتقال ارزشها و انتقال درست و جامع آرمانهای انقلابی و ملّی ما است؛ این فرصت، برای نهادینه کردن هویّت ملّی در کودکان ما و مردان و زنان آینده ما، یک فرصت بینظیری است؛ این در اختیار آموزش و پرورش است. هم اندیشه در این 12 سال شکل میگیرد، هم انگیزه شکل میگیرد؛ جهت حرکت زندگی -انگیزهها، آرمانها، جهتگیریها- در وجود جوان ما و نوجوان ما، در همین 12 سال به برکت حضور در کلاسهای درس و شنیدن از معلّمان و بودن در محیط مدرسه شکل میگیرد. ببینید این چقدر اهمیت دارد؛ یعنی آینده کشور مربوط به همین 12 سالِ جوانان ما است.» (19/2/97)
با این تعبیر، مسئولیت هرگونه نقصان و کاستی در مسیر حرکت به سمت اهداف والای انقلاب اسلامی یا وجود بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی را باید با نقص و کاستی در نظام آموزشی مرتبط دانست، چرا که نظام آموزشی کشور میتواند با تعلیم و تربیت اصولی افراد جامعه، تا حد زیادی از ورود افراد ناسالم و نامطلوب به جامعه جلوگیری نماید.
ضرورت ارتقاء کمی و کیفی کادرسازی
در آموزش و پرورش
بدیهی است که کادرسازی تراز انقلاب برای نظام آموزشی، یکی از الزامات توفیق در استقرار نظام آموزشی مطلوب و اثرگذار است، از همین رو رهبر معظم انقلاب همواره این موضوع را مورد توجه و تأکید قرار داده و در یکی از سخنرانیهایشان خطاب به مسئولان آموزش و پرورش، یادآوری میکنند که؛ «دانشگاه فرهنگیان را مسئولین جدی بگیرند؛ دانشگاه فرهنگیان را -که تولیدکننده معلّم است- جدی بگیرند؛ هرچه میتوانند برای این سرمایهگذاری کنند؛ به یک لحاظ، اهمیت این دانشگاه از همه دانشگاههای دیگر بیشتر است.» (17/2/96)
ایشان بهقدری این موضوع را مورد توجه قرار دادهاند که خطاب به مسئولان ذیربط متذکر میشوند؛ «من اطّلاع پیدا کردم که در آینده نه چندان دوری یک تعداد خیلی زیادی معلّم بازنشسته خواهند شد و نیاز به معلّم وجود خواهد داشت؛ این از جمله نیازهای نزدیک آینده آموزشوپرورش است... در درجه اوّل ظرفیّتهای این دانشگاههای معلّمپرور را باید تا آنجایی که ممکن است افزایش داد، این از همه مقدّم است؛ اگر این هم جواب ندهد باید ضابطه گذاشت؛ مراکز اصلی بنشینند، ضابطه بگذارند برای [جذب] معلّم.» (17/2/96)
مجدداً در بخش دیگری از بیانات خود اضافه میکنند که؛ «راجع به مسئله دانشگاه فرهنگیان و مسئله تربیتمعلّم؛ امروز مهمترین نیاز آموزش و پرورش کشور، معلّم است؛ مهمترین نیاز، معلّم است. این دانشگاه و دانشگاه شهید رجائی و هر نقطهای که تربیتمعلّم بر آن صدق میکند، بایستی هم کمّاً، هم کیفاً توسعه پیدا کند.» (19/2/97)
بایدها و نبایدهای موفقیت در کار
امام خامنهای در جهت تسریع و تسهیل حرکت آموزش و پرورش در جهت مطلوب، در یکی از سخنرانیهایشان، مسئولان را از استفاده ابزاری از آموزش و پرورش برحذر داشته و میفرمایند؛ «بنده همیشه از سالها پیش اعتراض داشتم به کسانیکه جامعه معلّمین را در زمینههای سیاسی مثل یک ابزار میخواهند به کار ببرند؛ این جفا است. مال امروز نیست این؛ مال سالهای ۶۰، از سال ۶۰، سالهای دهه ۶۰؛ بعضی از این کارها میکردند.» (17/2/96)
پس از تهیه «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» نیز، همواره اجرای این سند در ردیف مطالبات اصلی ایشان قرار داشته و این مهم را بهعنوان یکی از بایدهای بهبود عرصه تعلیموتربیت معرفی نموده و خاطرنشان کردهاند؛ «یک مسئله مهمّ دیگر، این مسئله سند تحوّل است... تا کِی باید نشست تا این نظامنامههایی که گفته میشود در ذیل سند تحوّل باید تحقّق پیدا کند، تنظیم بشود؟ این کار باید زود انجام بگیرد. معلوم میشود شور و شوقِ لازم نیست، انگیزه لازم نیست. بنده جداً از وزیر محترم و مسئولین محترم میخواهم که مسئله تحوّل را جدّی بگیرند.» (19/2/97)
رهبر معظم انقلاب در این سخنرانی، مجدداً از دستگاه آموزش و پرورش بهعنوان یکی از ارکان بسیار تأثیرگذار در رشد و تعالی جامعه نام میبرند و متذکر میشوند؛ «در مورد دستگاه آموزش و پرورش؛ دوستان گفتند، در آن جلسهای هم که قبل از این جلسه بودیم، هم دوستان گفتند، هم بنده گفتم که دستگاه آموزش و پرورش یکی از معدود دستگاههای درجه یک در پیشرفت کشور و نیازهای کشور است؛ دستگاه آموزش و پرورش خیلی مهم است. این بخش از وظایف تعلیم و تربیت، به عهده دستگاه آموزش و پرورش است؛ ما نمیتوانیم به آموزش و پرورش مثل یک اداره معمولی در ردیف ادارات دیگر نگاه کنیم؛ اینجا مسئلهاش، مسئله ویژه است.» (19/2/97)
چند راهکار اجرایی برای احیاء و ارتقاء نقش و جایگاه معلم در جامعه
از نظر رهبر معظم انقلاب، ارتقاء جایگاه و منزلت معلم یک ضرورت اجتناب ناپذیر و یک وظیفه همگانی است، از همینرو خطاب به مردم و مسئولان تأکید میکنند؛ «وظیفه مهمّ همه ما -چه این حقیر، چه مسئولین دولتی، چه مدیریّتهای متوالی در بخشهای مختلف- این است که منزلت معلّم را در جامعه معرّفی کنیم؛ این کار نشده؛ منزلت معلّم، جایگاه معلّم، آنجوری که این حقیر به آن اعتقاد دارم و آن را حس میکنم و لمس میکنم، در جامعه جا نیفتاده.» (19/2/97)
البته ایشان موضوع معیشت را هم حائز اهمیت میدانند؛ اما موضوع منزلت را محدود به معیشت نمیدانند و معتقدند که ارتقاء جایگاه و منزلت معلم دارای ابعاد مختلف است و با گفتن به اصطلاح خشک و خالی هم ایجاد نمیشود و لذا در ادامه میافزایند؛ «مسئله معیشت البتّه مهم است -شکّی نیست- امّا مسئله منزلت معلّم، اگر از مسئله معیشت مهمتر نباشد، قطعاً کمتر نیست. این [منزلت] فقط با گفتن هم حاصل نمیشود؛ حالا [اگر] بنده بگویم «معلّمی یک چنین مقام والایی است یا مقام انبیا است»، این ذهنیّت عمومی را در کشور شکل نمیدهد؛ با صِرف گفتن انجام نمیگیرد، [بلکه] کار لازم دارد.»
ایشان در ادامه بااشاره به نقش مرجعیت معلم تأکید میکنند؛ «باید جا بیفتد در ذهن جامعه که معلّم یک مرجع است، معلّم یک شخصیّت والا است، معلّمی یک کار مقدّس است؛ این را با کار هنری، با نوشتن کتاب، با ساختن فیلم، با ساختن شعر، با انواع و اقسام شیوههای تأثیرگذاری، بایستی برنامهریزی کرد و انجام داد؛ تا حالا این کارها نشده است.»
در نهایت در همان سخنرانی مجدداً یادآوری میکنند که؛ «یکی از کارهای اساسیای که باید هم در خودِ محیطِ آموزش و پرورش، هم در محیطهای مربوط دیگر -در محیطهای فرهنگی، در صداوسیما و جاهای دیگر- حتماً دنبال بشود، این مسئله است؛ یعنی معلوم بشود که معلّمی چه جایگاهی دارد و تکریم معلّم تحقّق پیدا کند؛ در کتاب درسی باید بیاید، در داستان باید بیاید، در رماننویسی باید بیاید.»
با استناد به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی برخی از راهکارهای پیشنهادی عبارتند از:
1- ارتقاء جایگاه معلمان از طریق تمرکز بر اجرای کامل مفاد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.
2- ارتقاء دانش و ظرفیت علمی، اخلاقی و رفتاری فرهنگیان عزیز، از طریق تقویت و توسعه کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان و در صورت لزوم، مراکز تربیت معلم در تراز انقلاب اسلامی.
3- تقویت و گسترش خدمات آموزشی بدو خدمت و بهخصوص آموزشهای حین خدمت فرهنگیان.
4- تعیین شرایط ویژه و سخت مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی و اجتماعی، برای جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان و مراکز تربیت معلم و همچنین استخدام معلمین و کادر اداری آموزش و پرورش.
5- الزام معلمان به تدوین مقالات علمی ماهانه و فصلی و ارائه کتبی و شفاهی آن در مراکز آموزشی و انتشار آن در یک سایت ویژه.
6- توسعه و گسترش مراسم و مناسبتهای ویژه تکریم و گرامیداشت جایگاه معلمان مثل؛ روز و هفته معلم یا سایر مناسبتهای ویژه و عمومی.
7- استفاده از ظرفیت رسانهها بهویژه رسانه ملی و همچنین هنرهای هفتگانه بهویژه فیلم و تئاتر برای تبلیغ، معرفی و تثبیت نقش و جایگاه والای معلم در افکار عمومی جامعه.
8- شناسایی و تقدیر و تشکر از معلمان نمونه در بخشها و موضوعات مختلف، (یافتن بهانههای جدید و در عینحال، قانونی و منطقی برای تقدیر) با مشارکت و رأی و نظر مردم (اولیاء دانشآموزان).
9- تقویت ارتباط معلمان با خانوادهها، از طریق ایجاد «پرونده تربیتی» برای دانشآموزان و پیگیری ارتقاء آن و همچنین ارتقاء نقش انجمن اولیاء و مربیان.
10- ایجاد و تحکیم پیوند بین معلمان مدارس و روحانیون حوزههای علمیه و جذب و بهکارگیری یک روحانی ثابت و دائمی برای هر مدرسه.
11- ایجاد رقابت سازنده بین معلمان و رتبهبندی سالانه آنها با تعیین مؤلفههای ویژه و کاربردی.
12- استفاده از ظرفیت معلمان در امور مختلف؛ فرهنگی، اجتماعی، پژوهشی و علمی در سطوح مختلف ملی و محلی و بهخصوص در مساجد و در صورت لزوم در شوراهای اسلامی شهر و روستا.
13- افزایش بودجه سرانه دانشآموزی در حد و شأن کودکان، جوانان و نوجوانان عزیز و نظام آموزشی ایران اسلامی.
14- برخورداری معلمان از تسهیلات و امتیازات ویژه، مشابه ایثارگران عزیز در امور مختلف.
15- اختصاص بهترین نقاط شهرها برای ساخت شهرکهای مسکونی ویژه فرهنگیان با تسهیلات ویژه.
16- ساخت خانه معلم در کنار خانه عالم، در تمام روستاها برای اقامت دائمی آنها در روستا.
17- افزایش حقوق معلمین، حتیالمقدور همطراز حداقل حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاهها و یا معافیت حقوق معلمین از پرداخت مالیات.
بدیهی است که برای موفقیت در دستیابی به این هدف یعنی ارتقاء شأن و منزلت معلمان، وزارت آموزش و پرورش قبل از هر اقدامی باید در گام نخست، تمام توان خود را بر کادرسازی (اعم از تربیت معلم و کادر اداری واجد شرایط) تراز انقلاب و مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی و ایرانی متمرکز نماید، تا ابتدا شرایط لازم برای احیاء جایگاه معلم در حد شایسته آن فراهم شود و همزمان سایر اقدامات جانبی در این راستا را نیز پیگیری نماید.
البته همانگونه که تعلیم بدون تربیت و آموزش بدون پرورش روحی و رفتاری متربیان نمیتواند در حد مطلوب و شایسته اثرگذار باشد، اولویت یافتن جنبههای مادی برای ارتقاء جایگاه معلمی نیز نمیتواند چندان مفید و کارساز باشد، و لذا برای کادرسازی و ارتقاء نقش و جایگاه معلمی در جامعه، باید بیشتر بر جنبههای معنوی کار متمرکز شد و حتیالمقدور از پرداختن بیش از حد به جنبه مادی آن اجتناب نمود.
این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که تجارب ناشی از افزایش حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاهها، بیانگر این واقعیت است که تخصیص تسهیلات مالی و امکانات مادی اگرچه مفید است، اما هرگز به تنهایی نمیتواند، اهداف موردنظر در این زمینه (ارتقاء جایگاه و منزلت معلمان) را محقق سازد.
کلام آخر اینکه؛ باید اتفاقی بیفتد که دستیابی به شغل معلمی و فعالیت در زمینههای آموزشی و تربیتی، به اولویت اول و آرزوی اصلی جوانان کشور تبدیل شود.