kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۸۹۶۶
تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۹:۱۶
انتقال ارزش‌های ایرانی- اسلامی از طریق رمان تاریخی به نسل امروز- بخش دوم

رمان تاریخی، چراغی فروزنده بر تارک هویت خویش




شکی نداشته باشید که نقشه راه آینده از گذشته می‌گذرد، یعنی شما باید با دقت گذشته را بخوانید تا بتوانید با اصلاح اشتباهات در سایه عبرت‌آموزی تاریخی به نقشه‌های بی‌نقص‌تری برای آینده خود و جامعه‌تان برسید. بنابراین خلق رمان تاریخی یکی از کلیدی‌ترین ابزار برای خواندن گذشته تاریخی یک ملت و بازیافتن ریشه‌ها و هویت آنهاست.
تاریخ و داستان هر دو از روایت بهره گرفته‌اند. در تاریخ رویدادها با تکیه بر توالی زمانی بیان می‌شوند و یک نظام مندی علمی بر پایه رابطه علًی و معلولی حاکم است. در داستان نیز به جهت برخورداری از چهارچوب خاص داستان‌نویسی از قبیل (زمان، مکان، شخصیت، گره و...) یک نظام‌مندی هنری بر پایه رابطه علًی و معلولی حاکم است. با این حال مورخ گزارشگر محض تاریخ بوده و رمان‌نویس تاریخی سعی دارد با چاشنی تخیل و خلاقیت آن چه را که در گذشته روی داده، بیان کند. بنابراین داستان در خلق رمان تاریخی بستر اصلی بوده و تاریخ در آن غوطه می‌خورد. نکته اصلی در این پیوند ایجاد تعادل بین این دو عنصر است.
هر گردی گردو نیست!
چون دو معیار اصلی داستان عناصر زمان و مکان است، لذا نمی‌توان هیچ داستانی را خارج از این دو عنصر فرض کرد؛ چرا که داستان بیهوده و پرت می‌شود. بنابراین همه داستان‌ها به ویژه از نوع مدرن که در چهارچوب اصول داستان‌نویسی قرار دارند، از چاشنی تاریخ برخوردارند. با این حال رمان تاریخی در حیطه داستان‌نویسی مدرن تعریف ویژه‌ای دارد و به قول معروف هر گردی گردو نیست!
رمان تاریخی که زیر مجموعه انواع رمان قرار می‌گیرد، خود به زیر شاخه‌هایی تقسیم می‌شود. بسیاری از خاطرات و اتوبیوگرافی‌هایی كه در دهه‌های اخیر در ایران چاپ شده، خاطرات و زندگینامه‌ افرادی از خانواده‌های سلطنتی تاریخ معاصر(که بعضا خود اقدام به نوشتن آن کرده‌اند) را در زیرشاخه‌های رمان تاریخی قرار داده‌اند، اما حقیقت امر این است که نمی‌توانیم این خاطرات را جزء رمان با تعریف مدرن (بر پایه اصول داستان‌نویسی مدرن) به حساب آوریم. مضاف براین که چون خود افراد در درباراقدام به نوشتن آنها کرده‌اند، از لحاظ اصل بی‌طرف با اگر و اماهایی روبرویند.
این قبیل آثار در دایره خاطره نوشت‌ها و زندگینامه ‌نوشت‌ها تنها می‌توانند از شرایط زمانه خود و زندگی روزمره، پشت درهای بسته کاخ‌ها و احیانا زندگی مردم کوچه و بازار در دوره‌ای خاص به ما یک سری اطلاعاتی بدهند. نویسنده رمان تاریخی- با تعریف مدرن- باید در این قبیل آثار تفحص کند تا به شرایط و ریزه‌کاری‌های زندگی در دوره‌ای که مد نظرش است، اشراف پیدا کرده و مکان و زمان داستان خود را به نیکویی و منطبق بر واقعیات تاریخی توصیف کند.
این قبیل ریزه‌کاری‌ها و اطلاعات تاریخی بیشتر در دایره سبک زندگی، نوع پوشش، آداب و رسوم، غذاها، حتی شکل و شمایل پول رایج و... می‌گنجند.                            
محمد حنیف نویسنده، توضیح می‌دهد: «یکی از الزامات نوشتن رمان تاریخی، جمع‌آوری اطلاعات گسترده درباره یک دوره تاریخی است؛ مثلا اگر نویسنده بخواهد درباره دوره سلجوقیان بنویسد باید به زبان گفتاری سلجوقیان توجه کند. آیا زبان گفتاری این دوره در دسترس نویسنده هست؟ پوشش و باور مردم، آداب و رسوم آن دوره، معماری شهر، درجه و مقام‌ها و مناسباتی که شخصیت‌های تاریخی با هم داشتند، جغرافیای آن دوره، ساختار اجتماعی و حتی نوع غذا پختن اطلاعات مهمی است که نویسنده باید درباره آن‌ها بداند. در واقع لازم است نویسنده پژوهش عمیقی داشته باشد. بسیاری از نویسندگان ما از ۴۰-۵۰ سال پیش هم اطلاعات دقیقی ندارند. نویسنده‌ای که درباره تهران عصر پهلوی می‌نویسد باید بداند جمعیت تهران چقدر بوده است؟ نویسنده باید بداند در دوره پهلوی اول بزرگان تهران در اطراف کاخ گلستان زندگی می‌کردند، اما به مرور آنجا به محله فقرا تبدیل می‌شود. نویسنده باید با این تغییر و تحولات آشنا باشد. یا اگر بخواهد درباره دوره قاجار بنویسد، باید بداند در آن دوره اکثر مردم روستانشین بودند و فقط ۲۰ درصد شهرنشین بودند و درآمد مردم کشاورزی بود.»
زیرشاخه‌های رمان تاریخی
فرشته ساری نویسنده، برای رمان تاریخی این تقسیم‌بندی را قائل می‌شود: «رمان تاریخی در ادبیات جدی هم (كه خلاقیت هنری، نخستین اراده‌ آن است) به صورت مختلف نمود پیدا كرده كه البته این نمود، تا حدود زیادی برگرفته یا آموخته شده از نمونه‌های موفق جهانی آن است كه در ایران ترجمه و منتشر شده است.
رمان تاریخی مستند ـ واقع‌گرا، رمان تاریخی - تخیلی، رمان با پس‌ زمینه‌ تاریخی و رمان درگیر با تاریخ، ازجمله گونه‌هایی هستند كه به فراوانی در آثار نویسندگان ادبیات معاصر ایران مشاهده می‌شود و می‌توان برای هر كدام نمونه‌های زیادی پیدا كرد.  آن چه ما امروز از رمان تاریخی كلاسیك در ذهن داریم، با مفهوم رمان هم‌ خانواده است؛ یعنی از حیث جامعیت و آفرینش جهانی خاص همان متن رمان. رمان تاریخی كلاسیك به شكل، فرم، ساختار، زبان و خلاقیت هنری توجه اصلی را ندارد، اگرچه ممكن است برخی رمان‌های تاریخی از نظر فرم و زبان هم غنی باشند.»
زمان تولد رمان تاریخی
 در ادبیات داستانی ایران
فراموش نکنیم که در ایران خواننده‌ها به دوره‌های تاریخی نزدیك‌‌تر به خود ‌(یكصد سال اخیر) بیشتر گرایش داشته‌اند؛ تا دوره‌های تاریخی دورتر. بخش عمده‌ای از جذابیت‌های رمان تاریخی به نوستالژیای خوانندگان عصر خود بستگی دارد. با این حال منتقدین و نویسندگان ادبی گرایش به رمان تاریخی را ماحصل بروز و ظهور انقلاب‌ها می‌دانند. برای مثال در ایران با رخداد مشروطیت، رمان تاریخی نیز تولد و تبلور یافت. همچنین با پیروزی انقلاب اسلامی مردم راغب شدند رمان تاریخی بخوانند تا بدانند چه شرایطی در گذشته جاری و ساری بوده که منجر به بسترسازی برای تولد انقلاب اسلامی شده است؟
جواد اسحاقیان پژوهشگر و منتقد ادبی، درباره چگونگی پدیدار شدن رمان تاریخی در بستر ادبیات ایرانی توضیح می‌دهد: «درادبیات داستانی ما نیز رمان تاریخی هنگامی پدیدار می‌شود که طبقات و طیف‌های اقتصادی- اجتماعی تازه‌ای به پهنه‌ کنش سیاسی و تاریخی کشور راه می‌یابند که پیشتر وجود نداشته‌‌اند. بورژوازی مالی و صنعتی نوپا و ضعیف کشور، در پی شناخت هویت ملی و تاریخی خود افتاده تا جایگاه تاریخی‌اش را در عرصه فرهنگی و قدرت سیاسی اشغال کند؛ قدرتی که پیشتر در انحصار اشرافیت و نظام عشیره‌ای و ایلیاتی تباه و فرسوده‌ قاجار بوده است. پایه‌ها و فلسفه پیدایش رمان تاریخی در ایران دو بنیاد اصلی داشت: نخست فردیت و شوق به کسب آزادی‌های فردی و اجتماعی و حاکمیت قانون در داخل از یک سو و از سوی دیگر مبارزه با سلطه‌ دو قدرت استعماری تبهکار روسیه‌ تزاری و بریتانیای کبیر. به این دلیل، رمان و رمانس تاریخی به دو نیاز مبرم و روح زمانه‌ خود، پاسخ می‌داد: بورژوازی نوپای ملی ایران از یک سو خواهان آزادی در سرمایه‌گذاری داخلی و حمایت از آن و از سوی دیگر مخالف ورود سرمایه و نفوذ اقتصادی و مالی استعمارگران بود. هم جهت‌گیری دموکراتیک و ملی داشت، هم به آزادی‌های مدنی و حقوق شهروندی اعتقاد داشت. هم با نیروهای واپسگرا در داخل مبارزه‌ فکری می‌کرد، هم با نفوذ دولت‌های بیگانه مخالف بود.»
وی در ادامه می‌گوید: « تذکر لازم در مورد رمان تاریخی این است که صِرف رخدادهای تاریخی در قالب داستان، از یک اثر رمان تاریخی نمی‌سازد. این نوع ادبی پیش از هر چیز باید رمان باشد و بعد تاریخی. معنی این گفته، این است که ارزش رمان تاریخی به عنصرخیال‌پردازی، جنبه‌ فردی و شخصی و ذهنی و عاطفی دادن به رخدادها یا شخصیت‌های تاریخی است. در رمان تاریخی ارزش‌ها و شگردهای خاص رمان‌نویسی در پیش‌‌زمینه و اشاره به زمینه‌‌های تاریخی باید در پس‌ زمینه اثر ادبی قرار گیرد. رمان تاریخی تنها به کار آموزش تاریخ در قالب داستان نمی‌آید؛ بلکه باید قبل از همه، تمام عناصر و سازه‌های اصلی، خیالین، نمادین و دلالت‌گر رمان را در خود داشته باشد، وگرنه تا سطح گزارشی روایی سقوط می‌کند. در رمان تاریخی نیز آن ‌چه نویسنده باید نصب‌العین خود قرار دهد، اندیشیدن با تصویر است، نه ارائه‌ گزارشی از تاریخ در قالب داستان.»
بین رمان‌نویس تاریخی و تاجر
 فرق است!
همان‌طور که در بالا اشاره شد، رغبت مردم به رمان به ویژه رمان تاریخی درایران خوب است، اما حال باید نویسندگان هوشمندانه از این فرصت استفاده کرده و به ارائه آثاری فاخر بپردازند.  
احمد ابوالفتحی داستان نویس با انتقاد از تعبیر «جواب نمی‌دهد» در حوزه ادبیات، آن را یکی از آفت‌های این حوزه می‌داند که باعث شده برخی کتاب‌ها و گونه‌های ادبی از چرخه نشر خارج شود.
این داستان‌نویس درباره رمان تاریخی و نوشتن این‌ گونه ادبی توضیح می‌دهد: «رمان فارسی به قدری تثبیت نشده که بخواهیم بگوییم درآن به اندازه کافی به رمان تاریخی توجه شده یا خیر؟ رمان فارسی هنوز در مرحله آزمون و خطا است. به نظرم ادبیات داستانی به اندازه وسع، توان و ظرفیتش به تاریخ پرداخته است و می‌توان در بازه زمانی کمتر از یک قرن که رمان فارسی شکل گرفته و نضج پیدا کرده نمونه‌های خوبی در رمان تاریخی مثال زد. در دهه 90 نویسندگانی پروژه خود را از اساس نوشتن رمان تاریخی قرار داده‌اند. این نویسندگان مسئله‌شان نوشتن رمان تاریخی به شکل مدرن است، نه رمان تاریخی عامه‌پسند. این موضوع نشان می‌دهد تاریخ در ادبیات داستانی مهجور نیست و به آن توجه می‌شود.»
او در پاسخ به این ‌که پرداختن به تاریخ آن‌هم به گفته خود او به شکل پروژه‌ای شبیه یک موج در ادبیات داستانی است یا این‌ که نیاز توجه به تاریخ حس می‌شد، می‌گوید: «افزایش رمان تاریخی در سال‌های اخیر شاید این حس را  به وجود آورد که دارد موجی شکل می‌گیرد، اما با نگاه به آثار برخی از نویسنده‌ها خواهیم دید این روند از خیلی وقت پیش شروع شده است.»
نویسنده رمان «سال‌ سی» خاطرنشان می‌کند: «برخی از نویسنده‌ها می‌گویند رمان تاریخی مورد توجه قرار نمی‌گیرد؛ دلیل این حرف این است که آن‌ها به ادبیات نگاه کوتاه‌ مدت دارند. نگاه‌شان این است که بذر را که کاشتیم همان موقع به عمل بیاید و اگر بذری دیرتر عمل آید آن را رها می‌کنند و سراغ بذر دیگری می‌روند. این نوع نگاه کردن به ادبیات دامن‌ زننده موج‌ها است.»
او درباره استقبال مخاطبان از رمان تاریخی نیز می گوید: «مخاطب نگاه نمی‌کند به این ‌که رمان تاریخی است یا نه، بلکه شاخصه‌های دیگری برای جذب مخاطب مهم است. به لحاظ آماری اگر در سال حدود ۵۰ رمان جدی نوشته می‌شود، بر اساس مشاهدات می‌توان گفت که حدود پنج عنوان از این کتاب‌ها، مسئله اصلی‌شان در یک برهه تاریخی می‌گذرد. در مقابلِ کتاب‌هایی که به مسائل معاصر می‌پردازند و مورد توجه قرار نمی‌گیرند، از نظر برآیند آماری، توجه به رمان تاریخی به هیچ وجه بد نیست، اما من از اساس آماری به این موضوع  نگاه نمی‌کنم. این درست نیست که سلیقه مخاطب جهت نوشتن ما و موضوعاتی را که به آن‌ها می‌پردازیم تعیین کند. هر گاه این اتفاق بیفتد ما دچار وضعیتی منجلابی می‌شویم. نویسنده نباید از مخاطبش عقب باشد. باید بین نویسنده و تاجر فرقی وجود داشته باشد؛ نباید به صورت تجاری به رمان تاریخی نگاه کنیم و خب البته کسانی که نگاه‌شان چرتکه‌اندازانه است و معیارشان برای حسن و قبح اثر، میزان توجه مخاطب است، تاجران باهوشی هم نیستند، چرا که عرصه نویسندگی، عرصه سوددهی برای یک تاجر نیست.»
این داستان‌نویس در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «یکی از آفت‌هایی که به جان ادبیات افتاده و باعث شده برخی از کتاب‌ها و گونه‌های ادبی از چرخه نشر خارج شود، این است که برخی می‌گویند: فلان چیز جواب نمی‌دهد، مثلا زمانی  مجموعه داستان‌های خوبی داشتیم که مورد توجه قرار می‌گرفت؛ اما عده‌ای آمدند و گفتند داستان کوتاه «جواب نمی‌دهد» و آن‌چنان به ناشر و نویسنده فشار ذهنی وارد شد که  مقدار زیادی از داستان‌های کوتاه‌ از چرخه نشر خارج شد. حالا هم می‌گویند رمان تاریخی جواب نمی‌دهد، اگر این‌طور باشد بر مبنای همان نگاه آماری می‌توان گفت، رمانی که به مسائل روزمره می‌پردازد، بیشتر جواب نمی‌دهد.»