نقش رسانهای تأثیرگذار تلویزیون و ماجراهای اخیر
اینجا هم «نحوه مدیریت»، تعیینکننده است! (نکته ورزشی)
این را همه میدانیم که نقش رسانه و آن هم رسانهای فراگیر و تأثیرگذار مثل تلویزیون در ارتقاء فرهنگ جمعی و عمومی و اصلاحاشکالات و معایب و آگاه ساختن مردم، بیاغراق نقشی مهم و بیبدیل است، البته در اینجا هم بدون تعارف نقش و کارکرد «مدیریت رسانه» از خود رسانه مهمتر است.
سرویس ورزشی-
رسانه ابزاری است در وهله اول خنثی که نحوه استفاده و جهت دادن به آن مهم و تعیینکننده است. این مدیریت رسانه است که میتواند با تعهد و به خرج دادن غیرت مسئولیت، رسانه را در خدمت اهداف و منافع ملی قرار دهد و آن را به بلندگویی برای طرح مطالبات بحق مردمی تبدیل میکند.
اوست که با عمل شجاعانه و متعهدانه به وظیفه میتواند پلشتیها و مفاسد و موانع را شناسایی و تحلیل کند و مردم و مخاطبان را آگاه سازد. نقاط قوت مدیریتها، چهرههای سالم و کارآمد و جریانات مثبت را در حوزههای مختلف- و اینجا ورزش- حمایت و پر و بال دهد. که اگر نکند و مدیریت رسانهای چنین نباشد و چنین عمل نکند، رسانه به ابزاری تبدیل میشود با کارکردهای منفی، وسیلهای میشود در دست جریانات مخرب و باندهای مافیایی و... برای نائل آمدن به اهداف نامشروع و اغراض زیادهخواهانه آنها و...
همانطور که همه کم و بیش میدانیم، اخیراً بحثهایی درباره تغییر رویکرد مدیریتی در بعضی از شبکهها و برنامههای ورزشی تلویزیون، حساسیت و توجه محافل ورزشی- و حتی غیرورزشی! و علاقمندان به فوتبال را به خود جلب کرده است.
ما در اینجا قصد ورود به این مباحث و جزئیات امر را نداریم، بیشتر به این دلیل که خوانندگان محترم میدانند، این صفحه سالیان سال است، دارد، درباره برنامههای ورزشی تلویزیون و حال و هوا و جهتگیری و عملکرد آنها، مطلب مینویسد، از سر دلسوزی و با نیت خیر آسیبشناسی میکند، درباره آفات و تهدیدها هشدار میدهد و...
در اینگونه مطالب بارها هم صریح تأکید کردهایم درصد بالا و عمدهای از گرفتاریهای فرهنگی و نابههنجاریهای اخلاقی و ورزش و به ویژه رشتهای پرمخاطب مثل فوتبال، ناشی از رفتار و عملکرد برخی برنامههای تلویزیون است که «زرد» و «غوغا سالار» عمل میکنند و... البته این را هم به کرات گفتهایم که این برنامهها و برنامهسازان و... در جای خود «معلول» هستند، معلول مدیریتهای بیکفایت و واداده یا عوضی آمده و ناآشنا با مقولهای به نام ورزش و مهمتر از آن فرهنگ! بنابراین اینجا قصد ورود مجدد به این موضوع را نداریم، فقط خواستیم، به بهانه بحثهای اخیر، بار دیگر از سرانجام وظیفه خدمت مدیران و سیاستگزاران سیما که بعضی از آنها جدید هستند و بند کفشها را محکم بستهاند تا کم کاریها و وادادگیها و انفعال برخی مسئولان و مدیران قبلی را جبران نمایند و خطاهای آنها را اصلاح نمایند، برادرانه عرض کنیم که کار و بار و مسئولیت خود را جدی بگیرند.
مسئولیت را امانتی از سوی مردم بدانند که به طور موقت در اختیار آنهاست و خود را فقط و فقط خادم و پاسخگوی مردم بدانند و با رودربایستی و غفلت و ترس و... مهار و اختیار جایگاه حساس و مهمی مثل تلویزیون را دست هر نا اهل و ناکسی نسپارند. تلاش کنند خروجی و محصول برنامههای تلویزیونی و در اینجا برنامههای ورزشی (در عین جذابیت) در جهت رعایت منافع ملی و اهداف و آرمانهای مردمی حرکت کند. متأسفانه خیلی وقتها- نه بعضی وقتها- دیده شده بعضی برنامههای تلویزیونی به علت فقدان نظارت و وادادگی مدیریتی، خواسته و ناخواسته در مسیر ناصواب گام برمیدارند و به جای تحلیل علمی و کارشناسانه مسائل و رویدادهای ورزش و به ویژه فوتبال، روی به بحثهای انحرافی میآورند و از شناسایی و کشف علت و علل اصلی مشکلات و ناکامیهای ورزش مانع میشوند و در عوض موضوعات فرعی و عوامل دسته چندم را بزرگ و «بولد» میکنند تا صورت مسئله را پاک کنند و مقصران اصلی را تبرئه و در حاشیه امن قرار دهند و با دادن آدرسهای غلط باعث انحراف اذهان مردم، مخاطبان و مدیران و مسئولان میشوند، تصفیه حسابها و حب و بغضهای شخصی خیلی وقتها جای تحلیلهای کارشناسانه را میگیرد و به جای اینکه در پی ایجاد فضای محترمانه و سالم کاری باشند و برحسب وظیفه و به نوبه خود، به انسجام و همبستگی و وحدت جامعه ورزش- که از شرایط اصلی پیشرفت است- کمک کنند، به دنبال ایجاد تفرقه و دعوا و اختلاف و راه انداختن جنجال و بحثهای سخیف و اعصاب خردکن و دامن زدن به درگیریهای زرگری حیدری- نعمتی و به جان هم انداختن مسئولان و مدیران و دستاندرکاران مختلف فوتبال و علاقمندان تیمها و رنگهای مختلف هستند، بارها و بارها دیده شده، اینگونه برنامههای فاقد نظارت، نفرتپراکنی را دامن میزنند، ارزشهای اخلاقی و پهلوانی را به تمسخر و استهزاء میگیرند، غربزدگی و خارجیپسندی را به صراحت و به طور افراطی تبلیغ و ترویج میکنند و چهرههای زحمتکش و حتی مفاخر فوتبال ایران را تحقیر و خفیف میکنند، علیه جریانات و افرادی که طبق میل برنامهسازان و حتی بعضی مجریان عمل نمیکنند، و به مذاق آقایان خوش نمیآیند، جوسازیهای سنگین و بیامان و همهجانبه راه میاندازند، رعایت حرمت صاحبان کسوت و بزرگترهای ورزش را نمیکنند حتی آنها را به صراحت یا بااشاره و تلویح به عقب مانده بودن، فسیل شدن، فناتیک و بیسواد بودن و... متهم میکند.
چهرههای سالم، موجه و کارشناسان دلسوز و مستقل را بایکوت و اغلب آدمهای هرهری مسلک و بیشخصیت و نوچه صفت را که مطیع اوامر مجریان و برنامهسازان هستند، دور ومیدان میدهند، از همه بدتر با شبههافکنی و تهمتپراکنی، فضای سوءظن و بیاعتمادی و بیاحترامی را بر فضای ورزش (خاصه فوتبال)، که باید جای دوستی و رفاقت و لذتبردن مشروع و سالم باشد، حاکم میکنند و به جای آن فضای متشنج و پرابهام و شبههناک را حاکم میکنند، به طوری که تقریباً همه عناصر و تیمها به یکدیگر و به مسئولان و داوران «بدبین» هستند و به این ترتیب زحمات همه زحمتکشان و تیمها، بازیکنان، مربیان و... را لوث و نتایج و مسابقات و قهرمانیها را ساختگی و قلابی جلوه میدهند و... این است که بارها مثل همین دفعه نوشته و تأکید کردهایم، درصد بسیاری از گرفتاریهای اخلاقی و نابهنجاریهای فرهنگی ورزش زیرسر اینگونه برنامهها و برنامهسازان است، علت عمدهای که باعث شده فوتبال ما به میدانی برای کینهتوزی و نفرتپراکنی و جنگ اعصاب تبدیل شده نه جایی و مکان و زمانی برای لذتبردن و ساعات فراغت و روز تعطیل را به آرامش و هیجان مثبت سرکردن، حاصل عملکرد اینگونه برنامههاست و... البته همانطور که در آغاز این فراز از مطلب آوردیم و بارها در گذشته تأکید و تکرار کردهایم، در ایجاد چنین وضعیتی و رشدکردن چنین برنامه و برنامهسازان و مجریان و... مدیران و مسئولان مقصر هستند که به دلایلاشاره شده انجام وظایف مدیریتی و مهمتر از همه رعایت اصل «نظارت» پرهیز میکنند و... میدان را برای گردوخاک کردن جریانات و عناصر شهرتطلب و منفعتپرست و بیتعهد نسبت به ارزشهای ملی و فرهنگی و... در یک کلام «مخرب» مهیا و فراهم میآورند.
سخن را با ذکر دو نکته دیگر به پایان میآورم:
اول- امیدواریم مدیران و مدیریت جدید دور از حب و بغض وصرفاً با نگاه به مصلحت ورزش و سلامتی اخلاقی و فرهنگی سیاستها و برنامههای آینده خود را تعیین و اجرایی نمایند.
دوم- اگر قرار به برخورد و محرومیت است، به محرومیت و تنبیه یک تهیهکننده، یا یک مجری یا یک کارگردان و... بالاخره توقف پخش یک برنامه نباید اکتفا شود، بلکه همانطور که بالاتر تأکید کردیم باید سراغ علتها، یعنی افراد و عناصر منفعل است عنصری رفت که اسم و مقام «مدیریت» را یدک میکشیده، از مواهب مدیریتی بهرهمند شد و مثلاً یک مسافرت را هم «سوتی»! ندادهاند. اما از انجام وظایف مدیریتی خود غافل بوده و شرایط و بستر را برای رشد و مطرحشدن برنامههای مخرب و نامطلوب فراهم آوردهاند، باید سراغ اینگونه افراد رفت و «یقه» آنها را گرفت، چرا که برخورد با معلولها و عوامل دستهچندم و از کنار علتها و مقصران اصلی گذشتن، نه تنها بیعدالتی محض است، بلکه نشاندهنده این است که هدف از این بگیر و ببندهاو... نه سامانگرفتن منطقی امور و اعمال صحیح مدیریت، بلکه تصفیه حساب و کینهتوزی شخصی است و.... لاغیر!
برنامه دیدارهای هفته بیست و هفتم لیگ برتر فوتبال
پنجشنبه 5 ارديبهشت 1398
* ماشینسازیتبریز..................................................................... سایپا (ساعت 16)
* پیکان.................................................................... پارس جنوبی جم (ساعت 18)
* استقلال خوزستان....................................... نساجی مازندران (ساعت 19:15)
جمعه 6 ارديبهشت 1398
* سپیدرود رشت................................................................. فولاد (ساعت 18:15)
* ذوب آهن.............................................................. تراکتورسازی (ساعت 20:15)
* پرسپولیس...................................................................... سپاهان (ساعت 20:15)
شنبه 7 ارديبهشت 1398
* صنعت نفت آبادان.................................. نفت مسجدسلیمان (ساعت 19:15)
* پدیده شهر خودرو....................................................... استقلال (ساعت 20:15)