نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
کمک دوستان عراقی خجالت دارد یا صدقه اروپاییهای متکبر؟!
فضای مجازی عرصهای برای سلبریتیها، خاصه از نوع بازیگران ایجاد کرده تا به سبب زیادی دنبال کنندگان صفحات خود تصور کنند که حالا آنها صاحب نظرانی هستند که در هر زمینهای میتوانند اظهار نظر کنند، دیگر آنکه غالب این اظهار نظرها بااشتباهات فاحش و یا تحلیلهای آبکی به خورد مخاطبان داده میشود؛ روزنامه اعتماد در شماره دیروز در گزارشی خواندنی به اظهارات یکی از این سلبریتیها پرداخته است.
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد دیروز در یادداشتی به پیوندهای دیرینه واشتراکات گسترده میان ایران و عراقاشاره کرد و ضمن تقدیر از کمکهای عراقیها به ایران در سیل اخیر، به حاشیهسازی و عقدهگشایی یک سلبریتی نسبت به این موضوع واکنش نشان داد.
نیوشا طبیبی در ستون نگاه روز اعتماد نوشت: «عراقیها مردم قدردانی هستند، شعار کاروانهای کمکشان به ایران را دیدهاید؟ میگویند: «شما در زمان حمله تروریستها به کمک ما آمدید و ما الان باید به کمک شما بیاییم!... رسیدن کمکهای عراقیهای مهربان به ایران، سوژه بعضی «سلبریتی»های نه چندان خوشنام شده. خانم مهناز افشار (که اظهارنظر در تمامی امور را بر خود فرض میدانند) در توییتی، رسیدن کمکهای عراقیها به ایران را از زبان هموطنی عربزبان خجالتآور توصیف کردهاند. باید در پاسخ گفت اولا کمکهای عراقی، از سوی مردم و به طور خودجوش جمعآوری شده و آنها هرچه داشته و نداشتهاند در کاروان گذاشته و فرستادهاند و از این حیث ارزشش هزار بار بیشتر از کمکهای دولتی است. ثانیا کمک از برادران همکیش و نزدیک خجالتآور است ولی پذیرفتن کمکهای اندک و صدقهسری فرانسویها و سوییسیها و آلمانیها خجالتآور نیست؟ پذیرفتن آمدن صدها عراقی برای کار و کمک خجالتآور است یا برخورد متفرعنانه و زشت اروپاییها ـ آلمانیها و ـ فرانسویها ـ با ایرانیان. اگر صحبت از عزت نفس باشد، باید از پذیرفتن این کمکهایی که به شوخی شبیه هستند سرباز میزدیم. به فهرست کمکهای اروپایی نگاه کنید تا موضوع روشن شود. ایران بزرگ را تا چه حد دستکم میگیرند؟ یا عمدا میخواهند تحقیرمان کنند؟»
در ادامه این یادداشت آمده است: «سلبریتیها چون میدانند که دامن زدن به عربستیزی مخاطب جمع میکند و به آنها جلوهای میهندوستانه میدهد، روی این موضوع تاکید فراوانی دارند اما در مقابل غربیها و اروپاییها ذرهای عزت نفس ندارند. برای همین است که ترجیح میدهند فرزندشان به جای اینکه در ایران عزیز به دنیا بیاید، در «اروپا» متولد شود! یا دیگری حاضر است برای آنکه هزینه ماهیانه ده هزار دلار فرزندش در کانادا را تامین کند هر بلایی سر ملت ایران بیاید. البته صحبتها و نوشتههای آنها در شبکهها را خیلی هم نباید جدی گرفت. به هر روی بسیاری از این افراد به علت مشغله زیاد کاری فرصت مطالعه و خودسازی و تحصیل نداشتهاند و نظراتی که ارایه میدهند غالبا فاقد اعتبار است. اما متاسفانه صدای آنها در شبکههای مجازی بلند است هرچند که در عرصه واقعی اجتماع وزنی ندارند... کمک برادر و خواهر عراقیام که با هزار مهربانی اندک توشهای برای خویشان مصیبتزده ایرانیاش فرستاده هزار بار به 40 جفت پوتین اهدایی آلمانی و 5000 تخته پتوی فرانسوی رجحان دارد.»
گم شدهای به نام شفافیت
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «خرج دلارهای خزانه محرمانه است؟» به وعده فراموش شده رئیسبانک مرکزی درباره شفاف سازی پرداخته است.
در این گزارش میخوانیم: «سال پیش همین روزها بود که سرکیسه ارزی شل شد. ارز چهارهزار و 200تومانی میان انبوهی از واردکنندگان توزیع شد؛ در حالی که نرخ دلار در بازار آزاد تا 18هزارتومان هم پیش رفت. شکاف میان نرخ ارز دولتی و آزاد آن چنان فریبنده بود که برای اهالی سود حداکثری تبدیل به یک چشمه خروشان شد... در مدت چهار ماه ابتدایی سال 20میلیارد دلار ارز دولتی توزیع شد؛ ارزهایی که یا به کالا تبدیل نشدند یا به قیمت آزاد در بازار فروخته شدند. فهرستهای ارزی منتشر و گره از چندین و چند پرونده فساد از خودروییها گرفته تا کاغذ و موبایلیها باز شد...»
در ادامه این گزارش آمده: «حالا یک سال بعد از همه این ماجراها ارز چهار هزار و 200تومانی همچنان زنده است و برای تامین آن امسال 14میلیارد دلار اعتبار پیشبینی شده[!!] اما این دلارها را چه کسانی میگیرند و چه کالایی وارد میکنند؟!»
ابتدا باید این مورد را متذکر شد که این رقم (14میلیارد دلار) مورد انتقاد کارشناسان قرار گرفته و آنها این عدد را برای منظور پیشبینی شده در لایحه بودجه زیاد میدانند. ضمنا لازم به یادآوری است که دولتمردان تدبیر و امید در جریان رقابتهای انتخاباتی در سال 1392 یکی از مواردی که در جهت انتقاد از دولتهای قبل مطرح میکردند «تصمیمهای خلقالساعه» بود. تدبیر و امیدیها میگفتند که این تصمیمهای خلقالساعه و بدون پشتوانه تحلیلهای دقیق و کارشناسانه چیزی جز آسیب به اقتصاد و تولیدکنندگان به بار نخواهد آورد و در عوض جیب دلالها فرصتطلب را پر خواهد کرد.
در همان دوره زمانی که در گزارش شرق به آن اشاره شده هیئت دولت در جلسهای تصمیم میگیرد خلاف تصمیمهای کارشناسانه ارز را در تصمیمی خلقالساعه تک نرخی کرده و سپس آقای جهانگیری بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و در اشتباهی بزرگ گفت هر کسی ارز 4200تومانی برای واردات میخواهد بیاید. به هر میزان که خواسته شود داریم! همین باعث شد رانتهای میلیاردی شکل بگیرد. همچنین در فردای آن روز روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلب جهانگیری را در لباس سوپرمن در صفحات نخست خود به تصویر کشیدند.
سیاست دولت درباره FATF تغییر نکرده!
روزنامه ایران ارگان دولت روز گذشته در مطلبی به نقل از معاون پارلمانی رئیسجمهور درباره اقدام آمریکا علیه سپاه و تأثیرش در ممانعت از اجرای تعهدات افایتیاف در قبال ایران، نوشت : «افایتیاف یک سازوکار مالی است. اروپا ادعا دارد که اتحادیهای با هویت حقوقی مستقل است، بر اساس این ادعا قاعدتاً تصمیم ترامپ مربوط به محدوده جغرافیایی آمریکا میشود. حال باید ببینیم اروپا چقدر مستقل است و میتواند بر اساس ادعا و تصمیم خود عمل کند؛ در واقع این یک مقطع تاریخی برای اروپاست و باید ببینیم چقدر به تعهدات و مقررات بینالمللی پایبند میماند... تا الان همان دلایلی که برای تقدیم لوایح چهارگانه به مجلس شورای اسلامی وجود داشت، همان دلایل برای ادامه پیگیری دولت وجود دارد و دولت از تمام ظرفیتهای قانونی خودش استفاده میکند چون سیاستش این است که همکاریها و کانالهای مالی و بانکی کشور با مؤسسات مالی و بانکهای دنیا ادامه پیدا کند و تقویت شود. دولت سیاست جدیدی را درباره افایتیاف دنبال نمیکند تا الان همان دلایل قبلی و اعتقاد به توسعه روابط بانکی و ملی با دیگر بانکهای کشورهای دنیا وجود دارد.»
چنین ادعای عجیبی از سوی معاون پارلمانی رئیسجمهور در حالی مطرح میشود که آمریکا رئیسFATF است و با رویکرد اخیر، FATF (مدعی مبارزه با تامین مالی تروریسم) بیش از گذشته در مسیر معارضه با ایران و سپاه پاسداران قرار میگیرد. از سوی دیگر به گفته دبیر اجرایی FATF این نهاد نه تنها لیست تروریستی سازمان ملل، بلکه لیست ملی کشورهای دیگر را نیز به رسمیت میشناسد و ایران باید مسائل خود را با کشورهای دیگر نیز حل کند.بنابراین با قرار گرفتن سپاه به عنوان یک گروه تروریستی در لیست آمریکا، FATF ایران را ملزم خواهد کرد که به این اقدام آمریکا احترام گذاشته و سپاه را محدود کند.
همچنین آمریکا از FATF به عنوان ابزاری برای جلوگیری از خدمات اقتصادی سپاه، استفاده میکند و در صورت تصویب این لایحه رسماً ایران به آمریکا اجازه میدهد که مانع خدمات اقتصادی سپاه شود.سپاه در طی سالهایی که آمریکا تلاش داشته ایران را در تنگنای اقتصادی قرار دهد و هر روز تحریمهای جدید را امضاء میکرد، سپاه میتوانست از ابزارهای خود استفاده کرده و تحریمها را دور بزند.آمریکا به خوبی میداند که بهترین روش برای جلوگیری از دور زدن تحریمها فقط از طریق FATF میسر میشود و بس! مارشال بیلینگزلی، رئیسFATF و دستیار معاون وزیر خزانهداری آمریکا به صراحت به این موضوع اذعان کرده است.
افتتاح پروژه شهرداری سابق به نام مسکن امید
روزنامه «جهان صنعت» از عدم استقبال توسعهگران از طرح بازآفرینی شهری خبر داده و نوشته است: «دولت به تازگی از طرح «مسکن امید» در منطقه ۱۸ تهران رونمایی کرده است؛ طرحی که با همکاری شهرداری تهران در مقیاس کوچک به بهرهبرداری رسیده تا الگوی بازسازی بافت فرسوده تهران باشد. مسکن امید به عنوان خروجی اولین پروژه از طرحی کلانتر که در مقیاس ملی به دنبال بازآفرینی شهری است، افتتاح شده است. یک سال پیش حسن روحانی، رئیسجمهور با اعلام برنامه دولت برای احیای ۱۳۳۴ محله فرسوده طی پنج سال در کشور گفته بود قرار است با ساخت سالانه ۱۰۰ هزار واحد مسکونی بافت فرسوده را توسعه دهیم.»
در ادامه گزارش مذکور آمده: «پیش از این پروژههای سیروس و تختی به عنوان طرحهای مرجع بازآفرینی شهری معرفی شده بودند و آغاز عملیات ساخت آنها نیز تبلیغات گستردهای را از سوی دولت به دنبال داشت اما به یکباره در ابتدای سال ۹۸ اولین خروجی طرح «مسکن امید» با افتتاح پروژه «بهاران شرقی» معرفی شد.»
اما نکته مهم در این رابطه این است که به تاکید این گزارش طرحی که افتتاح شده نیز به شهرداری سابق (یعنی دوره قالیباف) تعلق داشته است: «بررسیهای بیشتر نشان میدهد که چنین پروژهای ابتدا در مناطق اعلام شده برای بازسازی در قالب طرح بازآفرینی شهری هم نبوده است و دولت تنها با افتتاح یکی از پروژههای قبلی شهرداری تهران این طرح را در ادامه بازآفرینی شهری جا زده است. مجموعه این رخدادها باعث شده ناظران طرح بازآفرینی شهری را طرحی شکستخورده ارزیابی کنند؛ طرحی که تقریباً همه دولتها آن را پیگیری کردند و در زمان تبلیغات انتخاباتی برای آن وعده دادند اما هیچگاه به درستی اجرایی نشد.»