نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
در افکار عمومی کمتر کسی پیدا میشود که حامی سرسخت دولت باشد
یکی از فعالان اصلاحطلب در مصاحبهای تاکید میکند اکنون در میان سیاسیون و افکار عمومی کمتر کسی را میتوان یافت که حامی سرسخت دولت باشد اما جالب آنکه او این موضوع را نه به خاطر عملکرد ضعیف دولت بلکه بر عهده منتقدان میگذارد!!
سرویس سیاسی-
علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه زنجیرهای آرمان از روحانی خواست بیش از این از اصلاحطلبان دور نشود!
تاجرنیا گفته است: «در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری همه اصلاحطلبان و با تمام وجود خود و همه امکانات مادی و معنوی و تشکیلاتی و آبروی اجتماعی خود به میدان آمدند تا حسن روحانی برای بار دوم به دولت راه یابد. زیرا بیم آن میرفت که برای اولین بار یک رئیسجمهوری در کشور تنها یک دوره در دولت بماند و تلاش میکردند تا روحانی اولین رئیسجمهوری یک دورهای ایران لقب بگیرد، نشاندهنده آن بود که جریان نزدیک به آقای روحانی چقدر توانسته بود در 4 سال اول خود، جریانسازی و گفتمانسازی کنند و توانسته بودند سازماندهی نیرو داشته باشند، به طریق اولی در این یکسال و نیم گذشته هم به اندازه کافی نارضایتی وجود داشته که افرادی خود را کمتر منتسب به دولت کنند و تا میتوانند دور از دولت میایستند. متاسفانه اکنون در افکار عمومی و در بین اغلب سیاسیون، کمتر کسی پیدا میشود که مدافع سرسخت و جدی دولت باشد. این ناشی از چنین رفتارها و مواضع است که توانستند با رویکردها و عملکردهای خود، نیروهای وفادار به آقای روحانی را روزبهروز از ایشان دور کنند.»
گفتنی است آمادگی اصلاحطلبان برای انتخابات آینده با موضعگیریهای روانی نیز روبهرو شده است و چهرههای تأثیرگذار جریان اصلاحات، این روزها با اظهارنظرهای مختلف سعی در تأثیرگذاری بر افکار عمومی را دارند. در این فضاسازی مواضع آنها در جغرافیای تشکیلاتی خود حول انتقاد از «دولتِ تدبیر و امید» و «مجلس» و «شورای شهر» میچرخد و ترجیعبند آن نیز «ناکارآمدی» است.
میتوان گفت مسئولیت کامل خوب و بد این روزها در افکار عمومی به پای اصلاحات نوشته شده است. همان طور که محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی میگوید: «قهرا جامعه هر ناکارآمدی در حوزه دولتی را به پای نیروهای پشتیبان آن دولت مینویسد و حامیان را هم مورد نقد قرار میدهد. در این رابطه چه دولت مقصر باشد و چه ناکارآمدیها با توجه به شرایط بینالمللی معطوف به حوزه پیرامونی و فراتر از دولت باشد، فرقی نخواهد کرد. رویکرد جامعه نسبت به دولت و حامیانش و یکی انگاشتن آنها قطعی است».
بی توجهی دولت به تأمین مسکن اقشار کم درآمد
روزنامه همدلی در گزارشی نوشت: «شورای پول و اعتبار در حالی مصوبه افزایش تسهیلات مسکن را در دستور کار خود قرار داده است که حداقل تجربه سالهای گذشته در این زمینه نشان میدهد، بالا بردن نرخ وام، تاکنون کمکی به خانهدار شدن دهکهای ضعیف و متوسط جامعه نکرده است. براساس گزارشها، تغییرات وام مسکن در سال آینده به این صورت است که رقم تسهیلات برای مجردها از 70 میلیون تومان به 100 میلیون تومان افزایش یابد، اما برای زوجین این رقم در همان 160 میلیون تومان باقی بماند. خبر افزایش وام مسکن آنهم در شرایطی که در سال جاری قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در پایتخت، با رشد 90 درصدی همراه بوده است، اگرچه خبر خوبی برای اقشار کمدرآمد جامعه است، اما واقعیت چیز دیگری است. نگاهی به دنیای پر حاشیه مسکن از سالهای گذشته تاکنون نشان میدهد، هر بار که قیمت وام افزایش یافته، نه تنها زمینه برای خرید خانهاولیها مهیا نشده است، بلکه حتی بهانهای نیز به دست دلالان و صاحبخانهها افتاده تا قیمتها را بالا ببرند».
متاسفانه دولت روحانی چه در زمینه تولید مسکن و چه در زمینه تسهیلات مسکن نسبت به اقشار کم درآمد، بیتوجهی کرد. دولت مسکن مهر را رها کرد و اگرچه بارها از طرح مسکن اجتماعی نام برد اما حتی ماکت آن را هم نساخت.
نظارت استصوابی رئیسدولت اصلاحات را یادتان رفت؟
سردبیر سازندگی دیروز نوشت: «سهمیهخواهی در جبهه اصلاحطلبی به اصلاحطلبی جعلی منتهی شده است و در غیاب اصلاحطلبی «اصیل» (به همان معنایی که در آریستو کراسیها وجود داشت و نه به معنای اصلاحطلبی «ناب» که مفهومی ایدئولوژیک است) به اصلاحطلبی «جعلی» در نهادهای دموکراتیک مانند پارلمان، شوراها و احزاب سیاسی رشد کرده است که اعتبار خود را از بیاعتباری نخبگان سیاسی اصلاحطلب میگیرد. با رد صلاحیتهای گسترده ناشی ازاشتباهات سیاسی سران جبهه اصلاحات و البته تفسیرهای مضیق در نهادهای نظارتی نسل تازهای از فرصتطلبان سیاسی به نام اصلاحطلب ظهور کردهاند که به نام عبور از تندروی و رادیکالیسم سیاسی کیفیت دموکراسی را از بین بردهاند.»
غالب آنها که بر فکر و کنش سیاسی خود نام نیک اصلاحطلبی گذاشتهاند، افکار و اعمالی منفعتطلبانه و ضد منافع ملی داشتهاند و از همین روی است که این جماعت فقط «مدعی» اصلاحطلبیاند. اصلاحطلبی کِی اصیل بود که الآن بخواهد جعلی شود؟!
اشاره به رد صلاحیتها هم در حالی است که لیست مدعیان اصلاحات پیش از عبور از نظارت استصوابی شورای نگهبان، از فیلتر نظارت استصوابی رئیسدولت اصلاحات عبور کردهاند. محسن میردامادی به روزنامه ایران گفته بود: «من بعضی وقتها فکر میکنم ما در مجموعه اصلاحات، خودمان برای خودمان نظارت استصوابی درست کردهایم، یعنی اگر انتقاد میکنیم که نیروهای کارآمد از فیلترهای استصوابی و امنیتی عبور نمیکنند، خودمان هم همین کار را کردهایم. باید کم کم از این موارد عبور کنیم. ممکن است در دورههایی لازم بوده اما حالا باید از آن عبور کرد. دیگر الان نه تنها لازم نیست، که مضر هم هست. به این دلیل باید در اصلاحات به سمت تشکیل جبهه فراگیر حرکت کنیم که البته کار ساده و راحتی نیست و زحمت دارد. سازوکاری که برای اداره کشور برنامه داشته باشد، در گزینش نامزدها واقعاً کارآمدترین نامزدها را انتخاب کند نه اینکه «رابطه بازی» شود و هر کسی سعی کند نفرات و ارادتمندان خود را هل بدهد در لیست. با چنین سازوکاری میتوان از کسانی که وارد مجلس و شورا شدند، حساب کشی کرد تا مردم متوجه شوند چه اقداماتی کردهاند.»
قوچانی در بخش دیگری از این مطلب نوشته: «... تنها ابزار مهار فاشیسم نه کمونیسم جدید که لیبرالیسم است: لیبرالیسمی مدنی و ملی که از فضیلت برمیخیزد و در جمهوریت استقرار مییابد.»
بهسان تلاش برای پوشاندن لباسی از مخمل و حریر بر تن موجودی فرتوت و در حال احتضار است، کوشش برای زنده نگهداشتن و تجلیل از تفکری که پایه تمدنی رو به غروب است.
تکرار توهین روزنامه دولت به ائمه جمعه
روزنامه ایران ارگان دولت روز گذشته در مطلبی با عنوان « چه کسانی مسائل پیچیده را به کف خیابان میکشانند؟» ضمن توهین به ائمه جمعه به جمعه بدلیل مواضع انتقادی نسبت به لوایح استعماری FATF نوشت: «سؤال این است که چه کسانی موضوعات فنی و پیچیده FATF را در ماههای گذشته تبدیل به سیاست کف خیابانی کردند…آیا جز این بود که طی تمام این ماهها تریبونهای ملی ما بیشترین تلاش را برای تشویق مردم به خیابانی کردن موضعگیری برای مخالفت با لوایح چهارگانه از طریق خطرناک خواندن این لوایح و خائن دانستن حامیان آن انجام دادند؟…اگر برخی مردم در مخالفت با این لوایح کار را به فشار به مجمع و شورای نگهبان رساندهاند نمیتوان از نقش تریبونداران مهم کشور در ایجاد تصور منفی و خطرناک از لوایح چهارگانه در ذهن آنها گذشت...آیا بسیاری از تریبونداران نظیر بخش عمده ائمه جمعه کشور برخلاف مردم عادی به ابعاد فنی و حقوقی این موضوع تسلط دارند که هر هفته بخشی از سخنان خود را با قاطعیت تمام به خطرناک بودن این لوایح اختصاص میدهند؟».
متاسفانه ادبیات رسانههای دولتی همچون برخی دولتمردان در مواجهه با منتقدان مملو از فحشهای ریز و درشت است. حامیان FATF که دستشان از استنادات فنی و کارشناسی خالی است، در ماههای اخیر منتقدان را به همنوایی با دشمن متهم کرده و مدعی بودند که اگر FATF تصویب نشود، اقتصاد کشور قفل میشود!
برخی دولتمردان پیش از این، منتقدان را با تعابیری همچون: «بیسواد، بیشناسنامه، مزدور، انقلابیون نفهم، یکمشت لات، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأس آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند و…» خطاب قرار داده بودند.
ارگان دولت چندی پیش نیز انتقادات ائمه جمعه به دولت را غیراخلاقی! و غیرعقلانی! نامیده بود! روزنامه دولت همچنین چندی پیش منتقدان ظریف را عجوزه! و نابخرد! نامیده بود!
بیتوجهی به سابقه فرد خطاکار
روزنامه شرق در شماره دیروز خود بخشهایی از مصاحبه اخیر علی لاریجانی، رئیسمجلس شورای اسلامی را منتشر کرد.
در بخشی از این مصاحبه لاریجانی گفته است: «...در آن مقطع [مذاکرات برجام] برای فضای راحتتر اقتصادی[!] و همچنین حل بعضی مشکلاتی که در مسائل دیپلماتیک ایران ایجاد شده بود، [در مورد پذیرش برجام] ما درست عمل کردیم. اما این را که آمریکاییها غلط عمل کردند نباید تقصیر ایران انداخت.اشکال داخل این است که به جای توجه به فرد خطاکار نزاع داخلی ایجاد میشود.»
پیرامون اظهارات رئیسمجلس ذکر دو نکته لازم و ضروری مینماید. نخست آنکه لاریجانی گفته است که برای ایجاد فضای راحتتر اقتصادی و حل بعضی مشکلات به برجام نیاز بوده و با این توجیه نتیجه گرفته است که در آن مورد درست عمل شد! اما سؤال این است که کدام فضای راحتتر پس از برجام ایجاد شد؟! بارها این نکته در گزارشها و یادداشتهای کیهان مورداشاره قرار گرفته که لغو چند تحریم از میان همه تحریمها به واقع آن چیزی نبود که دولتمردان و روزنامههای زنجیرهای طیف موسوم به اصلاحطلب به مردم وعده میدادند. ضمن آنکه اصلیترین مورد در تحریمها، موضوع امکان مبادلات بانکی یا به عبارتی گشایش اعتبار (ال سی) برای انجام و تسهیل تجارت بود که هیچگاه چنانکه باید جامه عمل به خود
نپوشید.
اما نکته دیگر که مهمتر نیز هستاشاره علی لاریجانی به غلط عمل کردن آمریکاییها است. او پس از آن میگوید که به جای توجه به فرد خطاکار نزاع داخلی ایجاد میشود. اصل موضوع منتقدان همین نکته بود که بارها بارها آن را به دولتمردان و حامیان برجام در دولت و مجلس و رسانهها گوشزد میکردند و آن این بود: «توجه به سابقه کشور خطاکار بود.» عقل حکم میکند که در مورد کسی یا کشوری که سابقه بدعهدی دارد با احتیاط عمل شود اما در آن زمان متاسفانه آن طیف با اطمینان میگفت: «امضای جان کری تضمین است.»
روی آوردن زنجیرهایها به روش مقابله به مثل!
روزنامه اعتماد دیروز نوشت: «...موافقان [موافقان همکاری ایران با FATF] نیز استدلال میکنند که برای پیشبرد امور بانکی و همکاری اقتصادی با جامعه جهانی، نیازمند تصویب این لوایح هستیم. با این حال حتی آنها هم نمیگویند که این لوایح هیچ ایرادی ندارد؛ بلکه حرفشان این است که ردشان به ضرر کشور است. بنابراین بهتر است مخالفان نیز به جای کلیگویی با اتکا به آمار و اعداد و ارقام صحبت کنند.»
همکاری ایران با FATF حتی اگر لازمه مبادلات تجاری با جهان هم باشد، تحریمهای ثانویه آمریکا کارایی آن را از بین میبرد.
نویسنده این مطلب برای اینکه به زعم خود منتقدان را در تنگنا قرار دهد نوشته «مخالفان نیز به جای کلیگویی با اتکا به آمار و اعداد و ارقام صحبت کنند.» حال آنکه این ایرادی بود که بارها در همین ستون به موافقان لوایح استعماری گرفته میشد که بهتر آن است که به جای کلی گویی آن هم به این صورت که این لوایح دفع ضرر میکنند. یا عدم تصویب این لوایح به ضرر کشور است، دقیقا بگویند چگونه و بر چه مبنا و مصادیقی به این نتیجه رسیده اند؟
لازم به ذکر است که مطالب بسیاری از جانب منتقدان به تفصیل و به صورت جز به جز در مورد بندبه بند الزامات 41گانه این نهاد مالی نوشته شده است. مخالفان لوایح استعماری به صورت دقیق نوشتهاند که ایرادها کجاست، در کدام بندهای «برنامه اقدام» خطراتی نهفته است و آن خطرات چیست. در همین روزنامههای کیهان مطالب بسیاری در این باره نوشته شده و همچنین در سایر رسانههایی که با نگاه منافع ملی به این موضوع ورود کرده و آن را به ضرر کشور دانستهاند. ضمنا باید گفت که تمام مطالب مخالفان لوایح استعماری موجود و قابل ارزیابی است.
نکته جالب توجه در نوشتار اعتماد این است که به روش مقابله به مثل روی آورده و سعی دارد برای غبار آلود کردن فضا همان ایرادی را که به آنها وارد میشد را به مخالفان برجام برگردانند!