kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۶۳۶۹
تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۲:۱۳

کم توجهی به ساختار و فرهنگ در ورزش (نکته ورزشی)

در کنار اتفاقات مثبت و رخدادهای امیدوارکننده‌ای که تقریبا هر روز و همیشه در حوزه ورزشی کشورمان در عرصه‌های ملی و بین‌المللی، چهره می‌بندد، گهگاه اخبار ناخوشایند و نگران‌کننده‌ای هم به گوش می‌رسد که در یک سنجش دقیق و ارزیابی ریشه‌ای بیش از هر چیز حکایت از کم‌رنگ بودن ارزش‌های اخلاقی و رفتار و مرام پهلوانی در ورزش ما دارد که این خود، معلول علتی است که می‌شود نام آن را «بی‌توجهی و یا کم‌توجهی بزرگترهای ورزش و مسئولان و مدیران رسمی این حوزه به مسائل اخلاقی و فرهنگی» گذاشت.


سرویس ورزشی-

واقعیت این است که فرهنگ و اخلاق که از یکسو و کار ساختاری و حساب شده از سوی دیگر در ورزش ما جدی گرفته نشده و این خود به آن دلیل است که اصل ورزش را ما (به ویژه متولیان امر و سیاستگذاران امور فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی)، جدی نگرفته‌ایم. آنچه که در ورزش ما و از سوی راهبران و مدیران ارشد آن جدی گرفته شده است، «کمیت محوری» و «نتیجه‌گرایی» است!
متاسفانه و بدون تعارف برخلاف منطق و شعارهای اولیه در سال‌های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، در ورزش ایران آ‌نچه برای بزرگ و کوچک، خرد و کلان، مهم شده است، «نتیجه» و برد و مدال و قهرمانی و... است، که برای رسیدن به این هدف هر وسیله‌ای هم مباح دانسته شده است.
حال آنکه منطق حکم می‌کند، شعارهای منطقی سال‌های اولیه پیروزی انقلاب در ورزش، گواهی می‌دهد، عملکرد و تجربه کشورهای پیشرفته در ورزش نشان می‌دهد، که «ورزش» فقط برد و باخت و تمرکز روی نتیجه و تعداد برد و قهرمانی و مدال نیست، این هم البته جزو ورزش در سطح و رده قهرمانی هست، اما عرض کردیم همه هدف این نیست و نباید باشد.
 این است که می‌خوانیم و می‌بینیم که در حرفه‌ای‌ترین سطح ورزش دنیا، توجه به مسائل اصولی، اخلاقی و انضباطی یک اصل است و حرفه‌ای‌ترین باشگاه‌های دنیا و ورزشکاران سوپرحرفه‌ای جهان هرگز به خود اجازه نمی‌‌دهند از هر راه و هر وسیله‌ای به موفقیت و مدال و مقام برسند. اگر هم‌چنین مواردی مشاهده شود - که گهگاه می‌شود - به شدت با آن برخورد می‌شود و...
از موضوع اصلی دور نشویم. حرف ما در این مقال این است که مسئولان امروز ورزش که البته وارث خیلی از روش‌ها و دیدگاه‌های غلط گذشته هستند، متاسفانه طی دوران ریاست خود، همان روند و مسیر‌اشتباه را دارند ادامه می‌دهند و...
راحت و روان بگوئیم که ورزش مستعد و با ظرفیت ما با این روش‌ها و تداوم این روندها بیش از این راه به جایی نخواهد برد. در واقع آنچه اجازه نمی‌دهد استعدادهای مادی و غیرمادی به ویژه انسانی کم‌نظیر ورزش ما شکوفا شود، و برکاروبار آن روزمرگی و سکون حاکم شود، روند و حرکت آن در مسیر پیشرفت از شتاب و سرعت لازم برخوردار نباشد، نحوه رفتار و معامله‌ای است که ما با این ورزش سال‌های سال است در پیش گرفته‌ایم. نگاه و دیدگاه حاکم بر ورزش، نگاهی «ابزار انگارانه» بوده است. البته ما نمی‌گوئیم ورزش هدف است، ما هم قبول داریم که ورزش «ابزار» و «وسیله» است اما‌اشکال و سؤال در نحوه استفاده از این وسیله و ابزار است. آیا از آن باید در جهت پاسخگویی به انتظارات بحق علاقه‌مندان و مردم و ارتقاء همبستگی اجتماعی و غرور ملی و شادی و نشاط اجتماعی استفاده شود و یا این‌که ورزش وسیله‌ای شود صرفا برای کسب برد و قهرمانی و مدال و... و برای محکم کردن جایگاه‌های مدیریتی و بهره‌برداری باندی و خانوادگی و شخصی از مواهب پست و جایگاه‌های در اختیار...؟!
واقعیت این است که نگاه مدیریتی حاکم بر ورزش ما در دوره‌ها و مقاطع مختلف کم و بیش همین بوده است و در هیچ کدام از آنها، ورزش به عنوان یک ابزار موثر اجتماعی با کارکردهای مهم و مثبت اخلاقی و فرهنگی جدی گرفته نشده است. بنابراین بطور طبیعی توقع و انتظار اهالی ورزش از عام و خاص گرفته تا عالم و عامی، از مسئولان ورزش در هر دوره و زمانی، این است که در نگاه و نگرش خود نسبت به ورزش تحول ایجاد کنند تا متعاقب آن هدفگذاری‌ها تغییر کند و لاجرم روش‌ها و شیوه‌های مدیریتی اصلاح شود. این توقع از مسئولان فعلی ورزش هم وجود دارد و انتظار می‌رود آنها از فرصت زودگذر در اختیار در ایجاد تحول‌اشاره شده، حداقل گام‌های اولیه را بردارند. عرض کردیم اگر این تحول صورت نگیرد، ورزش ما حداقل در سطح قهرمانی، علیرغم ظرفیت‌های قابل توجه برای رشد و پیشرفت، در همین حد و جایگاهی که اینک و سال‌هاست در آن، قرار گرفته با کم و بیش تغییراتی، کماکان درجا خواهد زد. بارها به سهم خود نوشته‌ایم آنچه که امروز به نام «افتخار» در پرونده ورزش کشورمان ثبت است، بیش از هر چیز معلول استعداد ذاتی و توانایی‌های نهفته در نزد ورزشکاران و جوانان برومند کشور است وگرنه همه می‌دانیم که ورزش ما، به دلیل کم‌کاری اغلب مسئولان آن- نه از مکانیزم تعریف شده و منظمی برای کشف و شناسایی استعدادهای فراوان و پنهان در گوشه و کنار کشورمان برخوردار است و نه از ساختار و برنامه‌ریزی دقیق و هدفمندی برای کشف و هدایت این استعدادها به سمت قله‌های افتخار است. این است که همان‌طور که در آغاز این نوشته آوردیم در کنار اخبار خوشایند و امیدوارکننده‌ای که حکایت از درخشش جوانان ما در عرصه‌‌های داخلی و خارجی دارد، گهگاه اخبار نگران‌کننده‌ای هم به گوش می‌رسد که بیش از هر چیز بیانگر بی‌توجهی و کم‌توجهی مسئولان ورزش به مسائل ریشه‌ای و اقدامات ساختاری و موضوعات فرهنگی و تربیتی است.  اخبار مربوط به دادگاه فردی که در سال‌های اخیر در فوتبال و ورزش ما به «عابر بانک» معروف بود و چیزی بیش از یک دهه به ضرب امکانات مالی و راحت بگوییم «پولی که خرج می‌کرد» - پولی که امروز معلوم شده عمدتا از کیسه بیت‌المال و جیب این مردم بوده است- در نزد بسیاری از مدیران و مسئولان ورزش ما کیا و بیایی داشت و برای این و آن موضوع و تیم و آدم، خط و ربط تعیین می‌کرد و... بدون اینکه سابقه و صلاحیت و تخصصی در امر ورزش و یا حتی مدیریت ورزش داشته باشد و... مثال خوبی است برای اینکه هدف خود را از نگارش این مطلب روشن کنیم. از آن سو خبر مربوط به هنجارشکنی و حرکت قانون‌شکنانه فلان چهره معروف فوتبال ایران که به تازگی کسوت مربیگری نیز به تن کرده است و... یا خبر درگیری فیزیکی فلان ملی‌پوش والیبال ایران که یک‌تنه یک سالن را به هم می‌ریزد و بدون توجه به جایگاه و شخصیت خود به عنوان یک «ملی‌پوش» به سمت این و آن یورش می‌برد و مشت و لگد پرت می‌کند و و و... جملگی به ما و به ویژه کسانی که نام «مسئول» را یدک می‌کشند و در قبال ورزش این مملکت «مسئولیت» پذیرفته‌اند نهیب می‌زند و هشدار می‌دهد که اولا همه اینها به نوبه خود معلول است، نه علت. علت را در مدیریت ورزش و نحوه اداره آن باید جست‌وجو کرد و ثانیا به خود آیند و کار و مسئولیت خود را جدی بگیرند و حداقل از کنار این تجربیات و مسائل بدون تامل و عبرت عبور نکنند و به جای آویزان شدن به «عابر بانک»ها که امروز هم با نام و عنوان دیگری در متن و حاشیه ورزش ما گرد و خاک می‌کنند و فلان تیم پرطرفدار را در اختیار دارند و یا برای اینکه «می‌تواند به واسطه باباش! پول بیاورد»، برای تصاحب فلان فدراسیون خیز برداشته و.... رو به کار ریشه‌ای و ساختاری بیاورند، از تجربیات دنیا در مسیر پیشرفت ورزش غافل نشوند، برای پیشرفت و ارتقاء جایگاه ورزش به جای تمسک به راه‌های غیراصولی و افراد فاقد صلاحیت، از «راهش» وارد شوند، با نگاه به منافع ملی و مهم‌تر از آن، «آخرت» خود، به مسئولیت خود در قبال جامعه و مردم، ورزش و جوانان، فرهنگ و اخلاق و... با جدیت و تعهد بیشتر عمل نمایند...